راه‌های کنترل خشم: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}


{{پاسخ}}برای مهار خشم و درمان آن، باید انگیزه‌هایی را که موجب پیدایش خشم می‌شود بشناسیم. علل و عواملی که ممکن است، زمینه‌ساز خشم شوند یا آن را تشدید می‌کنند، بسیارند؛ ولی می‌توان آنها را به دو گروه کلی تقسیم کرد:
{{پاسخ}}
برای مهار خشم و درمان آن، باید انگیزه‌هایی را که موجب پیدایش خشم می‌شود بشناسیم. علل و عواملی که ممکن است، زمینه‌ساز خشم شوند یا آن را تشدید می‌کنند، بسیارند؛ ولی می‌توان آنها را به دو گروه کلی تقسیم کرد:
#عوامل درونی که ریشه آنها به خود شخص برمی‌گردد و از درون وجود او سرچشمه می‌گیرد، مانند کبر، عجب، حرص، حسد، شوخی‌های رکیک و….
#عوامل درونی که ریشه آنها به خود شخص برمی‌گردد و از درون وجود او سرچشمه می‌گیرد، مانند کبر، عجب، حرص، حسد، شوخی‌های رکیک و….
#عوامل بیرونی که از خارج موجب انگیزش خشم انسان می‌شود.
#عوامل بیرونی که از خارج موجب انگیزش خشم انسان می‌شود.
خط ۲۹: خط ۳۰:


«و حلّنی بحیله الصّالحین و البسنی زینه المتّقین فی بسط العدل و کظم الغیظ و إطفاء النّائره؛ بارالها! مرا به زیور صالحان بیارای و زینت متّقین را به من بپوشان، تا عدل را گسترش دهم و خشم را فرو نشانم و شعله‌های سوزان دشمنی را خاموش سازم».<ref>صحیفه سجادیه، دعای مکارم الاخلاق.</ref>
«و حلّنی بحیله الصّالحین و البسنی زینه المتّقین فی بسط العدل و کظم الغیظ و إطفاء النّائره؛ بارالها! مرا به زیور صالحان بیارای و زینت متّقین را به من بپوشان، تا عدل را گسترش دهم و خشم را فرو نشانم و شعله‌های سوزان دشمنی را خاموش سازم».<ref>صحیفه سجادیه، دعای مکارم الاخلاق.</ref>
عصبانيّت به معناي خشمگين بودن و غضبناك بودن است. حالت و كيفيت خاصي است كه بر فرد عارض مي‌شود و شخص تعادل قواي ارادي و تسلط خود را بر اثر ناراحتي و خشم از دست مي‌دهد.}}<ref>. معين، محمد، فرهنگ فارسي، تهران، امير كبير، هشتم، ۱۳۷۱، ج۲، ص۲۳۱۱.</ref> در منابع ديني و اخلاق اسلامي، بحث عصبانيت، تحت عنوان «غضب» و «غيظ» مطرح است و از شاخه‌هاي بحث رذايل و «نبايدهاي اخلاقي» مي‌باشد.
حضرت امام خميني(ره) مي‌فرمايد:
غضب يك حركت و حالت نفساني است كه به واسطه‌ي آن جوشش و غليان در خون قلب حادث شود، براي انتقام. پس وقتي اين حركت سخت شود، آتش غضب را فروزان كند، و پر شود شريان‌ها و دماغ از يك دود تاريك مضطربي كه به واسطه‌ي آن عقل منحرف شود، و از ادراك و رويّه باز ماند.<ref>.موسوي خميني، روح الله، شرح حديث جنود عقل و جهل، ‌تهران، نشر آثار امام، دوم،‌۱۳۷۷، ص۲۳۸.</ref>
==غيظ و غضب از منظر قرآن شريف و منابع روايي==
در قرآن شريف و منابع روايي، بحث غيظ و غضب،‌تحت عناوين مختلف،‌مورد بررسي قرار گرفته است. قرآن شريف در مورد غيظ و غضب كفّار نسبت به اهل ايمان مي‌فرمايد: {{قرآن|وَ اِذا خَلَوا عَضّوُا عليكُمُ الاناملَ مِن الغيظ قُل مُوتوا بِغَيْظكُمْ<ref>. آل عمران/۱۱۹.</ref>
«از شدت خشم بر شما، سر انگشتان خود را به دندان مي‌گزند بگو: با همين خشمي كه داريد بميريد.» اين است يكي از نبايدهاي اخلاقي، كه از ناحيه‌ي كفار سر‌مي‌زد. در مورد اصل خشم و غضب، پيامدها و پيشگيري و درمان آن،‌روايات بسياري وارد شده است. براي نمونه پيامبر اسلام(ص) مي‌فرمايد: «اجتَنِبِ الغضب»}}<ref>. نهج‌الفصاحه، ح ۶۲، ص۱۲.</ref> يعني «از خشم بپرهيزيد» مولانا مي‌گويد:
صد هزاران ظلمت است از خشم تو
بر عباد الله اندر چشم تو
خشم بنشان چشم بگشا شاد شو
عبرت از ياران بگير استاد شو<ref>. مثنوي معنوي، دفتر ۴، ابيات ۹ ـ ۳۴۴۸.</ref>
==پيشگيري و درمان عصبانيت ==
قرآن شريف، در آيات زيادي به پيشگيري و درمان عصبانيت و خشم شديد، تشويق مي‌كند و مي‌فرمايد: {{قرآن|والذين يُنفقون في السّرّا و الضّرّاء و الكاظمينَ الغَيظَ...<ref>آل عمران/۱۳۴.</ref>؛ همان‌ها كه در توانگري و تنگدستي، انفاق مي‌كنند و خشم خود را فرو مي‌برند و از خطاي مردم در مي‌گذرند و خدا نيكوكاران را دوست دارد.
كسي كه مي‌خواهد محبوب خدا بشود بايد از مال بگذرد و خشم و غضب را فرو برد.<ref>تفسير نور، قم: مؤسسه در راه حق، سوم، ۱۳۷۵، ج۲، ص۱۸۰.</ref> بيشتر آيات و روايات در راستاي عصبانيت و غيظ و غضب، جنبه پيشگيري دارد تا درماني. اسلام عزيز مي‌خواهد انسان‌ها اصلاً خشم نكنند و عصباني نشوند. از اين جهت قرآن شريف در آيه ي ۸۳ و ۸۴ از سوره يوسف، در آيه‌ي ۵۸ از سوره نمل و در آيه ۳۷ از سوره شوري، در مورد فرو بردن خشم و پيشگيري آن تشويق مي‌كند. روايات بسياري در راستاي پيشگيري و درمان خشم و عصبانيت وارد شده است كه اشاره به بعضي از آنها جالب توجه است:
رسول اسلام مي‌فرمايد: «اَحزمُ النّاس الكظمَهم لِلغيظ»؛<ref>. نهج‌الفصاحه، ح ۹۵، ص۱۷.</ref> آن كه در فرو بردن خشم از ديگران بيشتر است از همه كس دورانديش‌تر است، در جاي ديگر مي‌فرمايد: «مي‌خواهيد شما را با آن كس كه از همه زورمندتر است، رهبري كنم؟ آن كه هنگام خشم بهتر خود را نگاه مي‌دارد.<ref>همان، ح۴۶۳، ص۸۷.</ref>
امام خميني(ره) با يك تشبيه زيبا و عميق و دقيق، در مورد درمان خشم و عصبانيت مي‌فرمايد: «مَثَل انسان در حال شعله‌ي آتش غضب، مثل غاري است كه در او آتش فراوان افروخته شود، به طوري كه از شعله و دود پر گردد،‌و در آن هوا و دود و اشتعال محتقن و محتبل گردد، و نفيرها و صداهاي سخت از آن بيرون آيد، و شعله‌هاي آتش در هم پيچد، و نائره آن روزافزون گردد. در اين حال، علاج آن بسيار مشكل شود، و خاموش نمودن آن ممكن نگردد؛ زيرا كه هر چه در او افكنند از براي علاج شعله‌هاي فروزان و برافروخته،‌آن را بخورد و بلع كند و جزو خود كند و بر ماده‌ي آن افزايش پيدا شود. از اين جهت انسان در حال نائره‌ي‌ آتش غضب، كور شود از رشد و هدايت،‌ و كر شود از موعظه و نصيحت؛ بلكه موعظه در اين حال سبب ازدياد غضب او شود و مايه‌ي شعله‌ي نائره آن گردد. از براي اين شخص راه چاره‌اي در اين حال نيست.»<ref>موسوي خميني، روح الله، «شرح حديث جنود عقل و جهل» همان.</ref>
==جمع‌بندي:== آنچه از قرآن شريف، منابع روايي و منابع اخلاقي ديگر بدست مي‌آيد اين است كه:
==۱. پيشگيري==
در مرحله اول بايد از بيماري غضب و عصبانيت پيشگيري نمود و پيشگيري آن به اين است كه انسان با پشتوانه باورهاي ديني، رعايت دستورهاي اخلاقي، همانند محبت، صله رحم، ايثار، گذشت و عفو ... توكل و توسل و سرگرمي‌هاي سالم، به زندگي خود آرامش ببخشد و خود را وارد عرصه نگراني‌ها، استرس، اضطراب، بيماري ماشيني و صنعتي و... نكند و اعصاب خود را ناآرام نكند. چون، «الا بذكر الله تطمئنّ القلوب»<ref>رعد/ ۲۸.</ref>
==۲. درمان==
مرحله بعدي، مرحله درمان است و خلاصه‌ آن چنين است كه: از نظر زماني بايد توجه داشت كه در حال شعله‌ور بودن آتش غضب و خشم نبايد دست به درمان زد و يا فرد خشمگين را نصيحت نمود. بايد صبر كرد تا شعله‌ي خشم فروكش كند، آنگاه راهكارهاي علمي و عملي را در قالب دستورالعمل اخلاقي و... ارائه كرد.
الف) ترك صحنه
در حالت خشم و غضب انسان خشمگين بايد معركه و صحنه‌ي خشم و عصبانيت را ترك نمايد و يا تغييراتي در خود به وجود آورد. براي مثال اگر ايستاده است بنشيند و اگر نشسته است بخوابد.
ب) استفاده از افراد متخصص
تا درمان كامل لازم است از افراد متخصص و كارشناس همانند پزشك روانشناس و يا معلم اخلاق در جهت درمان بيماري خشم و عصبانيت كمك گرفت و از راهكارها ودستورالعمل‌هاي آنها بهره جست.
ج) ذكر خداوند
به ذكر خداي تعالي مشغول شود و برخي ذكر خداي تعالي را در اين وقت، واجب دانسته‌اند.
د) به زمين چسبيدن
در روايتي آمده، «هنگام خوف غضب و خشم، به زمين بچسبيد.<ref>نهج الفصاحه، ح ۴۶۶،‌ ص۸۹.</ref>» يعني چيزهايي را از زمين دستاويز و تكيه گاه خود قرار دهيد. براي مثال به درخت تكيه دهيد و يا بر روي سنگي بنشينيد و يا به سنگي و ستوني بچسبيد تا آرامش يابيد.
و) صلح رحم
هر كس بر خويشاوندان خويش غضب كرد، نزد او رود و خود را به او نزديك نمايد و به جهت صله رحم با او مصافحه و روبوسي نمايد. اين كار باعث آرامش روح و روان انسان خشمگين و همه‌ي انسان‌ها مي‌شود... .<ref>خميني، روح الله، همان.</ref>
ه‍ ) وضو گرفتن
در روايت ديگر آمده است: هنگام خشم وضو بگيريد؛ آمده است: «خشم از شيطان است و شيطان از آتش پديد آمده و آتش را به آب مي توان خاموش كرد وقتي يكي از شما خشمگين شود وضو گيرد.»<ref>نهج الفصاحه، ح ۶۶۰، ص۱۳۲.</ref>
ي) غسل كردن
در حديث ديگر آمده است كه هنگام غضب و عصبانيت غسل نماييد. «... فَاِذا غَضِبَ اَحَدُكُمْ فَلْيَغْتَسِل»؛ يعني وقتي يكي از شما خشمگين شود غسل نمايد.<ref>همان، ح ۲۰۳۹، ص۴۳۲.</ref>


{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}

نسخهٔ ‏۳۰ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۱۴

سؤال

راه‌های کنترل خشم چیست؟


برای مهار خشم و درمان آن، باید انگیزه‌هایی را که موجب پیدایش خشم می‌شود بشناسیم. علل و عواملی که ممکن است، زمینه‌ساز خشم شوند یا آن را تشدید می‌کنند، بسیارند؛ ولی می‌توان آنها را به دو گروه کلی تقسیم کرد:

  1. عوامل درونی که ریشه آنها به خود شخص برمی‌گردد و از درون وجود او سرچشمه می‌گیرد، مانند کبر، عجب، حرص، حسد، شوخی‌های رکیک و….
  2. عوامل بیرونی که از خارج موجب انگیزش خشم انسان می‌شود.

عوامل درونی را باید با خودسازی و تزکیه نفس ریشه کن ساخت؛ ولی عوامل خارجی را چون هم گسترده‌اند و هم در اختیار ما نیستند، کمتر می‌توان کنترل کرد. با وجود این، انسان بایستی اراده خود را طوری تقویت کند و بر غریزه خشم خویش طوری مسلط شود که این غریزه در چنین مواقعی تابع عقل و اراده او شود، نه حاکم بر آن.[۱]

آنچه ذکر شد، مربوط به ریشه کن سازی اسباب و عللی است که خشم را برمی‌انگیزد و موجب بروز آن می‌گردد، لیکن باید دید، اگر با رعایت مسایل فوق، باز هم نیروی غضب تهییج شد و آتش خشم زبانه کشید، چه باید کرد؟

در این خصوص دستورات جزیی‌تری از اولیای بزرگوار اسلام رسیده که برخی را یادآور می‌شویم:

۱. یادآوری فضیلت کظم غیظ. عفو و بردباری و نیز پاداش عظیمی که خدای متعال برای دارندگان این صفات تعیین کرده، از جمله این که پیامبر اکرم(ص) فرمود: «من کفّ غضبهُ کفّ الله عنهُ عذابه؛ آن که خشم خود را بازدارد، خداوند عذاب خود را از او باز خواهد داشت.[۲]

۲. یادآوری عظمت عذاب الهی، گستردگی قدرت و حاکمیت او و این که توانایی انسان بر کسی که مورد خشم او قرار گرفته، در برابر قدرت لایزال خداوند نسبی و ناچیز است و نیاز او به عفو و اغماض الهی به مراتب بیشتر از نیاز مردم به عفو اوست. در این باره امام صادق(ع) چنین فرمود: «در تورات نوشته شده: ای فرزند آدم، مرا به هنگام خشم خویش به یادآور تا تو را به هنگام خشم خود یاد آورم».[۳]

۳. پناه بردن به خدا از شر شیطان و وسوسه‌های او، به این که بگوید: «اَعوذُ بالله من الشّیطانِ الرّجیم» و این دستوری است که گاهی رسول خدا(ص) به افراد خشمگین می‌فرمود.[۴]

۴. وضو گرفتن یا غسل کردن با آب سرد نیز در فرونشاندن آتش خشم مؤثر است. پیامبر اکرم(ص) فرمود: «اذا غضبَ احدُکُم فلیتوَضّا بالماءِ الباردِ، فانّ الغضبَ منَ النّار؛ هر گاه یکی از شما را خشم فراگرفت، با آب سرد وضو بگیرد، زیرا خشم از آتش است.[۵]

۵. سکوت و آرامش نیز در پیشگیری از خشم مؤثر است. علی(ع) فرمود: «و داووا الغضب بالصّمت؛ خشم را با سکوت درمان کنید».[۶]

۶. تغییر وضعیت از حالت ایستاده به نشسته یا به عکس نیز در برخی از روایات توصیه شده است. امام باقر(ع) فرمود: «ایّما رجلٍ غضبَ و هُو قائمٌ فلیجلس، فانّهُ سیذهبُ عنهُ رجز الشیطانِ و ان کانَ جالساً فلیقُم؛ هر که در حال ایستاده خشمگین شد، زود بنشیند، با این کار، وسوسه شیطان از بین می‌رود و نیز اگر نشسته است، زود برخیزد.[۷]

نتیجه‌گیری: بنابراین، غریزه خشم و غضب نیز، مانند دیگر غرایز انسانی، نیرویی کور و بی‌شعور می‌باشد که تنها ارضای خود را می‌طلبد، که اگر تحت رهبری عقل قرار گیرد و در جای خود، به اندازه صحیح اعمال شود، مایه خوشبختی و سعادت بوده و آدمی در شئون مختلف زندگی، از فواید آن بهره‌مند می‌گردد و اگر خودسر و بی‌قید و بند باشد و در راه غلط و خلاف مصلحت به کار افتد، و لجام گسیخته عمل نماید، باعث فساد و تباهی می‌گردد و مصیبت‌های سخت وجبران ناپذیری به بار می‌آورد. از این رو، امام سجاد(ع) فروخوردن خشم و قدرت خاموش کردن آتش آن را به عنوان زیور صالحان و زینت تقوا پیشگان، از درگاه خداوند خواسته، عرض می‌کند:


«و حلّنی بحیله الصّالحین و البسنی زینه المتّقین فی بسط العدل و کظم الغیظ و إطفاء النّائره؛ بارالها! مرا به زیور صالحان بیارای و زینت متّقین را به من بپوشان، تا عدل را گسترش دهم و خشم را فرو نشانم و شعله‌های سوزان دشمنی را خاموش سازم».[۸]

عصبانيّت به معناي خشمگين بودن و غضبناك بودن است. حالت و كيفيت خاصي است كه بر فرد عارض مي‌شود و شخص تعادل قواي ارادي و تسلط خود را بر اثر ناراحتي و خشم از دست مي‌دهد.}}[۹] در منابع ديني و اخلاق اسلامي، بحث عصبانيت، تحت عنوان «غضب» و «غيظ» مطرح است و از شاخه‌هاي بحث رذايل و «نبايدهاي اخلاقي» مي‌باشد.

حضرت امام خميني(ره) مي‌فرمايد:

غضب يك حركت و حالت نفساني است كه به واسطه‌ي آن جوشش و غليان در خون قلب حادث شود، براي انتقام. پس وقتي اين حركت سخت شود، آتش غضب را فروزان كند، و پر شود شريان‌ها و دماغ از يك دود تاريك مضطربي كه به واسطه‌ي آن عقل منحرف شود، و از ادراك و رويّه باز ماند.[۱۰]

غيظ و غضب از منظر قرآن شريف و منابع روايي

در قرآن شريف و منابع روايي، بحث غيظ و غضب،‌تحت عناوين مختلف،‌مورد بررسي قرار گرفته است. قرآن شريف در مورد غيظ و غضب كفّار نسبت به اهل ايمان مي‌فرمايد: ﴿وَ اِذا خَلَوا عَضّوُا عليكُمُ الاناملَ مِن الغيظ قُل مُوتوا بِغَيْظكُمْ[۱۱]

«از شدت خشم بر شما، سر انگشتان خود را به دندان مي‌گزند بگو: با همين خشمي كه داريد بميريد.» اين است يكي از نبايدهاي اخلاقي، كه از ناحيه‌ي كفار سر‌مي‌زد. در مورد اصل خشم و غضب، پيامدها و پيشگيري و درمان آن،‌روايات بسياري وارد شده است. براي نمونه پيامبر اسلام(ص) مي‌فرمايد: «اجتَنِبِ الغضب»[۱۲] يعني «از خشم بپرهيزيد» مولانا مي‌گويد:

صد هزاران ظلمت است از خشم تو

بر عباد الله اندر چشم تو

خشم بنشان چشم بگشا شاد شو

عبرت از ياران بگير استاد شو[۱۳]

پيشگيري و درمان عصبانيت

قرآن شريف، در آيات زيادي به پيشگيري و درمان عصبانيت و خشم شديد، تشويق مي‌كند و مي‌فرمايد: {{قرآن|والذين يُنفقون في السّرّا و الضّرّاء و الكاظمينَ الغَيظَ...[۱۴]؛ همان‌ها كه در توانگري و تنگدستي، انفاق مي‌كنند و خشم خود را فرو مي‌برند و از خطاي مردم در مي‌گذرند و خدا نيكوكاران را دوست دارد.

كسي كه مي‌خواهد محبوب خدا بشود بايد از مال بگذرد و خشم و غضب را فرو برد.[۱۵] بيشتر آيات و روايات در راستاي عصبانيت و غيظ و غضب، جنبه پيشگيري دارد تا درماني. اسلام عزيز مي‌خواهد انسان‌ها اصلاً خشم نكنند و عصباني نشوند. از اين جهت قرآن شريف در آيه ي ۸۳ و ۸۴ از سوره يوسف، در آيه‌ي ۵۸ از سوره نمل و در آيه ۳۷ از سوره شوري، در مورد فرو بردن خشم و پيشگيري آن تشويق مي‌كند. روايات بسياري در راستاي پيشگيري و درمان خشم و عصبانيت وارد شده است كه اشاره به بعضي از آنها جالب توجه است:

رسول اسلام مي‌فرمايد: «اَحزمُ النّاس الكظمَهم لِلغيظ»؛[۱۶] آن كه در فرو بردن خشم از ديگران بيشتر است از همه كس دورانديش‌تر است، در جاي ديگر مي‌فرمايد: «مي‌خواهيد شما را با آن كس كه از همه زورمندتر است، رهبري كنم؟ آن كه هنگام خشم بهتر خود را نگاه مي‌دارد.[۱۷]

امام خميني(ره) با يك تشبيه زيبا و عميق و دقيق، در مورد درمان خشم و عصبانيت مي‌فرمايد: «مَثَل انسان در حال شعله‌ي آتش غضب، مثل غاري است كه در او آتش فراوان افروخته شود، به طوري كه از شعله و دود پر گردد،‌و در آن هوا و دود و اشتعال محتقن و محتبل گردد، و نفيرها و صداهاي سخت از آن بيرون آيد، و شعله‌هاي آتش در هم پيچد، و نائره آن روزافزون گردد. در اين حال، علاج آن بسيار مشكل شود، و خاموش نمودن آن ممكن نگردد؛ زيرا كه هر چه در او افكنند از براي علاج شعله‌هاي فروزان و برافروخته،‌آن را بخورد و بلع كند و جزو خود كند و بر ماده‌ي آن افزايش پيدا شود. از اين جهت انسان در حال نائره‌ي‌ آتش غضب، كور شود از رشد و هدايت،‌ و كر شود از موعظه و نصيحت؛ بلكه موعظه در اين حال سبب ازدياد غضب او شود و مايه‌ي شعله‌ي نائره آن گردد. از براي اين شخص راه چاره‌اي در اين حال نيست.»[۱۸]

==جمع‌بندي:== آنچه از قرآن شريف، منابع روايي و منابع اخلاقي ديگر بدست مي‌آيد اين است كه:

۱. پيشگيري

در مرحله اول بايد از بيماري غضب و عصبانيت پيشگيري نمود و پيشگيري آن به اين است كه انسان با پشتوانه باورهاي ديني، رعايت دستورهاي اخلاقي، همانند محبت، صله رحم، ايثار، گذشت و عفو ... توكل و توسل و سرگرمي‌هاي سالم، به زندگي خود آرامش ببخشد و خود را وارد عرصه نگراني‌ها، استرس، اضطراب، بيماري ماشيني و صنعتي و... نكند و اعصاب خود را ناآرام نكند. چون، «الا بذكر الله تطمئنّ القلوب»[۱۹]

۲. درمان

مرحله بعدي، مرحله درمان است و خلاصه‌ آن چنين است كه: از نظر زماني بايد توجه داشت كه در حال شعله‌ور بودن آتش غضب و خشم نبايد دست به درمان زد و يا فرد خشمگين را نصيحت نمود. بايد صبر كرد تا شعله‌ي خشم فروكش كند، آنگاه راهكارهاي علمي و عملي را در قالب دستورالعمل اخلاقي و... ارائه كرد.

الف) ترك صحنه

در حالت خشم و غضب انسان خشمگين بايد معركه و صحنه‌ي خشم و عصبانيت را ترك نمايد و يا تغييراتي در خود به وجود آورد. براي مثال اگر ايستاده است بنشيند و اگر نشسته است بخوابد.

ب) استفاده از افراد متخصص

تا درمان كامل لازم است از افراد متخصص و كارشناس همانند پزشك روانشناس و يا معلم اخلاق در جهت درمان بيماري خشم و عصبانيت كمك گرفت و از راهكارها ودستورالعمل‌هاي آنها بهره جست.

ج) ذكر خداوند

به ذكر خداي تعالي مشغول شود و برخي ذكر خداي تعالي را در اين وقت، واجب دانسته‌اند.

د) به زمين چسبيدن

در روايتي آمده، «هنگام خوف غضب و خشم، به زمين بچسبيد.[۲۰]» يعني چيزهايي را از زمين دستاويز و تكيه گاه خود قرار دهيد. براي مثال به درخت تكيه دهيد و يا بر روي سنگي بنشينيد و يا به سنگي و ستوني بچسبيد تا آرامش يابيد.

و) صلح رحم

هر كس بر خويشاوندان خويش غضب كرد، نزد او رود و خود را به او نزديك نمايد و به جهت صله رحم با او مصافحه و روبوسي نمايد. اين كار باعث آرامش روح و روان انسان خشمگين و همه‌ي انسان‌ها مي‌شود... .[۲۱]

ه‍ ) وضو گرفتن

در روايت ديگر آمده است: هنگام خشم وضو بگيريد؛ آمده است: «خشم از شيطان است و شيطان از آتش پديد آمده و آتش را به آب مي توان خاموش كرد وقتي يكي از شما خشمگين شود وضو گيرد.»[۲۲]

ي) غسل كردن

در حديث ديگر آمده است كه هنگام غضب و عصبانيت غسل نماييد. «... فَاِذا غَضِبَ اَحَدُكُمْ فَلْيَغْتَسِل»؛ يعني وقتي يكي از شما خشمگين شود غسل نمايد.[۲۳]



مطالعه بیشتر

منابع

  1. آداب معاشرت اسلامی، قم، مرکز تحقیقات اسلامی سپاه، چ سوّم، ۱۳۷۹، ص۱۷۹–۱۸۰.
  2. مجلسی، محمد باقر، ج۷۳، حدیث ۷، ص۲۶۳.
  3. کلینی، کافی، ج۲، ص۳۰۴.
  4. القمی، شیخ عباس، سفینه البحار، ج۲، ص۳۱۹.
  5. القمی، شیخ عباس، سفینه البحار، ج۲، ص۳۱۹؛ میزان الحکمه، ج۹، ص۴۳۴۰، حدیث ۱۵۰۶۱.
  6. آمدی، غرر الحکم، حدیث ۵۱۵۵.
  7. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۷۳، ص۲۶۴.
  8. صحیفه سجادیه، دعای مکارم الاخلاق.
  9. . معين، محمد، فرهنگ فارسي، تهران، امير كبير، هشتم، ۱۳۷۱، ج۲، ص۲۳۱۱.
  10. .موسوي خميني، روح الله، شرح حديث جنود عقل و جهل، ‌تهران، نشر آثار امام، دوم،‌۱۳۷۷، ص۲۳۸.
  11. . آل عمران/۱۱۹.
  12. . نهج‌الفصاحه، ح ۶۲، ص۱۲.
  13. . مثنوي معنوي، دفتر ۴، ابيات ۹ ـ ۳۴۴۸.
  14. آل عمران/۱۳۴.
  15. تفسير نور، قم: مؤسسه در راه حق، سوم، ۱۳۷۵، ج۲، ص۱۸۰.
  16. . نهج‌الفصاحه، ح ۹۵، ص۱۷.
  17. همان، ح۴۶۳، ص۸۷.
  18. موسوي خميني، روح الله، «شرح حديث جنود عقل و جهل» همان.
  19. رعد/ ۲۸.
  20. نهج الفصاحه، ح ۴۶۶،‌ ص۸۹.
  21. خميني، روح الله، همان.
  22. نهج الفصاحه، ح ۶۶۰، ص۱۳۲.
  23. همان، ح ۲۰۳۹، ص۴۳۲.