نقد بر گزارش کشتار بنیقریظه: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
و اما بنى قريظه- اين قبيله در آغاز با اسلام در صلح و صفا بودند تا آنكه جنگ خندق روى داد، و حى بن اخطب سوار شده به مكه رفت و قريش را عليه رسول خدا 6 تحريك كرد و طوائف عرب را برانگيخت، از آن جمله به ميان بنى قريظه رفت، و مرتب افراد را وسوسه و تحريك كرده پافشارى مىنمود، و با رئيسشان كعب بن اسد در اين باره صحبت كرد تا سرانجام آنها را راضى كرد كه نقض عهد كرده و با پيغمبر بجنگند بشرطى كه او نيز به ياريشان آمده و بقلعهشان درآيد و با ايشان كشته شود. حى بن اخطب قبول كرد و به قلعه درآمد، بنى قريظه عهد خود را شكسته و با كمك احزابى كه مدينه را محاصره كرده بودند براه افتادند، و شروع كردند به دشنام دادن رسول خدا 6 و شكاف ديگرى ايجاد كردن.<ref>علامه طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، قم، دفتر انتشارات اسلامي، ۱۳۷۴ش، ج۹، ص۱۷۰.</ref> | و اما بنى قريظه- اين قبيله در آغاز با اسلام در صلح و صفا بودند تا آنكه جنگ خندق روى داد، و حى بن اخطب سوار شده به مكه رفت و قريش را عليه رسول خدا 6 تحريك كرد و طوائف عرب را برانگيخت، از آن جمله به ميان بنى قريظه رفت، و مرتب افراد را وسوسه و تحريك كرده پافشارى مىنمود، و با رئيسشان كعب بن اسد در اين باره صحبت كرد تا سرانجام آنها را راضى كرد كه نقض عهد كرده و با پيغمبر بجنگند بشرطى كه او نيز به ياريشان آمده و بقلعهشان درآيد و با ايشان كشته شود. حى بن اخطب قبول كرد و به قلعه درآمد، بنى قريظه عهد خود را شكسته و با كمك احزابى كه مدينه را محاصره كرده بودند براه افتادند، و شروع كردند به دشنام دادن رسول خدا 6 و شكاف ديگرى ايجاد كردن.<ref>علامه طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، قم، دفتر انتشارات اسلامي، ۱۳۷۴ش، ج۹، ص۱۷۰.</ref> | ||
در سال پنجم هجرت كه غزوه «احزاب» رخ داد، تنها طايفه «بنى قريظه» در مدينه باقى مانده بودند، كه به مشركان عرب پيوستند و به روى مسلمانان شمشير كشيدند.<ref>مكارم شيرازى، ناصر، برگزيده تفسير نمونه، ج۳، ص۶۰۳. تهران، دار الكتب الاسلاميه، ۱۳۸۲ش.</ref> | |||
== تردید محققان در گزارش منابع تاریخی == | == تردید محققان در گزارش منابع تاریخی == |
نسخهٔ ۱۵ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۳۳
این مقاله هماکنون به دست A.rezapour در حال ویرایش است. |
جریان قبیله بنی قریظه چه بود؟ آیا پیامبر دستور کشتار عدهای از یهودیان بنی قریظه را دادند؟
بنیقریظه از قبیلههای یهودی ساکن مدینه بودند. پیامبر اسلام(ص) پس از مهاجرت به مدینه، برای ایجاد اتحاد میان مسلمانان و یهودیان پیمان دفاعیای میان سه قوم یهود و مسلمانان میبندد. بر اساس این پیمان، مقررر شد یهودیان، به ضرر اسلام قدمی برندارند به دشمنان مسلمانان کمک نکنند. قبیله بنیقریظه با کمک کردن به مشرکان در جنگ احزاب، علیه مسلمانان پیمانشکنی کردند. بعد از پیروزی مسلمانان در جنگ احزاب، با درخواست یهودیان سعد ابن معاذ به عنوان داور قرار داده شد و او طبق قرارداد حکم به، اعدام مردان جنگی، مصادره اموال و اسیر شدن زنان و فرزندانشان داد.
غزوه بنی قریظه
غزوة بنی قریظه در اواخر ذیقعده و اوایل ذیحجة سال پنجم هجری ، آخرین جنگ مسلمانان با یهود مدینه بود. حضرت رسول صلّی اللّه علیه وآله وسلّم در همان روز پراکنده شدن دشمنان در جنگ خندق به جنگ بنی قریظه رفت . علت جنگ ، پیمان شکنی بنی قریظه و خیانت آنان به مسلمانان از طریق همکاری با گروههای شرکت کننده (احزاب ) در جنگ خندق بود. مسلمانان قلاع و مساکن بنی قریظه را محاصره کردند. مدت محاصره بین 15 تا 25 روز گزارش شده است . بنی قریظه خود پیشنهاد دادند که با همان شرایط بنی نضیر تسلیم شوند. بنی نضیر از اموال و دارایی خود چشم پوشیده و مدینه را ترک کرده بودند. ولی حضرت رسول صلّی اللّه علیه وآله وسلّم جز این که به حکم او گردن نهند، هر پیشنهادی را رد کرد (واقدی ، محمدبن عمر واقدی ، کتاب المغازی للواقدی ، چاپ مارسدن جونز، لندن 1966؛ج 2، ص 501). حضرت رسول اکرم حکمیت را به سَعدبن مُعاذ، رئیس قبیلة بنی عبد اَشْهَل از اشراف اوس ، واگذار نمود. بنی قریظه نیز حکمیت سعدبن معاذ را پذیرفتند، زیرا اوس قبل از اسلام متحد ایشان بود. سعد حکم به قتل مردان قبیله ، اسارت زنان و کودکان و ضبط اموالشان داد.
مردان بنی قریظه و پسران بالغشان ، که تعداد آنان بین ششصد تا هشتصد نفر گزارش شده است[۱]
احمدبن اسحاق یعقوبی ، تاریخ الیعقوبی ، بیروت 1379/1960.
ابن هشام ، السیرة النبویة ، چاپ محمد محیی الدین عبدالحمید، قاهره ( بی تا. )
و اما بنى قريظه- اين قبيله در آغاز با اسلام در صلح و صفا بودند تا آنكه جنگ خندق روى داد، و حى بن اخطب سوار شده به مكه رفت و قريش را عليه رسول خدا 6 تحريك كرد و طوائف عرب را برانگيخت، از آن جمله به ميان بنى قريظه رفت، و مرتب افراد را وسوسه و تحريك كرده پافشارى مىنمود، و با رئيسشان كعب بن اسد در اين باره صحبت كرد تا سرانجام آنها را راضى كرد كه نقض عهد كرده و با پيغمبر بجنگند بشرطى كه او نيز به ياريشان آمده و بقلعهشان درآيد و با ايشان كشته شود. حى بن اخطب قبول كرد و به قلعه درآمد، بنى قريظه عهد خود را شكسته و با كمك احزابى كه مدينه را محاصره كرده بودند براه افتادند، و شروع كردند به دشنام دادن رسول خدا 6 و شكاف ديگرى ايجاد كردن.[۲]
در سال پنجم هجرت كه غزوه «احزاب» رخ داد، تنها طايفه «بنى قريظه» در مدينه باقى مانده بودند، كه به مشركان عرب پيوستند و به روى مسلمانان شمشير كشيدند.[۳]
تردید محققان در گزارش منابع تاریخی
...