برچسبها: برگرداندهشده ویرایش مبدأ ۲۰۱۷ |
|
(۴۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{در دست ویرایش|کاربر=Rezapour }}
| | مدخل: نام روضه بر مراسم روضهخوانی |
| {{شروع متن}}
| |
| {{سوال}}
| |
| برای روز دوم ماه رمضان چه اعمال و دعاهایی سفارش شده است؟
| |
| {{پایان سوال}}
| |
| {{پاسخ}}
| |
| دعای مخصوصی برای روز دوم ماه رمضان ذکر شده است. [[علامه مجلسی]] (درگذشت ۱۱۱۰ق) در [[زاد المعاد]] این دعا را چنین نقل کرده:
| |
| {{دعا|اللَّهُمَّ قَرِّبْنِي فِيهِ إِلَى مَرْضَاتِكَ وَ جَنِّبْنِي فِيهِ مِنْ سَخَطِكَ وَ نَقِمَاتِكَ وَ وَفِّقْنِي فِيهِ لِقِرَاءَةِ آيَاتِكَ بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ.<ref>مجلسی، محمد باقر، زاد المعاد (مفتاح الجنان)، محقق و مصحح: اعلمی، علاء الدین، بیروت، موسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۴۲۳ق، ص۱۴۴.</ref>
| |
| |ترجمه =پروردگارا! در این روز مرا به خوشنودی خویش نزدیک کن. برکنارم کن از خشم و انتقامت و توفیق ده مرا برای تلاوت قرآن به رحمت خودت ای مهربانترین مهربانان}}.
| |
|
| |
|
| قرب از هر دو طرف باید باشد، منتها قرب من ناحیة الله تبارک و تعالی دائمی است. خودش فرمود: «وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرید» ما از رگ گردن به شما نزدیکتریم. پس از ناحیه خدا قرب هست. «قَرِّبْنِی فِیهِ الى مَرْضاتِکَ» من را در این ماه مبارک مقرّب کن که به رضای تو راضی شوم که بالاترین مقام در ابزار - نه بالاترین مقام در معنا، بعضی ها اشتباه می گویند، این ها کدهای اساسی است - رضایت از ناحیه او است.<ref>«[http://emammahdy.com/Contents/26208/%F0%9F%92%A0%D8%B4%D8%B1%D8%AD-%D8%AF%D8%B9%D8%A7%DB%8C-%D8%B1%D9%88%D8%B2-%D8%AF%D9%88%D9%85-%D9%85%D8%A7%D9%87-%D9%85%D8%A8%20-.aspx شرح دعای روز دوم ماه مبارک رمضان]»، یاوران امام مهدی(عج)، تاریخ بازدید:۱۶ مرداد ۱۴۰۱ش.</ref>
| |
|
| |
|
| برخی منابع به نماز خاصی برای شب اول ماه رمضان اشاره کردهاند که علامه مجلسی آن را نامعتبر دانسته است.<ref>مجلسی، زاد المعاد (مفتاح الجنان)، ۱۴۲۳ق، ص۱۴۱.</ref>
| | عدة الداعی و نجاح الساعی |
|
| |
|
| {{نقل قول دوقلو تاشو
| | از تألیفات نفیس و مهم است. مولف در این نوشتار از روشی استفاده کرده که میان نویسندگان آن زمان رواج نداشته است.<ref>میر زوین، حیدر عبدالحسین، «منهج ابن فهد الحلّي في كتاب ''عدّة'' ''الداعي'' ونجاح الساعي»، ص۹۳.</ref> |
| |تیتر=دعای روز دوم ماه رمضان
| | |
| |عنوان ستون چپ=ترجمه
| | ابوالعباس احمد بن محمد بن فهد الاسدی الحلی الکربلایی که در شهر حله در عراق متولد شد. او را از بزرگترین مراجع شیعه دانستند که در شهر کربلا بروز پیدا کرد.<ref>میر زوین، حیدر عبدالحسین، «منهج ابن فهد الحلّي في كتاب ''عدّة'' ''الداعي'' ونجاح الساعي»، ص۹۵.</ref> او از اساتیدی مانند شهید اول درس خواند و شاگردانی را نیز تربیت کرد. بیش از بیست اثر به تألیف او وجود دارد که کتاب عدة الداعی و نجاح الساعی از جمله آنها است.<ref>میر زوین، حیدر عبدالحسین، «منهج ابن فهد الحلّي في كتاب ''عدّة'' ''الداعي'' ونجاح الساعي»، ص۹۸.</ref> |
| |اللَّهُمَّ إِلَيْكَ غَدَوْتُ بِحاجَتِي، وَ بِكَ أَنْزَلْتُ الْيَوْمَ فَقْرِي وَ مَسْكَنَتِي، فَانِّي لِمَغْفِرَتِكَ وَ رَحْمَتِكَ أَرْجى مِنِّي لِعَمَلِي، وَ مَغْفِرَتُكَ أَوْسَعُ لِي مِنْ ذُنُوبِي كُلِّها.
| | |
| |خدايا، امروز سر صبح حاجت خود را فقط به درگاه تو آوردهام و نيازمندى و بيچارگىام را به تو فرود آوردهام، زيرا اميد من به آمرزش و رحمت تو بيشتر از اميدم به عمل خود است و بخشايش تو گستردهتر از همهى گناهان من است.
| | او در سال ۸۴۱ قمری در شهر کربلا وفات یافت.<ref>میر زوین، حیدر عبدالحسین، «منهج ابن فهد الحلّي في كتاب ''عدّة'' ''الداعي'' ونجاح الساعي»، ص۹۹.</ref> |
| |اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ تَوَلِّ قَضاءَ كُلِّ حاجَةٍ لِي، بِقُدْرَتِكَ عَلَيْها وَ تَيْسِيرِها عَلَيْكَ وَ فَقْرِي إِلَيْكَ، فَانِّي لَمْ اصِبْ خَيْراً قَطُّ إِلَّا مِنْكَ، وَ لَمْ يَصْرِفْ عَنِّي سُوءً قَطُّ غَيْرُكَ، وَ لا أَرْجُو لِأَمْرِ آخِرَتِي وَ دُنْيايَ سِواكَ، يَوْمَ يُفْرِدُنِي النَّاسُ فِي حُفْرَتِي وَ أُفْضى إِلَيْكَ يا كَرِيمُ.
| | |
| |خدايا، پس بر محمّد و آل محمّد درود فرست و برآوردن همهى خواستههاى مرا عهدهدار شو، به قدرتى كه بر برآوردن آنها دارى و برآوردن آنها بر تو آسان است و به نيازى كه من به تو دارم. زيرا من به هيچ خيرى دست نيافتهام جز اينكه از تو است و هيچكس جز تو بدى را از من بازنداشته است.
| | و لما كان المقصود من وضع هذا الكتاب الترغيب في الدعاء و الحث عليه و حسن الظن بالله و طلب ما لديه فاعلم أنه قد ورد في الأخبار عن الأئمة الأطهار ما يؤكد ذلك و يدل عليه و يرغب فيه و يهدي إليه.<ref>عدة الداعي و نجاح الساعي، ص: 12</ref> |
| |اللَّهُمَّ مَنْ تَهَيَّأَ وَ تَعَبَّأَ، وَ أَعَدَّ وَ اسْتَعَدَّ لِوِفادَةٍ إِلى مَخْلُوقٍ رَجاءَ رِفْدِهِ وَ طَلَبَ نائِلِهِ وَ جائِزَتِهِ، فَالَيْكَ يا رَبِّ تَهْيِئَتِي وَ تَعْبِئَتِي وَ اسْتِعْدادِي، رَجاءَ رِفْدِكَ وَ طَلَبَ نائِلِكَ وَ جائِزَتِكَ، فَلا تُخَيِّبْ دُعائِي
| | |
| |خدايا، هركس خود را آماده و مهيا و فراهم و مستعد وارد شدن بر آفريدهاى كند، به اميد اينكه به عطاى او دست يابد و بخشش و جايزهاش را بطلبد. پس اى پروردگار من، من خود را تنها به اميد دست يافتن به پاداش و براى درخواست بخشش و جايزهى تو، خود را آماده و مهيا و مستعد نمودهام؛ پس دعايم را نوميد مكن.
| | و فيها مقدمة و ستة أبواب. أما المقدمة ففي تعريف الدعاء و الترغيب فيه<ref>عدة الداعي و نجاح الساعي، ص: 12</ref> |
| |يا مَنْ لا يَخِيبُ عَلَيْهِ السَّائِلُ، وَ لا يَنْقُصُهُ نائِلٌ، فَإِنِّي لَمْ آتِكَ ثِقَةً بِعَمَلٍ صالِحٍ عَمِلْتُهُ، وَ لا لِوِفادَةٍ إِلى مَخْلُوقٍ رَجَوْتُهُ. أَتَيْتُكَ مُقِرّاً بِالإِساءَةِ عَلى نَفْسِي وَ الظُّلْمِ لَها، مُعْتَرِفاً بِأَنْ لا حُجَّةَ لِي وَ لا عُذْرَ، أَتَيْتُكَ أَرْجُو عَظِيمَ عَفْوِكَ الَّذِي عَفَوْتَ بِهِ عَنِ الْخاطِئِينَ،
| | |
| |اى كسى كه هيچ درخواستكنندهاى از تو محروم نگرديده و بخشش تو از چيزى نمىكاهد. من نه با اعتماد به عمل شايستهاى كه انجام داده باشم به درگاه تو آمدهام. و نه براى وارد شدن به آفريدهاى كه بدان اميد بسته باشم، بلكه با اقرار به عمل بد و ستم به خويشتن و اعتراف به اينكه دليل و عذرى ندارم به درگاهت آمدهام، به درگاهت آمدهام درحالىكه به آن گذشت بزرگ تو كه با آن از خطاكاران گذشتى اميد بستهام كه به مدت طولانى.
| | و لما كان المقصود من وضع هذا الكتاب الترغيب في الدعاء و الحث عليه و حسن الظن بالله و طلب ما لديه فاعلم أنه قد ورد في الأخبار عن الأئمة الأطهار ما يؤكد ذلك و يدل عليه و يرغب فيه و يهدي إليه.<ref>عدة الداعي و نجاح الساعي، ص: 12</ref> |
| |فَلَمْ يَمْنَعْكَ طُولُ عُكُوفِهِمْ عَلى عَظِيمِ الْجُرْمِ أَنْ عُدْتَ عَلَيْهِمْ بِالرَّحْمَةِ، فَيا مَنْ رَحْمَتُهُ واسِعَةٌ وَ عَفْوُهُ عَظِيمٌ، يا عَظِيمُ يا عَظِيمُ. يا رَبِّ لَيْسَ يَرُدُّ غَضَبَكَ إِلَّا حِلْمُكَ، وَ لا يُنْجِي مِنْ سَخَطِكَ إِلَّا التَّضَرُّعُ إِلَيْكَ،
| | |
| |چسبيدن آنان بر گناه بزرگ مانع از آن نشد كه رحمت [و آمرزش]خود را به آنان ارزانى دارى. پس اى خدايى كه رحمتت گسترده و گذشتت بزرگ است، اى بزرگ اى بزرگ [اى بزرگ] اى پروردگار من، خشم تو را جز بردبارىات دفع نمىكند و از خشم تو جز تضرّع و التماس به درگاهت نجات نمىبخشد.
| | عدة الداعي و نجاح الساعي، ص: 341 |
| |فَهَبْ لِي يا إِلهِي فَرَجاً بِالْقُدْرَةِ الَّتِي تُحْيِي بِها مَيْتَ الْبِلادِ، وَ لا تُهْلِكْنِي غَماً حَتَّى تَسْتَجِيبَ لِي دُعائِي وَ تُعَرِّفَنِي الإِجابَةَ، وَ أَذِقْنِي طَعْمَ الْعافِيَةِ إِلى مُنْتَهى أَجَلِي، وَ لا تُشْمِتْ بِي عَدُوِّي، وَ لا تُسَلِّطْهُ عَلَيَّ، وَ لا تُمَكِّنْهُ مِنْ عُنُقِي. إِلهِي إِنْ وَضَعْتَنِي فَمَنْ ذَا الَّذِي يَرْفَعُنِي،
| | |
| |پس اى معبود من، به قدرتى كه با آن مردگان سرزمينها را زنده مىگردانى، گشايش به من ارزانى دار و با دلگيرى و اندوه نابودم مكن تا اينكه دعايم را مستجاب كنى و اجابت آن را به من بفهمانى و مزهى عافيت را تا منتهاى سرآمد عمرم به من بچشان و مرا دشمنشاد مكن و دشمنم را بر من مسلط مگردان و امكان كشتن مرا به او مده. معبودا، اگر تو خوارم كنى چه كسى مىتواند بلندم كند
| | الباب الأول في الحث على الدعاء و يبعث عليه العقل و النقل |
| |وَ إِنْ رَفَعْتَنِي فَمَنْ ذَا الَّذِي يَضَعُنِي، وَ إِنْ أَهْلَكْتَنِي فَمَنْ ذَا الَّذِي يَعْرِضُ لَكَ فِي عَبْدِكَ أَوْ يَسْأَلُكَ عَنْ أَمْرِهِ، وَ قَدْ عَلِمْتُ أَنَّهُ لَيْسَ فِي حُكْمِكَ ظُلْمٌ، وَ لا فِي نَقِمَتِكَ عَجَلَةٌ، وَ إِنَّما يَعْجلُ مَنْ يَخافُ الْفَوْتَ، وَ إِنَّما يَحْتاجُ إِلى الظُّلْمِ الضَّعِيفُ، وَ قَدْ تَعالَيْتَ عَنْ ذلِكَ عُلُواً كَبِيراً.
| | |
| |و اگر تو بالايم ببرى چه كسى مىتواند خوارم كند؟ ! و اگر تو نابودم كنى چه كسى مىتواند دربارهى بندهات به تو اعتراض نموده يا در رابطه با او از تو پرسوجو كند؟ ! قطعا مىدانم كه در فرمان تو ستم و در كيفرت، شتاب راه ندارد، زيرا آنكه از دست شدن چيزى بيم دارد، شتاب مىكند و فقط شخص ناتوان نياز به ستم پيدا مىكند و تو از اينها منزّه و بسيار بلندپايهاى.
| | الباب الثاني في أسباب الإجابة |
| |فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ انْصُرْنِي وَ اهْدِني وَ ارْحَمْنِي، وَ آثِرْنِي وَ ارْزُقْنِي، وَ أَعِنِّي وَ اغْفِرْ لِي، وَ تُبْ عَلَيَّ وَ اعْصِمْنِي، وَ اسْتَجِبْ لِي فِي جَمِيعِ ما سَأَلْتُكَ، وَ أَرِدْهُ بِي، وَ قَدِّرْهُ لِي، وَ يَسِّرْهُ وَ امْضِهِ وَ بارِكْ لِي فِيه، وَ تَفَضَّلْ عَلَيَّ بِهِ، وَ أَسْعِدْنِي بِما تُعْطِينِي مِنْهُ وَ زِدْنِي مِنْ فَضْلِكَ الْواسِعِ سَعَةً مِنْ نِعَمِكَ الدَّائِمَةِ، وَ أَوْصِلْ لِي ذلِكَ كُلَّهُ بِخَيْرِ الآخِرَةِ وَ نَعِيمِها يا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ.<ref>ابنطاووس، علی بن موسی، اقبال الاعمال، گردآورنده: آخوندی، محمد، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، ۱۳۶۷ش، ج۱، ص۲۴۹-۲۵۰.</ref>
| | |
| |پس بر محمّد و آل محمّد درود فرست و مرا يارى و هدايت كن و رحمتت را شامل حالم كن و [بر ديگران]مقدم نما و روزىام عطا كن و يارىام كن و بيامرز و توبهام را بپذير و نگاهم بدار و تمام خواستههايم را مستجاب نما و آنها را براى من اراده و مقدّر كن و آسان ساز و امضا كن و خجسته بگردان و به من ارزانى دار و به آنچه عطايم كردهاى، نيكبخت گردان و از [روزى] افزون و گستردهى خود نعمتهاى پيوسته را بهطور وسيع، بر آن بيفزاى و همهى اينها را به خير و نعمت بزرگ آخرت بپيوند، اى مهربانترين مهربانان.}}
| | الباب الثاني في أسباب الإجابة |
| == منابع ==
| | |
| {{پانویس}}
| | الباب الرابع في كيفية الدعاء |
| {{شاخه
| | |
| | شاخه اصلی =
| | الباب الخامس فيما ألحق بالدعاء و هو الذكر |
| | شاخه فرعی۱ =
| | |
| | شاخه فرعی۲ =
| | الباب السادس في تلاوة القرآن |
| | شاخه فرعی۳ =
| | |
| }}
| | خاتمة الكتاب في أسماء الله الحسنى |
| {{تکمیل مقاله
| | |
| | شناسه =
| | == دریدن لباس در عزاداری == |
| | تیترها =
| | من در اینجا بهعنوان نمونه چند روایتی از کتابهای شیعه نقل میکنم: |
| | ویرایش =
| | #ابیعبدالله میفرماید: دادوفریاد و نوحهخوانی برای میت جایز نیست و لازم ندارد اما مردم نمیدانند. |
| | لینکدهی =
| | #ابیعبدالله میفرماید: دادوفریاد و گریه و نوحه بر مرده لازم نیست و نباید صاحبعزا لباس پاره کند (سینهچاک کند). |
| | ناوبری =
| | #امام صادق هنگام مرگش وصیت کرد: به خاطر مرگ من صورت خود را نزده و لباسهایتان را پاره نکنید. |
| | نمایه =
| | منبع شبهه: سایت اسلام هاوس: http://www.islamhouse.com |
| | تغییر مسیر =
| |
| | ارجاعات =
| |
| | بازبینی نویسنده =
| |
| | بازبینی =
| |
| | تکمیل =
| |
| | اولویت =
| |
| | کیفیت =
| |
| }}
| |
| {{پایان متن}}
| |
مدخل: نام روضه بر مراسم روضهخوانی
عدة الداعی و نجاح الساعی
از تألیفات نفیس و مهم است. مولف در این نوشتار از روشی استفاده کرده که میان نویسندگان آن زمان رواج نداشته است.[۱]
ابوالعباس احمد بن محمد بن فهد الاسدی الحلی الکربلایی که در شهر حله در عراق متولد شد. او را از بزرگترین مراجع شیعه دانستند که در شهر کربلا بروز پیدا کرد.[۲] او از اساتیدی مانند شهید اول درس خواند و شاگردانی را نیز تربیت کرد. بیش از بیست اثر به تألیف او وجود دارد که کتاب عدة الداعی و نجاح الساعی از جمله آنها است.[۳]
او در سال ۸۴۱ قمری در شهر کربلا وفات یافت.[۴]
و لما كان المقصود من وضع هذا الكتاب الترغيب في الدعاء و الحث عليه و حسن الظن بالله و طلب ما لديه فاعلم أنه قد ورد في الأخبار عن الأئمة الأطهار ما يؤكد ذلك و يدل عليه و يرغب فيه و يهدي إليه.[۵]
و فيها مقدمة و ستة أبواب. أما المقدمة ففي تعريف الدعاء و الترغيب فيه[۶]
و لما كان المقصود من وضع هذا الكتاب الترغيب في الدعاء و الحث عليه و حسن الظن بالله و طلب ما لديه فاعلم أنه قد ورد في الأخبار عن الأئمة الأطهار ما يؤكد ذلك و يدل عليه و يرغب فيه و يهدي إليه.[۷]
عدة الداعي و نجاح الساعي، ص: 341
الباب الأول في الحث على الدعاء و يبعث عليه العقل و النقل
الباب الثاني في أسباب الإجابة
الباب الثاني في أسباب الإجابة
الباب الرابع في كيفية الدعاء
الباب الخامس فيما ألحق بالدعاء و هو الذكر
الباب السادس في تلاوة القرآن
خاتمة الكتاب في أسماء الله الحسنى
دریدن لباس در عزاداری
من در اینجا بهعنوان نمونه چند روایتی از کتابهای شیعه نقل میکنم:
- ابیعبدالله میفرماید: دادوفریاد و نوحهخوانی برای میت جایز نیست و لازم ندارد اما مردم نمیدانند.
- ابیعبدالله میفرماید: دادوفریاد و گریه و نوحه بر مرده لازم نیست و نباید صاحبعزا لباس پاره کند (سینهچاک کند).
- امام صادق هنگام مرگش وصیت کرد: به خاطر مرگ من صورت خود را نزده و لباسهایتان را پاره نکنید.
منبع شبهه: سایت اسلام هاوس: http://www.islamhouse.com
- ↑ میر زوین، حیدر عبدالحسین، «منهج ابن فهد الحلّي في كتاب عدّة الداعي ونجاح الساعي»، ص۹۳.
- ↑ میر زوین، حیدر عبدالحسین، «منهج ابن فهد الحلّي في كتاب عدّة الداعي ونجاح الساعي»، ص۹۵.
- ↑ میر زوین، حیدر عبدالحسین، «منهج ابن فهد الحلّي في كتاب عدّة الداعي ونجاح الساعي»، ص۹۸.
- ↑ میر زوین، حیدر عبدالحسین، «منهج ابن فهد الحلّي في كتاب عدّة الداعي ونجاح الساعي»، ص۹۹.
- ↑ عدة الداعي و نجاح الساعي، ص: 12
- ↑ عدة الداعي و نجاح الساعي، ص: 12
- ↑ عدة الداعي و نجاح الساعي، ص: 12