سیر تحول عزاداری: تفاوت میان نسخهها
(←منابع) |
|||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
پرونده:Tazie ashora.jpg|تعزیه امام حسین(ع) | پرونده:Tazie ashora.jpg|تعزیه امام حسین(ع) | ||
پرونده:Azadari moharram esfahan.jpg|عکس ارنست هولتزر از عزاداری محرم در اصفهان در نیمه دوم قرن سیزدهم شمسی | پرونده:Azadari moharram esfahan.jpg|عکس ارنست هولتزر از عزاداری محرم در اصفهان در نیمه دوم قرن سیزدهم شمسی | ||
پرونده:Karabzani.jpg| | پرونده:Karabzani.jpg|کَربزنی، شيوه عزاداری محرم در بخشهایی از ایران | ||
</gallery> | </gallery> | ||
نسخهٔ ۲۰ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۰۷:۲۶
عزاداری موجود، چه سیر تحولی را پشت سر گذاشته است؟
سوگواری و مرثیهسرایی برای امام حسین(ع) از زمان امامان معصوم(ع) رایج بوده و بر آن توصیه شده است. در آن زمان، سوگواری بیشتر در قالب شعرخوانی و مرثیهسرایی با شعر بود. اما با گذشت زمان، نوع عزاداری براساس سنتها و فرهنگها تغییراتی کرد.
عزاداری به سبک موجود، از صدر اسلام نبوده، بلکه در دورههای مختلف و بیشتر در دوره صفویه و آلبویه به وجود آمد. با گذشت زمان، سبکهایی از روضهخوانی، سینهزنی، زنجیرزنی و ... بهوجود آمد و گسترش یافت. روضهخوانی یا خواندن کتاب روضه الشهداء (که چند ماه پس از سلطنت شاه اسماعیل صفوی در تبریز به پایان رسید) و کتابهای مشابه بر روی منبر، از دوره صفویه شروع شد.[۱] در همان زمان که مراسمهای عزادری محرم در دوره صفویه توسعه مییافت، تعزیهخوانی نیز به مراسمات ماه محرم افزوده شد. تعزیهخوانی نقل نمایشی زندگی، مصیبها و شهادت شهیدان کربلا بود. البته برخی محققان تاریخ شروع عزاداری به سبک روضهخوانی را به دوره حکومت آلبویه نسبت دادهاند.
رواج سبک عزاداری در دوره صفویه و آلبویه را به دو دلیل دانستهاند: نخست اینکه دولت شیعه قدرت را به دست گرفته بود و شیعه از سلطه غیر خود در آمد. دوم اینکه بیشتر مردم تحت حکومت صفوی، پیرو مذهب شیعه بوده و خواستار ترویج نهضت حسینی بودند.
این دو عامل، در شکل گرفتن سبک موجود عزاداری، نقش اساسی داشت. این تغییر در نیمه دوم قرن یازدهم قمری، تغییر جدیتری یافت و در این دوران، تدارک چشمگیری برای برگزاری عزای حسینی و تعزیههای سیّار آغاز شد و حمایت رسمی از این مراسم، سبب شد این عزاداریها، اهمیتی بسیار یابند.[۲]
ژان کالمار (درگذشت ۲۰۱۷م)، ایرانشناس و پژوهشگر فرانسوی، بخش بزرگی از تحولات عزاداری را به سنتهای دیرینه ایران مربوط میداند و میگوید: «به عقیده من قسمت اعظم این تحول، صرف نظر از جنبه ایمانی و عقیدتی آن، تحت تأثیر سنتهایی به وجود آمده که ریشههایی نزد ایرانیان دارد».[۳]