چگونگی نزول فرشتگان در شب قدر: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{شروع متن}}سؤال: اگر درباره ملائکه بُعد زمانى و مکانى راه ندارد، نزول آنها در شب قدر که زمان معیّنى است، چگونه تصور و اثبات مى ‏شود؟ پاسخ : با سلام و احترام خدمت شما پرسشگر گرامی. از اینکه با مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم مکاتب...» ایجاد کرد)
(بدون تفاوت)

نسخهٔ ‏۱۲ مارس ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۵۳

سؤال: اگر درباره ملائکه بُعد زمانى و مکانى راه ندارد، نزول آنها در شب قدر که زمان معیّنى است، چگونه تصور و اثبات مى ‏شود؟

پاسخ :

با سلام و احترام خدمت شما پرسشگر گرامی. از اینکه با مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم مکاتبه نموده اید صمیمانه تشکر می کنیم.

پاسخ اجمالی: در تجرد یا مادی بودن ملائکه دو نظر وجود دارد که مسأله نزول آن ها در شب قدر بنابر هرکدام از اقوال، وضعیت متفاوتی پیدا می کند. متکلمین ملائکه را جسم لطیف می دانند و در بحث تنزل در شب قدر و امثال آن قائل به پایین آمدن فرشته ها در شب مقرّر هستند اما فلاسفه ملائکه را مجرّد می دانند ولی تجردشان دارای مراتبی است بعضی از ملائکه مادی نیستند و خواص ماده همچون شکل و صورت را نیز ندارند و گاهی از آن ها به عنوان ملائکه مقربین نام برده شده است بعضی دیگر از فرشتگان دارای تجرد مثالی هستند یعنی هر چند از ماده مجرد هستند ولی آثار مادّه مانند شکل و صورت را دارا هستند مثل آنچه انسان در خواب می بیند و گاهی از این ملائکه با عنوان ملائکه مدبرین تعبیر می شود بنابر این نظریه کیفیت نزول فرشتگان در شب قدر به دو صورت تبیین شده است:

۱. اینکه فقط ملائکه دسته دوم در شب قدر تنزل می کنند. ۲. تنزل ملائکه نوعی نزول معنوی است همچون نزول قرآن که به معنای فرود آمدن از مکانی در سطوح بالا به زمین نیست.

پاسخ تفصیلی:

در مورد حقیقت ملائکه میان دو گروه از اندیشمندان اختلاف نظر وجود دارد گروهی می گویند آنها اجسام هوایى لطیفى هستند كه مى توانند به اشكال مختلف درآیند و جایگاهشان در آسمان هاست. در شرح مقاصد آمده است:

جمهور المسلمین على أن الملائكه أجسام لطیفه تظهر فی صور مختلفه؛[۱]

عموم مسلمین بر این عقیده هستند که ملائکه أجسام لطیفی هستند که در صورت های مختلف جلوه می کنند.

مرحوم علامه مجلسی می گویند: ملائکه أجسام لطیف نورانی هستند که دارای دو یا سه یا چهار بال یا بیشتر هستند و توانایی اینکه به اشکال مختلف درآیند را دارند ... و می توانند حرکات صعودی و هبوطی انجام دهند و أنبیاء و أوصیاء(ع) آن ها را می دیدند.[۲]

اما فلاسفه معتقدند: فرشتگان جواهر قائم به ذاتى هستند كه غیرمتحیزند. آنها از جهت ماهیت با نفوس ناطق بشرى متفاوتند و از حیث نیرو تواناتر و از حیث علم داناترند.[۳]

ملّاصدرا می گوید كه آفرینش فرشتگان غیر از آفرینش انسان است؛ زیرا آنها داراى وجود بسیط و مجرد و بُعد عقلانى اند، بى آنكه تركیب یافته از عقل و شهوت باشند و تزاحم و تضادى در كارها و صفات ذاتشان نیست.[۴]

مرحوم علامه طباطبائی می فرماید:

«ملائكه موجوداتى هستند كه در وجودشان منزه از ماده‏ جسمانى‏اند، چون ماده جسمانى در معرض زوال و فساد و تغییر است، و نیز كمال در ماده، تدریجى است، از مبدأ سیر و حركت مى‏كند تا به تدریج به غایت كمال برسد، و چه بسا در بین راه به موانع و آفاتى برخورد كند و قبل از رسیدن به حد كمالش از بین برود، ولى ملائكه این طور نیستند.»

ایشان سپس نظر خود را در مورد روایاتی که ظاهر در جسمانی بودن ملائکه هستند این چنین بیان می کنند:

«و نیز از این بیان روشن مى‏شود اینكه در روایات، سخن از صورت و شكل و هیأتهاى جسمانى ملائكه رفته از باب تمثل است، و خواسته‏اند بفرمایند: فلان فرشته طورى است كه اگر اوصافش با طرحى نشان داده شود، به این شكل درمى‏آید، و به همین جهت انبیا و امامان، فرشتگان را به آن صورت كه براى آنان مجسم شدند، توصیف كرده‏اند و گرنه ملائكه به صورت و شكل درنمى‏آیند.»[۵]

اما تجرد دارای مراتبی است در بعض مراتب موجود مجرد هم از ماده و هم از لوازم آن مجرد است ولی در بعض مراتب دیگر هر چند فاقد ماده است ولی بعضی اوصاف ماده همچون رنگ و شکل و اندازه را دارد. ملّاصدرا قائل به تجرد تام دسته اى از ملائكه كه همان ملائكه مقرب نام دارند است و آنان را «جواهر مقدسه اى» مى نامد كه در سلسله عقول مفارقه قرار دارند.[۶]

آیت الله جوادی آملی در کیفیت افزایش علم برای ملائکه بیانی دارند که نشان دهنده وجود مراتب مختلفی از تجرد برای ملائکه است:

«لیكن مى توان در پاسخ گفت احتمال دارد چنان كه روح انسان، در عین تجرد، بر اثر تعلق تدبیرى به بدن، افزایش علم برایش ممكن است، فرشتگان نیز در عین تجرد نفسانى، چون مدبرات آسمان ها و زمین و به منزله ارواح آسمان ها و زمین هستند، راه براى فراگیرى علوم جدید براى آنان نیز باز است و به بیان دیگر، احتمال دارد دست كم بعضى از فرشتگان از تجرد نفسى (در برابر تجرد عقلى ) برخوردار باشند؛ یعنى همانند روح انسان، داراى قوه اى باشند كه از طریق ابزار بدن (كه عبارت از همان آسمان و زمین و یا بدن خاص خود آنان است ) به فعلیت مى رسد.

تذكر:

۱- آنچه از افزایش و كاهش مصون است موجود مجرد و عقلى است كه از هر گونه قوه، منزه است و تطبیق آن بر هر فرشته اى نیازمند به برهان است.

۲- از طرفى تكامل، منحصر در موجود مركب از نفس و بدن نیست، بلكه معیار تكامل پذیرى، صحابت قوه و عدم تجرد تام عقلى است، هر چند آن موجود داراى بدن نباشد.»[۷]

ایشان در جای دیگری می گویند: «فرشتگان درجاتى دارند: و ما منا الا له مقام معلوم، برخى از آنان در عالم تجرد تام و برخى در علم مثال و گروه سومى در عالم ماده و مسیطر بر زمین زمینیان هستند.»[۸]

پس فرشتگان از نگاه فلاسفه دارای مراتبی هستند که در بعض مراتب، آثار مادّه را با خود دارند به عقیده برخی از علما، تنزل ملائکه در شب قدر مختص به گروهی از آن هاست که تجرّد تام ندارند بلکه آثار مادّه را به همراه دارند. آیت الله مصباح یزدی در این باره می گویند:

«دسته‏ای از ملائكه، در قرآن به نام "عالین"، نامیده شده‏اند. وقتی شیطان بر آدم سجده نكرد، به او گفتند:"أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنْتَ مِنَ الْعالِینَ"؛ آیا تو از روی استكبار سجده نكردی یا اینكه از فرشتگان عالین بودی، كه مأمور به سجده نبودند؟ در روایتی نقل شده است كه "عالین"؛ دسته‌ای از ملائكه مقرّب و ممتاز و عالی‌رتبه‏ای هستند كه جز مقام ربوبی، به هیچ چیز دیگری توجّه ندارند. این فرشتگان به اینكه انسان خلق و به او مقام داده شده، توجهی نداشتند و تنها به مقام ربوبی توجه داشته و او را عبادت می‌كردند. از همین رو از سجده به آدم، مستثنا شده بودند. در برخی روایات این فرشتگان به نام "مُهَیمین"؛ نیز نامیده شده‌اند. به نظر می‌رسد كه در شب قدر فرشتگان عالین نازل نمی‌شوند و فرشتگانی كه مأموریت‌ اجرایی دارند، به همراه روح، كه گویا فرمانده ملائكه و بزرگ‌ترین آن‌ها به حساب می‌آید، در شب قدر نازل می‏شوند.»[۹]

اما بعضی دیگر از محققان پرسش حاضر را به این صورت پاسخ گفته اند که نزول فرشتگان به معنای مادّی آن یعنی نزول از مکان بالاتر به مکان پایین نیست؛ بلکه همچون آنچه در مورد نزول قرآن گفته می شود به معنای تنزل از مراتب معنوی است[۱۰] که اینجا هم بحث مفصلی است در اینکه آیا خود ملائکه تنزل می کنند یا معارف را تنزل می دهند و به هر صورت این تنزل، مادی نیست تا با زمان و مکان تطبیق داده شود.

آری با نسبت سنجی بین ما و موجودات زمانی و امور عالی چه فرشتگان چه خود خداوند می توان زمان و مکان را به کار برد . مثلا می گوییم خداوند دیروز به من در بیابان لطف کرد. یا ملک رقیب دیروز در فلان مجلس اعمال من را ضبط کرد. اگر هم ملائکه مجرد باشند، چنین جملاتی صحیح است و معنایش الزاما زمانمند و مکانمند بودن خدا یا ملک نیست.

منابع

  1. تفتازانى‏، سعد الدين، شرح المقاصد، قم‏، الشريف الرضي، ۱۴۰۹ ق‏، ج۵، ص۶۳.
  2. مجلسى، محمدباقر، بحارالانوار، بيروت‏،مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۴ ق‏، ج۵۶، ص۲۰۳ .
  3. همان، ص۲۰۵.
  4. قوام شيرازي، محمد بن ابراهيم، الحكمه المتعاليه، بيروت‏، دار احياء التراث‏، ۱۹۸۱ م‏، چاپ سوم‏، ج۷، ص۱۳۰.
  5. طباطبايى، محمد حسين، الميزان، ترجمه: موسوى همدانى‏، محمد باقر، قم‏، دفتر انتشارات اسلامى‏، ۱۳۷۴ ش‏، چاپ پنجم‏، ج۱۷، ص۱۳.
  6. قوام شيرازي، محمد بن ابراهيم، مفاتيح الغيب، تهران‏، موسسه تحقيقات فرهنگى‏، ۱۳۶۳ ش‏، ص۳۵۰ .
  7. عبدالله ، جوادي آملي، تفسير تسنيم، قم، اسراء،ج۳، ص۲۴۲
  8. همان، ص۲۷۹
  9. سخنان حضرت آيت اللّه علامه مصباح يزدى(دامت بركاته) در دفتر مقام معظم رهبرى است كه در تاريخ ۲۰/۰۶/۸۷ مطابق با شب دهم ماه مبارک‌؛ رمضان ۱۴۲۹
  10. ر.ک: http://www.erfan.ir/farsi/۳۶۴۳۴.html