امنیت معنوی از دیدگاه قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
(اصلاح نویسه‌های عربی، اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح ارقام)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
«امنیت معنوی» عبارت است از آرامش روحی و اعتماد به خدا که در اثر ایمان خالص و یقین و یاد خدا به وجود می‌آید<ref>ر.ک: معراج السعاده مقام چهارم، فصل در بیان اعتماد به خدا، ص۵۷۲.</ref> و انسان به حصول ثواب و ایمنی از عذاب الهی امیدوار می‌گردد.<ref>ابوعلی بن حسن طبرسی، مجمع‌البیان، بیروت، دارالمعرفه، چاپ دوم، ۱۴۰۸ ق،ج ۵ـ۴، ص۵۰۶.</ref>  
«امنیت معنوی» عبارت است از آرامش روحی و اعتماد به خدا که در اثر ایمان خالص و یقین و یاد خدا به وجود می‌آید<ref>ر.ک: معراج السعاده مقام چهارم، فصل در بیان اعتماد به خدا، ص۵۷۲.</ref> و انسان به حصول ثواب و ایمنی از عذاب الهی امیدوار می‌گردد.<ref>ابوعلی بن حسن طبرسی، مجمع‌البیان، بیروت، دارالمعرفه، چاپ دوم، ۱۴۰۸ ق،ج ۵ـ۴، ص۵۰۶.</ref>


از دیدگاه قرآن این امنیت موقعی به دست می‌آید که در جوامع انسانی دو اصل حکومت کند: ۱. ایمان. ۲. عدالت اجتماعی.
== اصول امنیت معنوی ==
از دیدگاه قرآن این امنیت موقعی به دست می‌آید که در جوامع انسانی دو اصل حکومت کند:


== ایمان ==
تأثیر ایمان در آرامش و امنیت روحی برای هیچ‌کس جای تردید نیست، و نیز ناراحتی وجدان و سلب آرامش روانی به خاطر ارتکاب ظلم بر کسی پوشیده نمی‌باشد.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ هفدهم، ۱۳۷۲، ج۵، ص۳۲۱.</ref> خداوند متعال در قرآن می‌فرماید: {{قرآن|الَّذِینَ آمَنُوا وَ لَمْ یَلْبِسُوا إِیمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِکَ لَهُمُ الْأَمْنُ<ref>انعام/ ۸۲.</ref> آنها که ایمان آوردند و ایمان خود را با شرک نپوشاندند دارای امنیت می‌باشند.
تأثیر ایمان در آرامش و امنیت روحی برای هیچ‌کس جای تردید نیست، و نیز ناراحتی وجدان و سلب آرامش روانی به خاطر ارتکاب ظلم بر کسی پوشیده نمی‌باشد.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ هفدهم، ۱۳۷۲، ج۵، ص۳۲۱.</ref> خداوند متعال در قرآن می‌فرماید: {{قرآن|الَّذِینَ آمَنُوا وَ لَمْ یَلْبِسُوا إِیمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِکَ لَهُمُ الْأَمْنُ<ref>انعام/ ۸۲.</ref> آنها که ایمان آوردند و ایمان خود را با شرک نپوشاندند دارای امنیت می‌باشند.


خط ۱۸: خط ۲۰:


نکته دیگری که از قرآن استفاده می‌شود این است که یاد خدا ـ چه در لفظی و چه در فکر و اندیشه ـ موجب آرامش قلب می‌گردد.}}<ref>نساء/ ۳۱.</ref> اگرچه ذکر قلبی اساس در آرامش است {{قرآن|أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ<ref>رعد/ ۲۸.</ref> آگاه باش به یاد خدا دل‌ها آرام می‌گردند. به عبارت دیگر انسان برای آرامش خود و رها ساختن خویش از دست عوامل اضطراب تکیه‌گاهی لازم دارد که جاویدان و عالم و قادر باشد و چنین تکیه‌گاهی جز ایمان به خدا و علاقه به کمالات روحی و معنوی و اعتقاد عمیق به زندگی جاودانی در سرای دیگر چیز دیگری نمی‌تواند باشد و جهان ماده با تمام زیبایی‌های زودگذر خود از آن جهت که لرزان و بی‌قرار و رو به فنا و نابودی است نمی‌تواند سکون و آرامش به زندگی پرتلاطم وی بخشد و چنین تکیه‌گاه مثل لانه عنکبوتی است که در مسیر باد و آب و آتش قرار می‌گیرد.}}<ref>سبحانی، جعفر، قرآن و اسرار آفرینش، قم، انتشارات مهر، چاپ اول، ۱۳۵۴، ص۳۰۲.</ref>  
نکته دیگری که از قرآن استفاده می‌شود این است که یاد خدا ـ چه در لفظی و چه در فکر و اندیشه ـ موجب آرامش قلب می‌گردد.}}<ref>نساء/ ۳۱.</ref> اگرچه ذکر قلبی اساس در آرامش است {{قرآن|أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ<ref>رعد/ ۲۸.</ref> آگاه باش به یاد خدا دل‌ها آرام می‌گردند. به عبارت دیگر انسان برای آرامش خود و رها ساختن خویش از دست عوامل اضطراب تکیه‌گاهی لازم دارد که جاویدان و عالم و قادر باشد و چنین تکیه‌گاهی جز ایمان به خدا و علاقه به کمالات روحی و معنوی و اعتقاد عمیق به زندگی جاودانی در سرای دیگر چیز دیگری نمی‌تواند باشد و جهان ماده با تمام زیبایی‌های زودگذر خود از آن جهت که لرزان و بی‌قرار و رو به فنا و نابودی است نمی‌تواند سکون و آرامش به زندگی پرتلاطم وی بخشد و چنین تکیه‌گاه مثل لانه عنکبوتی است که در مسیر باد و آب و آتش قرار می‌گیرد.}}<ref>سبحانی، جعفر، قرآن و اسرار آفرینش، قم، انتشارات مهر، چاپ اول، ۱۳۵۴، ص۳۰۲.</ref>  
۲. عدالت اجتماعی.


عامل دیگری که موجب امنیت معنوی در انسان می‌شود استعاذه یعنی پناه بردن به خدا؛ زیرا یکی از خصوصیت‌های انسان این است که وقتی شرّی متوجه او شود او را به هراس انداخته و باعث می‌شود که انسان احساس ضعف کرده و خوفی در وجود او پیدا شود. لذا در چنین حالتی انسان باید پناهگاهی داشته باشد که با پناه بردن به او آرامش پیدا کرده و احساس امنیت نماید. این پناهگاه باید صلاحیت‌هایی را دارا باشد، مثلاً باید توانایی دفع آن شرّ را داشته باشد و بتواند انسان را حفظ کرده و پناه دهد. بهترین پناه برای انسان خداست زیرا:  
عامل دیگری که موجب امنیت معنوی در انسان می‌شود استعاذه یعنی پناه بردن به خدا؛ زیرا یکی از خصوصیت‌های انسان این است که وقتی شرّی متوجه او شود او را به هراس انداخته و باعث می‌شود که انسان احساس ضعف کرده و خوفی در وجود او پیدا شود. لذا در چنین حالتی انسان باید پناهگاهی داشته باشد که با پناه بردن به او آرامش پیدا کرده و احساس امنیت نماید. این پناهگاه باید صلاحیت‌هایی را دارا باشد، مثلاً باید توانایی دفع آن شرّ را داشته باشد و بتواند انسان را حفظ کرده و پناه دهد. بهترین پناه برای انسان خداست زیرا:  

نسخهٔ ‏۱۷ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۳۲

سؤال

امنیت معنوی از منظر قرآن به چه معناست؟

«امنیت معنوی» عبارت است از آرامش روحی و اعتماد به خدا که در اثر ایمان خالص و یقین و یاد خدا به وجود می‌آید[۱] و انسان به حصول ثواب و ایمنی از عذاب الهی امیدوار می‌گردد.[۲]

اصول امنیت معنوی

از دیدگاه قرآن این امنیت موقعی به دست می‌آید که در جوامع انسانی دو اصل حکومت کند:

ایمان

تأثیر ایمان در آرامش و امنیت روحی برای هیچ‌کس جای تردید نیست، و نیز ناراحتی وجدان و سلب آرامش روانی به خاطر ارتکاب ظلم بر کسی پوشیده نمی‌باشد.[۳] خداوند متعال در قرآن می‌فرماید: ﴿الَّذِینَ آمَنُوا وَ لَمْ یَلْبِسُوا إِیمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِکَ لَهُمُ الْأَمْنُ[۴] آنها که ایمان آوردند و ایمان خود را با شرک نپوشاندند دارای امنیت می‌باشند.

در جای دیگر فرموده: ﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضی لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً[۵] خداوند به کسانی که از شما ایمان آورده‌اند و اعمال صالح انجام داده‌اند وعده می‌دهد... که خوف و ترس آنها را به امنیت و آرامش مبدل کند.

بنابراین، کسی که می‌خواهد به امنیت معنوی دست یابد باید ایمان به خدا داشته باشد و از گناهان کبیره و صغیره که همه آنها ظلم محسوب می‌شوند، پرهیز نماید؛ زیرا آثار ایمان وقتی ظاهر می‌شود که از گناهان کبیره مانند عقوق والدین؛ خوردن مال یتیم، قتل عمد، زنا، شربخواری و... پرهیز شود. خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: ﴿إِنْ تَجْتَنِبُوا کَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ وَ نُدْخِلْکُمْ مُدْخَلاً کَرِیماً[۶] اگر از گناهان کبیره‌ای که از آن نهی شده‌اید اجتناب کنید گناهان کوچک شما را می‌پوشانیم و در جایگاه خوبی شما را وارد می‌سازیم.

روشن است کسی که گناهان کبیره را مرتکب می‌شود بجای احساس آرامش و امنیت روحی احساس شقاوت و بدبختی می‌کند و از خوف عقاب آن گناه‌ها رنج می‌برد و اگر کسی از نظر ایمان قوی‌تر باشد و مستحبات را عمل کرده و از مکروهات هم پرهیز نماید آرامش و امنیت روحی و معنوی او در سطح بالاتری قرار می‌گیرد و کمتر احساس شقاوت و بدبختی می‌کند.

نکته دیگری که از قرآن استفاده می‌شود این است که یاد خدا ـ چه در لفظی و چه در فکر و اندیشه ـ موجب آرامش قلب می‌گردد.[۷] اگرچه ذکر قلبی اساس در آرامش است ﴿أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ[۸] آگاه باش به یاد خدا دل‌ها آرام می‌گردند. به عبارت دیگر انسان برای آرامش خود و رها ساختن خویش از دست عوامل اضطراب تکیه‌گاهی لازم دارد که جاویدان و عالم و قادر باشد و چنین تکیه‌گاهی جز ایمان به خدا و علاقه به کمالات روحی و معنوی و اعتقاد عمیق به زندگی جاودانی در سرای دیگر چیز دیگری نمی‌تواند باشد و جهان ماده با تمام زیبایی‌های زودگذر خود از آن جهت که لرزان و بی‌قرار و رو به فنا و نابودی است نمی‌تواند سکون و آرامش به زندگی پرتلاطم وی بخشد و چنین تکیه‌گاه مثل لانه عنکبوتی است که در مسیر باد و آب و آتش قرار می‌گیرد.[۹]

۲. عدالت اجتماعی.

عامل دیگری که موجب امنیت معنوی در انسان می‌شود استعاذه یعنی پناه بردن به خدا؛ زیرا یکی از خصوصیت‌های انسان این است که وقتی شرّی متوجه او شود او را به هراس انداخته و باعث می‌شود که انسان احساس ضعف کرده و خوفی در وجود او پیدا شود. لذا در چنین حالتی انسان باید پناهگاهی داشته باشد که با پناه بردن به او آرامش پیدا کرده و احساس امنیت نماید. این پناهگاه باید صلاحیت‌هایی را دارا باشد، مثلاً باید توانایی دفع آن شرّ را داشته باشد و بتواند انسان را حفظ کرده و پناه دهد. بهترین پناه برای انسان خداست زیرا:

خداوند آفریننده انسان است و تمام کارها در دست او بوده و تدبیر امور انسان با او است. ﴿قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ[۱۰] بگو پناه می‌برم به پروردگار مردم.

پروردگار مردم است که می‌تواند تمام احتیاجات انسان را برطرف کرده و شرور را از انسان دفع کند.

همچنین خداوند سلطنت و قدرتی گسترده دارد و حکمش نافذ است و می‌تواند به کسی که تقاضای پناهندگی کند پناه بدهد. «مَلِکِ النَّاسِ؛[۱۱] مالک و حاکم مردم».

افزون بر این خداوند معبود واحدی است که شریک ندارد. {{قرآن|إِلهِ النَّاسِ[۱۲] خدا و معبود مردم.

لازمه این معبودیت این است که انسان به عنوان بنده این معبود با اخلاص تمام به او پناه برده و کسی را نخواند و به کسی امید نداشته باشد و در حوائجش به کسی غیر از او مراجعه نکند.[۱۳]

بنابراین، بهترین چیزی که موجب امنیت معنوی می‌شود استعاذه و پناه بردن به خداست؛ زیرا اگر در اثر تقوا و خوف از خدا هم برای انسان دغدغه‌ها و نگرانی‌هایی پیدا شود، (مثل خوف از جهنم) پناه بردن به خدایی که صفات سه‌گانه فوق را داراست موجب آرامش و امنیت معنوی می‌گردد.

حضرت امیرالمؤمنین علی ـ علیه‌السّلام ـ و پیشوایان دیگر به خدا عرض می‌کنند:

«الهی اعوذ بک من غضبک و حلول سخطک؛ خدایا از خشم تو و فرود آمدن غضب تو به تو پناه می‌بریم».

پس استعاذه موجب امنیت هم در مقابل شرور مادی و هم غیرمادی می‌شود. در سوره ناس و فلق به پیامبر توصیه شده که از شر کل مخلوقات و هر موجود مزاحم و نفاثات (زنان ساحره) و حسود و وسواس خناس (شیطان) شیاطین جنّی و انسی به خدا پناه ببرد. آیات دیگری هم در این زمینه نازل شده مانند: آیه ۹۷ و ۹۸ سوره مؤمنون و ... .

ذکر این نکته هم لازم است که این امنیت و امیدی که در اثر استعاذه حاصل می‌شود، نباید در حدی باشد که انسان اصلاً خوفی از خدا نداشته باشد و فقط به رحمت خدا امیدوار باشد؛ زیرا یکی از گناهان کبیره ایمنی از مکر خدا است، بلکه مؤمن باید بین خوف و رجاء باشد.


مطالعه بیشتر

۱. معراج السعاده، احمد نراقی، کتاب اخلاق.

۲. قرآن و اسرار آفرینش، آیت الله جعفر سبحانی، ص۳۰۲، انتشارات مهر.

۳. تفسیر نمونه، آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی، ج۵، ص۳۲۱.


منابع

  1. ر.ک: معراج السعاده مقام چهارم، فصل در بیان اعتماد به خدا، ص۵۷۲.
  2. ابوعلی بن حسن طبرسی، مجمع‌البیان، بیروت، دارالمعرفه، چاپ دوم، ۱۴۰۸ ق،ج ۵ـ۴، ص۵۰۶.
  3. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ هفدهم، ۱۳۷۲، ج۵، ص۳۲۱.
  4. انعام/ ۸۲.
  5. . نور/ ۵۵.
  6. نساء/ ۳۱.
  7. نساء/ ۳۱.
  8. رعد/ ۲۸.
  9. سبحانی، جعفر، قرآن و اسرار آفرینش، قم، انتشارات مهر، چاپ اول، ۱۳۵۴، ص۳۰۲.
  10. ناس/ ۱.
  11. ناس/ ۲.
  12. ناس/ ۳.
  13. برگرفته شده از: طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، بیروت، مؤسسه اعلمی، ج۲۰، ص۴۵۸.