اضافه‌ی گل ما: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{شروع متن}}سؤال: در امالي شيخ صدوق آمده است رسول خدا فرمود: «اى على تو از منى و من از تو روح تو از روح منست و گل تو از گل من و شيعيانت از فزونى گل ما آفريده شدند»؛ منظور از خلقت اضافه گل چيست؟ مفهوم شناسی طينت: واژه طين به معناي گِل(كه از اختلاط آب...» ایجاد کرد)
(بدون تفاوت)

نسخهٔ ‏۱۳ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۸:۳۴

سؤال: در امالي شيخ صدوق آمده است رسول خدا فرمود: «اى على تو از منى و من از تو روح تو از روح منست و گل تو از گل من و شيعيانت از فزونى گل ما آفريده شدند»؛ منظور از خلقت اضافه گل چيست؟

مفهوم شناسی طينت:

واژه طين به معناي گِل(كه از اختلاط آب و خاك بدست مي‌آيد) ۱۲ بار در قرآن ذكر شده و طينت اشاره به همين دارد چرا كه مبدأ و مادّه اصلي خلقت مادّي بشر است[۱] و تعبيراتي مثل طبع، خميره، سرشت و مادّه‌ اولي نيز درمورد طينت به كار رفته است. به عبارت دیگر طین یعنی خاک مخلوط با آب و طینت یعنی سرشت و خوی و روحیه انسان.

مفهوم شناسی فضل:

فضل ضدّ نقص است.[۲] و به معناي زياده و اضافه بر حدّ و حقّ است؛ برای همین، رحمت و احسان و مقام و درجه و... نیز از مصاديق فضل مي‌باشند. [۳] زیرا علاوه و اضافه هستند نسبت به افرادی که این موارد را ندارند.

فضل و برتري مخلوقات بر همديگر طبق حكمت الاهي هم به صورت تكويني و هم اكتسابي مي‌باشد. به طور مثال فضل انسان بر غير انسان تكويني، ولي فضل انسان‌ها بر يكديگر اختياري است و هركس بنابر اختيار خويش بر ديگري سبقت مي‌گيرد تا از مصاديق «السابقون السابقون» به شمار آيند؛ كه البته معصومين(ع) در قلّه اين افتخار قرار دارند و شيعيان به دنباله ايشان هستند.

روح و روحيه و فطرت ابتدايي انسان خدايي است و پاك آفريده شده؛ ولي اين انسان است كه با اختيار خويش شخصيّت خود را مي‌سازد و اگر تقويّت كند به مراتب بالا دست خواهد يافت و نوراني مي‌شود و اگر روح خود را تضعيف كند از همين مرتبه انساني اوليه خود نيز خارج مي‌شود و به جايي مي‌رسد كه قوّه عقل و درك خويش را از دست مي‌دهد.

در نتيجه يكي از مواردي كه معصومين(ع) شيعيان و مؤمنان را از خود و طينت خويش مي‌دانند، آنجايي است كه آنان نيز در طريقت و سلوك ايشان باشند و در همان مسيري گام برمي‌دارند كه آن بزرگواران برمي‌دارند.

نكته:

در مورد رواياتي كه لفظ "من فضل طينتنا؛ اضافه گِل ما" در آنها به كار رفته، اگرچه برخي از آنها از لحاظ سندي دچار ضعف مي‌باشند؛ اما مي‌توان باتوجّه به مفهوم روايات طينت و روايات ديگري كه اشاره به خلقت شيعيان دارد، منظور اين است كه تمامي طينت ائمه(ع) در شيعيان وجود ندارد وگرنه شيعيان هم مثل ائمه عليهم السلام معصوم بودند، بلكه بخشي از طينت ايشان در ساختار شيعيان به كار رفته و بخش ديگرش با طينت دشمنان مخلوط گرديده است.

چند نمونه از روايات:

1- امام صادق (عليه السلام) فرمود: «سرشت‏ها سه قسم است: قسم اول: سرشت پيغمبران و مؤمن از اين سرشت خلق شده است، مگر آنكه پيغمبران از خالص و برگزيده آن سرشت خلق شده‏اند و ايشان در اين باب اصل‏اند و از براى ايشان افزونى و زيادتى است كه بر غير خود دارند، و مؤمنان فرع‏اند و خلق شده‏اند از گل چسبنده سخت. و چنان كه در اصل خلقت با هم بوده‏اند و در ميانه ايشان جدايى نبوده است، همچنين خداى عز و جل در ميان ايشان و شيعيان ايشان جدايى نمى‏اندازد و.....».[۴] 2- 3- حضرت باقر (عليه السّلام) از جابر بن عبد اللَّه انصارى روايت مي‌كند كه وى گفت از پيغمبر شنيدم مي‌فرمود: «اى علي! ميل دارى تو را خوشحال كنم و مژده دهم؟ عرض كرد: آرى دوست دارم هر چه مي‌خواهيد بفرمائيد، حضرت فرمود: من و شما از يك اصل آفريده‏شده‏ايم و سرشت ما يكى است، از طينت ما مقدارى زائد آمد و خداوند شيعيان ما را از آن خلق فرمود، روز قيامت مردم را بنام مادران‌شان خطاب خواهند كرد جز شيعيان ما كه آنان را بنام پدران‌شان فرياد مي‌زنند».[۵] 4- 5- امام صادق (عليه السلام) فرمودند: «... ما و شما از نور خدا خلق شده ايم و طينت ما و طينت شما يكي است اگرطينت شما خالص بود مثل طينت ما شما هم مثل ما بوديد؛ اما طينت شما با طينت دشمنان‌تان مخلوط شده وگرنه يك گناه هم انجام نمي داديد...»[۶] 6- نسبت طينت شيعيان به طيبنت ائمه:

1- شيعيان از آن جهت كه پيرو دستورات اسلام و معصومين هستند، در ولادت فرزندان‌شان ناپاكي وجود ندارد؛ پس سرشت شيعيان همچون سرشت معصومين(ع) پاك است. 2- 3- عناصر و ساختار وجودي شيعيان متبرّك به ساختار ائمه(ع) است. يعني شعاعي از نور، پاره‌اي ازگِل و جُرعه‌اي از درياي زلال و صاف معصومين(ع) هستند كه چنين طينتي با تابش نور ائمه و وزش باد بهشتي محكم گرديده است. 4- 5- سومين احتمال ناشي از تقرّب رفتاري شيعيان با ائمه(ع) است. 6- نتيجه

انسان¬ها موجوداتي دو بُعدي هستند: بُعد جسماني و بُعد روحاني وهر يك از اين ابعاد براي تشكيل نيز از چيز ديگري ساخته شده‌اند. جسم انسان متشكل از طين است و طين نيز مخلوطي از گِل و آب است، باز نوع گِل و آب انسان‌ها بنابر دلايلي كه بستگي به فضل خداي حكيم دارد، متفاوت مي‌باشد. از آنجا كه شيعيان رفتار و اعمال‌شان به معصومين(ع) نزديك است و تابع و پيرو ايشان مي‌باشند و ولايت ايشان را پذيرفته‌اند؛ خداي تعالي به حرمت و بركت معصومين (صلوات الله عليهم)، شيعيان‌شان را مفتخر به طينت و سرشت ايشان گردانيده است و از فزوني و فضل طينت ايشان، شيعيان را بهره‌مند گردانيده است و فهم اين فزوني و فضل طينت را مي‌توان با يك مثال بيان كرد: مثلاً گاهي ما انسان‌ها براي افرادي خاصّ چنان احترام و ارزش قائليم كه آرزو داريم ذرّه‌اي از زيادي آب و غذاي‌شان را ميل كنيم تا بدين وسيله خير و بركتي به جسم و جان‌مان وارد شود. و همچنين است آرزوي مقدار اندكي از مال ايشان كه به زندگي ما بركت دهد. از اين‌رو ساختن انسان از زيادي طينت معصومين(ع) لطفي است كه شامل حال شيعيان شده است و بايد قدر اين فضيلت را دانست و طينت پاك خود را به ناپاكي‌هاي گناهان آلوده نكرد.

معرفي منابع جهت مطالعه بیشتر:

- محمد حسین طباطبائی، الميزان فی تفسیر القرآن، ج۸، ص۱۱۹، ذيل آيات ۲۶ تا ۳۶ سوره اعراف. - - ايمان و كفر(ترجمه بخش ايمان و كفر بحارالانوار)، مترجم: عزیز الله عطاردی قوچانی، ج۱، ص۷۷. -

منابع

  1. ر.ك: مصطفوی، حسن، التحقيق فی کلمات القرآن الکریم، ذيل واژه ط ي ن؛ ابن منظور، لسان العرب، ذيل واژه ط ي ن.
  2. المحكم و المحيط الأعظم، واژه ف ض ل.
  3. التحقيق في كلمات القرآن الكريم، واژه ف ض ل.
  4. تحفه الأولياء (ترجمه أصول كافى)، مترجم: محمد علی اردکانی، قم، دار الحدیث، چاپ اول، ۱۳۸۸ش، ص۹ .
  5. طبرسى، فضل، زندگانى چهارده معصوم عليهم السلام ( ترجمه إعلام الورى)، مترجم: عزیز الله عطاردی قوچانی، تهران، اسلامیه، چاپ اول، ۱۳۹۰ق، ص۲۳۶.
  6. مناقب ابن شهرآشوب، ج۴، ص۲۶۱.