آرزوی مرگ از حضرت مریم(س): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
آرزوی مرگ کردن حضرت مریم(س) برای چه بود؟{{پایان سوال}} | آرزوی مرگ کردن حضرت مریم(س) برای چه بود؟{{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}}براساس قرآن، [[حضرت مریم(س)]] در شرایط سخت | {{پاسخ}}براساس قرآن، [[حضرت مریم(س)]] در شرایط سخت زایمان، آرزوی مرگ کرده است: | ||
{{قرآن|فَأَجَاءَهَا الْمَخَاضُ إِلَىٰ جِذْعِ النَّخْلَةِ قَالَتْ يَا لَيْتَنِي مِتُّ قَبْلَ هَٰذَا وَكُنْتُ نَسْيًا مَنْسِيًّا|ترجمه=تا درد زايمان، او را به سوى تنه درخت خرمايى كشانيد. گفت: «اى كاش، پيش از اين مرده بودم و يكسر فراموششده بودم.»|سوره=مریم|آیه=۲۳}} | {{قرآن|فَأَجَاءَهَا الْمَخَاضُ إِلَىٰ جِذْعِ النَّخْلَةِ قَالَتْ يَا لَيْتَنِي مِتُّ قَبْلَ هَٰذَا وَكُنْتُ نَسْيًا مَنْسِيًّا|ترجمه=تا درد زايمان، او را به سوى تنه درخت خرمايى كشانيد. گفت: «اى كاش، پيش از اين مرده بودم و يكسر فراموششده بودم.»|سوره=مریم|آیه=۲۳}} | ||
این آیات، نشان از وضعیت بسیار سخت حضرت مریم در آن لحظات دارد.<ref name=":0">من هدى القرآن، ج7، ص: ۳۲</ref> | |||
مریم(س) شوهر نداشت و [[باردار شدن حضرت مریم|باردار شدن او]] به اراده خداوند بود. | مریم(س) شوهر نداشت و [[باردار شدن حضرت مریم|باردار شدن او]] به اراده خداوند و بدون هیچ رابطه جنسی بود.<ref>طبرسى فضل بن حسن، مجمع البيان فى تفسير القرآن، ۱۳۷۲ش، ج۶، ص۷۸۹.</ref> او برای به دنیا آوردن فرزند به مکانی دوردست رفت و در آنجا تنها بود.<ref>مجمع البيان في تفسير القرآن، ج6، ص: ۷۸۹</ref> | ||
و اعلم أن هذه الوجوه محتملة، و ليس في القرآن ما يدل على شيء منها<ref name=":1">مفاتيح الغيب، ج21، ص ۵۲۵.</ref> عوامل مختلفی در سختی و بیان چنین آرزویی نقش داشتهاند.<ref name=":2" /> | |||
و اعلم أن هذه الوجوه محتملة، و ليس في القرآن ما يدل على شيء منها<ref name=":1">مفاتيح الغيب، ج21، ص ۵۲۵.</ref> | |||
أنها كانت مشهورة في بني إسرائيل بالزهد لنذر أمها و تشاح الأنبياء في تربيتها و تكفل زكريا بها، و لأن الرزق كان يأتيها من عند اللّه تعالى، فلما كانت في نهاية الشهرة استحيت من هذه الواقعه<ref name=":1" /> | أنها كانت مشهورة في بني إسرائيل بالزهد لنذر أمها و تشاح الأنبياء في تربيتها و تكفل زكريا بها، و لأن الرزق كان يأتيها من عند اللّه تعالى، فلما كانت في نهاية الشهرة استحيت من هذه الواقعه<ref name=":1" /> |
نسخهٔ ۹ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۰۶
خطا در ایجاد بندانگشتی: convert-im6.q16: unrecognized color `path3099_1_' @ warning/color.c/GetColorCompliance/1052. convert-im6.q16: non-conforming drawing primitive definition `fill' @ error/draw.c/RenderMVGContent/4310. | این مقاله هماکنون به دست Rezapour در حال ویرایش است. |
براساس قرآن، حضرت مریم(س) در شرایط سخت زایمان، آرزوی مرگ کرده است:
﴿فَأَجَاءَهَا الْمَخَاضُ إِلَىٰ جِذْعِ النَّخْلَةِ قَالَتْ يَا لَيْتَنِي مِتُّ قَبْلَ هَٰذَا وَكُنْتُ نَسْيًا مَنْسِيًّا؛ تا درد زايمان، او را به سوى تنه درخت خرمايى كشانيد. گفت: «اى كاش، پيش از اين مرده بودم و يكسر فراموششده بودم.»﴾(مریم:۲۳)
این آیات، نشان از وضعیت بسیار سخت حضرت مریم در آن لحظات دارد.[۱]
مریم(س) شوهر نداشت و باردار شدن او به اراده خداوند و بدون هیچ رابطه جنسی بود.[۲] او برای به دنیا آوردن فرزند به مکانی دوردست رفت و در آنجا تنها بود.[۳]
و اعلم أن هذه الوجوه محتملة، و ليس في القرآن ما يدل على شيء منها[۴] عوامل مختلفی در سختی و بیان چنین آرزویی نقش داشتهاند.[۵]
أنها كانت مشهورة في بني إسرائيل بالزهد لنذر أمها و تشاح الأنبياء في تربيتها و تكفل زكريا بها، و لأن الرزق كان يأتيها من عند اللّه تعالى، فلما كانت في نهاية الشهرة استحيت من هذه الواقعه[۴]
بديهى است تنها ترس تهمتهاى آينده نبود كه قلب مريم را مىفشرد، هر چند مشغله فكرى مريم بيش از همه همين موضوع بود، ولى مشكلات و مصائب ديگر مانند وضع حمل بدون قابله و دوست و ياور، در بيابانى تنهاى تنها، نبودن محلى براى استراحت، آبى براى نوشيدن و غذا براى خوردن، وسيله براى نگاهدارى مولود جديد، اينها امورى بود كه سخت او را تكان میداد[۵]
قالَتْ يا لَيْتَنِي مِتُّ قَبْلَ هذا فتاة عذراء، تركت الدنيا و لم تر مسئوليات الحياة،- سواء كانت مسئوليات البيت أو مسئوليات المجتمع- لأنها كانت متعبدة، و متحررة من علاقات الدنيا، و يأتيها المخاض، و هذه أول تجربة لها في الحياة، فلم تعرف كيف تتصرف تجاهها، كما انها كانت وحيدة في الصحراء، و لم تجد من يمد لها يد العون! آنئذ شعرت بمشقة بالغة[۱]
هذه الكلمة و أمثالها ينطق بها كل انسان عند الأزمات و اشتداد الأمر عليه، ينفس بها عن همه و كربه، و ما على قائلها من غضاضة ما لم يكن شاكا في دينه، و لا مرتابا بيقينه[۶]