حدیث عالمان حاکم بر مردم هستند: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=A.ahmadi }}
{{نیازمند گسترش}}{{در دست ویرایش|کاربر=A.ahmadi }}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
خط ۳۲: خط ۳۲:
=== کتاب غرر الحکم ===
=== کتاب غرر الحکم ===
{{اصلی|غرر الحکم و درر الکلم (کتاب)}}
{{اصلی|غرر الحکم و درر الکلم (کتاب)}}
نویسنده کتاب حدیثی غرر الحکم و درر الکلم چنانکه خود در مقدمه کتاب گفته، سندهای روایات را حذف کرده است.<ref>تمیمی آمدی، عبد الواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم، تحقیق سید مهدی رجایی، دار الکتاب الاسلامی، قم، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق، ص۱۴.</ref> این کلام را دلیلی دانسته‌اند بر اینکه همه این روایات دارای سند بوده و چون نویسنده در گردآوری این سخنان، تنها به جنبه‌های بلاغی و زیباشناسی نظر داشته، اسناد روایات را حذف کرده است.<ref>موسوی، سید محسن، گزیده متون حدیثی۲ (غرر الحکم و درر الکلم)، دار الحدیث، قم، چاپ اول، ۱۳۸۳ش، ص۱۳.</ref> عالمان علم رجال و حدیث، روایاتی که سند آنها ذکر نشدهرا از نظر سندی ضعیف شمرده‌اند.
نویسنده کتاب حدیثی غرر الحکم و درر الکلم چنانکه خود در مقدمه کتاب گفته، سندهای روایات را حذف کرده است.<ref>تمیمی آمدی، عبد الواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم، تحقیق سید مهدی رجایی، دار الکتاب الاسلامی، قم، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق، ص۱۴.</ref> این کلام را دلیلی دانسته‌اند بر اینکه همه این روایات دارای سند بوده و چون نویسنده در گردآوری این سخنان، تنها به جنبه‌های بلاغی و زیباشناسی نظر داشته، اسناد روایات را حذف کرده است.<ref>موسوی، سید محسن، گزیده متون حدیثی۲ (غرر الحکم و درر الکلم)، دار الحدیث، قم، چاپ اول، ۱۳۸۳ش، ص۱۳.</ref> عالمان علم رجال و حدیث، روایاتی را که سند آنها ذکر نشده، از نظر سندی ضعیف شمرده‌اند.
 
علامه مجلسی روایات کتاب غرر الحکم را نقل کرده؛ اگرچه این به معنای قبول همه روایات این کتاب نیست. محدّث نوری نیز روایت حاکم بودن عالمان بر مردم را در کتاب مستدرک الوسائل، باب وجوب رجوع به عالمان شیعه در امر قضاوت و فتوی، ذکر کرده است.<ref>نوری، حسین بن محمد تقی‏، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، مؤسسة آل البیت(ع)، قم، ۱۴۰۸ق، چاپ اول، ج‏۱۷، ص۳۲۱.</ref>
 
== احادیث مشابه ==
در کتاب «جامع أحادیث الشیعه»، این روایت در «کتاب القضاء»، باب اختصاص القضاء و الحکم بالنّبیّ و الإمام (علیهم الصّلاه و السّلام)‏ و المبعوثین من قِبَلِهم و الفقیه المؤمن العادل الّذی یحکم بما أنزل اللّه و بما ورد عن المعصومین علیهم الصّلاه و السّلام، آمده است.<ref>بروجردی، سید حسین، جامع احادیث الشیعه، تهران، انتشارات فرهنگ سبز، چاپ اول، ۱۳۸۶ش، ج‏۳۰، ص۹۴.</ref> که اشاره به پایگاه دینی و اجتماعی علما دارد و این همان سخن امام حسین «ع» است که فرمودند: «... مَجَارِی الْأُمُورِ وَ الْأَحْکَامِ عَلَی أَیْدِی الْعُلَمَاءِ بِاللَّهِ الْأُمَنَاءِ عَلَی حَلَالِهِ وَ حَرَامِهِ؛ جریان کارها و احکام باید به دست عالمان الهی باشد که امانتدار حلال و حرام خدایند».<ref>ابن شعبه حرانی، حسن بن علی‏، تحف العقول، تحقیق علی‌اکبر غفاری، قم، جامعه مدرسین‏، چاپ دوم، ۱۳۶۳ش، ص۲۳۸.</ref> لازم به یادآوری است که این علماء در مرتبه بالا، خود امامان معصوم «ع» هستند<ref>صفار، محمد بن حسن‏، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد(ص)، تحقیق محسن کوچه‌باغی، مکتبه آیة الله المرعشی النجفی‏، قم، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق، ج‏۱، ص۹، ح۴.</ref> و در مرتبه بعد عالمان شیعه، که خود مطیع امر مولا هستند قرار دارند.<ref>حکیمی، محمدرضا، الحیاة، ترجمه احمد آرام، دفتر نشر فرهنگ اسلامی‏، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۰ش، ج‏۲، ص۵۵۵.</ref>


علامه مجلسی روایات کتاب غرر الحکم را نقل کرده؛ اگرچه این به معنای قبول همه روایات این کتاب نیست. محدّث نوری نیز روایت حاکم بودن عالمان بر مردم را در کتاب مستدرک الوسائل، باب وجوب رجوع به عالمان شیعه در امر قضاوت و فتوی، ذکر کرده است.<ref>نوری، حسین بن محمد تقی‏، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، مؤسسة آل البیت(ع)، قم، ۱۴۰۸ق، چاپ اول، ج‏۱۷، ص۳۲۱.</ref> همچنین آیت‌الله حسین بروجردی در کتاب جامع احادیث الشیعه، این حدیث را در باب «اختصاص القضاء و الحکم بالنبی و الامام و... الفقیه المؤمن العادل...» آورده است.<ref>بروجردی، سید حسین، جامع احادیث الشیعه، تهران، انتشارات فرهنگ سبز، چاپ اول، ۱۳۸۶ش، ج‏۳۰، ص۹۴.</ref>
== محتوا ==
== محتوا ==
اما اینکه حضرت فرمودند: «علما، حاکمان و فرمانروایان بر مردمانند»، یعنی مردم باید که حکم ایشان را قبول کنند و از آن تجاوز نکنند.<ref>آقا جمال خوانساری، محمد بن حسین‏، شرح آقا جمال خوانساری بر غرر الحکم و درر الکلم، تحقیق جلال الدین حسینی ارموی محدث، ‏دانشگاه تهران‏، چاپ چهارم، ۱۳۶۶ش، ج‏۱، ص۱۳۷.</ref>
بر اساس روایت «عالمان حاکم بر مردم هستند»، مردم باید حکم عالمان را پذیرفته و با آن مخالفت نکنند.<ref>آقا جمال خوانساری، محمد بن حسین‏، شرح آقا جمال خوانساری بر غرر الحکم و درر الکلم، تحقیق جلال الدین حسینی ارموی محدث، ‏دانشگاه تهران‏، چاپ چهارم، ۱۳۶۶ش، ج‏۱، ص۱۳۷.</ref> مراد از عالمان در این روایت را در درجه نخست امامان معصوم(ع)<ref>صفار، محمد بن حسن‏، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد(ص)، تحقیق محسن کوچه‌باغی، مکتبه آیة الله المرعشی النجفی‏، قم، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق، ج‏۱، ص۹، ح۴.</ref> و در مرتبه بعد، عالمان شیعه که خود از دستورات امامان(ع) پیروی می‌کنند، دانسته‌اند.<ref>حکیمی، محمدرضا، الحیاة، ترجمه احمد آرام، دفتر نشر فرهنگ اسلامی‏، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۰ش، ج‏۲، ص۵۵۵.</ref>
 
=== احادیث مشابه ===
 
احادیثی که از نظر محتوا مشابه این روایت است نیز نقل شده است؛ از جمله روایتی از که از امام حسین(ع)‌ نقل شده و در آن جریان کارها و احکام در دست عالمان الهی که امانتدار حلال و حرام خدایند، شمرده شده است.<ref>ابن شعبه حرانی، حسن بن علی‏، تحف العقول، تحقیق علی‌اکبر غفاری، قم، جامعه مدرسین‏، چاپ دوم، ۱۳۶۳ش، ص۲۳۸.</ref>{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ ‏۷ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۲۱:۵۸

سؤال

در روایتی از حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) آمده است که حضرت فرمود: «العلما حکام علی الناس»، آیا این روایت سند معتبر و قابل استناد دارد؟

حدیث عالمان حاکم بر مردم هستند
اطلاعات حدیث

اصل روایت، در کتاب «غُرَر الحِکَم و دُرَر الکَلِم»، آمُدی ذکر شده است، اما ایشان اسناد روایات را حذف کرده است و دلیل آن هم تنها توجه به جنبه‌های بلاغی و زیباشناسی کلام امیرالمؤمنین (علیه السلام) بوده است. و منظور این است که مردم باید حکم علمای شیعهٔ پیرو امامان «ع»، در امورات گوناگون را قبول کنند و از آن تجاوز نکنند. مضمون روایت، در منابع دیگر نیز گزارش شده است.

متن و ترجمه

امام علی(ع): «اَلْعُلَمَاءُ حُكَّامٌ عَلَى اَلنَّاسِ».
«عالمان حاکمان بر مردم هستند.»

بررسی سندی

اولین منبع حدیثی که روایت حاکم بودن عالمان بر مردم را ذکر کرده، کتاب غُرَر الحِکَم و دُرَر الکَلِم نوشته عبدالواحد تمیمی آمُدی، عالم شیعه اواخر قرن پنجم و نیمه نخست قرن ششم است.

کتاب غرر الحکم

نویسنده کتاب حدیثی غرر الحکم و درر الکلم چنانکه خود در مقدمه کتاب گفته، سندهای روایات را حذف کرده است.[۱] این کلام را دلیلی دانسته‌اند بر اینکه همه این روایات دارای سند بوده و چون نویسنده در گردآوری این سخنان، تنها به جنبه‌های بلاغی و زیباشناسی نظر داشته، اسناد روایات را حذف کرده است.[۲] عالمان علم رجال و حدیث، روایاتی را که سند آنها ذکر نشده، از نظر سندی ضعیف شمرده‌اند.

علامه مجلسی روایات کتاب غرر الحکم را نقل کرده؛ اگرچه این به معنای قبول همه روایات این کتاب نیست. محدّث نوری نیز روایت حاکم بودن عالمان بر مردم را در کتاب مستدرک الوسائل، باب وجوب رجوع به عالمان شیعه در امر قضاوت و فتوی، ذکر کرده است.[۳] همچنین آیت‌الله حسین بروجردی در کتاب جامع احادیث الشیعه، این حدیث را در باب «اختصاص القضاء و الحکم بالنبی و الامام و... الفقیه المؤمن العادل...» آورده است.[۴]

محتوا

بر اساس روایت «عالمان حاکم بر مردم هستند»، مردم باید حکم عالمان را پذیرفته و با آن مخالفت نکنند.[۵] مراد از عالمان در این روایت را در درجه نخست امامان معصوم(ع)[۶] و در مرتبه بعد، عالمان شیعه که خود از دستورات امامان(ع) پیروی می‌کنند، دانسته‌اند.[۷]

احادیث مشابه

احادیثی که از نظر محتوا مشابه این روایت است نیز نقل شده است؛ از جمله روایتی از که از امام حسین(ع)‌ نقل شده و در آن جریان کارها و احکام در دست عالمان الهی که امانتدار حلال و حرام خدایند، شمرده شده است.[۸]


منابع

  1. تمیمی آمدی، عبد الواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم، تحقیق سید مهدی رجایی، دار الکتاب الاسلامی، قم، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق، ص۱۴.
  2. موسوی، سید محسن، گزیده متون حدیثی۲ (غرر الحکم و درر الکلم)، دار الحدیث، قم، چاپ اول، ۱۳۸۳ش، ص۱۳.
  3. نوری، حسین بن محمد تقی‏، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، مؤسسة آل البیت(ع)، قم، ۱۴۰۸ق، چاپ اول، ج‏۱۷، ص۳۲۱.
  4. بروجردی، سید حسین، جامع احادیث الشیعه، تهران، انتشارات فرهنگ سبز، چاپ اول، ۱۳۸۶ش، ج‏۳۰، ص۹۴.
  5. آقا جمال خوانساری، محمد بن حسین‏، شرح آقا جمال خوانساری بر غرر الحکم و درر الکلم، تحقیق جلال الدین حسینی ارموی محدث، ‏دانشگاه تهران‏، چاپ چهارم، ۱۳۶۶ش، ج‏۱، ص۱۳۷.
  6. صفار، محمد بن حسن‏، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد(ص)، تحقیق محسن کوچه‌باغی، مکتبه آیة الله المرعشی النجفی‏، قم، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق، ج‏۱، ص۹، ح۴.
  7. حکیمی، محمدرضا، الحیاة، ترجمه احمد آرام، دفتر نشر فرهنگ اسلامی‏، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۰ش، ج‏۲، ص۵۵۵.
  8. ابن شعبه حرانی، حسن بن علی‏، تحف العقول، تحقیق علی‌اکبر غفاری، قم، جامعه مدرسین‏، چاپ دوم، ۱۳۶۳ش، ص۲۳۸.