سرور جوانان اهل بهشت: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
(ابرابزار)
(بدون تفاوت)

نسخهٔ ‏۱۹ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۱۴


سؤال
منظور ازسرور جوانان اهل بهشت چیست؟


در روایتی از رسول خدا (صلی اللّه علیه وآله) درباره امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) آمده است: «الحسن والحسین سیّدا شباب أهل الجنّه».

حسن و حسین آقا و سرور جوانان اهل بهشت هستند.[۱]

پاسخ تفصیلی:

سیادت و برتری حسنین (علیهما السلام) نسبت به جوانان اهل بهشت از این دیدگاه توجیه‌پذیر است که این بزرگواران در اوائل ظهور اسلام متولد شده و نوجوانی و جوانی آنها مصادف با جوانی اسلام بوده و در میان مسلمانان چه در زمان پیامبر (صلی الله علیه و آله) و چه بعد از آن، هیچ کودک، جوان و نوجوانی به اندازه آنها از احترام برخوردار نبوده و تقوا و شخصیت آنان قابل مقایسه با دیگر جوانان نبود، لذا چنین لقب شایسته‌ای بر آنان نهاده شد، و گرنه آنان هم سرور جوانان بهشتی‌اند و هم سرور بزرگسالان و پیرانشان.

در برخی از روایات نیز به این مسئله اشاره شده است که از باب نمونه به ذکر دو روایت بسنده می‌شود:

۱. «قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ «ع» زُورُوا قَبْرَ الْحُسَیْنِ «ع» وَ لَا تَجْفُوهُ فَإِنَّهُ سَیِّدُ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّه مِنَ الْخَلْقِ وَ سَیِّدُ شَبَابِ الشُّهَدَاء».[۲] ۲. امام صادق «ع» فرمودند: «به زیارت قبر حسین «ع» بشتابید و در حق او جفا نکنید؛ زیرا او سید جوانان بهشتی تمام جهانیان است و او سید شهیدان جوان است».

اگر در روایت فوق دقت فرمایید، امام حسین «ع» علاوه بر این که مشهور به «سیدالشهداء» است و با این که حضرت هنگام شهادت در سن میانسالی قرار داشت، لقب دیگری با عنوان «سید شهیدان جوان» نیز برای ایشان به کار رفته است که شاید اشاره به فضیلت شهادت در ایام جوانی باشد که این امام بزرگوار، عنایت ویژه‌ای نسبت به شهیدان جوان دارد.

۳. عن علی «ع» قال رسول الله (صلی الله علیه و آله) أتانی ملک فقال یا محمد إن الله تعالی یقول لک إنی قد أمرت شجره طوبی أن تحمل الدر و الیاقوت و المرجان و أن تنثره علی من قضی عقد نکاح فاطمه من الملائکه و الحور العین و قد سر بذلک سائر أهل السماوات و إنه سیولد بینهما ولدان سیدان فی الدنیا و سیسودان علی کهول أهل الجنه و شبابها و قد تزین أهل الجنه لذلک فاقرر عیناً یا محمد فإنک سید الأولین و الآخرین».[۳] ۴. امام علی «ع» به نقل از پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) فرمودند که فرشته‌ای نزدم آمده و عرضه داشت که ای محمد! ..... و آن دو فرزند (حسنین (علیهما السلام) در دنیا دو بزرگوارند و به زودی سرور جوانان و پیران بهشت خواهند شد و …».

در این روایت، هم اشاره به جوانان بهشتی شده و هم به پیران آن، اما با توجه به اصل پذیرفته شده‌ای که در بهشت، پیر و کهنسالی وجود ندارد، در یک جمع‌بندی باید گفت که این دو نواده پیامبر (صلی الله علیه و آله) بر تمام بهشتیان سروری دارند، اما این سیادت و برتری در مورد آن دسته از بهشتیانی که هنگام جوانی به شهادت رسیده یا وفات کرده‌اند، نمود و جلوه بیشتری خواهد داشت. چنین بیانی، منافات با جوان بودن تمام بهشتیان ندارد و منظور از پیران اهل جنت پیرانی هستند که در دنیا در سن پیری وفات یافته یا به شهادت رسیده‌اند.

پرسشی که در این زمینه شاید به ذهن برسد آن است که با توجه به این حدیث، آیا حسنین (علیهما السلام) بر پیامبران و امامان دیگر نیز سروری و سیادت دارند؟ در پاسخ این سؤال می‌توان گفت، هر سخنی استثناهایی دارد که گاه این استثناها در داخل همان سخن بیان می‌شوند و گاه به دلیل وضوح و روشنی، نیازی به بیان آن نبوده و مخاطبان باید با توجه به قرائن و شواهد، متوجه آن شوند.

بر این اساس، آنچه مطمئناً از این روایت برداشت می‌شود، سروری این دو امام بر عموم بهشتیان است، نه افرادی چون پیامبر (صلی الله علیه و آله)، امیر المؤمنین «ع»، فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و …

در این راستا، به روایت ذیل که در موردی مشابه بیان شده توجه فرمایید:

«مردی خدمت امام صادق «ع» عرضه داشت که آیا پیامبر (صلی الله علیه و آله) در مورد ابوذر بیان نفرمود که او راست‌گوترین مردم است.

امام فرمود: بلی! آن مرد گفت: پس پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) و امیر المؤمنین «ع» کجا هستند؟ امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) کجا هستند؟! (آیا ابوذر راست‌گوتر از آنهاست؟) امام بعد از بیان سخنانی فرمودند که ما اهل بیت در این مقایسه جایی نداریم».[۴]

یعنی با توجه به قرائن و شواهد به خوبی می‌توان دریافت که راست‌گویی ابوذر با عموم مردم مقایسه شده، نه با اهل بیت «ع»، گرچه در متن روایت، چنین تفکیکی وجود ندارد.


منابع

  1. در کتب اهل سنت: سنن تِرمذی:، ۵ / ۶۱۴ حدیث ۳۷۶۸، الخصائص، نَسایی:، ۹۹ حدیث ۱۲۴، مسند احمد:، ۳ / ۳؛ مستدرک حاکم:، ۳ / ۱۸۲ حدیث‌های ۴۷۷۸، ۴۷۷۹ و ۴۷۸۰، المعجم الکبیر طبرانی:، ۳ / ۳۵ حدیث ۲۶۰۵، المعجم الاوسط طبرانی:، ۱ / ۱۷۳ حدیث ۳۶۸؛ مسند ابو یعلی:، ۲ / ۳۵۹ حدیث ۱۱۶۹، المصنّف:، ۷ / ۵۱۲ حدیث ۲، سنن ابن ماجه:، ۱ / ۴۴ حدیث ۱۱۸، حلیه الاولیاء:، ۴ / ۱۳۹ حدیث ۲۰۶، الاحسان:، ۹ / ۵۵ حدیث ۱۱۸، مشکل الآثار طَحاوی:، ۲ / ۲۶۹ حدیث ۲۱۰۳؛ شرح السنه بغوی:، ۸ / ۱۰۴ حدیث ۳۹۳۵. درکتب شیعه: بحار الانوار:، ج۴۳ ص۲۹۱، اعلام الوری:، ص۲۹۸؛ طبری امامی،: روایت شماره ۷؛ تفسیر البرهان:، ج۱ ص۵۶۰؛ آمالی صدوق:، ص۳۵ و…
  2. شیخ صدوق، ثواب الأعمال، ص۹۷، انتشارات شریف رضی، قم، ۱۳۶۴ هـ ش.
  3. صحیفه الرضا ((ع))، ص۹۴، ح ۳۰، کنگره جهانی امام رضا ((ع))، ۱۴۰۶ هـ ق، ص۹۴، ح ۳۰.
  4. شیخ صدوق، معانی الأخبار، ج۱، ص۱۷۹، انتشارات جامعه مدرسین، قم، ۱۳۶۱ هـ ش.