خلقت انسان‌ها با رنگ‌های متفاوت: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{شروع متن}} {{شاخه | شاخه اصلی = |شاخه فرعی۱ = |شاخه فرعی۲ = |شاخه فرعی۳ = }} {{سو...» ایجاد کرد)
 
(ویرایش به‌وسیلهٔ ابرابزار:)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =  
  | شاخه اصلی =
  |شاخه فرعی۱ =  
  |شاخه فرعی۱ =
  |شاخه فرعی۲ =  
  |شاخه فرعی۲ =
  |شاخه فرعی۳ =  
  |شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{سوال}}
{{سوال}}
خداوند چرا بعضي را سياه و بعضي را به رنگهاي ديگر آفريد؟
خداوند چرا بعضی را سیاه و بعضی را به رنگهای دیگر آفرید؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
جهاني كه ما در آن زندگي مي‌كنيم اثر و صنعت خداوند است. خداوندي كه ما او را با صفاتي چون حكيم، عليم، كامل، غني، عادل و ... مي‌شناسيم. خداوندي كه زيباست و زيباييها را دوست دارد. علما و بزرگان اسلام يك قاعده و اصل كلي در برابر اين گونه سؤالات و مجهولات به دست ما داده‌اند و آن اينكه به قول شهيد مطهري: «ما خدا را به صفات عليم، حكيم، غني، كامل، عادل، جواد شناخته‌ايم و چون او را با اين صفات شناخته‌ايم، مي‌دانيم كه آن چه واقع مي‌شود مبني بر حكمت، و مصلحت است، هر چند ما نمي‌توانيم همه آن حكمت‌ها و مصلحت‌ها را درك كنيم، ما با اصطلاح از «سرّ قدر» آگاه نيستيم... بشر پس از آن كه در نظام هستي اين همه حكمت و تدبير كه عقل او را ميدان مي‌گرداند مي‌بيند، بايد اعتراف كند كه آن جا كه حكمت يك امر بر او مجهول است از قصور و نقصان درك اوست نه از خلقت.»<ref>مطهري، مرتضي، عدل الهي، انتشارات صدرا، چاپ هجدهم، ص۹۳ و ۹۴.</ref>
جهانی که ما در آن زندگی می‌کنیم اثر و صنعت خداوند است. خداوندی که ما او را با صفاتی چون حکیم، علیم، کامل، غنی، عادل و … می‌شناسیم. خداوندی که زیباست و زیباییها را دوست دارد. علما و بزرگان اسلام یک قاعده و اصل کلی در برابر این گونه سؤالات و مجهولات به دست ما داده‌اند و آن اینکه به قول شهید مطهری: «ما خدا را به صفات علیم، حکیم، غنی، کامل، عادل، جواد شناخته‌ایم و چون او را با این صفات شناخته‌ایم، می‌دانیم که آنچه واقع می‌شود مبنی بر حکمت، و مصلحت است، هر چند ما نمی‌توانیم همه آن حکمت‌ها و مصلحت‌ها را درک کنیم، ما با اصطلاح از «سرّ قدر» آگاه نیستیم… بشر پس از آن که در نظام هستی این همه حکمت و تدبیر که عقل او را میدان می‌گرداند می‌بیند، باید اعتراف کند که آن جا که حکمت یک امر بر او مجهول است از قصور و نقصان درک اوست نه از خلقت.»<ref>مطهری، مرتضی، عدل الهی، انتشارات صدرا، چاپ هجدهم، ص۹۳ و ۹۴.</ref>


تنوع در آفريده‌ها نشاني از قدرت خداوند است. نظامي هم چون گلستان و باغي پر از ميوه‌هاي متعدد و متنوع و گلهاي رنگارنگ. چرا همه گلها يكسان و يك رنگ نيستند و چرا همه ميوه‌ها يك نوع نيستند؟
تنوع در آفریده‌ها نشانی از قدرت خداوند است. نظامی هم چون گلستان و باغی پر از میوه‌های متعدد و متنوع و گلهای رنگارنگ. چرا همه گلها یکسان و یک رنگ نیستند و چرا همه میوه‌ها یک نوع نیستند؟


آيا وجود يك جهان متنوع از رنگ‌ها و نژادهاي متفاوت و تيره‌هاي گوناگون زيباتر است يا وجود جهاني يكسان و يكنواخت؟
آیا وجود یک جهان متنوع از رنگ‌ها و نژادهای متفاوت و تیره‌های گوناگون زیباتر است یا وجود جهانی یکسان و یکنواخت؟


آنچه موجب مي‌شود ما ديگران را زشت و نازيبا ببينيم، نگاه بدبينانه و تبعيض آلود ماست.
آنچه موجب می‌شود ما دیگران را زشت و نازیبا ببینیم، نگاه بدبینانه و تبعیض آلود ماست.


خداوند انسانها را از يك مرد و زن به نام آدم و حوا آفريد. خلقتي كه از آن به عنوان بهترين هيئت و شكل ياد مي‌كند. سپس براي اين كه مردم يكديگر را بشناسند به شعبه‌ها و تيره‌هاي گوناگون درآورد.
خداوند انسانها را از یک مرد و زن به نام آدم و حوا آفرید. خلقتی که از آن به عنوان بهترین هیئت و شکل یاد می‌کند. سپس برای این که مردم یکدیگر را بشناسند به شعبه‌ها و تیره‌های گوناگون درآورد.


بنابراين اولين پاسخي که مي توان به اين سؤال داد اين است که تفاوت در شکل ها، رنگ ها، قد و ديگر خصوصيات بدني معلول عوامل طبيعي است که به مرور زمان تأثير مي گذارند. مثلا مردماني که در مناطق گرم زندگي مي کنند، کم کم رنگ پوستشان به سياهي و آفتاب سوختگي متمايل مي شود اما مردماني که در مناطق معتدل زندگي مي کنند از پوست سفيد برخوردار مي شود. پس اين گونه نيست که خداوند از اول بعضي را سفيد و بعضي را سياه خلق کرده باشد. بلکه اين عمل اختياري خود انسان، يعني زندگي در يک منطقه جغرافيايي خاص است که موجب تنوع رنگ ها مي گردد.  
بنابراین اولین پاسخی که می‌توان به این سؤال داد این است که تفاوت در شکل‌ها، رنگ‌ها، قد و دیگر خصوصیات بدنی معلول عوامل طبیعی است که به مرور زمان تأثیر می‌گذارند. مثلاً مردمانی که در مناطق گرم زندگی می‌کنند، کم‌کم رنگ پوستشان به سیاهی و آفتاب سوختگی متمایل می‌شود اما مردمانی که در مناطق معتدل زندگی می‌کنند از پوست سفید برخوردار می‌شود. پس این گونه نیست که خداوند از اول بعضی را سفید و بعضی را سیاه خلق کرده باشد. بلکه این عمل اختیاری خود انسان، یعنی زندگی در یک منطقه جغرافیایی خاص است که موجب تنوع رنگ‌ها می‌گردد.


ثانيا، از آن جا که هيچ پديده اي در اين عالم از حيطه قدرت خداوند بيرون نيست، مي توان گفت اين عمل هم به خداوند نسبت داده مي شود. پس بايد به دنبال حکمت و فلسفه آن بود. آن چه خداوند خود در اين زمينه مطرح مي کند دو علت است: نخست اين که تنوع رنگ ها موجب ميشود انسان ها همديگر را بشناسند و مشکلات ناشي از همساني از بين برود. پس اين امر يک رحمت از جانب خداوند بر بندگانش هست.  
ثانیاً، از آن جا که هیچ پدیده ای در این عالم از حیطه قدرت خداوند بیرون نیست، می‌توان گفت این عمل هم به خداوند نسبت داده می‌شود. پس باید به دنبال حکمت و فلسفه آن بود. آنچه خداوند خود در این زمینه مطرح می‌کند دو علت است: نخست این که تنوع رنگ‌ها موجب می‌شود انسان‌ها همدیگر را بشناسند و مشکلات ناشی از همسانی از بین برود. پس این امر یک رحمت از جانب خداوند بر بندگانش هست.


دوم اين که تنوع در خلقت موجب امتحان و آزمايش الهي است. تا معلوم گردد که ما تا چه حد تسليم فرمان خدا هستيم و در برابر زيبايي هاي موقت و ظاهري دنيا توان مقاومت داريم.  
دوم این که تنوع در خلقت موجب امتحان و آزمایش الهی است. تا معلوم گردد که ما تا چه حد تسلیم فرمان خدا هستیم و در برابر زیبایی‌های موقت و ظاهری دنیا توان مقاومت داریم.


طبق آيه شريفه قرآن تنوع در رنگ‌ها و نژادها تنها جهت شناسايي يكديگر ايجاد شده است.<ref>«اي گروه مردمان ما شما را از يك زن ومرد آفريديم و شما را به شعبه‌ها و نژادهاي مختلف تقسيم كرديم تا يكديگر را بشناسيد، گرامي‌ترين شما نزد خداوند پرهيزكارترين شماست...» حجرات/ ۱۳.</ref>
طبق آیه شریفه قرآن تنوع در رنگ‌ها و نژادها تنها جهت شناسایی یکدیگر ایجاد شده است.<ref>«ای گروه مردمان ما شما را از یک زن ومرد آفریدیم و شما را به شعبه‌ها و نژادهای مختلف تقسیم کردیم تا یکدیگر را بشناسید، گرامی‌ترین شما نزد خداوند پرهیزکارترین شماست…» حجرات/ ۱۳.</ref>


در برخي روايات وجود تفاوت و اختلاف به منظور آزمايش شيوه رفتار انسانها با يكديگر قرار داده شده است، تا بدين ترتيب خداوند نحوه رفتار انسانها نسبت به يكديگر را بيازمايد.<ref>حر عاملي، ‌الجواهر السنيه في الاحاديث القدسيه، ح۱.</ref>
در برخی روایات وجود تفاوت و اختلاف به منظور آزمایش شیوه رفتار انسانها با یکدیگر قرار داده شده است، تا بدین ترتیب خداوند نحوه رفتار انسانها نسبت به یکدیگر را بیازماید.<ref>حر عاملی، الجواهر السنیه فی الاحادیث القدسیه، ح۱.</ref>


امّا آن چه به انسان كرامت مي‌دهد و او را با ارزش مي‌سازد تقوا پيشگي است. هر كس به هر اندازه كه به خدا نزديك‌تر باشد، از ارزش و كمال بيشتري برخوردار است.
امّا آنچه به انسان کرامت می‌دهد و او را با ارزش می‌سازد تقوا پیشگی است. هر کس به هر اندازه که به خدا نزدیک‌تر باشد، از ارزش و کمال بیشتری برخوردار است.


نكته مهم كه نبايد مورد غفلت قرار گيرد، فرقي است كه بين تبعيض و تفاوت وجود دارد. تفاوت در رنگ‌ها تبعيض نيست. و نبايد به اين امور به ديده تبعيض نگاه كرد. اديان الهي با اين نگاه تبعيضانه به شدت مبارزه كرده‌اند، پيامبر ما بيشترين سهم را در اين مبارزه ايفا كرده است. او دستور مي‌دهد كه به «جويبر» سياهپوست از اشراف انصار كه سفيد پوست بودند همسر دهند تا تصور برتري نژادي برچيده شود<ref>داستان ازدواج جويبرو ذلفا را شهيد مطهري در داستان راستان ذكركرده‌اند. مطهري، مرتضي، مجموعه آثار، ج۱۸، ص۳۶۰ ـ ۳۶۴، داستان ش ۷۸.</ref> و بلال حبشي را به عنوان مؤذن خاص خود انتخاب كرد و ترتيبي اتخاذ كرد تا سياهان برده به تدريج آزاد و زندگي شرافتمندانه در پيش گيرند.  
نکته مهم که نباید مورد غفلت قرار گیرد، فرقی است که بین تبعیض و تفاوت وجود دارد. تفاوت در رنگ‌ها تبعیض نیست؛ و نباید به این امور به دیده تبعیض نگاه کرد. ادیان الهی با این نگاه تبعیضانه به شدت مبارزه کرده‌اند، پیامبر ما بیشترین سهم را در این مبارزه ایفا کرده است. او دستور می‌دهد که به «جویبر» سیاهپوست از اشراف انصار که سفیدپوست بودند همسر دهند تا تصور برتری نژادی برچیده شود<ref>داستان ازدواج جویبرو ذلفا را شهید مطهری در داستان راستان ذکرکرده‌اند. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱۸، ص۳۶۰–۳۶۴، داستان ش ۷۸.</ref> و بلال حبشی را به عنوان مؤذن خاص خود انتخاب کرد و ترتیبی اتخاذ کرد تا سیاهان برده به تدریج آزاد و زندگی شرافتمندانه در پیش گیرند.


«خداوند به وسيله اسلام نخوت‌هاي جاهليت و افتخار به نسب و فاميل را منسوخ كرد. همه مردم از سفيد و سياه، عرب و عجم در يك درجه‌اند. هيچ كس بر ديگري برتري ندارد مگر به وسيله تقوا و طاعت الهي.»  
«خداوند به وسیله اسلام نخوت‌های جاهلیت و افتخار به نسب و فامیل را منسوخ کرد. همه مردم از سفید و سیاه، عرب و عجم در یک درجه‌اند. هیچ‌کس بر دیگری برتری ندارد مگر به وسیله تقوا و طاعت الهی


اينها كلماتي است كه پيامبر در ملاقات با اصحاب صفه بيان كردند.<ref>مطهري، مرتضي، مجموعه آثار، تهران، انتشارات صدرا، چاپ نهم، ج۱۸، ص۳۶۰. (ضمن داستان جويبر و ذلفا).</ref>
اینها کلماتی است که پیامبر در ملاقات با اصحاب صفه بیان کردند.<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، انتشارات صدرا، چاپ نهم، ج۱۸، ص۳۶۰. (ضمن داستان جویبر و ذلفا).</ref>
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}
==مطالعه بيشتر==


۱. عدالت اجتماعي در اسلام، سيد قطب.  
== مطالعه بیشتر ==
 
# عدالت اجتماعی در اسلام، سید قطب.
۲. عدالت اجتماعي و مسئله تبعيض نژادي، هاشمي رفسنجاني.
# عدالت اجتماعی و مسئله تبعیض نژادی، هاشمی رفسنجانی.
{{پایان مطالعه بیشتر}}
{{پایان مطالعه بیشتر}}


==منابع==
== منابع ==
<references />
{{پانویس}}


{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه =
  | تیترها =  
  | تیترها =
  | ویرایش =  
  | ویرایش =
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی =
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر =
  | بازبینی =  
  | بازبینی =
  | تکمیل =  
  | تکمیل =
  | اولویت =  
  | اولویت =
  | کیفیت =  
  | کیفیت =
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ ‏۳۱ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۱۸

سؤال

خداوند چرا بعضی را سیاه و بعضی را به رنگهای دیگر آفرید؟

جهانی که ما در آن زندگی می‌کنیم اثر و صنعت خداوند است. خداوندی که ما او را با صفاتی چون حکیم، علیم، کامل، غنی، عادل و … می‌شناسیم. خداوندی که زیباست و زیباییها را دوست دارد. علما و بزرگان اسلام یک قاعده و اصل کلی در برابر این گونه سؤالات و مجهولات به دست ما داده‌اند و آن اینکه به قول شهید مطهری: «ما خدا را به صفات علیم، حکیم، غنی، کامل، عادل، جواد شناخته‌ایم و چون او را با این صفات شناخته‌ایم، می‌دانیم که آنچه واقع می‌شود مبنی بر حکمت، و مصلحت است، هر چند ما نمی‌توانیم همه آن حکمت‌ها و مصلحت‌ها را درک کنیم، ما با اصطلاح از «سرّ قدر» آگاه نیستیم… بشر پس از آن که در نظام هستی این همه حکمت و تدبیر که عقل او را میدان می‌گرداند می‌بیند، باید اعتراف کند که آن جا که حکمت یک امر بر او مجهول است از قصور و نقصان درک اوست نه از خلقت.»[۱]

تنوع در آفریده‌ها نشانی از قدرت خداوند است. نظامی هم چون گلستان و باغی پر از میوه‌های متعدد و متنوع و گلهای رنگارنگ. چرا همه گلها یکسان و یک رنگ نیستند و چرا همه میوه‌ها یک نوع نیستند؟

آیا وجود یک جهان متنوع از رنگ‌ها و نژادهای متفاوت و تیره‌های گوناگون زیباتر است یا وجود جهانی یکسان و یکنواخت؟

آنچه موجب می‌شود ما دیگران را زشت و نازیبا ببینیم، نگاه بدبینانه و تبعیض آلود ماست.

خداوند انسانها را از یک مرد و زن به نام آدم و حوا آفرید. خلقتی که از آن به عنوان بهترین هیئت و شکل یاد می‌کند. سپس برای این که مردم یکدیگر را بشناسند به شعبه‌ها و تیره‌های گوناگون درآورد.

بنابراین اولین پاسخی که می‌توان به این سؤال داد این است که تفاوت در شکل‌ها، رنگ‌ها، قد و دیگر خصوصیات بدنی معلول عوامل طبیعی است که به مرور زمان تأثیر می‌گذارند. مثلاً مردمانی که در مناطق گرم زندگی می‌کنند، کم‌کم رنگ پوستشان به سیاهی و آفتاب سوختگی متمایل می‌شود اما مردمانی که در مناطق معتدل زندگی می‌کنند از پوست سفید برخوردار می‌شود. پس این گونه نیست که خداوند از اول بعضی را سفید و بعضی را سیاه خلق کرده باشد. بلکه این عمل اختیاری خود انسان، یعنی زندگی در یک منطقه جغرافیایی خاص است که موجب تنوع رنگ‌ها می‌گردد.

ثانیاً، از آن جا که هیچ پدیده ای در این عالم از حیطه قدرت خداوند بیرون نیست، می‌توان گفت این عمل هم به خداوند نسبت داده می‌شود. پس باید به دنبال حکمت و فلسفه آن بود. آنچه خداوند خود در این زمینه مطرح می‌کند دو علت است: نخست این که تنوع رنگ‌ها موجب می‌شود انسان‌ها همدیگر را بشناسند و مشکلات ناشی از همسانی از بین برود. پس این امر یک رحمت از جانب خداوند بر بندگانش هست.

دوم این که تنوع در خلقت موجب امتحان و آزمایش الهی است. تا معلوم گردد که ما تا چه حد تسلیم فرمان خدا هستیم و در برابر زیبایی‌های موقت و ظاهری دنیا توان مقاومت داریم.

طبق آیه شریفه قرآن تنوع در رنگ‌ها و نژادها تنها جهت شناسایی یکدیگر ایجاد شده است.[۲]

در برخی روایات وجود تفاوت و اختلاف به منظور آزمایش شیوه رفتار انسانها با یکدیگر قرار داده شده است، تا بدین ترتیب خداوند نحوه رفتار انسانها نسبت به یکدیگر را بیازماید.[۳]

امّا آنچه به انسان کرامت می‌دهد و او را با ارزش می‌سازد تقوا پیشگی است. هر کس به هر اندازه که به خدا نزدیک‌تر باشد، از ارزش و کمال بیشتری برخوردار است.

نکته مهم که نباید مورد غفلت قرار گیرد، فرقی است که بین تبعیض و تفاوت وجود دارد. تفاوت در رنگ‌ها تبعیض نیست؛ و نباید به این امور به دیده تبعیض نگاه کرد. ادیان الهی با این نگاه تبعیضانه به شدت مبارزه کرده‌اند، پیامبر ما بیشترین سهم را در این مبارزه ایفا کرده است. او دستور می‌دهد که به «جویبر» سیاهپوست از اشراف انصار که سفیدپوست بودند همسر دهند تا تصور برتری نژادی برچیده شود[۴] و بلال حبشی را به عنوان مؤذن خاص خود انتخاب کرد و ترتیبی اتخاذ کرد تا سیاهان برده به تدریج آزاد و زندگی شرافتمندانه در پیش گیرند.

«خداوند به وسیله اسلام نخوت‌های جاهلیت و افتخار به نسب و فامیل را منسوخ کرد. همه مردم از سفید و سیاه، عرب و عجم در یک درجه‌اند. هیچ‌کس بر دیگری برتری ندارد مگر به وسیله تقوا و طاعت الهی.»

اینها کلماتی است که پیامبر در ملاقات با اصحاب صفه بیان کردند.[۵]


مطالعه بیشتر

  1. عدالت اجتماعی در اسلام، سید قطب.
  2. عدالت اجتماعی و مسئله تبعیض نژادی، هاشمی رفسنجانی.


منابع

  1. مطهری، مرتضی، عدل الهی، انتشارات صدرا، چاپ هجدهم، ص۹۳ و ۹۴.
  2. «ای گروه مردمان ما شما را از یک زن ومرد آفریدیم و شما را به شعبه‌ها و نژادهای مختلف تقسیم کردیم تا یکدیگر را بشناسید، گرامی‌ترین شما نزد خداوند پرهیزکارترین شماست…» حجرات/ ۱۳.
  3. حر عاملی، الجواهر السنیه فی الاحادیث القدسیه، ح۱.
  4. داستان ازدواج جویبرو ذلفا را شهید مطهری در داستان راستان ذکرکرده‌اند. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱۸، ص۳۶۰–۳۶۴، داستان ش ۷۸.
  5. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، انتشارات صدرا، چاپ نهم، ج۱۸، ص۳۶۰. (ضمن داستان جویبر و ذلفا).