آیه رعایت سکوت هنگام قرائت قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۳: خط ۳۳:


== اهميت استماع قرآن ==
== اهميت استماع قرآن ==
قرآن، كلام خدا است و حاوي معارف و احكام و دستور العمل‌هاي زندگي است سكوت و خاموشي و گوش سپردن به قرائت قرآن، هم احترام به اين كتاب و كلام آسماني است و هم مايه كسب گنجينه معارف، احكام و فهم فرهنگ قرآن و همان‌گونه كه بر مومن لازم است بر تلاوت قرآن، تلاش داشته باشد و در مجلس تلاوت، ادب مربوط به آن را رعايت كند، لازم است نسبت به استماع و سكوت آن نيز تلاش نموده و آن را مورد توجه خاص خود قرار دهد.
در كتاب «تهذيب» چنين روايت شده است: «علي(ع) مشغول نماز صبح بود كه «ابن كُوا» (يكي از خوارج لجوج) كه پشت سر او بود، اين آيه را قرائت كرد: «وَ لَقَدْ أُوحِيَ إِلَيْكَ وَ إِلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكَ لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِينَ»<ref>سوره زمر، آيه ۶۵.</ref> ؛ «به تو و همه پيامبران پيشين وحي شده كه اگر مشرك شوي، تمام اعمالت تباه مي‌شود و از زيان‌كاران خواهي بود.»
ماجراي مربوط به قرائت قرآن «ابن كُوا» در حالي كه امير مؤمنان، علي(ع) مشغول نماز بوده و حضرت در برابر قرائت و تلاوت ايشان، سكوت و استماع مي‌فرمايند، مورد ديگري است كه به ما درس اهتمام مي‌دهد.


اين ماجراي آموزنده در كتاب «تهذيب» چنين روايت شده است:
«علي(ع) مشغول نماز صبح بود كه «ابن كُوا» (يكي از خوارج لجوج) كه پشت سر او بود، اين آيه را قرائت كرد: «وَ لَقَدْ أُوحِيَ إِلَيْكَ وَ إِلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكَ لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِينَ»<ref>سوره زمر، آيه ۶۵.</ref> ؛ «به تو و همه پيامبران پيشين وحي شده كه اگر مشرك شوي، تمام اعمالت تباه مي‌شود و از زيان‌كاران خواهي بود.»
هدف او از خواندن اين آيه اين بود كه به حضرت بفهماند كه با قبول حكميّت در جنگ صفّين نعوذباللّه كافر شده است.
هدف او از خواندن اين آيه اين بود كه به حضرت بفهماند كه با قبول حكميّت در جنگ صفّين نعوذباللّه كافر شده است.
«امام(ع) به احترام قرآن سكوت كرد تا او از قرائت آيه فارغ گرديد؛ پس شروع به قرائت نماز فرمود، دوباره، «ابن كُوا» همان آيه را تلاوت كرد، باز امام(ع) سكوت فرمود، آنگاه شروع به قرائت فرمود، بار سوم ابن كُوا شروع به خواندن همان آيه كرد و امام(ع) نيز سكوت فرمود و سپس اين آيه را قرائت كرد: «فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ لا يَسْتَخِفَّنَّكَ الَّذِينَ لا يُوقِنُونَ»<ref>سوره روم، آيه ۶۰.</ref> ، اكنون كه چنين است، صبر پيشه كن كه وعده خدا حق است و هرگز كساني كه ايمان ندارند، نبايد تو را خشمگين سازند. اشاره به اينكه خداوند كيفر خلاف‌كاران را كه شمائيد خواهد داد».<ref>تهذيب الاحکام، ج۳، ص۳۶.</ref>
«امام(ع) به احترام قرآن سكوت كرد تا او از قرائت آيه فارغ گرديد؛ پس شروع به قرائت نماز فرمود، دوباره، «ابن كُوا» همان آيه را تلاوت كرد، باز امام(ع) سكوت فرمود، آنگاه شروع به قرائت فرمود، بار سوم ابن كُوا شروع به خواندن همان آيه كرد و امام(ع) نيز سكوت فرمود و سپس اين آيه را قرائت كرد: «فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ لا يَسْتَخِفَّنَّكَ الَّذِينَ لا يُوقِنُونَ»<ref>سوره روم، آيه ۶۰.</ref> ، اكنون كه چنين است، صبر پيشه كن كه وعده خدا حق است و هرگز كساني كه ايمان ندارند، نبايد تو را خشمگين سازند. اشاره به اينكه خداوند كيفر خلاف‌كاران را كه شمائيد خواهد داد».<ref>تهذيب الاحکام، ج۳، ص۳۶.</ref>


از مجموع اين بحث، روشن مي‌شود كه سكوت و استماع در هنگام شنيدن آيات قرآن، كار بسيار شايسته‌اي است؛ ولي به طور كلي واجب نيست، احتمال مي‌رود كه علاوه بر اجماع و روايات، جمله «لَعَلَّكُم‌ تُرْحَمونَ» (شايد مشمول رحمت خدا بشويد)، نيز اشاره به مستحب بودن اين حكم داشته باشد.
از مجموع اين بحث، روشن مي‌شود كه سكوت و استماع در هنگام شنيدن آيات قرآن، كار بسيار شايسته‌اي است؛ ولي به طور كلي واجب نيست، احتمال مي‌رود كه علاوه بر اجماع و روايات، جمله «لَعَلَّكُم‌ تُرْحَمونَ» (شايد مشمول رحمت خدا بشويد)، نيز اشاره به مستحب بودن اين حكم داشته باشد.
منظور از كلمه «لعلّ» (= شايد) ـ كه در چنين مواردي به كار مي‌رود ـ اين است، براي اينكه مشمول رحمت خداوند قرار گيريد، تنها سكوت و استماع به قرآن كافي نيست؛ بلكه براي رسيدن به اين مقصود، شرايط ديگري از جمله عمل به قرآن را طلب مي‌كند.
منظور از كلمه «لعلّ» (= شايد) ـ كه در چنين مواردي به كار مي‌رود ـ اين است، براي اينكه مشمول رحمت خداوند قرار گيريد، تنها سكوت و استماع به قرآن كافي نيست؛ بلكه براي رسيدن به اين مقصود، شرايط ديگري از جمله عمل به قرآن را طلب مي‌كند.


ذكر اين نكته هم بجا است كه فقيه معروف «فاضل مقداد» در كتاب «كنز العرفان» تفسير ديگري براي آيه شريفه ذكر كرده و آن اينكه، مراد از آن، شنيدن آيات قرآن و درك مفاهيم آن و پي بردن به اعجاز قرآن است.
ذكر اين نكته هم بجا است كه فقيه معروف «فاضل مقداد» در كتاب «كنز العرفان» تفسير ديگري براي آيه شريفه ذكر كرده و آن اينكه، مراد از آن، شنيدن آيات قرآن و درك مفاهيم آن و پي بردن به اعجاز قرآن است. ذكر اين تفسير شايد به دليل آن است كه در آيه قبل، سخن از مشركان بود كه آنان درباره نزول قرآن بهانه‌جويي مي‌كردند، قرآن به آنان مي‌گويد: «خاموش شويد و گوش فرا دهيد، تا حقيقت را دريابيد»<ref>كنز العرفان، ج۱، ص۱۹۵.</ref> .
ذكر اين تفسير شايد به دليل آن است كه در آيه قبل، سخن از مشركان بود كه آنان درباره نزول قرآن بهانه‌جويي مي‌كردند، قرآن به آنان مي‌گويد: «خاموش شويد و گوش فرا دهيد، تا حقيقت را دريابيد»<ref>كنز العرفان، ج۱، ص۱۹۵.</ref> .


منعي نيست از اينكه مفهوم آيه ياد شده را آن قدر وسيع بدانيم تا مسلمانان و غير مسلمانان، همه را در برگيرد؛ به اين معنا كه مسلمانان هنگام قرائت قرآن، بدان گوش فرا دهند و مفاهيم آن را دريابند و عمل كنند. كافران و غير مسلمانان هم بايد، قرآن را بشنوند و سكوت كنند و در آن بينديشند تا ايمان بياورند و مشمول رحمت الهي شوند؛ زيرا قرآن، كتاب ايمان و علم و عمل است براي همگان، نه براي گروه خاص و معين».<ref>تفسير نمونه، ج۷، ص۷۰ ـ ۷۳.</ref>
منعي نيست از اينكه مفهوم آيه ياد شده را آن قدر وسيع بدانيم تا مسلمانان و غير مسلمانان، همه را در برگيرد؛ به اين معنا كه مسلمانان هنگام قرائت قرآن، بدان گوش فرا دهند و مفاهيم آن را دريابند و عمل كنند. كافران و غير مسلمانان هم بايد، قرآن را بشنوند و سكوت كنند و در آن بينديشند تا ايمان بياورند و مشمول رحمت الهي شوند؛ زيرا قرآن، كتاب ايمان و علم و عمل است براي همگان، نه براي گروه خاص و معين».<ref>تفسير نمونه، ج۷، ص۷۰ ـ ۷۳.</ref>
آثار استماع قرآن یا رسیدن به رحمت الهی و مصادیق رحمت
درباره آثار استماع قرآن، ابتدا لازم است، گفته شود كه گاهي «استماع» ممكن است اثر مورد انتظار را در پي نداشته باشد و اين از آنجا ناشي مي‌شود كه «استماع» همراه با شرايط خاص خود صورت نگرفته است، بنابراين «استماعي» مورد نظر است كه به همراه پذيرش قلبي باشد و چنين استماعي از قرآن آثار و بركات الهي را به دنبال دارد و مورد توصيه رسول گرامي اسلام(ص) و ائمه اطهار(ع) است. در واقع آثار استماع و انصات همان رسیدن و مشمول رحمت الهی شدن است و با این نگاه می‌توان گفت این آثار همان مصادیق رحمت است.


==مصادیق رحمت با گوش سپردن به تلاوت قرآن در روایات==
«استماعي» مورد نظر است كه به همراه پذيرش قلبي باشد و چنين استماعي از قرآن آثار و بركات الهي را به دنبال دارد و مورد توصيه رسول گرامي اسلام(ص) و ائمه اطهار(ع) است. در واقع آثار استماع و انصات همان رسیدن و مشمول رحمت الهی شدن است و با این نگاه می‌توان گفت این آثار همان مصادیق رحمت است.
۱- مشتاق خدا شدن: رسول گرامي اسلام(ص) فرمود: «ألا من اشتاق إلي اللّه فليستمع كلام اللّه»<ref>كنز العمّال، ج۱، ص۵۵۱، حدیث ۲۴۷۲.</ref> «آگاه باشيد، هر كس مشتاق خدا باشد، بايد كلام (قرآن) او را گوش دهد».
۲- خیر اخروی: حضرت محمد(ص) فرمود: «من استمع آيه من القرآن خيرٌ له من ثبير ذهباً، والثّبير اسم جبل عظيم باليمن»<ref>بحارالأنوار، ج۹۲، ص۲۰.</ref> «گوش كردن يك آيه از قرآن، از طلايي كه به اندازه كوه «ثبير» باشد بهتر است. («ثبير» نام كوه بزرگي در يمن است)».
آن حضرت در جاي ديگر فرمود: «من استمع إلي آيه من كتاب اللّه كتبت له حسنه مضاعفه...»<ref>كنز العمّال، ج۱، ص۵۱۸، حدیث ۲۳۱۶.</ref> «هر كس يك آيه از قرآن را گوش دهد، براي او حسنه بسياري نوشته مي‌شود».
۳- دفع بلای در دنیا و آخرت: حضرت محمد(ص) فرمود: «يدفع عن قارئ القرآن بلاء الدنيا، ويدفع عن مستمع القرآن بلاء الآخره»<ref>كنز العمّال، ج۲،ص۲۹۱، حدیث ۴۰۳۱.</ref> «از قاري قرآن، بلاي دنيا و از استماع كننده آن، بلاي آخرت دفع مي‌گردد».
مصادیق رحمت با گوش سپردن به تلاوت قرآن در آیات
در آیه ۸۶ سوره مائده، مقايسه‌اي ميان يهوديان و مسيحياني كه در عصر پيامبر(ص) مي‌زيسته‌اند، صورت گرفته است. در آيات پيشين، يهود و مشركان در رديف هم قرار داشتند و مسيحيان در رديف ديگر بودند، لذا مي‌گويد: «لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَداوَه لِلَّذِينَ آمَنُوا الْيَهُودَ وَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا وَ لَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّه لِلَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ قالُوا إِنَّا نَصارى...»<ref>سوره مائده، آيه ۸۲ .</ref>


«به طور مسلم سرسخت‌ترين دشمنان مؤمنان، يهود و مشركان هستند و با محبت‌ترين آنها نسبت به مؤمنان، مد‌عيان مسيحي هستند.»
==آثار سکوت و استماع هنگام شنیدن قرآن==
البته تاريخ اسلام نيز به خوبي گواه اين حقيقت است كه يهوديان نسبت به مؤمنان از هر گونه كارشكني، دشمني و كينه‌توزي خودداري نمي‌كردند و افراد بسيار كمي از آنان به اسلام گرايش پيدا كردند، اما در غزوات اسلامي، درگيري مسيحيان با مسلمانان كمتر بوده است و از طرفي، افراد زيادي از آنها به صفوف مسلمانان پيوستند.
اشتیاق به خدا: رسول گرامي اسلام(ص) فرمود: «ألا من اشتاق إلي اللّه فليستمع كلام اللّه»<ref>كنز العمّال، ج۱، ص۵۵۱، حدیث ۲۴۷۲.</ref> «آگاه باشيد، هر كس مشتاق خدا باشد، بايد كلام (قرآن) او را گوش دهد».
در همين آيات دليل اين تفاوت بيان شده است و آن اينكه مسيحيان معاصر پيامبر(ص) داراي امتيازاتي بوده‌اند كه آن امتيازات در يهود نبوده است. از جمله آن امتيازات اين بود كه آنان در برابر پذيرش حق خاضع بودند و تكبري از خود نشان نمي‌دادند و نيز جمعي از آنان (مسيحيان) هنگامي كه آيات قرآن را مي‌شنيدند، اشك شوق از ديدگان‌شان به دليل دست يافتن به حق، سرازير مي‌شد و با صراحت مي‌گفتند: پروردگارا! ما ايمان آورديم و ما را از گواهان حق و همراهان محمد(ص) و ياران او قرار ده.
نكاتي در خصوص «آثار استماع قرآن»:
الف. مسيحيان عصر پيامبر(ص)، به هنگام شنيدن آيات قرآن، در برابر حق، متواضع و فروتن بودند: «وَ أَنَّهُمْ لا يَسْتَكْبِرُونَ * وَ إِذا سَمِعُوا ما أُنْزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرى أَعْيُنَهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِّ...»<ref>سوره مائده، آيه ۸۲ ـ ۸۳.</ref> «و آنها (در برابر حق) تكبر نمي‌ورزند * و هر زمان آياتي را كه بر پيامبر (اسلام) نازل شده، بشنوند، چشم‌هاي آنها را مي‌بيني كه (از شوق)، اشك مي‌ريزد، بخاطر حقيقتي كه دريافته‌اند...»
جمله «وَ إِذا سَمِعُوا ما أُنْزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرى أَعْيُنَهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ» كه حكايت از اعتراف آنان به حقّآنيّت قرآن و حضرت رسول(ص) دارد، مي‌تواند دليل و شاهدي بر جمله «وَ أَنَّهُمْ لا يَسْتَكْبِرُونَ» باشد.
ب. گروهي از كشيشان و راهبان عصر پيامبر(ص) بر اثر شنيدن آيات قرآن گريه مي‌كردند:     «مِنْهُمْ قِسِّيسِينَ وَ رُهْباناً... وَ إِذا سَمِعُوا ما أُنْزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرى أَعْيُنَهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ...»<ref>سوره مائده، آيه ۸۲ ـ ۸۳.</ref> «در ميان آنها، افرادي عالم و تارك دنيا هستند؛... وهر زمان آياتي را كه بر پيامبر (اسلام) نازل شده، بشنوند، چشم‌هاي آنها را مي‌بيني كه (از شوق)، اشك مي‌ريزد...».
ج. گروهي از مسيحيان، كشيشان و راهبان عصر بعثت، در پي شنيدن آيات قرآن، پذيراي آيين اسلام شدند: «وَ إِذا سَمِعُوا ما أُنْزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرى أَعْيُنَهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِّ يَقُولُونَ رَبَّنا آمَنا...»<ref>سوره مائده، آيه ۸۳.</ref>  «و هر زمان آياتي را كه بر پيامبر (اسلام) نازل شده، بشنوند، چشم‌هاي آنها را مي‌بيني كه (از شوق)، اشك مي‌ريزد، به خاطر حقيقتي كه دريافته‌اند؛ آنها مي‌گويند: پروردگارا! ايمان آورديم...».
د. مسيحيان زمان پيامبر(ص) از شنيدن آيات قرآن، به شدت متأثر مي‌شدند: «وَ إِذا سَمِعُوا ما أُنْزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرى أَعْيُنَهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ»<ref>سوره مائده، آيه ۸۳.</ref> «فيض» به معناي جاري شدن است، «من» در عبارت «من الدمع» «نشويه» است. و «دمع» مصدر و به معناي اشك ريختن. و نسبت دادن «فيض» به چشم براي مبالغه در گريستن و متأثر شدن است؛ يعني آن قدر متأثر شدند كه گويا چشم‌هاي آنان بر اثر گريستن، جاري شد.»<ref>تفسير راهنما، ج۴، ص۵۴۴، ش ۱.</ref>


هـ . گروهي از مسيحيان عصر پيامبر(ص) با شنيدن آيات قرآن اشك شوق مي‌ريختند: «وَ إِذا سَمِعُوا ما أُنْزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرى أَعْيُنَهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْع...ِ»<ref>سوره مائده، آيه ۸۳.</ref> «كلمه «دمع» مي‌تواند به معناي اشك، باشد. در اين صورت «تفيض» يعني لبريز مي‌شود. بنابراين جمله «ْتَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ» به اين معنا است كه چشمان‌شان از اشك لبريز شد.»<ref>تفسير راهنما، ج۴، ص۵۴۵.</ref>
پاداش اخروی: حضرت محمد(ص) فرمود: «من استمع آيه من القرآن خيرٌ له من ثبير ذهباً، والثّبير اسم جبل عظيم باليمن»<ref>بحارالأنوار، ج۹۲، ص۲۰.</ref> «گوش كردن يك آيه از قرآن، از طلايي كه به اندازه كوه «ثبير» باشد بهتر است. («ثبير» نام كوه بزرگي در يمن است)».


۲. آيه ديگري كه سخن از آثار استماع قرآن دارد آيه ۲۰۴ سوره «اعراف» است كه مي‌فرمايد: «وَ إِذا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ»<ref>سوره اعراف، آيه ۲۰۴.</ref> «هنگامي كه قرآن خوانده شود، گوش فرا دهيد و خاموش باشيد. شايد مشمول رحمت خدا شويد.»
دفع بلای اخروی: حضرت محمد(ص) فرمود: «يدفع عن قارئ القرآن بلاء الدنيا، ويدفع عن مستمع القرآن بلاء الآخره»<ref>كنز العمّال، ج۲،ص۲۹۱، حدیث ۴۰۳۱.</ref> «از قاري قرآن، بلاي دنيا و از استماع كننده آن، بلاي آخرت دفع مي‌گردد».  
الف. گوش سپردن كافران به آواي دلنشين قرآن، زمينه‌ساز دستيابي آنان به هدايت و رستگاري است: «وَ إِذا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ»<ref>سوره اعراف، آيه ۲۰۴.</ref>.


يادآوري اين نكته ضرورت دارد كه چنان ‌چه خطاب اين آيه شريفه، كافران هم باشند، مصداق مورد نظر از رحمت در جمله «تُرْحَمُونَ» «هدايت» خواهد بود.<ref>تفسير راهنما، ج۶، ص۴۰۱.</ref>
رقت قلب:  گروهي از مسيحيان عصر پيامبر(ص)  با شنيدن آيات قرآن اشك شوق مي‌ريختند: «وَ إِذا سَمِعُوا ما أُنْزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرى أَعْيُنَهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْع...ِ»<ref>سوره مائده، آيه ۸۳.</ref> «كلمه «دمع» مي‌تواند به معناي اشك، باشد. در اين صورت «تفيض» يعني لبريز مي‌شود. بنابراين جمله «ْتَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ» به اين معنا است كه چشمان‌شان از اشك لبريز شد.»<ref>تفسير راهنما، ج۴، ص۵۴۵.</ref>
ب: گوش فرا دادن به قرآن و سكوت به هنگام شنيدن آن، زمينه‌ساز دستيابي به رحمت خداوند است: «فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ».<ref>سوره اعراف، آيه ۲۰۴.</ref>
در اينجا مناسب است كه به دو نكته ديگر از نكات مهم اين آيه اشاره نماييم:
يكم. تعبير به «لعلَّ» در عبارت «لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ» «شايد مشمول رحمت خدا شويد»، مشعر اين معنا است كه تنها سكوت و گوش فرا دادن كافي نيست، بلكه شرايط ديگري از جمله عمل كردن به آن نيز يك شرط مهم و اساسي است.
دوم. خطاب آيه مي‌تواند كافران را نيز شامل شود و اين مطلبي است كه فقيه معروف، مرحوم فاضل مقداد نيز در «كنز العرفان» ذكر كرده كه مراد از آيه، شنيدن آيات قرآن و درك مفاهيم آن و پي بردن به معجزه و اعجاز قرآن است<ref>كنز العرفان، ج۱، ص۱۹۵.</ref>.
اين تفسير با سياق آيات پيشين نیز تناسب دارد؛ زيرا در آيه قبل سخن از مشركان بود كه در زمينه نزول قرآن بهانه‌جويي مي‌كردند و در مقابل، قرآن به آنان مي‌گويد: «خاموش شويد و گوش فرا دهيد، تا حقيقت را دريابيد».


بنابراين، بر اساس اين تفسير، مخاطب آيه هم مسلمانان خواهند بود و هم كافران؛ منتهي غير مسلمان بايد آن را بشنود و در آن بينديشد تا بدان ايمان آورد و سپس مشمول رحمت الهي شود؛ ولي مسلمان بايد بدان گوش بسپارد و مفاهيم آن را دريابد و بدان عمل كند تا او نيز مشمول رحمت خدا قرار گيرد.
هدایت: آيه ديگري كه سخن از آثار استماع قرآن دارد آيه ۲۰۴ سوره «اعراف» است كه مي‌فرمايد: «وَ إِذا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ»<ref>سوره اعراف، آيه ۲۰۴.</ref> «هنگامي كه قرآن خوانده شود، گوش فرا دهيد و خاموش باشيد. شايد مشمول رحمت خدا شويد.»
۳. از جمله آياتي كه سخن از «آثار استماع قرآن» به ميان آورده، آيات سوره «توبه» است: «وَ إِذا ما أُنْزِلَتْ سُورَه فَمِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ أَيُّكُمْ زادَتْهُ هذِهِ إِيماناً فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا فَزادَتْهُمْ إِيماناً وَ هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ *  وَ أَمَّا الَّذِينَ فِي قلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَتْهُمْ رِجْساً إِلَى رِجْسِهِمْ وَ ماتُوا وَ هُمْ كافِرُونَ *  أَ وَ لا يَرَوْنَ أَنَّهُمْ يُفْتَنُونَ فِي كُلِّ عامٍ مَرَّه أَوْ مَرَّتَيْنِ ثُمَّ لا يَتُوبُونَ وَ لا هُمْ يَذَّكَّرُونَ *  وَ إِذا ما أُنْزِلَتْ سُورَه نَظَرَ بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ هَلْ يَراكُمْ مِنْ أَحَدٍ ثُمَّ انْصَرَفُوا صَرَفَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا يَفْقَهُون»<ref>سوره توبه، آيه ۱۲۴ ـ ۱۲۷.</ref> «و هنگامي كه سوره‌اي نازل مي‌شود، بعضي از آنان (به ديگران) مي‌گويند: «اين سوره، ايمان كدام يك از شما را افزون ساخت؟!» (به آنها بگو:) اما كساني كه ايمان آورده‌اند، بر ايمان‌شان افزوده؛ و آنها (به فضل و رحمت الهي ) خوشحالند. * و اما آنها كه در دل‌هاي‌شان بيماري است، پليدي بر پليدي‌شان افزوده و از دنيا رفتند در حالي كه كافر بودند. * آيا آنها نمي‌بينند كه در هر سال، يك يا دو بار آزمايش مي‌شوند؟! باز توبه نمي‌كنند و متذكّر هم نمي‌گردند! * و هنگامي كه سوره‌اي نازل مي‌شود، بعضي از آنها (= منافقان) به يكديگر نگاه مي‌كنند و مي‌گويند: «آيا كسي شما را مي‌بيند؟ (اگر از حضور پيامبر بيرون رويم، كسي متوجه ما نمي‌شود!) سپس منصرف مي‌شوند (و بيرون مي‌روند)؛ خداوند دل‌هاي‌شان را (از حق) منصرف ساخته؛ چرا كه آنها، گروهي هستند كه نمي‌فهمند (و بي‌دانشند)!»
الف. گوش سپردن كافران به آواي دلنشين قرآن، زمينه‌ساز دستيابي آنان به هدايت و رستگاري است: «وَ إِذا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ»<ref>سوره اعراف، آيه ۲۰۴.</ref>. چنان ‌چه خطاب اين آيه شريفه، كافران هم باشند، مصداق مورد نظر از رحمت در جمله «تُرْحَمُونَ» «هدايت» خواهد بود.<ref>تفسير راهنما، ج۶، ص۴۰۱.</ref>
==خوشحالي مؤمنان از استماع قرآن==
 
زمینه ساز دستیابی به رحمت خدا: گوش فرا دادن به قرآن و سكوت به هنگام شنيدن آن، زمينه‌ساز دستيابي به رحمت خداوند است: «فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ».<ref>سوره اعراف، آيه ۲۰۴.</ref>


در آيات فوق يكي از نشانه‌هاي بارز مؤمنان و منافقان در زمينه تأثير قرآن نسبت به اين دو گروه با تفاوت اساسي، تشريح شده است. در اين آيات آمده است كه منافقان از روي بي‌اعتنايي نسبت به قرآن و جلوه دادن اين مطلب كه نزول سوره‌هاي قرآن هيچ تأثيري به همراه ندارد، پس از نزول سوره‌هايی از قرآن به يكديگر مي‌گفتند: «ايمان كداميك از شما به خاطر نزول اين سوره افزون شد». در مقابل، قرآن كريم با بياني قاطع به آنان پاسخ مي‌دهد و ضمن تقسيم مردم به دو گروه مؤمن و منافق مي‌فرمايد:
دو نکته يكم. تعبير به «لعلَّ» در عبارت «لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ» «شايد مشمول رحمت خدا شويد»، مشعر اين معنا است كه تنها سكوت و گوش فرا دادن كافي نيست، بلكه شرايط ديگري از جمله عمل كردن به آن نيز يك شرط مهم و اساسي است. دوم. خطاب آيه مي‌تواند كافران را نيز شامل شود و اين مطلبي است كه فقيه معروف، مرحوم فاضل مقداد نيز در «كنز العرفان» ذكر كرده كه مراد از آيه، شنيدن آيات قرآن و درك مفاهيم آن و پي بردن به معجزه و اعجاز قرآن است<ref>كنز العرفان، ج۱، ص۱۹۵.</ref>.


«اما كساني كه ايمان آورده‌اند، نزول اين آيات، بر ايمان‌شان مي‌افزايد و آثار شادي و خوشحالي را در چهره‌هاي‌شان آشكار مي‌سازد؛ اما آنها كه در دل‌هاي‌شان بيماري نفاق و جهل و عناد و حسد است، پليدي تازه‌اي بر پليدي‌شان مي‌افزايد و سرانجام در حال كفر و بي‌ايماني از دنيا خواهند رفت».
بنابراين، بر اساس اين تفسير، مخاطب آيه هم مسلمانان خواهند بود و هم كافران؛ منتهي غير مسلمان بايد آن را بشنود و در آن بينديشد تا بدان ايمان آورد و سپس مشمول رحمت الهي شود؛ ولي مسلمان بايد بدان گوش بسپارد و مفاهيم آن را دريابد و بدان عمل كند تا او نيز مشمول رحمت خدا قرار گيرد.
نكته مهمي كه از اين آيات به دست مي‌آيد تأثيرگذاري آن آيات بر دل‌هاي مستعد و آماده و در عين حال آلوده است، به ديگر سخن، آيات قرآن مانند دانه‌هاي باران است كه در باغستان سبزه مي‌روياند و در شورستان خس؛ يعني آنان كه با روح تسليم، ايمان و عشق به واقعيت به آن مي‌نگرند، از هر سوره، بلكه از هر آيه‌اي، نكته تازه‌اي فرا مي‌گيرند، كه در نتيجه موجب پرورش ايمان‌شان مي‌شود و صفات بارز انسانيت را در وجودشان تقويت مي‌كند؛ اما در مقابل آنان كه از روي لجاجت، كبر و نفاق و بدبيني بر اين آيات مي‌نگرند، نه تنها از آن كلام هدايتگر بهره نمي‌برند، بلكه موجب شدت كفر و عنادشان مي‌شود.  


مرحوم علّامه طباطبايي در تفسير اين آيات مي‌فرمايد: «اين آيات، حال مؤمنين و منافقين در موقع نزول سوره قرآني را بيان مي‌كند و به اين وسيله نشانه ديگري از نشانه‌هاي نفاق را شرح مي‌دهد كه با آن، مؤمن از منافق تشخيص داده مي‌شود.
افزایش ایمان: از جمله آياتي كه سخن از «آثار استماع قرآن» به ميان آورده، آيات سوره «توبه» است: «وَ إِذا ما أُنْزِلَتْ سُورَه فَمِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ أَيُّكُمْ زادَتْهُ هذِهِ إِيماناً فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا فَزادَتْهُمْ إِيماناً وَ هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ *  وَ أَمَّا الَّذِينَ فِي قلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَتْهُمْ رِجْساً إِلَى رِجْسِهِمْ وَ ماتُوا وَ هُمْ كافِرُونَ *  أَ وَ لا يَرَوْنَ أَنَّهُمْ يُفْتَنُونَ فِي كُلِّ عامٍ مَرَّه أَوْ مَرَّتَيْنِ ثُمَّ لا يَتُوبُونَ وَ لا هُمْ يَذَّكَّرُونَ *  وَ إِذا ما أُنْزِلَتْ سُورَه نَظَرَ بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ هَلْ يَراكُمْ مِنْ أَحَدٍ ثُمَّ انْصَرَفُوا صَرَفَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا يَفْقَهُون»<ref>سوره توبه، آيه ۱۲۴ ـ ۱۲۷.</ref> «و هنگامي كه سوره‌اي نازل مي‌شود، بعضي از آنان (به ديگران) مي‌گويند: «اين سوره، ايمان كدام يك از شما را افزون ساخت؟!» (به آنها بگو:) اما كساني كه ايمان آورده‌اند، بر ايمان‌شان افزوده؛ و آنها (به فضل و رحمت الهي ) خوشحالند. * و اما آنها كه در دل‌هاي‌شان بيماري است، پليدي بر پليدي‌شان افزوده و از دنيا رفتند در حالي كه كافر بودند. * آيا آنها نمي‌بينند كه در هر سال، يك يا دو بار آزمايش مي‌شوند؟! باز توبه نمي‌كنند و متذكّر هم نمي‌گردند! * و هنگامي كه سوره‌اي نازل مي‌شود، بعضي از آنها (= منافقان) به يكديگر نگاه مي‌كنند و مي‌گويند: «آيا كسي شما را مي‌بيند؟ (اگر از حضور پيامبر بيرون رويم، كسي متوجه ما نمي‌شود!) سپس منصرف مي‌شوند بيرون مي‌روند)؛ خداوند دل‌هاي‌شان را (از حق) منصرف ساخته؛ چرا كه آنها، گروهي هستند كه نمي‌فهمند (و بي‌دانشند)!»
مرحوم علامه در فرازي ديگر، با استفاده از آيه شريفه نكته بسيار مهمي را در خصوص «استماع قرآن» اشاره كرده و مي‌فرمايد: «اين آيه دلالت مي‌كند بر اينكه هيچ سوره‌اي از قرآن، بي‌اثر در دل‌هاي شنوندگان نيست و اگر قلب شنونده سليم باشد، ايمان و مسرّتش زياده مي‌كند و اگر قلب، قلب مريضي باشد، همين سوره‌هاي قرآن باعث مي‌شود كه رجس و ضلالت آن بيشتر شود، همچنان نظير اين معنا را در آيه «وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَه لِلْمُؤْمِنِينَ وَ لا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلاَّ خَسارا»<ref>سوره اسراء، آيه ۸۲.</ref> «و از قرآن، آنچه شفا و رحمت است براي مؤمنان، نازل مي‌كنيم؛ و ستمگران را جز خسران زيان) نمي‌افزايد».  تصريح نموده است»<ref>الميزان في تفسير القرآن، ج۹، ص۴۰۹؛ ترجمه الميزان في تفسير القرآن، ج۱۸، ص۳۵۸.</ref>


<span></span>
<span></span>
automoderated
۶٬۳۴۱

ویرایش