تشنگی امام حسین(ع) و همراهانش در کربلا: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: ویرایش مبدأ ۲۰۱۷
(ابرابزار)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=Rezapour }}
{{در دست ویرایش|کاربر=Rezapour}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
پس از هفتم محرم، وضعيت آب در خيمه‎هاي امام حسين(ع) چگونه بوده است؟
پس از هفتم محرم، وضعیت آب در خیمه‌های امام حسین(ع) چگونه بوده است؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
كاروان امام حسين(ع) با جمعي از زنان و كودكان و ياران، مجبور مي‎شوند كه حركت خود را متوقف ساخته، و در صحراي سوزان كربلا منزل گزينند. خيمه‎ها و چادرها استوار مي‎گردد. لشكر دشمن به سرپرستي حربن‎يزيد رياحي، مراقب كاروان كوچك امام بود كه مقصدي تازه برنگزيند و به دياري ديگر سفر نكند و در انتظار دستور بعدي عبيدالله‎ بن‎ زياد به سر مي‎برد.
کاروان امام حسین(ع) با جمعی از زنان و کودکان و یاران، مجبور می‌شوند که حرکت خود را متوقف ساخته، و در صحرای سوزان کربلا منزل گزینند. خیمه‌ها و چادرها استوار می‌گردد. لشکر دشمن به سرپرستی حربن‌یزید ریاحی، مراقب کاروان کوچک امام بود که مقصدی تازه برنگزیند و به دیاری دیگر سفر نکند و در انتظار دستور بعدی عبیدالله بن زیاد به سر می‌برد.
مذاكراتي ميان امام و عمر بن‎سعد جريان داشت كه شمر بن ذي‎الجوشن دستور شديد عبيدالله‎ بن ‎زياد را به ابن‎سعد رسانيد. در اين نامه آمده است:  
مذاکراتی میان امام و عمر بن‌سعد جریان داشت که شمر بن ذی‌الجوشن دستور شدید عبیدالله بن زیاد را به ابن‌سعد رسانید. در این نامه آمده است:
 
حل بين الحسين و اصحابه و بين الماء فلا يذوقوا منه قطره كما صنع بالتقي الزكي عثمان بن عفان.  
حل بین الحسین و اصحابه و بین الماء فلا یذوقوا منه قطره کما صنع بالتقی الزکی عثمان بن عفان.
 
اي پسر سعد! با رسيدن نامه، ميان حسين و اصحابش و شريعه فرات حايل شو و نگذار يك قطره آب بچشند؛ چنان‎كه با عثمان بن عفان نمودند.<ref>مقتل ابي مخنف، موسسه امام خميني، قم، ص۱۲۹.</ref>
ای پسر سعد! با رسیدن نامه، میان حسین و اصحابش و شریعه فرات حایل شو و نگذار یک قطره آب بچشند؛ چنان‌که با عثمان بن عفان نمودند.<ref>مقتل ابی مخنف، مؤسسه امام خمینی، قم، ص۱۲۹.</ref>
 
ابومخنف مي‎نويسد: «ابن زياد نامه‎اي به اين مضمون براي عمر بن سعد نوشت: چون نامه‎ي مرا خواندي، اگر حسين بر حكم من گردن نهاد و اطاعت كرد كه هيچ، وگر نه بي‎درنگ او را از آب منع كن. آب بر هر يهودي و نصراني حلال است مگر بر حسين و اهل‎بيتش.»<ref>همان.</ref>
ابومخنف می‌نویسد: «ابن زیاد نامه‌ای به این مضمون برای عمر بن سعد نوشت: چون نامهٔ مرا خواندی، اگر حسین بر حکم من گردن نهاد و اطاعت کرد که هیچ، وگر نه بی‌درنگ او را از آب منع کن. آب بر هر یهودی و نصرانی حلال است مگر بر حسین و اهل‌بیتش.»<ref>همان.</ref>
 
به تعقيب اين دستور، عمر بن سعد، نهايت سخت‎گيري را به خرج داد و فوراً عمرو بن حجاج زبيدي را مأمور كرد تا آب فرات را بر حسين(ع) ببندد و پانصد سوار از جنگجويان را نيز تحت امر او قرار داد كه شريعه را احاطه كرده، مراقبت بسيار شديدي را اعمال نمايند؛<ref>مقتل خوارزمي، مجلد ۱و۲، با تحقيق علامه شيخ محمد سماوي، ص۳۴۷، چاپ اول، مطبعه مهر، انتشارات انوار الهدي.</ref> بدين ترتيب، از هفتم محرم، آب بر اهل خيام بسته شد.
به تعقیب این دستور، عمر بن سعد، نهایت سخت‌گیری را به خرج داد و فوراً عمرو بن حجاج زبیدی را مأمور کرد تا آب فرات را بر حسین(ع) ببندد و پانصد سوار از جنگجویان را نیز تحت امر او قرار داد که شریعه را احاطه کرده، مراقبت بسیار شدیدی را اعمال نمایند؛<ref>مقتل خوارزمی، مجلد ۱و۲، با تحقیق علامه شیخ محمد سماوی، ص۳۴۷، چاپ اول، مطبعه مهر، انتشارات انوار الهدی.</ref> بدین ترتیب، از هفتم محرم، آب بر اهل خیام بسته شد.
 
شدت گرما اهل خيام، به ويژه كودكان و زنان شيرده را كه در خيمه‎هاي پر حرارت به سر مي‎بردند، تحت فشار قرار مي‎داد. امام به ناچار به حفر چاهي اقدام نمود، تا شايد آبي به دست آيد و عطش اهل خيام را مرتفع سازد.
شدت گرما اهل خیام، به ویژه کودکان و زنان شیرده را که در خیمه‌های پر حرارت به سر می‌بردند، تحت فشار قرار می‌داد. امام به ناچار به حفر چاهی اقدام نمود، تا شاید آبی به دست آید و عطش اهل خیام را مرتفع سازد.
 
امام حسين(ع) به پشت خيمه‎هاي زنان رفت و به فاصله نوزده قدم اقدام به كندن و كاويدن زمين نمود. ديري نپاييد كه آب گوارا و شيريني پيدا شد، همگي آب نوشيدند و مشك‎ها را پر كرده، ذخيره نمودند؛ سپس آب فرونشست آن چنان كه هيچ اثري از آن ديده نشد.<ref>همان، ص۳۴۶.</ref>
امام حسین(ع) به پشت خیمه‌های زنان رفت و به فاصله نوزده قدم اقدام به کندن و کاویدن زمین نمود. دیری نپایید که آب گوارا و شیرینی پیدا شد، همگی آب نوشیدند و مشک‌ها را پر کرده، ذخیره نمودند؛ سپس آب فرونشست آن چنان‌که هیچ اثری از آن دیده نشد.<ref>همان، ص۳۴۶.</ref>
 
ميزان حرارت و شمار اصحاب و خاندان و نيازهاي شستشو و استحمام و… به اندازه‎اي بود كه آب چاه و يا چند مشك آب، نمي‎توانست در برابر تشنگي‎ها و نيازمندي‎ها، مدت زيادي كفايت كند و عطش همچنان بر اهل خيام سايه افكن بود و به خصوص اطفال و كودكان در موقعيت بسيار بدي قرار داشتند.
میزان حرارت و شمار اصحاب و خاندان و نیازهای شستشو و استحمام و… به اندازه‌ای بود که آب چاه یا چند مشک آب، نمی‌توانست در برابر تشنگی‌ها و نیازمندی‌ها، مدت زیادی کفایت کند و عطش همچنان بر اهل خیام سایه افکن بود و به خصوص اطفال و کودکان در موقعیت بسیار بدی قرار داشتند.
 
امام در عصر تاسوعا دستور داد كه آب به خيمه‎ها برسانيد كه زنان و اطفال در معرض نابودي قرار دادند حضرت عباس(ع) با سي نفر سوار و بيست و پنج نفر پياده، بيست مشك را همراه برده و شبانه به سوي شريعه فرات رهسپار شدند. حضرت عباس پرچم را به دست نافع بن هلال جملي داد و كم‎كم به شريعه نزديك شدند. عمرو زبيدي ـ سردار محافظان ـ پرسيد؛ كيستي؟ نافع خود را معرفي كرد. براي چه آمده‎ايد؟ آمده‎ايم آب ببريم. گفت هر چه مي‎خواهيد بنوشيد و بردن آب ممكن نيست. نافع گفت: به خدا قسم! مادامي كه حسين(ع) و يارانش تشنه باشند، قطره‎اي نخواهيم نوشيد. سپاه سقا به درون فرات رفتند و مشك‎ها را پر كرده، بيرون آمدند كه نگهبانان فرات، راه را بر آن‎ها بستند و نبرد سختي در گرفت. سقايان به دو گروه تقسيم شدند، گروهي به جنگ پرداختند و نگهبانان را به خود مشغول كردند و گروهي مشك‎هاي آب را به خيام رسانيدند.<ref>مقتل ابي مخنف، ص۱۲۹.</ref>
امام در عصر تاسوعا دستور داد که آب به خیمه‌ها برسانید که زنان و اطفال در معرض نابودی قرار دادند حضرت عباس(ع) با سی نفر سوار و بیست و پنج نفر پیاده، بیست مشک را همراه برده و شبانه به سوی شریعه فرات رهسپار شدند. حضرت عباس پرچم را به دست نافع بن هلال جملی داد و کم‌کم به شریعه نزدیک شدند. عمرو زبیدی ـ سردار محافظان ـ پرسید؛ کیستی؟ نافع خود را معرفی کرد. برای چه آمده‌اید؟ آمده‌ایم آب ببریم. گفت هر چه می‌خواهید بنوشید و بردن آب ممکن نیست. نافع گفت: به خدا قسم! مادامی که حسین(ع) و یارانش تشنه باشند، قطره‌ای نخواهیم نوشید. سپاه سقا به درون فرات رفتند و مشک‌ها را پر کرده، بیرون آمدند که نگهبانان فرات، راه را بر آن‌ها بستند و نبرد سختی درگرفت. سقایان به دو گروه تقسیم شدند، گروهی به جنگ پرداختند و نگهبانان را به خود مشغول کردند و گروهی مشک‌های آب را به خیام رسانیدند.<ref>مقتل ابی مخنف، ص۱۲۹.</ref>
 
مرحوم صدوق در امالي خويش آورده است: «در اين شب امام نور ديده خود، علي اكبر را فرمود تا با سي نفر سوار و بيست و پنچ نفر پياده به شريعه رفته آب بياورند و اصحاب را فرمود تا جامه‎ها پاكيزه كنند و تن‎ها بشويند و وضو نمايند.»<ref>قمقام زخار و صمصام بتّار، فرهاد ميرزا، ص۳۷۸، انتشارات كتابفروشي اسلاميه.</ref>
مرحوم صدوق در آمالی خویش آورده است: «در این شب امام نور دیده خود، علی اکبر را فرمود تا با سی نفر سوار و بیست و پنج نفر پیاده به شریعه رفته آب بیاورند و اصحاب را فرمود تا جامه‌ها پاکیزه کنند و تن‌ها بشویند و وضو نمایند.»<ref>قمقام زخار و صمصام بتّار، فرهاد میرزا، ص۳۷۸، انتشارات کتابفروشی اسلامیه.</ref>
 
==منابع==
== منابع ==
<references />
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =  
  | شاخه اصلی =
|شاخه فرعی۱ =  
|شاخه فرعی۱ =
|شاخه فرعی۲ =  
|شاخه فرعی۲ =
|شاخه فرعی۳ =  
|شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه =
  | تیترها =  
  | تیترها =
  | ویرایش =  
  | ویرایش =
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی =
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =  
  | ارجاعات =
  | بازبینی =  
  | بازبینی =
  | تکمیل =  
  | تکمیل =
  | اولویت =  
  | اولویت =
  | کیفیت =  
  | کیفیت =
}}
}}


{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ ‏۲۱ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۱۵

سؤال

پس از هفتم محرم، وضعیت آب در خیمه‌های امام حسین(ع) چگونه بوده است؟

کاروان امام حسین(ع) با جمعی از زنان و کودکان و یاران، مجبور می‌شوند که حرکت خود را متوقف ساخته، و در صحرای سوزان کربلا منزل گزینند. خیمه‌ها و چادرها استوار می‌گردد. لشکر دشمن به سرپرستی حربن‌یزید ریاحی، مراقب کاروان کوچک امام بود که مقصدی تازه برنگزیند و به دیاری دیگر سفر نکند و در انتظار دستور بعدی عبیدالله بن زیاد به سر می‌برد. مذاکراتی میان امام و عمر بن‌سعد جریان داشت که شمر بن ذی‌الجوشن دستور شدید عبیدالله بن زیاد را به ابن‌سعد رسانید. در این نامه آمده است:

حل بین الحسین و اصحابه و بین الماء فلا یذوقوا منه قطره کما صنع بالتقی الزکی عثمان بن عفان.

ای پسر سعد! با رسیدن نامه، میان حسین و اصحابش و شریعه فرات حایل شو و نگذار یک قطره آب بچشند؛ چنان‌که با عثمان بن عفان نمودند.[۱]

ابومخنف می‌نویسد: «ابن زیاد نامه‌ای به این مضمون برای عمر بن سعد نوشت: چون نامهٔ مرا خواندی، اگر حسین بر حکم من گردن نهاد و اطاعت کرد که هیچ، وگر نه بی‌درنگ او را از آب منع کن. آب بر هر یهودی و نصرانی حلال است مگر بر حسین و اهل‌بیتش.»[۲]

به تعقیب این دستور، عمر بن سعد، نهایت سخت‌گیری را به خرج داد و فوراً عمرو بن حجاج زبیدی را مأمور کرد تا آب فرات را بر حسین(ع) ببندد و پانصد سوار از جنگجویان را نیز تحت امر او قرار داد که شریعه را احاطه کرده، مراقبت بسیار شدیدی را اعمال نمایند؛[۳] بدین ترتیب، از هفتم محرم، آب بر اهل خیام بسته شد.

شدت گرما اهل خیام، به ویژه کودکان و زنان شیرده را که در خیمه‌های پر حرارت به سر می‌بردند، تحت فشار قرار می‌داد. امام به ناچار به حفر چاهی اقدام نمود، تا شاید آبی به دست آید و عطش اهل خیام را مرتفع سازد.

امام حسین(ع) به پشت خیمه‌های زنان رفت و به فاصله نوزده قدم اقدام به کندن و کاویدن زمین نمود. دیری نپایید که آب گوارا و شیرینی پیدا شد، همگی آب نوشیدند و مشک‌ها را پر کرده، ذخیره نمودند؛ سپس آب فرونشست آن چنان‌که هیچ اثری از آن دیده نشد.[۴]

میزان حرارت و شمار اصحاب و خاندان و نیازهای شستشو و استحمام و… به اندازه‌ای بود که آب چاه یا چند مشک آب، نمی‌توانست در برابر تشنگی‌ها و نیازمندی‌ها، مدت زیادی کفایت کند و عطش همچنان بر اهل خیام سایه افکن بود و به خصوص اطفال و کودکان در موقعیت بسیار بدی قرار داشتند.

امام در عصر تاسوعا دستور داد که آب به خیمه‌ها برسانید که زنان و اطفال در معرض نابودی قرار دادند حضرت عباس(ع) با سی نفر سوار و بیست و پنج نفر پیاده، بیست مشک را همراه برده و شبانه به سوی شریعه فرات رهسپار شدند. حضرت عباس پرچم را به دست نافع بن هلال جملی داد و کم‌کم به شریعه نزدیک شدند. عمرو زبیدی ـ سردار محافظان ـ پرسید؛ کیستی؟ نافع خود را معرفی کرد. برای چه آمده‌اید؟ آمده‌ایم آب ببریم. گفت هر چه می‌خواهید بنوشید و بردن آب ممکن نیست. نافع گفت: به خدا قسم! مادامی که حسین(ع) و یارانش تشنه باشند، قطره‌ای نخواهیم نوشید. سپاه سقا به درون فرات رفتند و مشک‌ها را پر کرده، بیرون آمدند که نگهبانان فرات، راه را بر آن‌ها بستند و نبرد سختی درگرفت. سقایان به دو گروه تقسیم شدند، گروهی به جنگ پرداختند و نگهبانان را به خود مشغول کردند و گروهی مشک‌های آب را به خیام رسانیدند.[۵]

مرحوم صدوق در آمالی خویش آورده است: «در این شب امام نور دیده خود، علی اکبر را فرمود تا با سی نفر سوار و بیست و پنج نفر پیاده به شریعه رفته آب بیاورند و اصحاب را فرمود تا جامه‌ها پاکیزه کنند و تن‌ها بشویند و وضو نمایند.»[۶]

منابع

  1. مقتل ابی مخنف، مؤسسه امام خمینی، قم، ص۱۲۹.
  2. همان.
  3. مقتل خوارزمی، مجلد ۱و۲، با تحقیق علامه شیخ محمد سماوی، ص۳۴۷، چاپ اول، مطبعه مهر، انتشارات انوار الهدی.
  4. همان، ص۳۴۶.
  5. مقتل ابی مخنف، ص۱۲۹.
  6. قمقام زخار و صمصام بتّار، فرهاد میرزا، ص۳۷۸، انتشارات کتابفروشی اسلامیه.