حدیث حسین منی و انا من حسین: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{شروع متن}} {{سوال}} منظور از جمله «انا من حسين » در روايت : «حسين منّي و أنا من ح...» ایجاد کرد) |
جز (ابرابزار) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
منظور از جمله «انا من | منظور از جمله «انا من حسین» در روایت «حسین منّی و أنا من حسین» چیست؟ | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
منابع شیعه<ref>رک: ابن قولویه، جعفر؛ کامل الزیارات، بی جا، مؤسسه نشر الفقاهه، چاپ اول، ۱۴۱۷ ه. ق ، ص۱۱۶. و رک: قاضی نعمان مغربی؛ شرح الاخبار، قم، مؤسسه نشر اسلامی، بی تا، ج۳، ص۸۸. و رک: شیخ مفید؛ الارشاد، بیروت، دارالمفید للطباعه و النشر و التوزیع، چاپ دوم، ۱۴۱۴ ه. ق ، ج۲، ص۱۲۷.</ref> و اهل سنت<ref>رک: احمد بن حنبل؛ مسند احمد، بیروت، دار صادر، بی تا، ج۴، ص۱۷۲. ورک: قزوینی، محمد؛ سنن ابن ماجه، بیروت، دارالفکر للطباعه و النشر و التوزیع، بی تا، ج۱، ص۵۱. ورک: ترمذی؛ سنن الترمذی، بیروت، دارالفکر للطباعه و النشر و التوزیع، چاپ دوم، ۱۴۰۳ ه. ق ، ج۵، ص۳۲۴. ورک: هیثمی؛ مجمع الزوائد، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۰۸ ه. ق ، ج۹، ص۱۸۱.</ref> از پیامبر اسلام(ص) روایت کردهاند که فرمود: {{عربی|حُسَیْنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَیْنٍ|ترجمه=حسین از من است و من از حسین}} | |||
این که امام حسین علیه السلام از پیامبر خدا -صلی الله علیه و آله و سلم- است، بحثی نیست چون که امام حسین(ع) نوه آن حضرت است، امّا مفهوم و معنای پیامبر از حسین بودن، این است که دین اسلام یک علّت مُحدثَه دارد که باعث به وجود آمدن آن است و آن علّت مُحدثه وجود مقدس پیامبر خدا -صلی الله علیه و آله و سلم- بود که خداوند به واسطهٔ آن حضرت دین اسلام را به وجود آورد و گسترش داد، رسول اکرم(ص) مدت ۲۳ سال برای دین جدیدی که آورده بود زحمات فراوانی کشیده و سختیهای زیادی را تحمل نموده تا این که خداوند با نازل کردن آیه: «ألیوم أکملت لکم دینکم»<ref>مائده، ۳.</ref>؛ «امروز دین شما را کامل کردم»، امیر مؤمنان علی علیه السلام را به عنوان امام، خلیفه و جانشین رسول خدا – صلی الله علیه و آله و سلم – انتخاب نمود و اگر نبود انحرافهایی که بعد از رحلت رسول خدا – صلی الله علیه و آله و سلم – اتفاق افتاد به یقین دین اسلام با امامت امیر مؤمنان و بقیه امامان معصوم راه خود را برای به سعادت رساندن بشر میپیمود. | |||
امام | علت دیگر دین اسلام علت مُبقیه آن است یعنی آنچه که باعث بقای دین اسلام شده، و آن علتّ مبقیه وجود مقدس امام حسین(ع) است به این بیان که بعد از رحلت پیامبر اسلام(ص) انحرافات شروع شد، زمان اولی (ابوبکر) به خاطر جوّی که بر جامعه حاکم بود، انحرافات کمتر بود و زمان دومی (عمر) بیشتر شد تا به دوره سومی (عثمان) رسید که انحراف و خلافکاریها به اوج خودش رسید و حضرت علی(ع) هم چند سالی که حکومت کردند، افرادی مانند معاویه آن قدر کارشکنی کرده و جنگهایی را بر آن حضرت تحمیل کردند که آن حضرت نتوانست همه آن انحرافها را برطرف کند؛ امام حسن مجتبی علیه السلام نیز بخاطر مشکلات فراوانی که داشت و مجبور به صلح با معاویه شد تا اصل و اساس دین حفظ شود و لذا عملاً نتوانستند انحرافهای به وجود آمده را از میان بردارند. | ||
امام حسین(ع) در یک موقعیت از زمان قرار گرفت که باقی ماندن و از بین رفتن دین اسلام وابسته به ایشان بود، و خود آن حضرت هنگامی که پیشنهاد شد با یزید بیعت کرده و حکومت آن خبیث را به رسمیت بشناسد، فرمودند: «علی الأسلام السلام إذ قد بلیت الامّه براع مثل یزید»<ref>علامه عسکری؛ معالم المدرستین، بیروت مؤسسه النعمان، ۱۴۱۰ ه. ق ، ج۳، ص۴۷.</ref>؛ «وقتی که جامعه به زمامداری مانند یزید مبتلا شود، دیگر باید با دین اسلام خداحافظی کرد و فاتحه آن را خواند». | |||
خلاصه | چون یزید کسی بود که به هیچیک از مقررات دینی و اخلاقی پایبند نبود و علناً کارهای خلاف شرع را انجام میداد، اصلاً هیچ اعتقادی به خدا و پیغمبر نداشت، لذا امام حسین(ع) با مخالفت و قیام خونینی که نمود یزید و یزیدیان را رسوا ساخته و ملتها را از خواب غفلت بیدار کرد. | ||
خلاصه این که قیام امام حسین(ع) باعث بقای دین پیامبر شد، لذا پیامبر فرمود: «أنا من حسین»؛ «من از حسین هستم»، یعنی بقاء دین و نام من وابسته به حرکت آن حضرت است.<ref>برای اطلاع بیشتر در این زمینه مراجعه شود به کتاب «درسی که حسین(ع) به انسانها آموخت» نوشته شهید هاشمی نژاد و کتاب حیات الامام الحسین، ج۱، ص۹۴، تألیف شیخ محمدباقر شریف القرشی، ناشر: الادب، نجف الاشرف، چ اوّل، سال ۱۳۹۴ هجری قمری.</ref> | |||
{{پایان پاسخ}} | {{پایان پاسخ}} | ||
==منابع== | == منابع == | ||
{{پانویس}} | |||
{{شاخه | {{شاخه | ||
| شاخه اصلی = | | شاخه اصلی = | ||
|شاخه فرعی۱ = | |شاخه فرعی۱ = | ||
|شاخه فرعی۲ = | |شاخه فرعی۲ = | ||
|شاخه فرعی۳ = | |شاخه فرعی۳ = | ||
}} | }} | ||
{{تکمیل مقاله | {{تکمیل مقاله | ||
| شناسه = | | شناسه = | ||
| تیترها = | | تیترها = | ||
| ویرایش = | | ویرایش = | ||
| لینکدهی = | | لینکدهی = | ||
| ناوبری = | | ناوبری = | ||
| نمایه = | | نمایه = | ||
| تغییر مسیر = | | تغییر مسیر = | ||
| ارجاعات = | | ارجاعات = | ||
| بازبینی = | | بازبینی = | ||
| تکمیل = | | تکمیل = | ||
| اولویت = | | اولویت = | ||
| کیفیت = | | کیفیت = | ||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} |
نسخهٔ ۲۰ ژوئن ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۱۶
منظور از جمله «انا من حسین» در روایت «حسین منّی و أنا من حسین» چیست؟
منابع شیعه[۱] و اهل سنت[۲] از پیامبر اسلام(ص) روایت کردهاند که فرمود: «حُسَیْنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَیْنٍ؛ حسین از من است و من از حسین»
این که امام حسین علیه السلام از پیامبر خدا -صلی الله علیه و آله و سلم- است، بحثی نیست چون که امام حسین(ع) نوه آن حضرت است، امّا مفهوم و معنای پیامبر از حسین بودن، این است که دین اسلام یک علّت مُحدثَه دارد که باعث به وجود آمدن آن است و آن علّت مُحدثه وجود مقدس پیامبر خدا -صلی الله علیه و آله و سلم- بود که خداوند به واسطهٔ آن حضرت دین اسلام را به وجود آورد و گسترش داد، رسول اکرم(ص) مدت ۲۳ سال برای دین جدیدی که آورده بود زحمات فراوانی کشیده و سختیهای زیادی را تحمل نموده تا این که خداوند با نازل کردن آیه: «ألیوم أکملت لکم دینکم»[۳]؛ «امروز دین شما را کامل کردم»، امیر مؤمنان علی علیه السلام را به عنوان امام، خلیفه و جانشین رسول خدا – صلی الله علیه و آله و سلم – انتخاب نمود و اگر نبود انحرافهایی که بعد از رحلت رسول خدا – صلی الله علیه و آله و سلم – اتفاق افتاد به یقین دین اسلام با امامت امیر مؤمنان و بقیه امامان معصوم راه خود را برای به سعادت رساندن بشر میپیمود.
علت دیگر دین اسلام علت مُبقیه آن است یعنی آنچه که باعث بقای دین اسلام شده، و آن علتّ مبقیه وجود مقدس امام حسین(ع) است به این بیان که بعد از رحلت پیامبر اسلام(ص) انحرافات شروع شد، زمان اولی (ابوبکر) به خاطر جوّی که بر جامعه حاکم بود، انحرافات کمتر بود و زمان دومی (عمر) بیشتر شد تا به دوره سومی (عثمان) رسید که انحراف و خلافکاریها به اوج خودش رسید و حضرت علی(ع) هم چند سالی که حکومت کردند، افرادی مانند معاویه آن قدر کارشکنی کرده و جنگهایی را بر آن حضرت تحمیل کردند که آن حضرت نتوانست همه آن انحرافها را برطرف کند؛ امام حسن مجتبی علیه السلام نیز بخاطر مشکلات فراوانی که داشت و مجبور به صلح با معاویه شد تا اصل و اساس دین حفظ شود و لذا عملاً نتوانستند انحرافهای به وجود آمده را از میان بردارند.
امام حسین(ع) در یک موقعیت از زمان قرار گرفت که باقی ماندن و از بین رفتن دین اسلام وابسته به ایشان بود، و خود آن حضرت هنگامی که پیشنهاد شد با یزید بیعت کرده و حکومت آن خبیث را به رسمیت بشناسد، فرمودند: «علی الأسلام السلام إذ قد بلیت الامّه براع مثل یزید»[۴]؛ «وقتی که جامعه به زمامداری مانند یزید مبتلا شود، دیگر باید با دین اسلام خداحافظی کرد و فاتحه آن را خواند».
چون یزید کسی بود که به هیچیک از مقررات دینی و اخلاقی پایبند نبود و علناً کارهای خلاف شرع را انجام میداد، اصلاً هیچ اعتقادی به خدا و پیغمبر نداشت، لذا امام حسین(ع) با مخالفت و قیام خونینی که نمود یزید و یزیدیان را رسوا ساخته و ملتها را از خواب غفلت بیدار کرد.
خلاصه این که قیام امام حسین(ع) باعث بقای دین پیامبر شد، لذا پیامبر فرمود: «أنا من حسین»؛ «من از حسین هستم»، یعنی بقاء دین و نام من وابسته به حرکت آن حضرت است.[۵]
منابع
- ↑ رک: ابن قولویه، جعفر؛ کامل الزیارات، بی جا، مؤسسه نشر الفقاهه، چاپ اول، ۱۴۱۷ ه. ق ، ص۱۱۶. و رک: قاضی نعمان مغربی؛ شرح الاخبار، قم، مؤسسه نشر اسلامی، بی تا، ج۳، ص۸۸. و رک: شیخ مفید؛ الارشاد، بیروت، دارالمفید للطباعه و النشر و التوزیع، چاپ دوم، ۱۴۱۴ ه. ق ، ج۲، ص۱۲۷.
- ↑ رک: احمد بن حنبل؛ مسند احمد، بیروت، دار صادر، بی تا، ج۴، ص۱۷۲. ورک: قزوینی، محمد؛ سنن ابن ماجه، بیروت، دارالفکر للطباعه و النشر و التوزیع، بی تا، ج۱، ص۵۱. ورک: ترمذی؛ سنن الترمذی، بیروت، دارالفکر للطباعه و النشر و التوزیع، چاپ دوم، ۱۴۰۳ ه. ق ، ج۵، ص۳۲۴. ورک: هیثمی؛ مجمع الزوائد، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۰۸ ه. ق ، ج۹، ص۱۸۱.
- ↑ مائده، ۳.
- ↑ علامه عسکری؛ معالم المدرستین، بیروت مؤسسه النعمان، ۱۴۱۰ ه. ق ، ج۳، ص۴۷.
- ↑ برای اطلاع بیشتر در این زمینه مراجعه شود به کتاب «درسی که حسین(ع) به انسانها آموخت» نوشته شهید هاشمی نژاد و کتاب حیات الامام الحسین، ج۱، ص۹۴، تألیف شیخ محمدباقر شریف القرشی، ناشر: الادب، نجف الاشرف، چ اوّل، سال ۱۳۹۴ هجری قمری.