حدیث نجاست آهن: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
خط ۱۰: خط ۱۰:


==متن و ترجمه==
==متن و ترجمه==
 
:{{عربی|...لَا بَأْسَ بِالسِّکِّینِ وَ الْمِنْطَقَه لِلْمُسَافِرِ فِی وَقْتِ ضَرُورَة وَ کَذَلِکَ الْمِفْتَاحُ یَخَافُ عَلَیْهِ أَوْ فِی النِّسْیَانِ وَ لَا بَأْسَ بِالسَّیْفِ وَ کَذَلِکَ آلَه السِّلَاحِ فِی الْحَرْبِ وَ فِی غَیْرِ ذَلِکَ لَا تَجُوزُ الصَّلَاة فِی شَیْءٍ مِنَ الْحَدِیدِ فَإِنَّهُ نَجَسٌ مَمْسُوخٌ}}<ref>کلینی، محمد، ‏الکافی، تهران، دار الکتب الإسلامیه، ۱۴۰۷ ق، ‏ چاپ چهارم، ج‏۳، ص۴۰۰، حدیث ۱۳.</ref>
{{عربی|...لَا بَأْسَ بِالسِّکِّینِ وَ الْمِنْطَقَه لِلْمُسَافِرِ فِی وَقْتِ ضَرُورَة وَ کَذَلِکَ الْمِفْتَاحُ یَخَافُ عَلَیْهِ أَوْ فِی النِّسْیَانِ وَ لَا بَأْسَ بِالسَّیْفِ وَ کَذَلِکَ آلَه السِّلَاحِ فِی الْحَرْبِ وَ فِی غَیْرِ ذَلِکَ لَا تَجُوزُ الصَّلَاة فِی شَیْءٍ مِنَ الْحَدِیدِ فَإِنَّهُ نَجَسٌ مَمْسُوخٌ}}<ref>کلینی، محمد، ‏الکافی، تهران، دار الکتب الإسلامیه، ۱۴۰۷ ق، ‏ چاپ چهارم، ج‏۳، ص۴۰۰، حدیث ۱۳. </ref><blockquote>
{{نقل قول|امام صادق(ع): «برای مسافر به همراه داشتن چاقو و کمربند آهنی از روی ضرورت، و همچنین کلید وقتی ترس گم شدن یا فراموش کردن داشته باشد، اشکالی ندارد. همچنین به همراه داشتن شمشیر و آلات جنگی در جنگ و در غیر آن موارد، در نماز جایز نیست؛ زیرا آهن نجس و مسخ شده است».}}
امام صادق(ع): «برای مسافر به همراه داشتن چاقو و کمربند آهنی از روی ضرورت، و همچنین کلید وقتی ترس گم شدن یا فراموش کردن داشته باشد، اشکالی ندارد. همچنین به همراه داشتن شمشیر و آلات جنگی در جنگ و در غیر آن موارد، در نماز جایز نیست؛ زیرا آهن نجس و مسخ شده است».</blockquote>


====سند در کتاب کافی و تهذیب====
====سند در کتاب کافی و تهذیب====
این روایت در کتاب کافی از محمد بن یحیی از «برخی از اصحاب» نقل شده است.<ref>کلینی، محمد، ‏الکافی، تهران، دار الکتب الإسلامیه، ۱۴۰۷ ق، ‏ چاپ چهارم، ج‏۳، ص۴۰۰، حدیث ۱۳. ‏</ref> «برخی از اصحاب» در سلسله سند ناشناخته است؛ بنابراین روایت از نظر سند [[حدیث ضعیف|ضعیف]] است. این روایت در کتاب تهذیب الاحکام نیز، از محمد بن احمد بن یحیی از «مردی» که نام آن گفته نشده نقل شده است.<ref>طوسی، محمدحسن، تهذیب الاحکام، به تصحیح محمد آخوندی، به تحقیق حسن خرسان، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش، ج۲، ص۲۲۷.</ref> بنابراین این نقل نیز ضعیف است.  
این روایت در کتاب کافی از محمد بن یحیی از «برخی از اصحاب» نقل شده است.<ref>کلینی، محمد، ‏الکافی، تهران، دار الکتب الإسلامیه، ۱۴۰۷ ق، ‏ چاپ چهارم، ج‏۳، ص۴۰۰، حدیث ۱۳. ‏</ref> «برخی از اصحاب» در سلسله سند ناشناخته است؛ بنابراین روایت از نظر سند [[حدیث ضعیف|ضعیف]] است. این روایت در کتاب تهذیب الاحکام نیز، از محمد بن احمد بن یحیی از «مردی» که نام آن گفته نشده نقل شده است.<ref>طوسی، محمدحسن، تهذیب الاحکام، به تصحیح محمد آخوندی، به تحقیق حسن خرسان، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش، ج۲، ص۲۲۷.</ref> بنابراین این نقل نیز ضعیف است.


==روایات مشابه و متعارض==
==روایات مشابه و متعارض==

نسخهٔ ‏۲۷ مهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۵۴

سؤال

آبا روایاتی که در باب نجاست آهن و مسخ آن می‌باشد، صحیح هستند؟


از دیدگاه فقهی حکم روایات پاک نبودن آهن حمل بر کراهت می‌شود چه اینکه فقها آشنا به زبان روایت هستند و در رابطه با حکم به کارگیری آهن در ساختمان سازی، بدون شک، جواز استفاده از آن است.

متن و ترجمه

«...لَا بَأْسَ بِالسِّکِّینِ وَ الْمِنْطَقَه لِلْمُسَافِرِ فِی وَقْتِ ضَرُورَة وَ کَذَلِکَ الْمِفْتَاحُ یَخَافُ عَلَیْهِ أَوْ فِی النِّسْیَانِ وَ لَا بَأْسَ بِالسَّیْفِ وَ کَذَلِکَ آلَه السِّلَاحِ فِی الْحَرْبِ وَ فِی غَیْرِ ذَلِکَ لَا تَجُوزُ الصَّلَاة فِی شَیْءٍ مِنَ الْحَدِیدِ فَإِنَّهُ نَجَسٌ مَمْسُوخٌ»[۱]

سند در کتاب کافی و تهذیب

این روایت در کتاب کافی از محمد بن یحیی از «برخی از اصحاب» نقل شده است.[۲] «برخی از اصحاب» در سلسله سند ناشناخته است؛ بنابراین روایت از نظر سند ضعیف است. این روایت در کتاب تهذیب الاحکام نیز، از محمد بن احمد بن یحیی از «مردی» که نام آن گفته نشده نقل شده است.[۳] بنابراین این نقل نیز ضعیف است.

روایات مشابه و متعارض

در روایتی امام صادق(ع) از در دست داشتن انگشتری آهنی نهی کرده و آن را لباس اهل دوزخ شمرده است.[۴] بر اساس روایتی دیگر، خدا نماز مسلمانی که همراه خود آهن دارد چه کلید باشد یا غیر آن، پاک نمی‌کند؛ مگر به همراه داشتن شمشیر یا پوشیدن زره هنگام ترس از خطر دشمن.[۵]

در برابر، بر پایه دسته‌ای از روایات،‌ استفاده از آهن در صناعات[۶] و اموری مانند ذبح، انجام ختنه و حجامت نیکو شمرده شده است.

حمل بر کراهت

از دیدگاه فقهی حکم این دست روایات حمل بر کراهت می‌شود چه اینکه فقها آشنا به زبان روایت هستند از این رو محقق حلی در المعتبر می‌نویسد: «قد بیّنّا أنّ الحدید لیس بنجس بإجماع الطوائف، فإذا ورد التنجیس حملناه علی الکراهیه استصحاباً؛ فإنّ النجاسه قد تطلق علی ما یستحبّ أن یجتنب؛ آهن به اتفاق تمامی عالمان اسلام به هیچ وجه نجس نیست، از این رو نجس بودن را حمل بر کراهت می‌کنیم چه اینکه گاهی در روایات، نجاست به معنی آنچه که مستحب است از آن اجتناب شود، اطلاق می‌شود».[۷]

یکی از دلایل این حکم، وجود روایاتی است که به کارگیری آهن در آنها گزارش شده است؛ از جمله به کارگیری میل آهنی به جهت سرمه کشیدن[۸] یا جواز قرار دادن آهن در بقچه‌ای که غذا در آن است[۹] که اگر نجس بود از این کار منعی باید گزارش می‌شد؛ بنا بر این در مواجهه با این گونه روایت باید مجموعه روایات وارده در آن موضوع را دید، سپس معنای لازم را استخراج نمود و حکم مرتبط با آن را بیان کرد.

در رابطه با حکم به کارگیری آهن در ساختمان سازی، بدون شک، جواز استفاده از آن است اما از نگاه غیر فقهی (مثلاً نگاه طبی)، معلوم نیست چنین جوازی وجود داشته باشد از این رو باید مجموع دین در زندگی لحاظ شود زیرا خداوند در رابطه تعامل انسان با آهن و همچنین با سایر مخلوقات دیگر، مناسباتی در راستای مصالح انسان قرار داده است که از طریق پیامبران و امامان «ع» ابلاغ شد؛ مثلاً خداوند یکسری حیوانات حلال گوشت را آفرید که اگر از گوشت آنها استفاده شود هیچ منع شرعی وجود ندارد ولی در روایاتی که نقل شده می‌بینیم که استفاده از گوشت برخی از این حیوانات حلال گوشت، مورد نهی واقع شده است؛ مثل گوشت گاو یا گوشت مرغ؛ ولی در عین حال گفته شده از شیر گاو استفاده شود و همچنین از تخم مرغ.[۱۰] تعابیری که بعضاً در این دست روایات مطرح شده به گونه‌ای است که انسان را به خوردن آن نه تنها ترغیب نمی‌کند بلکه بی‌میل می‌کند چه اینکه مصلحتی در این میان وجود دارد. در خصوص آهن هم همین ملاک را می‌توان در نظر گرفت یعنی در مواردی که نباید از آهن استفاده نمود، بیان روایات به گونه‌ای است که مردم را از آن اجتناب می‌دهد تا در معرض مضرات آن قرار نگیرند؛ مثلاً امیر المؤمنین «ع» فرمودند: «لَا تَخَتَّمُوا بِغَیْرِ الْفِضَّه فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ قَالَ: مَا طَهُرَتْ کَفٌّ فِیهَا خَاتَمُ حَدِیدٍ»[۱۱]؛ به جز انگشتر نقره به دست نکنید زیرا رسول خدا فرمودند: دستی که در آن انگشتر آهنی باشد، پاک نمی‌شود».

این روایت، مصلحت انسان را در آن می‌بیند که نباید انگشتر آهنی مورد استفاده قرار گیرد و با توجه به روایات دیگر و تنقیح مناط (روشن سازی علت)، در خصوص استفاده از آهن در ساختمان سازی هم می‌توان به چنین مصلحتی رسید زیرا از سویی می‌بینیم که بناهایی که در طول زمان انبیاء «ع» و عصر ائمه ساخته شده است، از خاک و چوب بوده با اینکه استفاده از آهن برای آنها فراهم بود چنان‌که ذو القرنین از آهن مانعی در مقابل دشمنان ساخت؛ بر این اساس کاربرد آهن در ساختمان سازی مطلوب نیست از این رو برخی از اطبای طب اسلامی، بر این نظرند که یک سری مشکلات روحی و روانی انسان‌ها ناشی از زندگی در خانه‌هایی است که آهن در آن‌ها به کار رفته، لذا به کسانی که مشکلات آنها در زمینه روحی و روانی در سطح بالایی است توصیه به زندگی در یک مدتی در خانه‌های گلی و چوبی می‌کنند و این به دلیل برخی روایاتی است که می‌فرماید آهن زینت شیطان و اجنه است و این خود تأثیراتی بر روان انسان می‌گذارد.

از این رو باید نسبت به دستاوردهای بشری که گاه با نام تمدن و پیشرفت هم مطرح می‌شود، دقت نمود زیرا بر طبق وحی الهی یعنی آن کسی که انسان را آفرید و تمام نیازها و مصالح او را می‌داند، برنامه‌ریزی نشده است و عوارض روحی و روانی و جسمی انسان امروزی که سیر آن همچنان رو به فزونی است، از محصولات این به اصطلاح تمدن است لذا نباید هیبت آن، انسان مسلمان را متأثر نماید به دلیل این که در تمام زمینه‌هایی که بشر به آن نیاز دارد، اسلام پاسخ‌گو است؛ از شیوه آب خوردن و بنا سازی گرفته تا مسائل اقتصادی و سیاسی جامعه بشری در اسلام بیان شده است.

منابع

  1. کلینی، محمد، ‏الکافی، تهران، دار الکتب الإسلامیه، ۱۴۰۷ ق، ‏ چاپ چهارم، ج‏۳، ص۴۰۰، حدیث ۱۳.
  2. کلینی، محمد، ‏الکافی، تهران، دار الکتب الإسلامیه، ۱۴۰۷ ق، ‏ چاپ چهارم، ج‏۳، ص۴۰۰، حدیث ۱۳. ‏
  3. طوسی، محمدحسن، تهذیب الاحکام، به تصحیح محمد آخوندی، به تحقیق حسن خرسان، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش، ج۲، ص۲۲۷.
  4. ابن بابویه، محمد، من لا یحضره الفقیه، قم، مؤسسه نشر اسلامی، ۱۴۰۴ق، چاپ دوم، ج‏۱، ص۲۵۳، حدیث ۷۷۴؛ کلینی، محمد، ‏الکافی، تهران، دار الکتب الإسلامیه، ۱۴۰۷ ق، ‏ چاپ چهارم، ج‏۳، ص۴۰۴، حدیث ۳۵.
  5. محمودی، ضیاء الدین و دیگران، الأصول السته عشر، قم، دار الحدیث، ۱۴۲۳ ق، چاپ اول، ص۱۳۶، حدیث ۳۲.
  6. مفضل بن عمر، توحید المفضل‏، قم، داوری، بی تا، چاپ سوم، ص۸۵.
  7. . حلّی، نجم الدین جعفر، المعتبر فی شرح المختصر، قم، مؤسسه سید الشهداء، ۱۴۰۷ ق، چاپ اول، ج۲، ص۹۸.
  8. کلینی، محمد، ‏الکافی، تهران، دار الکتب الإسلامیه، ۱۴۰۷ ق، ‏ چاپ چهارم، ج‏۶، ص۴۹۴، حدیث ۲.
  9. ابن بابویه، محمد، من لا یحضره الفقیه، قم، مؤسسه نشر اسلامی، ۱۴۰۴ ق، چاپ دوم، ج‏۲، ص۲۸۱، حدیث ۲۴۵۱.
  10. محمدی ری شهری، محمد، دانش نامه احادیث پزشکی، قم، دارالحدیث، ۱۳۸۴، چاپ سوم، ج۲، ص۴۷۶، حدیث ۲۰۰۰ و ص۴۸۰، حدیث ۲۰۱۰.
  11. کلینی، محمد، ‏الکافی، تهران، دار الکتب الإسلامیه، ۱۴۰۷ ق، ‏ چاپ چهارم، ج‏۶، ص۴۶۸، حدیث ۶.