حدیث «شیطان نمیتواند در خواب بهصورت پیامبر(ص) دربیاید»: تفاوت میان نسخهها
(←سند) |
|||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
==حدیث و ترجمه== | ==حدیث و ترجمه== | ||
{{متن عربی|أَنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قَالَ مَنْ زَارَنِي فِي مَنَامِهِ فَقَدْ زَارَنِي لِأَنَّ اَلشَّيْطَانَ لاَ يَتَمَثَّلُ فِي صُورَتِي وَ لاَ فِي صُورَةِ أَحَدٍ مِنْ أَوْصِيَائِي وَ لاَ فِي صُورَةِ أَحَدٍ مِنْ شِيعَتِهِمْ وَ إِنَّ اَلرُّؤْيَا اَلصَّادِقَةَ جُزْءٌ مِنْ سَبْعِينَ جُزْءاً مِنَ اَلنُّبُوَّةِ|ترجمه=}}<ref>شیخ صدوق، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا(ع)، تهران، جهان، بیتا، ج۲، ص۲۵۷.</ref> | {{متن عربی|أَنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قَالَ مَنْ زَارَنِي فِي مَنَامِهِ فَقَدْ زَارَنِي لِأَنَّ اَلشَّيْطَانَ لاَ يَتَمَثَّلُ فِي صُورَتِي وَ لاَ فِي صُورَةِ أَحَدٍ مِنْ أَوْصِيَائِي وَ لاَ فِي صُورَةِ أَحَدٍ مِنْ شِيعَتِهِمْ وَ إِنَّ اَلرُّؤْيَا اَلصَّادِقَةَ جُزْءٌ مِنْ سَبْعِينَ جُزْءاً مِنَ اَلنُّبُوَّةِ|ترجمه=}}<ref>شیخ صدوق، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا(ع)، تهران، جهان، بیتا، ج۲، ص۲۵۷.</ref><ref group="یادداشت">شیخ صدوق در کتاب دیگر خود، من لایحضره الفقیه، به جای عبارت «زارنی»، عبارت «رأنی» آورده است، که البته تفاوتی در معنای آن پیدا نمیکند. (ابن بابویه، محمّد، من لا یحضره الفقیه، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ ق، ج۲، ص۵۸۴.)</ref> | ||
{{نقل قول|پیامبر(ص) فرمود: هر كس من را در خواب ببیند، بىترديد من را دیده است؛ زيرا شيطان نمیتواند بهصورت و شمايل من درآيد و همچنين نمیةواند به صورت هيچ يك از جانشینان من، و بهصورت شيعيان جانشینان من درآید. رؤياى صادقه جزیی از هفتاد جزء نبوّت است.}} | {{نقل قول|پیامبر(ص) فرمود: هر كس من را در خواب ببیند، بىترديد من را دیده است؛ زيرا شيطان نمیتواند بهصورت و شمايل من درآيد و همچنين نمیةواند به صورت هيچ يك از جانشینان من، و بهصورت شيعيان جانشینان من درآید. رؤياى صادقه جزیی از هفتاد جزء نبوّت است.}} | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
==حدیث و ترجمه== | ==حدیث و ترجمه== | ||
در روایتی آمده است که مردی از اهل خراسان خوابی دیده و در صدد اطمینان از صدق و کذب خواب خود بوده است، از این رو، خدمت امام رضا میرسد و از حضرت سؤال میکند: «ای پسر رسول خدا، من رسول خدا را در خواب دیدم که گویا به من میفرمود: چگونه خواهید بود زمانی که پارهای از تن من در سرزمین شما مدفون شود و شما نگهبان امانت من باشید و ستاره من در خاک شما روی بپوشاند؟ امام رضا به او فرمود: آن مدفون در زمین شما من هستم و پاره تن پیمغبر شما منم و آن امانت و آن ستاره منم. آگاه باشید که هرکس مرا زیارت کند و آنچه را از حقّ من و طاعت من که خدای عزّ و جلّ، واجب ساخته است بشناسد، من و پدرانم در روز قیامت شفیع او خواهیم بود و کسی که ما شفیعان او باشیم نجات خواهد یافت، اگر چه به اندازه گناه ثقلین (جنّ و انس) را بر دوش داشته باشد و پدرم از جدم از پدرش برای من حکایت کرد که رسول خدا فرمود: «مَنْ رَآنِی فِی مَنَامِهِ فَقَدْ رَآنِی لِأَنَّ الشَّیْطَانَ لَا یَتَمَثَّلُ فِی صُورَتِی وَ لَا فِی صُورَه أَحَدٍ مِنْ أَوْصِیَائِی وَ لَا فِی صُورَه وَاحِدَه مِنْ شِیعَتِهِمْ وَ إِنَّ الرُّؤْیَا الصَّادِقَه جُزْءٌ مِنْ سَبْعِینَ جُزْءاً مِنَ النُّبُوَّه»؛ کسی که مرا در خواب ببیند، به حقیقت مرا دیده است، زیرا شیطان به صورت من و به صورت یکی از اوصیاء من و به صورت یکی از شیعیان ایشان در نمیآید و رؤیای صادقه جزئی از هفتاد جزء نبوتست». | در روایتی آمده است که مردی از اهل خراسان خوابی دیده و در صدد اطمینان از صدق و کذب خواب خود بوده است، از این رو، خدمت امام رضا میرسد و از حضرت سؤال میکند: «ای پسر رسول خدا، من رسول خدا را در خواب دیدم که گویا به من میفرمود: چگونه خواهید بود زمانی که پارهای از تن من در سرزمین شما مدفون شود و شما نگهبان امانت من باشید و ستاره من در خاک شما روی بپوشاند؟ امام رضا به او فرمود: آن مدفون در زمین شما من هستم و پاره تن پیمغبر شما منم و آن امانت و آن ستاره منم. آگاه باشید که هرکس مرا زیارت کند و آنچه را از حقّ من و طاعت من که خدای عزّ و جلّ، واجب ساخته است بشناسد، من و پدرانم در روز قیامت شفیع او خواهیم بود و کسی که ما شفیعان او باشیم نجات خواهد یافت، اگر چه به اندازه گناه ثقلین (جنّ و انس) را بر دوش داشته باشد و پدرم از جدم از پدرش برای من حکایت کرد که رسول خدا فرمود: «مَنْ رَآنِی فِی مَنَامِهِ فَقَدْ رَآنِی لِأَنَّ الشَّیْطَانَ لَا یَتَمَثَّلُ فِی صُورَتِی وَ لَا فِی صُورَه أَحَدٍ مِنْ أَوْصِیَائِی وَ لَا فِی صُورَه وَاحِدَه مِنْ شِیعَتِهِمْ وَ إِنَّ الرُّؤْیَا الصَّادِقَه جُزْءٌ مِنْ سَبْعِینَ جُزْءاً مِنَ النُّبُوَّه»؛ کسی که مرا در خواب ببیند، به حقیقت مرا دیده است، زیرا شیطان به صورت من و به صورت یکی از اوصیاء من و به صورت یکی از شیعیان ایشان در نمیآید و رؤیای صادقه جزئی از هفتاد جزء نبوتست». | ||
==سند== | ==سند== |
نسخهٔ ۱۲ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۱۵:۴۲
این مقاله هماکنون به دست A.ahmadi در حال ویرایش است. |
آیا حدیثی که بر اساس آن شیطان نمیتواند در خواب انسان به صورت پیامبر(ص) و جانشینان او دربیاید صحیح و معتبر است؟
از امام هشتم نقل شده: رسول خدا فرمود: «مَنْ رَآنِی فِی مَنَامِهِ فَقَدْ رَآنِی لِأَنَّ الشَّیْطَانَ لَا یَتَمَثَّلُ فِی صُورَتِی وَ لَا فِی صُورَه أَحَدٍ مِنْ أَوْصِیَائِی».
چنانچه کسی در خواب شخصی را ببیند و یقین کند آن شخص وجود مبارک پیامبر اکرم یا ائمّه معصومین است، ازآن جا که در روایت امام رضا تصریح شده که شیطان امکان تمثّل در قالب اولیاء الهی را ندارد و از طرفی نیز این شخص نسبت به دیده خود یقین دارد، ازاین رو، این خواب برای او جزء رویاهای صادقه بوده، حتّی اگر در بیداری پیامبر اکرم را ندیده باشد.
حدیث و ترجمه
«أَنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قَالَ مَنْ زَارَنِي فِي مَنَامِهِ فَقَدْ زَارَنِي لِأَنَّ اَلشَّيْطَانَ لاَ يَتَمَثَّلُ فِي صُورَتِي وَ لاَ فِي صُورَةِ أَحَدٍ مِنْ أَوْصِيَائِي وَ لاَ فِي صُورَةِ أَحَدٍ مِنْ شِيعَتِهِمْ وَ إِنَّ اَلرُّؤْيَا اَلصَّادِقَةَ جُزْءٌ مِنْ سَبْعِينَ جُزْءاً مِنَ اَلنُّبُوَّةِ»[۱][یادداشت ۱]
« | پیامبر(ص) فرمود: هر كس من را در خواب ببیند، بىترديد من را دیده است؛ زيرا شيطان نمیتواند بهصورت و شمايل من درآيد و همچنين نمیةواند به صورت هيچ يك از جانشینان من، و بهصورت شيعيان جانشینان من درآید. رؤياى صادقه جزیی از هفتاد جزء نبوّت است. | » |
انواع خواب
براساس آیات و روایات، خوابهای انسان دارای اقسامی است. برخی از آنها ممکن است صادق بوده و دارای تعبیرِ حکایتگری از واقعیّت و از طرفی نیز برخی کاذب و خوابهای آشفته باشد.
در روایتی از امام صادق آمده است: «الرُّؤْیَا عَلَی ثَلَاثَه وُجُوهٍ بِشَارَه مِنَ اللَّهِ لِلْمُؤْمِنِ وَ تَحْذِیرٍ مِنَ الشَّیْطَانِ وَ أَضْغَاثِ أَحْلَامٍ؛[۲] خواب بر سه گونه است:
مژدهای از جانب خداوند برای مؤمن.
بیم دادنی از طرف شیطان.
خوابهای آشفته.
ازاین رو کاملاً به جاست که وقتی فردی خواب میبیند، به خصوص اگر در خواب پیامی به وی منتقل شود، در صدد این باشد تا از صدق یا کذب خواب خود آگاهی پیدا کند.
حدیث و ترجمه
در روایتی آمده است که مردی از اهل خراسان خوابی دیده و در صدد اطمینان از صدق و کذب خواب خود بوده است، از این رو، خدمت امام رضا میرسد و از حضرت سؤال میکند: «ای پسر رسول خدا، من رسول خدا را در خواب دیدم که گویا به من میفرمود: چگونه خواهید بود زمانی که پارهای از تن من در سرزمین شما مدفون شود و شما نگهبان امانت من باشید و ستاره من در خاک شما روی بپوشاند؟ امام رضا به او فرمود: آن مدفون در زمین شما من هستم و پاره تن پیمغبر شما منم و آن امانت و آن ستاره منم. آگاه باشید که هرکس مرا زیارت کند و آنچه را از حقّ من و طاعت من که خدای عزّ و جلّ، واجب ساخته است بشناسد، من و پدرانم در روز قیامت شفیع او خواهیم بود و کسی که ما شفیعان او باشیم نجات خواهد یافت، اگر چه به اندازه گناه ثقلین (جنّ و انس) را بر دوش داشته باشد و پدرم از جدم از پدرش برای من حکایت کرد که رسول خدا فرمود: «مَنْ رَآنِی فِی مَنَامِهِ فَقَدْ رَآنِی لِأَنَّ الشَّیْطَانَ لَا یَتَمَثَّلُ فِی صُورَتِی وَ لَا فِی صُورَه أَحَدٍ مِنْ أَوْصِیَائِی وَ لَا فِی صُورَه وَاحِدَه مِنْ شِیعَتِهِمْ وَ إِنَّ الرُّؤْیَا الصَّادِقَه جُزْءٌ مِنْ سَبْعِینَ جُزْءاً مِنَ النُّبُوَّه»؛ کسی که مرا در خواب ببیند، به حقیقت مرا دیده است، زیرا شیطان به صورت من و به صورت یکی از اوصیاء من و به صورت یکی از شیعیان ایشان در نمیآید و رؤیای صادقه جزئی از هفتاد جزء نبوتست».
سند
روایتی که بر اساس آن شیطان نمیتواند در خواب انسان به صورت پیامبر(ص) و جانشینان او دربیاید، توسط شیخ صدوق در کتاب عیون اخبار الرضا(ع) نقل شده است. او این روایت را از محمد بن ابراهیم بن اسحاق طالقانی، از احمد بن محمد بن سعید کوفی مولی بنیهاشم، از علی بن حسین بن علی بن فَضّال، از پدرش، از امام رضا(ع) نقل شده است.
نکته نخست: علاّمه محمّدتقی مجلسی[۳] این روایت را از نظر سندی موثقِ مانند صحیح دانسته و محققان نرمافزار درایه النّور[۴] نیز آن را موثق دانستهاند، بنابراین، این حدیث از نظر سندی معتبر است.
محتوا
براساس فرمایش امام رضا -(ع)- شیطان حتّی در خواب هم قدرت تمثّل در قالب پیامبر اکرم و اوصیاء ایشان -علیهم السّلام- و هم چنین شیعیان ایشان را ندارد. البتّه به نظر میرسد با توجّه به دیگر معارف دینی مقصود از شیعیان دراین حدیث کسانی نیستند که صرفاً نام شیعه را به یدک میکشند، بلکه مطیع محض و پیرو کامل آن حضرات هستند.
به استناد این روایت در صورتی که شخصی در خواب فردی را ببیند و یقین کند که ایشان پیامبر اکرم است و دراین موضوع تردیدی نداشته باشد، میتوان گفت در تشخیص خود دچار خطا نشده است، زیرا تنها احتمالی که میتواند خواب وی را از حالت صدق خارج کند، این است که شیطان در صورت پیامبر اکرم برای وی جلوه کند که این برای وی میسر نیست. البتّه این در صورتی است که چهرهای را دیده باشد و صاحب آن چهره به صراحت بگوید که رسول خداست، نه این که صرفاً صدایی را شنیده یا مثلاً نوری ببیند یا امثال این امور و به پندار خودش، این صدا یا نور و غیره رسول الله بداند، زیرا روایت مزبور این موارد را در بر نمیگیرد؛ در واقع نکته کلیدی پاسخ این سؤال را میتوان یقین و باور شخص به رویت اولیاء الهی دانست.
با فرض تحقّق همه شرایط، این امر، یعنی دیدن خواب و انتقال پیامی درآن، این اتّفاق کاملاً شخصی بوده و نمیتواند برای دیگر افراد حجّیّتی داشته باشد.
آنچه برخی از اندیشمندان معاصر[۵] پیرامون این روایت گفتهاند مبنی براین که مقصود از این روایت، صرفاً در مورد کسی است که در گذشته پیامبر اکرم را در بیداری دیده و ایشان را میشناسد و کسی که ایشان را ندیده هرگز نمیتواند ادّعا کند که پیامبر را در خواب دیده، حرف صحیحی به نظر نمیرسد؛ زیرا در روایت مزبور شخص پرسشگر در زمان امام رضا -(ع)- پیامبر اکرم -صلوات الله علیه وآله- را در خواب دیده و قطعاً پیش ازآن خواب، حضرت را در بیداری مشاهده نکرده است و با این وجود امام رضا آن جمله را خطاب به وی بیان کردهاند.
یاد کرد این نکته لازم است که خواب هرچند رؤیای صادقه باشد، از نظر فقهی مسؤولیّت شرعی برعهده صاحب رؤیا یا دیگران نمیآورد و کسی را ملزم به انجام کاری نمیکند.
منابع
- ↑ شیخ صدوق، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا(ع)، تهران، جهان، بیتا، ج۲، ص۲۵۷.
- ↑ کلینی، محمد، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چهارم، ۱۴۰۷ ق، ج۸، ص۹۰.
- ↑ مجلسی، محمّدتقی، روضه المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، قم، کوشانپور، چاپ دوم، ۱۴۰۶ ق، ج۵، ص۳۹۷.
- ↑ نرمافزار درایه النّور، ذیل حدیث.
- ↑ فیاضی، غلامرضا، درآمدی بر معرفتشناسی، قم، موسّسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ اوّل، ۱۳۸۶ش، ص۱۳۷.
- ↑ شیخ صدوق در کتاب دیگر خود، من لایحضره الفقیه، به جای عبارت «زارنی»، عبارت «رأنی» آورده است، که البته تفاوتی در معنای آن پیدا نمیکند. (ابن بابویه، محمّد، من لا یحضره الفقیه، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ ق، ج۲، ص۵۸۴.)