هم‌نام بودن فرزندان امام علی(ع) با خلفا: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{شروع متن}} {{شاخه | شاخه اصلی = |شاخه فرعی۱ = |شاخه فرعی۲ = |شاخه فرعی۳ = }} {{سو...» ایجاد کرد)
(بدون تفاوت)

نسخهٔ ‏۱۷ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۳۹

سؤال

با توجه به اينكه ابوبكر و عمر جزء دشمنان سرسخت حضرت علي(ع) بودند و حضرت زهرا(س) تا آخرين لحظه عمر مبارك خود از آنها ناراضي بودند چرا حضرت علي(ع) نام فرزندان خود را به نام آن دو نامگذاري كردند؟

ممكن است اين بحث توسط كساني مطرح شود كه دوست دارند بگويند حضرت علي(ع) با خلفاء مشكلي نداشتند بلكه در كارهاي مختلف حضرت با خلفاء همكاري داشته است و حتي فرزندان خود را به نام خلفاء نام گذار ی کرده است پس چرا شما شيعيان كاسه داغ تر از آش شده ايد و خلفاء سه گانه را قبول نمي كنيد و از آنها بيزاري مي جوئيد.

آنچه از كتاب هاي شيعه و سني بدست مي آيد اين است كه در اصل اين مطلب كه حضرت علي(ع) فرزنداني به نام عمر و ابوبكر و عثمان داشته اند اختلافي ديده نمي شود و همگي اذعان دارند كه حضرت فرزنداني بدين نامها داشته اند كه به چند نمونه از آنها اشاره مي شود:

الف: ابن اثير از علماي برجسته اهل سنت دركتاب الكامل في التاريخ در بحث مربوط به حضرت علي(ع) و ذكر نسب و فرزندان و زن هاي حضرت مي نويسد: زنهاي حضرت عبارتند از:

۱. فاطمه كه از او پنج فرزند به دنيا آورده است: بنام حسن، حسين، زينب، ام كلثوم و محسن.

۲. ام البنين كه فرزندان او عبارتند از: عباس، جعفر، عبدالله و عثمان كه همگي در كربلا به شهادت رسيدند.

۳. ليلي دختر مسعود بن خالد كه فرزندان او عبارتند از عبيدالله و ابوبكر.

۴. صهباء دختر ربيعه كه عمر و رقيه را به صورت دو قلو به دنيا آورده است .[۱]

در ميان علماء و بزرگان شيعه هم در اصل اين مطلب كه حضرت فرزنداني بدان نامها داشته است اختلافي ديده نمي شود. 

الف: شيخ مفيد در الارشاد مي نويسد: يادگارهاي حضرت علي(ع) از دختر و پسر بيست و هفت نفرند كه عبارتند از:

حسن، حسين، زينب، ام كلثوم كه از حضرت زهرا(س) هستند.

محمد كه كنيه اش ابوالقاسم است مشهور به محمد حنفيّه.

عمر و رقيه كه دوقلو بوده اند مادرشان ام حبيب بوده است.

عباس ـ عثمان ـ جعفر و عبدالله كه از ام البنين متولد شده اند و در كربلا به شهادت رسيدند.

محمد اصغر كه كنيه اش ابوبكر است و عبيدالله كه نام مادرشان ليلي است و در كربلا شهيد شدند و بعد فرزندان ديگر حضرت را هم نقل مي كند.[۲]

ب: مرحوم شيخ عباس قمي هم در كتاب شريف منتهي الامال تقريبا عين مطالب شيخ مفيد را ذكر مي كند و در آخر بحث مي افزايد كه برخي تعداد فرزندان حضرت علي(ع) را هجده پسر و هجده دختر دانسته اند كه نام برخي از آنان چنين است: عبدالله، عون، عثمان اصغر، عمر اصغر، ام كلثوم صغري و... .

گفته شده است كه عمر آخرين فرزند حضرت علي(ع) بوده است كه متولد شده است.[۳]

پس ترديدي وجود ندارد كه امام علي(ع) فرزنداني به نام هاي خلفاء سه گانه داشته اند.

حال اين سوال مطرح مي شود كه علت اين نامگذاري چه بوده است آيا به خاطر محبت و احترام حضرت نسبت به خلفاء بوده است يا علت ديگري داشته است؟

در پاسخ اين سوال بايد بگوئيم كه اولاً اين اسامي در آن زمان رايج بوده است و بر خلاف امروز كه اين اسامي حساسيت برانگيز و نشان دهنده نوع مذهب و تفكر افراد است در آن زمان ها و حتي تا قرن ها اين اسامي در ميان آنها و از جمله شيعيان رواج داشته است. شاهد مطلب ما كتاب هاي الاصابه، الاستيعاب و اُسد الغابه است كه بزرگان اهل سنت اسماء صحابه را ذكر كرده اند كه در ميان آنها حدود بيست صحابي بنام عمر و سي صحابي به نام عثمان نام مي برد اين در حالي است كه اين كتابها جامع اسماء تمام صحابه هم نبوده است.

همچنين اگر به كتب رجالي شيعه از جمله معجم رجال الحديث مراجعه كنيم، اين اسامي را در ميان شيعيان و حتي ياران نزديك ائمه(ع) به صورت فراوان مي بينيم و علت آن اين بوده است كه نامگذاري خلفاء و يا هر فرد ناصالحي به يك اسمي عيبي براي آن اسم محسوب نمي شود مثلاً اگر كسي امروز بگويد من نام پسرم را محمد رضا نمي گذارم چون اسم شاه بوده است كسي اين سخن او را نخواهد پذيرفت. لذا شيعيان از اسامي خلفاء و حتي اسمهايي مانند معاويه وعبيدالله هم احتزاري نداشتند و در تاريخ نام آنان ثبت شده است كه به چند نمونه از آنها اشاره مي شود.

۱. عثمان بن حنيف. كه والي حضرت علي(ع) در بصره بود.

۲. عثمان بن عمران، كه از اصحاب امام صادق(ع) بود و حضرت در مورد او فرمود: خدا تو را با ما در دنيا و آخرت قرار دهد.[۴]

۳. عثمان بن سعيد عمري معروف به زيات اسدي كه از يازده سالگي در خدمت امام جواد(ع) بود و از طرف امام حسن عسكري(ع) وكالت داشته است و حضرت مهدي(عج) هم او را تاييد فرموده و به عنوان اولين نائب خاص خود در غيبت صغري معرفي نمود.[۵]

۴. عثمان بن مظعون كه از بزرگان صحابه است و چهاردهمين نفري است كه به پيامبر(ص) ايمان آورده است. او زاهد و عابد بود و برادر رضاعي پيامبر اكرم(ص) . وي در سال دوم هجرت وفات يافت و بعد از مرگش پيامبر(ص) او را بوسه داد و در حقش فرمود: او خدا و رسولش را دوست مي داشت.[۶]

۵. عمر بن يزيد كوفي كه امام صادق(ع) در مورد او فرمود: و الله تو از ما اهل بيت هستي.[۷]

۶. معاويه بن وهب كه از ياران حضرت صادق(ع) و مورد وثوق او بوده است.[۸]

۷. معاويه بن عمار كه مورد وثوق امام ششم و هفتم بوده است.[۹]

۸. عبيدالله بن عباس، فرزند حضرت ابوالفضل العباس و... .

ثانياً: هيچ دليلي نداريم كه علت نامگذاري فرزندان حضرت بنام خلفاء بخاطر محبت و احترام نسبت به خلفاء بوده باشد بلكه نفرت و بيزاري امام علي(ع) نسبت به خلفاء آن قدر روشن است كه نمي توان آن را انكار نمود كه حتي معاويه در جنگ صفين در يكي از مكاتبات خود به حضرت علي(ع) چنين نوشت به من خبر رسيده كه تو براي ابوبكر و عمر و عثمان طلب رحمت مي كني و اين از دو وجه خارج نيست يا تقيه مي كني و مي ترسي كه اگر از خلفاء بيزاري بجويي مردم از دور تو پراكنده شوند و يا اينكه دروغ مي گويي.

بعد معاويه چنين مي نويسد: از بعض خواص و نزديكان تو به من خبر رسيده است كه در خلوت با شيعيان خود ميگويي من نام سه پسرم را به نام ابوبكر و عمر و عثمان گذاردم هر وقت كه از بهر ايشان طلب رحمت مي كنم بدانيد كه منظور من فرزندان خودم هستند نه خلفاء گمراه و ظالم.[۱۰]

و نيز براي رفع اين توهم از حضرت علي(ع) نقل شده است كه فرمود: من نام فرزندم را عثمان گذاشتم بنام برادرم عثمان بن مظعون كه قبلا در مورد او اشاره شد.[۱۱]

پس نه مجرد نامگذاري مستلزم محبت با مسماهاي پيشين است و نه عدم نامگذاري دليلي معقول بر اثبات تبري از آنها مي باشد.


مطالعه بيشتر

۱. علي كيست، فضل الله كمپاني، ص۴۰۳، نشر دارالكتب الاسلاميه، تهران، چ ۱۸، سال ۷۶.

۲. امام علي(ع) من المهد الي اللحد، سيد محمد كاظم قزويني، ص۲۳۴، چ دوم، ۱۴۱۳ قمري، نشر موسسه نور، بيروت.

۳. مناقب امير المومنين علي بن ابي طالب(ع) ، محب الدين طبري، نشر دارالكوثر دمشق، فصل ۱۲، ص۲۹۹ به بعد، چ دوم، ۱۴۲۰ هـ . ق.

۴. كتاب تحفه الاحباب شيخ عباس قمي كه به آن اشاره شد هم در اين زمينه مفيد است.

۵.در اكثر كتب تاريخي در شرح حال حضرت علي(ع) مي توانيد اين موارد را بيابيد.


منابع

  1. عزالدين ابي الحسن علي بن ابي الكرم، محمد بن محمد بن عبدالكريم بن عبدالواحد الشيباني معروف به ابن اثير، ج۳، ص۲۹۶.
  2. ر.ك: شيخ مفيد، الارشاد، ترجمه محمد باقر ساعدي، ج۱، باب ۴، ص۳۴۲، چ سوم، ۱۳۷۶، نشر اسلاميه تهران.
  3. شيخ عباس قمي، منتهي الامال، ج۱، فصل ۶، ص۳۵۱، نشر: هجرت، چ مكرر، ۱۳۷۷.
  4. رجال شيخ طوسي، باب العين، ص۲۵۹.
  5. سيد محمد كاظم قزويني، امام مهدي از ولادت تا ظهور، ص۲۶۸، نشر الهادي، چ اول، ۱۳۷۶.
  6. شيخ عباس قمي، تحفه الاحباب في نوادر، آثار الاصحاب، ص۳۰۳، نشر دارالكتب الاسلاميه، تهران، چ اول، ۱۳۷۰.
  7. تحفه الاحباب، ص۴۳۰.
  8. همان، ص۵۱۰.
  9. همان، ص۵۰۹.
  10. تحفه الاحباب، ص۳۵۸.
  11. محمد رضا عبدالامير انصاري، ام البنين نماد از خود گذشتگي، ص۲۸، نشر آستان قدس رضوي، ترجمه موسي دانش، ص۲۸. چ اول، ۱۳۷۵، و تحفه الاحباب ، ص۳۰۳، و مقاتل الطالبين، ص۵۵.