جامعیت قرآن: تفاوت میان نسخهها
(جایگزینی متن - 'ه ای ' به 'های ') |
Mnazarzadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
طبق آیه | طبق آیه ۵۹ سوره انعام، آیا همه چیز در قرآن ذکر شده است؟ | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
[[قرآن]] در چندین آیه، اشاره به وجود همه چیز در قرآن دارد. برخی از مفسران با توجه به ظاهر قرآن، مراد از قرآن را [[لوح محفوظ]] و [[علم الهی]] دانستهاند. به هر حال دو گروه عمده در مسئله وجود دارند. گروه اول قائل به اطلاق آیات هستند. اقوالی نظیر، در قرآن تمامی احکام و معارف ذکر شده است، قرآن به همه چیز اشاره دارد، بطن قرآن شامل همه چیز هست و [[پیامبر(ص)]] و [[ائمه(ع)]] آن را متوجه میشوند و تمامی امور به اجمال در قرآن ذکر شده است و تفصیل آن بر عهده پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) است، از جمله اقوال گروه اول میباشد. گروه دوم قائل به تقیید این آیات میباشد. اقوالی نظیر، جامعیت قرآن در احکام دینی، امور دین و هدایت، اموری که پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) به آن نیاز دارند و قرآن دلالت لفظیای بر وجود تمامی معارف ندارد، از اقوال گروه دوم است که در نتیجه مراد از قرآن را در این آیات لوح محفوظ میدانند. | |||
برای اثبات جامعیت قرآن، به آیاتی از قرآن و روایاتی که تصریح دارند که همه چیز در قرآن ذکر شده است و روایاتی که علم تفصیلی به قرآن و بیان آن ویژه پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) میباشد، استناد شده است. | |||
==اقوال در مسأله== | |||
ميان مفسران درباره اينكه آيا آیه {{قرآن|لا رَطْبٍ وَلا یَابِسٍ إِلا فِی کِتَابٍ مُبِینٍ|ترجمه=نه هیچ دانهای در زیر تاریکیهای زمین و نه هیچ تر و خشکی، جز آنکه در کتابی مبین مسطور است.|سوره=انعام|آیه=۵۹}} جامعيت قرآن را اثبات ميكند يا نه اختلاف است و اين اختلاف از اینجا ناشی میشود که مراد از كتاب در آيات مذكور لوح محفوظ و علم خداست و يا قرآن است. | |||
===قائلین به اطلاق=== | |||
گروهي به نحوي اطلاق آيه را قبول دارند كه اينها خود نظرات گوناگون ارايه دادهاند: | |||
* ظاهر آيات مراد است؛ يعني قرآن تمام احكام و معارف و علوم را دربر دارد، كساني مثل: محي الدين عربي، ابوحامد غزالي و جلال الدين سيوطي طرفدار اين قول هستند.<ref>رجوع کنید به: محي الدين عربي، رحمه من الرحمان في تفسير و اشارات القرآن، ج۲، ص۷۸ و نيز جلال الدين سيوطي، الاتقان في علوم قرآن، نوع ۶۵.</ref> | |||
*قرآن با اشارات به همه چيز دلالت دارد، [[علامه طباطبايي]] عقيده دارد كه قرآن با دلالت لفظي، امور مربوط به هدايت را مطرح ميكند، چون كتاب هدايت ميباشد و ممكن است با اشارات يا اموري، به همه چيز دلالت كند.<ref>محمد حسين الطباطبايي، المیزان، ج۱۲، ص۳۳۴.</ref> | |||
*قرآن، با توجه به بطن يا باطني كه دارد، از روايات استفاده ميشود<ref>عروسي الحويزي، تفسير نورالثقلين، ج۳، ص۷۷ - ۷۴.</ref> بيانگر همه چيز است؛ ولي تنها [[پيامبر اكرم(ص)]] و [[اهل بيت(ع)]] ميتوانند به آن بطون دست پيدا كنند؛ چنانكه در برخي روايات آمده: {{عربی|انما يعرف القرآن من خوطب به|ترجمه=فقط كسي كه مورد خطاب قرآن است آن را ميفهمد.}}<ref>محمد باقر مجلسي (ره)، بحارالانوار، ج۴۶، ص۳۴۹.</ref> مفسراني مانند: آيت الله جوادي آملي<ref>آيت الله جوادي آملي، تفسير موضوعي، ج۱، ص۲۲۶.</ref> اين نظر را پذيرفتهاند. | |||
*قرآن به اجمال بيانگر همه چيز است، ولي تفصيل آن بر عهده پيامبر(ص) و ائمه(ع) ميباشد، شيخ طوسي و زمخشري بر اين عقيدهاند. | |||
===قائلین به مقید بودن آیه=== | |||
گروهي از مفسران اطلاق آيات را نپذيرفته و به نحوي به آن قید زدهاند، اين گروه نيز نظرات مختلفي دارند، از جمله: | |||
*جامعيت قرآن مربوط به احكام ديني، يعني حلال و حرام و اوامر و نواهي الهي است، اين نظريه به [[ابن عباس]] نسبت داده شده است.<ref>ابوطاهر يعقوب فيروزآبادي، تنوير المقياس عن تفسير ابن عباس، ص۲۲۹.</ref> | |||
*جامعيت قرآن در بيان امور مربوط به دين و هدايت ميباشد، بيشتر مفسران عصر حاضر مثل [[آيت الله مكارم شيرازي]] و [[آيت الله معرفت]] و پيشين مثل [[طبرسي]]، [[فخر رازي]]، [[آلوسي]] و ... اين قول را پذيرفتهاند.<ref>مجمع البيان، دائر المعارف، بيروت، ج۵ - ۶، ص۵۸۶؛ فخرالدين الرازي، التفسير الكبير، ج۲، ص۹۸؛ محمود آلوسي، روح المعاني في تفسير القرآن العظيم و السبع المثاني دارالكتب التجاريه، ج۸، ص۲۱۶؛ آيت الله مكارم شيرازي و همكاران، تفسير نمونه، ج۱۱، ص۳۶۱؛ محمد هادي معرفت، نامه مفيد، شماره ۶، ص۷۵.</ref> | |||
*جامعيت قرآن در بيان علوم و معارف مورد نياز پيامبر(ص) و امام است و تمام اين معارف را فقط آنها ميتوانند استخراج كنند. اين نظر جمع نظر علامه طباطبايي، و آيت الله جوادي آملی است. | |||
*قرآن با دلالت لفظي حتي تمام امور ديني و هدايتي را شامل نميشود و بسیاری از معارف توسط [[اهل بیت(ع)]] بیان شده است.<ref>محمد ري شهري، همان، ج۴، احاديث ۱۹۴۹۵ تا ۱۹۵۰۱؛ و سوره نساء آيه ۱۶۴.</ref> پس نميتوان پذيرفت كه مراد از كتاب و حديث در ايات مورد بحث، همين قرآن كريم با دلالت لفظي باشد، بلكه شايد قرآن يا قرآن موجود در [[لوح محفوظ]] مراد باشد و يا مراد بيان اجمالي و يا دلالت غيرلفظي است. | |||
== ادله جامعیت قرآن == | == ادله جامعیت قرآن == | ||
===در قرآن=== | |||
* [[سوره انعام]] «هیچ جنبندهای در زمین، و هیچ پرندهای که با دو بال خود پرواز میکند، نیست مگر اینکه امتهایی همانند شما هستند. ما هیچ چیز را در این کتاب، فرو گذار نکردیم؛ سپس همگی به سوی پروردگارشان محشور میگردند.»<ref>انعام / ۳۸.</ref> | * [[سوره انعام]] «هیچ جنبندهای در زمین، و هیچ پرندهای که با دو بال خود پرواز میکند، نیست مگر اینکه امتهایی همانند شما هستند. ما هیچ چیز را در این کتاب، فرو گذار نکردیم؛ سپس همگی به سوی پروردگارشان محشور میگردند.»<ref>انعام / ۳۸.</ref> | ||
* سوره انعام «کلیدهای غیب، تنها نزد اوست؛ و جز او، کسی آنها را نمیداند. او آنچه را در خشکی و دریاست میداند؛ هیچ برگی [از درختی] نمیافتد، مگر اینکه از آن آگاه است؛ و نه هیچ دانهای در تاریکیهای زمین، و نه هیچ تر و خشکی وجود دارد، جز اینکه در کتابی آشکار [= در کتاب علم خدا] ثبت است.»<ref>انعام / ۵۹.</ref> | * سوره انعام «کلیدهای غیب، تنها نزد اوست؛ و جز او، کسی آنها را نمیداند. او آنچه را در خشکی و دریاست میداند؛ هیچ برگی [از درختی] نمیافتد، مگر اینکه از آن آگاه است؛ و نه هیچ دانهای در تاریکیهای زمین، و نه هیچ تر و خشکی وجود دارد، جز اینکه در کتابی آشکار [= در کتاب علم خدا] ثبت است.»<ref>انعام / ۵۹.</ref> | ||
خط ۱۳: | خط ۳۲: | ||
* [[سوره نحل]] «[به یاد آورید] روزی را که از هر امتی، گواهی از خودشان بر آنها برمیانگیزیم؛ و تو را گواه بر آنان قرارمی دهیم! و ما این کتاب را بر تو نازل کردیم که بیانگر همه چیز، و مایه هدایت و رحمت و بشارت برای مسلمانان است!»<ref>نحل / ۸۹.</ref> | * [[سوره نحل]] «[به یاد آورید] روزی را که از هر امتی، گواهی از خودشان بر آنها برمیانگیزیم؛ و تو را گواه بر آنان قرارمی دهیم! و ما این کتاب را بر تو نازل کردیم که بیانگر همه چیز، و مایه هدایت و رحمت و بشارت برای مسلمانان است!»<ref>نحل / ۸۹.</ref> | ||
مفسران نسبت به دو آيه ۱۱۱ سوره يوسف و ۸۹ سوره نحل، اتفاق نظر دارند كه مراد از قرآن، همین قرآن موجود ميباشد. | |||
===در روایات=== | |||
دلايل نقلي و روايات اسلامي، به طور مستقيم به جامعيت قرآن دلالت دارد. این روایات را میتوان به سه دسته تقسیم کرد: | |||
*روایاتی که از آنها استفاده میشود که اخبار گذشته و آینده، یا خبر آسمانها و زمین، در [[قرآن]] وجود دارد، ولی در هیچکدام به آگاهان از این خبرها اشاره نشده است، مثل روایتی که [[امام صادق(ع)]] فرمود: «خداوند بیان همه چیز را در قرآن نازل کرده است، قسم به خدا چیزی که بندگان به آن نیاز دارند، فروگذار نشده است…»<ref>جمعه العروسی الحویزی، عبدعلی، نورالثقلین، ج۳، ص۷۴–۷۷، ح ۱۷۶، ۱۸۴ و ۱۷۷.</ref> | |||
* | *روایاتی اشاره دارد که همه چیز در کتاب و سنت آمده است، از [[امام کاظم(ع)]] سؤال شد: آیا واقعاً همه چیز در کتاب و سنّت موجود است، یا مردم چنین میگویند؟! حضرت فرمودند: «بله، همه چیز در کتاب خدا و سنت پیامبرش هست.»<ref>جمعه العروسی الحویزی، عبدعلی، نورالثقلین، ج۳، ص۷۴–۷۷، ح ۱۸۴.</ref> | ||
*روایاتی که اشاره دارد به اینکه بیان همه چیز در قرآن، ویژه [[پیامبر اکرم(ص)]] و [[ائمه(ع)]] است. یعنی علم و آگاهی به همه چیز از قرآن کریم تنها در حیطه معصومین(ع) میباشد و بقیه از آن حضرات باید یاد بگیرند، امام باقر(ع) میفرماید: «خداوند همه چیز را در قرآن کریم نازل کرده و آن را برای پیامبر بیان نموده است»<ref>جمعه العروسی الحویزی، عبدعلی، نورالثقلین، ج۳، ص۷۴–۷۷، ح ۱۷۷.</ref> | |||
* | |||
{{مطالعه بیشتر}} | {{مطالعه بیشتر}} | ||
==مطالعه بیشتر== | |||
* تفسیر نمونه؛ ناصر مکارم شیرازی، ج۵، ص۲۶۸، ذیل آیه ۵۹ انعام. | * تفسیر نمونه؛ ناصر مکارم شیرازی، ج۵، ص۲۶۸، ذیل آیه ۵۹ انعام. | ||
* تفسیر شریف لاهیجی؛ محمد لاهیجی؛ ج۱، ص۷۶۸. | * تفسیر شریف لاهیجی؛ محمد لاهیجی؛ ج۱، ص۷۶۸. | ||
خط ۴۲: | خط ۵۶: | ||
}} | }} | ||
{{تکمیل مقاله | {{تکمیل مقاله | ||
| شناسه = | | شناسه = شد | ||
| تیترها = شد | | تیترها = شد | ||
| ویرایش = شد | | ویرایش = شد | ||
خط ۵۶: | خط ۷۰: | ||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} | ||
[[Category:آیات قرآن]] | |||
[[Category:آیات قرآن]] | |||
[[Category:آیات قرآن]] | |||
[[Category:آیات قرآن]] | |||
[[Category:آیات قرآن]] | |||
[[Category:آیات قرآن]] | |||
[[Category:آیات قرآن]] | |||
[[Category:آیات قرآن]] | |||
[[Category:آیات قرآن]] | |||
[[Category:آیات قرآن]] | |||
[[Category:آیات قرآن]] | |||
[[Category:آیات قرآن]] | |||
[[Category:آیات قرآن]] | |||
[[Category:آیات قرآن]] | |||
[[Category:آیات قرآن]] | |||
[[Category:آیات قرآن]] | |||
[[Category:آیات قرآن]] | |||
[[Category:آیات قرآن]] | |||
[[Category:آیات قرآن]] | |||
[[Category:آیات قرآن]] | |||
[[Category:آیات قرآن]] | |||
[[Category:آیات قرآن]] | |||
[[Category:آیات قرآن]] | |||
[[Category:آیات قرآن]] | |||
[[Category:آیات قرآن]] | |||
[[Category:آیات قرآن]] | |||
[[Category:آیات قرآن]] | |||
[[Category:آیات قرآن]] | |||
[[رده:آیات قرآن]] | [[رده:آیات قرآن]] |
نسخهٔ ۱۶ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۱۰
طبق آیه ۵۹ سوره انعام، آیا همه چیز در قرآن ذکر شده است؟
قرآن در چندین آیه، اشاره به وجود همه چیز در قرآن دارد. برخی از مفسران با توجه به ظاهر قرآن، مراد از قرآن را لوح محفوظ و علم الهی دانستهاند. به هر حال دو گروه عمده در مسئله وجود دارند. گروه اول قائل به اطلاق آیات هستند. اقوالی نظیر، در قرآن تمامی احکام و معارف ذکر شده است، قرآن به همه چیز اشاره دارد، بطن قرآن شامل همه چیز هست و پیامبر(ص) و ائمه(ع) آن را متوجه میشوند و تمامی امور به اجمال در قرآن ذکر شده است و تفصیل آن بر عهده پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) است، از جمله اقوال گروه اول میباشد. گروه دوم قائل به تقیید این آیات میباشد. اقوالی نظیر، جامعیت قرآن در احکام دینی، امور دین و هدایت، اموری که پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) به آن نیاز دارند و قرآن دلالت لفظیای بر وجود تمامی معارف ندارد، از اقوال گروه دوم است که در نتیجه مراد از قرآن را در این آیات لوح محفوظ میدانند.
برای اثبات جامعیت قرآن، به آیاتی از قرآن و روایاتی که تصریح دارند که همه چیز در قرآن ذکر شده است و روایاتی که علم تفصیلی به قرآن و بیان آن ویژه پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) میباشد، استناد شده است.
اقوال در مسأله
ميان مفسران درباره اينكه آيا آیه ﴿لا رَطْبٍ وَلا یَابِسٍ إِلا فِی کِتَابٍ مُبِینٍ؛ نه هیچ دانهای در زیر تاریکیهای زمین و نه هیچ تر و خشکی، جز آنکه در کتابی مبین مسطور است.﴾(انعام:۵۹) جامعيت قرآن را اثبات ميكند يا نه اختلاف است و اين اختلاف از اینجا ناشی میشود که مراد از كتاب در آيات مذكور لوح محفوظ و علم خداست و يا قرآن است.
قائلین به اطلاق
گروهي به نحوي اطلاق آيه را قبول دارند كه اينها خود نظرات گوناگون ارايه دادهاند:
- ظاهر آيات مراد است؛ يعني قرآن تمام احكام و معارف و علوم را دربر دارد، كساني مثل: محي الدين عربي، ابوحامد غزالي و جلال الدين سيوطي طرفدار اين قول هستند.[۱]
- قرآن با اشارات به همه چيز دلالت دارد، علامه طباطبايي عقيده دارد كه قرآن با دلالت لفظي، امور مربوط به هدايت را مطرح ميكند، چون كتاب هدايت ميباشد و ممكن است با اشارات يا اموري، به همه چيز دلالت كند.[۲]
- قرآن، با توجه به بطن يا باطني كه دارد، از روايات استفاده ميشود[۳] بيانگر همه چيز است؛ ولي تنها پيامبر اكرم(ص) و اهل بيت(ع) ميتوانند به آن بطون دست پيدا كنند؛ چنانكه در برخي روايات آمده: «انما يعرف القرآن من خوطب به؛ فقط كسي كه مورد خطاب قرآن است آن را ميفهمد.»[۴] مفسراني مانند: آيت الله جوادي آملي[۵] اين نظر را پذيرفتهاند.
- قرآن به اجمال بيانگر همه چيز است، ولي تفصيل آن بر عهده پيامبر(ص) و ائمه(ع) ميباشد، شيخ طوسي و زمخشري بر اين عقيدهاند.
قائلین به مقید بودن آیه
گروهي از مفسران اطلاق آيات را نپذيرفته و به نحوي به آن قید زدهاند، اين گروه نيز نظرات مختلفي دارند، از جمله:
- جامعيت قرآن مربوط به احكام ديني، يعني حلال و حرام و اوامر و نواهي الهي است، اين نظريه به ابن عباس نسبت داده شده است.[۶]
- جامعيت قرآن در بيان امور مربوط به دين و هدايت ميباشد، بيشتر مفسران عصر حاضر مثل آيت الله مكارم شيرازي و آيت الله معرفت و پيشين مثل طبرسي، فخر رازي، آلوسي و ... اين قول را پذيرفتهاند.[۷]
- جامعيت قرآن در بيان علوم و معارف مورد نياز پيامبر(ص) و امام است و تمام اين معارف را فقط آنها ميتوانند استخراج كنند. اين نظر جمع نظر علامه طباطبايي، و آيت الله جوادي آملی است.
- قرآن با دلالت لفظي حتي تمام امور ديني و هدايتي را شامل نميشود و بسیاری از معارف توسط اهل بیت(ع) بیان شده است.[۸] پس نميتوان پذيرفت كه مراد از كتاب و حديث در ايات مورد بحث، همين قرآن كريم با دلالت لفظي باشد، بلكه شايد قرآن يا قرآن موجود در لوح محفوظ مراد باشد و يا مراد بيان اجمالي و يا دلالت غيرلفظي است.
ادله جامعیت قرآن
در قرآن
- سوره انعام «هیچ جنبندهای در زمین، و هیچ پرندهای که با دو بال خود پرواز میکند، نیست مگر اینکه امتهایی همانند شما هستند. ما هیچ چیز را در این کتاب، فرو گذار نکردیم؛ سپس همگی به سوی پروردگارشان محشور میگردند.»[۹]
- سوره انعام «کلیدهای غیب، تنها نزد اوست؛ و جز او، کسی آنها را نمیداند. او آنچه را در خشکی و دریاست میداند؛ هیچ برگی [از درختی] نمیافتد، مگر اینکه از آن آگاه است؛ و نه هیچ دانهای در تاریکیهای زمین، و نه هیچ تر و خشکی وجود دارد، جز اینکه در کتابی آشکار [= در کتاب علم خدا] ثبت است.»[۱۰]
- سوره یوسف «در سرگذشت آنها درس عبرتی برای صاحبان اندیشه بود! اینها داستان دروغین نبود؛ بلکه [وحی آسمانی است، و] هماهنگ است با آنچه پیش روی او [از کتب آسمانی پیشین] قرار دارد؛ و شرح هر چیزی [که پایه سعادت انسان است]؛ و هدایت و رحمتی است برای گروهی که ایمان میآورند!»[۱۱]
- سوره نحل «[به یاد آورید] روزی را که از هر امتی، گواهی از خودشان بر آنها برمیانگیزیم؛ و تو را گواه بر آنان قرارمی دهیم! و ما این کتاب را بر تو نازل کردیم که بیانگر همه چیز، و مایه هدایت و رحمت و بشارت برای مسلمانان است!»[۱۲]
مفسران نسبت به دو آيه ۱۱۱ سوره يوسف و ۸۹ سوره نحل، اتفاق نظر دارند كه مراد از قرآن، همین قرآن موجود ميباشد.
در روایات
دلايل نقلي و روايات اسلامي، به طور مستقيم به جامعيت قرآن دلالت دارد. این روایات را میتوان به سه دسته تقسیم کرد:
- روایاتی که از آنها استفاده میشود که اخبار گذشته و آینده، یا خبر آسمانها و زمین، در قرآن وجود دارد، ولی در هیچکدام به آگاهان از این خبرها اشاره نشده است، مثل روایتی که امام صادق(ع) فرمود: «خداوند بیان همه چیز را در قرآن نازل کرده است، قسم به خدا چیزی که بندگان به آن نیاز دارند، فروگذار نشده است…»[۱۳]
- روایاتی اشاره دارد که همه چیز در کتاب و سنت آمده است، از امام کاظم(ع) سؤال شد: آیا واقعاً همه چیز در کتاب و سنّت موجود است، یا مردم چنین میگویند؟! حضرت فرمودند: «بله، همه چیز در کتاب خدا و سنت پیامبرش هست.»[۱۴]
- روایاتی که اشاره دارد به اینکه بیان همه چیز در قرآن، ویژه پیامبر اکرم(ص) و ائمه(ع) است. یعنی علم و آگاهی به همه چیز از قرآن کریم تنها در حیطه معصومین(ع) میباشد و بقیه از آن حضرات باید یاد بگیرند، امام باقر(ع) میفرماید: «خداوند همه چیز را در قرآن کریم نازل کرده و آن را برای پیامبر بیان نموده است»[۱۵]
مطالعه بیشتر
- تفسیر نمونه؛ ناصر مکارم شیرازی، ج۵، ص۲۶۸، ذیل آیه ۵۹ انعام.
- تفسیر شریف لاهیجی؛ محمد لاهیجی؛ ج۱، ص۷۶۸.
- تفسیر منهج الصادقین؛ ملافتح الله کاشانی، ج۳، ص۴۰۱.
منابع
- ↑ رجوع کنید به: محي الدين عربي، رحمه من الرحمان في تفسير و اشارات القرآن، ج۲، ص۷۸ و نيز جلال الدين سيوطي، الاتقان في علوم قرآن، نوع ۶۵.
- ↑ محمد حسين الطباطبايي، المیزان، ج۱۲، ص۳۳۴.
- ↑ عروسي الحويزي، تفسير نورالثقلين، ج۳، ص۷۷ - ۷۴.
- ↑ محمد باقر مجلسي (ره)، بحارالانوار، ج۴۶، ص۳۴۹.
- ↑ آيت الله جوادي آملي، تفسير موضوعي، ج۱، ص۲۲۶.
- ↑ ابوطاهر يعقوب فيروزآبادي، تنوير المقياس عن تفسير ابن عباس، ص۲۲۹.
- ↑ مجمع البيان، دائر المعارف، بيروت، ج۵ - ۶، ص۵۸۶؛ فخرالدين الرازي، التفسير الكبير، ج۲، ص۹۸؛ محمود آلوسي، روح المعاني في تفسير القرآن العظيم و السبع المثاني دارالكتب التجاريه، ج۸، ص۲۱۶؛ آيت الله مكارم شيرازي و همكاران، تفسير نمونه، ج۱۱، ص۳۶۱؛ محمد هادي معرفت، نامه مفيد، شماره ۶، ص۷۵.
- ↑ محمد ري شهري، همان، ج۴، احاديث ۱۹۴۹۵ تا ۱۹۵۰۱؛ و سوره نساء آيه ۱۶۴.
- ↑ انعام / ۳۸.
- ↑ انعام / ۵۹.
- ↑ یوسف / ۱۱۱.
- ↑ نحل / ۸۹.
- ↑ جمعه العروسی الحویزی، عبدعلی، نورالثقلین، ج۳، ص۷۴–۷۷، ح ۱۷۶، ۱۸۴ و ۱۷۷.
- ↑ جمعه العروسی الحویزی، عبدعلی، نورالثقلین، ج۳، ص۷۴–۷۷، ح ۱۸۴.
- ↑ جمعه العروسی الحویزی، عبدعلی، نورالثقلین، ج۳، ص۷۴–۷۷، ح ۱۷۷.