مراحل رسیدن به یقین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
(اصلاح نویسه‌های عربی، ابرابزار)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =  
  | شاخه اصلی =
  |شاخه فرعی۱ =  
  |شاخه فرعی۱ =
  |شاخه فرعی۲ =  
  |شاخه فرعی۲ =
  |شاخه فرعی۳ =  
  |شاخه فرعی۳ =
}}
}}


خط ۱۲: خط ۱۲:


{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
==مراحل یقین==
يقين مراتب و مراحل مختلفي دارد:


===یقین حصولی===
== مراحل یقین ==
نخستين مرحلة آن، يقين حصولي است كه با مطالعه و تحقيق و تفكر به دست مي‌‌‌آيد، انديشيدن دربارة براهين فلسفي  و مطالعه كتب خداشناسي و فهميدن صفات و ذات و توحيد و تحليل آنها بر اساس براهين دقيق عقلي، مي‌تواند آدمي را به نخستين مرتبه يقين برساند.
یقین مراتب و مراحل مختلفی دارد:


چنين يقيني، نيازمند سير و سلوك و طي مقامات روحاني نيست و هر كسي، مي‌تواند با مطالعه و تحقيق و پالايش ذهن خود از شبهات مختلف، اين معرفت را حاصل كند.
=== یقین حصولی ===
نخستین مرحلة آن، یقین حصولی است که با مطالعه و تحقیق و تفکر به دست می‌آید، اندیشیدن دربارة براهین فلسفی و مطالعه کتب خداشناسی و فهمیدن صفات و ذات و توحید و تحلیل آنها بر اساس براهین دقیق عقلی، می‌تواند آدمی را به نخستین مرتبه یقین برساند.


يقين در اين مرحله، علم بدون شك و غيرقابل زوال است، به گونه‌اي كه فرد مطمئن مي‌شود كه مثلاً گزاره «خدا موجود است»، صحيح است و غيرممكن است كه صحيح نباشد.<ref>ر.ك: ابن سينا، شيخ الرئيس ابوعلي، برهان شفا، ترجمه دكتر مهدي قوام صفري، تهران، انتشارات فكر روز، 1373، ص 15، و نيز طباطبايي، سيد محمد حسين، تفسير الميزان، قم، موسسه مطبوعاتي اسماعيليان، 1371، چاپ پنجم، ج 2، ص 248. </ref>
چنین یقینی، نیازمند سیر و سلوک و طی مقامات روحانی نیست و هر کسی، می‌تواند با مطالعه و تحقیق و پالایش ذهن خود از شبهات مختلف، این معرفت را حاصل کند.


اين يقين پايه ايمان است،<ref>احاديثي از علي ـ عليه السلام ـ . ر.ك: ري شهري، محمد، ميزان الحكمه، بيروت، دار الحديث، 1419، چاپ دوم، ج ص 3713. </ref>  وبدون چنين يقيني اصلاً ايمان و بلكه اسلام آوردن هم ممكن نيست. زيرا كسي كه شك دارد «خدا هست يا نيست»، نمي‌تواند مسلمان شود، چه رسد به مؤمن شدن؛ لذا در روايت فرموده‌اند كه ايمان خود را با يقين تقويت كنيد.<ref>ر.ك: همان، حديثي از امير المؤمنين ـ عليه السلام ـ . </ref>  
یقین در این مرحله، علم بدون شک و غیرقابل زوال است، به گونه‌ای که فرد مطمئن می‌شود که مثلاً گزاره «خدا موجود است»، صحیح است و غیرممکن است که صحیح نباشد.<ref>ر. ک. ابن سینا، شیخ الرئیس ابوعلی، برهان شفا، ترجمه دکتر مهدی قوام صفری، تهران، انتشارات فکر روز، 1373، ص 15، و نیز طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، قم، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، 1371، چاپ پنجم، ج ص 248.</ref>


===یقین حضوری===
این یقین پایه ایمان است،<ref>احادیثی از علی ـ علیه السلام ـ.ر.ک. ری شهری، محمد، میزان الحکمه، بیروت، دار الحدیث، 1419، چاپ دوم، ج 8، ص 3713.</ref> وبدون چنین یقینی اصلاً ایمان و بلکه اسلام آوردن هم ممکن نیست. زیرا کسی که شک دارد «خدا هست یا نیست»، نمی‌تواند مسلمان شود، چه رسد به مؤمن شدن؛ لذا در روایت فرموده‌اند که ایمان خود را با یقین تقویت کنید.<ref>ر. ک. همان، حدیثی از امیر المؤمنین ـ علیه السلام ـ.</ref>
مرحله ديگري از يقين وجود دارد كه نه تنها پاية ايمان نيست بلکه در مرحله‌اي بالاتر از ايمان قرار دارد.<ref>ر.ك: همان حديثي از امام صادق ـ عليه السلام ـ ؛ و نيز احاديثي از امام رضا ـ عليه السلام ـ و امير المؤمنين ـ عليه السلام ـ ، ص 3714. </ref>  چنين يقيني كمياب است.<ref>همان، ص 3714. </ref> و در نتيجة چنين يقيني، فرد مي‌تواند حقايق مخفي عالم را شهود نمايد.<ref>بر اساس آيه 75 سوره انعام و نيز ر.ك: طباطبايي، همان، ج 6، ص 186؛ و نيز بنگريد به آيات پاياني سوره تكاثر: «لو تعلمون علم اليقين، لترون الجحيم، ثم لترونها عين اليقين.» </ref>  


==عوامل ازدیاد یقین==
=== یقین حضوری ===
براي رسيدن به يقين حضوری، بايد ايمان آورد و ايمان را تقويت كرد.  
مرحله دیگری از یقین وجود دارد که نه تنها پایة ایمان نیست بلکه در مرحله‌ای بالاتر از ایمان قرار دارد.<ref>ر. ک. همان حدیثی از امام صادق ـ علیه السلام ـ؛ و نیز احادیثی از امام رضا ـ علیه السلام ـ و امیر المؤمنین ـ علیه السلام ـ، ص 3714.</ref> چنین یقینی کمیاب است.<ref>همان، ص 3714.</ref> و در نتیجة چنین یقینی، فرد می‌تواند حقایق مخفی عالم را شهود نماید.<ref>بر اساس آیه 75 سوره انعام و نیز ر.ک. طباطبایی، همان، ج 6، ص 186؛ و نیز بنگرید به آیات پایانی سوره تکاثر: «لو تعلمون علم الیقین، لترون الجحیم، ثم لترونها عین الیقین.»</ref>


===در احادیث===
== عوامل ازدیاد یقین ==
در روايات اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ عواملي براي تكميل و ازدياد ايمان برشمرده شده است، از جمله؛ نترسيدن از ملامت ديگران، ريا نكردن، ترجيح آخرت بر دنيا، حيا از قبائح، حسن خلق، صبر بر مصائب، صدق لسان....<ref>ر.ك: ري شهري، همان، ج 1، ص 196. </ref>  در آيات قرآن نيز، تلاوت آيات الهي، جزو عوامل ازدياد ايمان ذكر شده است.<ref>انفال/ 2. </ref>
برای رسیدن به یقین حضوری، باید ایمان آورد و ایمان را تقویت کرد.


در روايات اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ نيز عناوين ديگري براي رسيدن به يقين وجود دارند كه در واقع همگي بيان مصاديق عبوديت مي‌باشند، فراميني چون اصلاح نفس،<ref>ر.ك: ري شهري، همان، ج 8، صص 3721، 3720، 3719.</ref> رضايت به قدر الهي،<ref>ر.ك: همان. </ref> زهد،<ref>ر.ك: همان. </ref> و... كه همه جلوه‌هايي از بندگي خدا هستند، عوامل كاهش و يا از بين رفتن يقين نيز همان موارد خروج از دايره بندگي مي‌باشند.
=== در احادیث ===
در روایات اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ عواملی برای تکمیل و ازدیاد ایمان برشمرده شده است، از جمله؛ نترسیدن از ملامت دیگران، ریا نکردن، ترجیح آخرت بر دنیا، حیا از قبائح، حسن خلق، صبر بر مصائب، صدق لسان…<ref>ر. ک. ری شهری، همان، ج 1، ص 196.</ref> در آیات قرآن نیز، تلاوت آیات الهی، جزو عوامل ازدیاد ایمان ذکر شده است.<ref>انفال/ 2.</ref>


هواپرستي، حرص، طمع، جدل، حب مال، راضي كردن مردم با غضب خداوند، ستايش مردم در ازاء نعمتي كه خداوند به ما داده است (يعني نعمت را ناشي از ديگران دانستن) و... .<ref>ر.ك: همان، ص 3718. </ref>
در روایات اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ نیز عناوین دیگری برای رسیدن به یقین وجود دارند که در واقع همگی بیان مصادیق عبودیت می‌باشند، فرامینی چون اصلاح نفس،<ref>ر. ک. ری شهری، همان، ج 8، صص 3721، 3720، 3719.</ref> رضایت به قدر الهی،<ref>ر. ک. همان.</ref> زهد،<ref>ر. ک. همان.</ref> و… که همه جلوه‌هایی از بندگی خدا هستند، عوامل کاهش یا از بین رفتن یقین نیز همان موارد خروج از دایره بندگی می‌باشند.
===در قرآن===
راه ديگري كه براي رسيدن به يقين مي‌توان پيمود، عمل كردن بر اساس اين آيه شريفه است كه مي فرمايد: و اعبُدْ ربك حتي يأتيك اليقين؛<ref>حجر/ 99؛ خداي را عبادت كن تا يقين را دريابي. </ref> در واقع نتيجه (عبادت) را يقين مي‌داند. يعني راه رسيدن به يقين عبادت است.  


امّا عبادت چيست؟ آيا همين نماز و روزه كافي است، اگر چنين است، چرا اين همه انسان كه همه روزه به عبادت مشغولند، به يقين نمي‌رسند؟ عبادت  هدف خلقت ذكر شده است،<ref>ذاريات/ 56؛ و ما خلقت الجن و الانس الّا ليعبدون. </ref> و مراد از عبادت در اين جا، اعمال عبادي خاص نيست، بلكه منظور زندگي بر مدار عبوديت است؛ يعني بندگي و بنده وار زيستن، چنان كه بردگان و بندگان روزگار قديم هميشه برده بودند؛ نه آن كه فقط ساعتي از روز را برده باشند، بلكه تمام حركات و سكنات و اعمال آنها براي مولي و در خدمت مولايشان بوده است. عبوديت در برابر خداوند نيز به همين گونه است كه انسان را به يقين مي‌رساند. يعني آدمي در تمامي لحظات و حالات خود، براي خدا باشد و رضايت او را طلب كند، در هر كاري كه انجام مي‌دهد، هر جا كه مي‌نگرد، هر سخني كه مي‌گويد يا مي‌شنود... فقط رضاي خدا و دستورات الهي را در نظر داشته باشد.
هواپرستی، حرص، طمع، جدل، حب مال، راضی کردن مردم با غضب خداوند، ستایش مردم در ازاء نعمتی که خداوند به ما داده است (یعنی نعمت را ناشی از دیگران دانستن) و….<ref>ر. ک. همان، ص 3718.</ref>


اين نحوه سلوك ـ كه البته بدين سادگي حاصل نمي‌شود ـ عبوديت و بندگي خالصانه است. البته منافاتي هم با زندگي عادي ندارد؛ چرا كه اين گونه عبادت، اصولاً نيازمند وقتي خاص نيست، بلكه خود زندگي و تلاش و معاش آن بايد عبادت باشد. چنان كه فرمود رجال لا تلهيهم تجارة و لابيع عن ذكر الله<ref>نور/ 37. </ref> بزرگ مرداني هستند كه تجارت و خريد و فروش ايشان را از ياد حق باز نمي‌دارد و غافل نمي‌كند.  
=== در قرآن ===
راه دیگری که برای رسیدن به یقین می‌توان پیمود، عمل کردن بر اساس این آیه شریفه است که می‌فرماید: و اعبُدْ ربک حتی یأتیک الیقین؛<ref>حجر/ 99؛ خدای را عبادت کن تا یقین را دریابی.</ref> در واقع نتیجه (عبادت) را یقین می‌داند. یعنی راه رسیدن به یقین عبادت است.


در اين ميان، عبادات خاصه مثل نماز و روزه و... اوج لحظات ارتباط انسان با خداست و در ضمن ايمان او را براي اين كه در تمام ساعت بنده باقي بماند، تقويت مي‌كند.  
امّا عبادت چیست؟ آیا همین نماز و روزه کافی است، اگر چنین است، چرا این همه انسان که همه روزه به عبادت مشغولند، به یقین نمی‌رسند؟ عبادت هدف خلقت ذکر شده است،<ref>ذاریات/ 56؛ و ما خلقت الجن و الانس الّا لیعبدون.</ref> و مراد از عبادت در این‌جا، اعمال عبادی خاص نیست، بلکه منظور زندگی بر مدار عبودیت است؛ یعنی بندگی و بنده وار زیستن، چنان‌که بردگان و بندگان روزگار قدیم همیشه برده بودند؛ نه آن که فقط ساعتی از روز را برده باشند، بلکه تمام حرکات و سکنات و اعمال آنها برای مولی و در خدمت مولایشان بوده است. عبودیت در برابر خداوند نیز به همین گونه است که انسان را به یقین می‌رساند. یعنی آدمی در تمامی لحظات و حالات خود، برای خدا باشد و رضایت او را طلب کند، در هر کاری که انجام می‌دهد، هر جا که می‌نگرد، هر سخنی که می‌گوید یا می‌شنود… فقط رضای خدا و دستورات الهی را در نظر داشته باشد.


لذا در قرآن در آيات 45 و 153 سوره بقره توصيه مي‌فرمايد كه «و استعينوا بالصبر و الصلاة» از صبر (روزه) و نماز كمك بگيريد.  
این نحوه سلوک ـ که البته بدین سادگی حاصل نمی‌شود ـ عبودیت و بندگی خالصانه است. البته منافاتی هم با زندگی عادی ندارد؛ چرا که این گونه عبادت، اصولاً نیازمند وقتی خاص نیست، بلکه خود زندگی و تلاش و معاش آن باید عبادت باشد. چنان‌که فرمود رجال لا تلهیهم تجارة و لابیع عن ذکر الله<ref>نور/ 37.</ref> بزرگ مردانی هستند که تجارت و خرید و فروش ایشان را از یاد حق بازنمی‌دارد و غافل نمی‌کند.


خلاصه آن كه راه رسيدن به يقين، عبارت است از ايمان و عبادت و عبوديت، كه در پي هم حاصل مي‌شوند.
در این میان، عبادات خاصه مثل نماز و روزه و… اوج لحظات ارتباط انسان با خداست و در ضمن ایمان او را برای این که در تمام ساعت بنده باقی بماند، تقویت می‌کند.
 
لذا در قرآن در آیات ۴۵ و ۱۵۳ سوره بقره توصیه می‌فرماید که «و استعینوا بالصبر و الصلاة» از صبر (روزه) و نماز کمک بگیرید.
 
خلاصه آن که راه رسیدن به یقین، عبارت است از ایمان و عبادت و عبودیت، که در پی هم حاصل می‌شوند.
{{پایان}}
{{پایان}}
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}
== مطالعه بیشتر ==
* امام خميني، چهل حديث، نشر مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني، حديث 32.
* ملا احمد نراقي، معراج السعادة، انتشارات دهقان، تهران، 1371، ص 74 ـ 79.


==منابع==
== برای مطالعهٔ بیشتر ==
{{پانویس}}
* امام خمینی، چهل حدیث، نشر مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، حدیث ۳۲.
* ملا احمد نراقی، معراج السعادة، انتشارات دهقان، تهران، ۱۳۷۱، ص ۷۴–۷۹.
 
== منابع ==
{{پانویس}}


{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه =
  | تیترها =  
  | تیترها =
  | ویرایش =  
  | ویرایش =
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی =
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر =
  | بازبینی =  
  | بازبینی =
  | تکمیل =  
  | تکمیل =
  | اولویت =  
  | اولویت =
  | کیفیت =  
  | کیفیت =
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ ‏۱۰ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۲۴


سؤال

برای رسیدن به مرتبه یقین چه مراحلی را باید گذراند؟


مراحل یقین

یقین مراتب و مراحل مختلفی دارد:

یقین حصولی

نخستین مرحلة آن، یقین حصولی است که با مطالعه و تحقیق و تفکر به دست می‌آید، اندیشیدن دربارة براهین فلسفی و مطالعه کتب خداشناسی و فهمیدن صفات و ذات و توحید و تحلیل آنها بر اساس براهین دقیق عقلی، می‌تواند آدمی را به نخستین مرتبه یقین برساند.

چنین یقینی، نیازمند سیر و سلوک و طی مقامات روحانی نیست و هر کسی، می‌تواند با مطالعه و تحقیق و پالایش ذهن خود از شبهات مختلف، این معرفت را حاصل کند.

یقین در این مرحله، علم بدون شک و غیرقابل زوال است، به گونه‌ای که فرد مطمئن می‌شود که مثلاً گزاره «خدا موجود است»، صحیح است و غیرممکن است که صحیح نباشد.[۱]

این یقین پایه ایمان است،[۲] وبدون چنین یقینی اصلاً ایمان و بلکه اسلام آوردن هم ممکن نیست. زیرا کسی که شک دارد «خدا هست یا نیست»، نمی‌تواند مسلمان شود، چه رسد به مؤمن شدن؛ لذا در روایت فرموده‌اند که ایمان خود را با یقین تقویت کنید.[۳]

یقین حضوری

مرحله دیگری از یقین وجود دارد که نه تنها پایة ایمان نیست بلکه در مرحله‌ای بالاتر از ایمان قرار دارد.[۴] چنین یقینی کمیاب است.[۵] و در نتیجة چنین یقینی، فرد می‌تواند حقایق مخفی عالم را شهود نماید.[۶]

عوامل ازدیاد یقین

برای رسیدن به یقین حضوری، باید ایمان آورد و ایمان را تقویت کرد.

در احادیث

در روایات اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ عواملی برای تکمیل و ازدیاد ایمان برشمرده شده است، از جمله؛ نترسیدن از ملامت دیگران، ریا نکردن، ترجیح آخرت بر دنیا، حیا از قبائح، حسن خلق، صبر بر مصائب، صدق لسان…[۷] در آیات قرآن نیز، تلاوت آیات الهی، جزو عوامل ازدیاد ایمان ذکر شده است.[۸]

در روایات اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ نیز عناوین دیگری برای رسیدن به یقین وجود دارند که در واقع همگی بیان مصادیق عبودیت می‌باشند، فرامینی چون اصلاح نفس،[۹] رضایت به قدر الهی،[۱۰] زهد،[۱۱] و… که همه جلوه‌هایی از بندگی خدا هستند، عوامل کاهش یا از بین رفتن یقین نیز همان موارد خروج از دایره بندگی می‌باشند.

هواپرستی، حرص، طمع، جدل، حب مال، راضی کردن مردم با غضب خداوند، ستایش مردم در ازاء نعمتی که خداوند به ما داده است (یعنی نعمت را ناشی از دیگران دانستن) و….[۱۲]

در قرآن

راه دیگری که برای رسیدن به یقین می‌توان پیمود، عمل کردن بر اساس این آیه شریفه است که می‌فرماید: و اعبُدْ ربک حتی یأتیک الیقین؛[۱۳] در واقع نتیجه (عبادت) را یقین می‌داند. یعنی راه رسیدن به یقین عبادت است.

امّا عبادت چیست؟ آیا همین نماز و روزه کافی است، اگر چنین است، چرا این همه انسان که همه روزه به عبادت مشغولند، به یقین نمی‌رسند؟ عبادت هدف خلقت ذکر شده است،[۱۴] و مراد از عبادت در این‌جا، اعمال عبادی خاص نیست، بلکه منظور زندگی بر مدار عبودیت است؛ یعنی بندگی و بنده وار زیستن، چنان‌که بردگان و بندگان روزگار قدیم همیشه برده بودند؛ نه آن که فقط ساعتی از روز را برده باشند، بلکه تمام حرکات و سکنات و اعمال آنها برای مولی و در خدمت مولایشان بوده است. عبودیت در برابر خداوند نیز به همین گونه است که انسان را به یقین می‌رساند. یعنی آدمی در تمامی لحظات و حالات خود، برای خدا باشد و رضایت او را طلب کند، در هر کاری که انجام می‌دهد، هر جا که می‌نگرد، هر سخنی که می‌گوید یا می‌شنود… فقط رضای خدا و دستورات الهی را در نظر داشته باشد.

این نحوه سلوک ـ که البته بدین سادگی حاصل نمی‌شود ـ عبودیت و بندگی خالصانه است. البته منافاتی هم با زندگی عادی ندارد؛ چرا که این گونه عبادت، اصولاً نیازمند وقتی خاص نیست، بلکه خود زندگی و تلاش و معاش آن باید عبادت باشد. چنان‌که فرمود رجال لا تلهیهم تجارة و لابیع عن ذکر الله[۱۵] بزرگ مردانی هستند که تجارت و خرید و فروش ایشان را از یاد حق بازنمی‌دارد و غافل نمی‌کند.

در این میان، عبادات خاصه مثل نماز و روزه و… اوج لحظات ارتباط انسان با خداست و در ضمن ایمان او را برای این که در تمام ساعت بنده باقی بماند، تقویت می‌کند.

لذا در قرآن در آیات ۴۵ و ۱۵۳ سوره بقره توصیه می‌فرماید که «و استعینوا بالصبر و الصلاة» از صبر (روزه) و نماز کمک بگیرید.

خلاصه آن که راه رسیدن به یقین، عبارت است از ایمان و عبادت و عبودیت، که در پی هم حاصل می‌شوند.


برای مطالعهٔ بیشتر

  • امام خمینی، چهل حدیث، نشر مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، حدیث ۳۲.
  • ملا احمد نراقی، معراج السعادة، انتشارات دهقان، تهران، ۱۳۷۱، ص ۷۴–۷۹.

منابع

  1. ر. ک. ابن سینا، شیخ الرئیس ابوعلی، برهان شفا، ترجمه دکتر مهدی قوام صفری، تهران، انتشارات فکر روز، 1373، ص 15، و نیز طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، قم، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، 1371، چاپ پنجم، ج 2، ص 248.
  2. احادیثی از علی ـ علیه السلام ـ.ر.ک. ری شهری، محمد، میزان الحکمه، بیروت، دار الحدیث، 1419، چاپ دوم، ج 8، ص 3713.
  3. ر. ک. همان، حدیثی از امیر المؤمنین ـ علیه السلام ـ.
  4. ر. ک. همان حدیثی از امام صادق ـ علیه السلام ـ؛ و نیز احادیثی از امام رضا ـ علیه السلام ـ و امیر المؤمنین ـ علیه السلام ـ، ص 3714.
  5. همان، ص 3714.
  6. بر اساس آیه 75 سوره انعام و نیز ر.ک. طباطبایی، همان، ج 6، ص 186؛ و نیز بنگرید به آیات پایانی سوره تکاثر: «لو تعلمون علم الیقین، لترون الجحیم، ثم لترونها عین الیقین.»
  7. ر. ک. ری شهری، همان، ج 1، ص 196.
  8. انفال/ 2.
  9. ر. ک. ری شهری، همان، ج 8، صص 3721، 3720، 3719.
  10. ر. ک. همان.
  11. ر. ک. همان.
  12. ر. ک. همان، ص 3718.
  13. حجر/ 99؛ خدای را عبادت کن تا یقین را دریابی.
  14. ذاریات/ 56؛ و ما خلقت الجن و الانس الّا لیعبدون.
  15. نور/ 37.