نبودن جزئیات نماز در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷: خط ۷:
قرآن، کتاب هدایت و تربیت معنوی بشر است و کلیات هدایت در آن آمده است و خداوند جزییات احکام را به پیامبر اسلام سپرده است.
قرآن، کتاب هدایت و تربیت معنوی بشر است و کلیات هدایت در آن آمده است و خداوند جزییات احکام را به پیامبر اسلام سپرده است.


پاسخ تفصیلی:
==تفاوت آیات اعتقادی و آیات مربوط به احکام شرعی==


مسائلی که به پیامبر اکرم «ص» وحی شده است، بر دو گونه است: بخشی از آن‌ها عبارت است از آیات «قرآن» که به پیامبر وحی شده است؛ و بخش دیگر، احکام و تعلیماتی است که جدا از قرآن و به عنوان شرح و بیان قرآن به پیامبر «ص» وحی گردیده است و لازم نیست تمامی احکامی را که پیامبر «ص» بیان می‌کند، همه به عنوان «قرآن» باشد.
آیات قرآن در دسته بندی بین احکام شرعی مثل نماز، روزه، خمس و ... و بین آیات غیر شرعی مثل اعتقادی، تاریخی و غیره، دو دسته هستند. در آیات مربوط به احکام شرعی خداوند در قرآن فقط به بیان اصل آن احکام اشاره می‌کند و مثلا می فرماید نماز و روزه بر شما واجب است، اما تفصیل، کیفیت و تبیین آن را به پیامبر سپرده است تا خارج از چارچوب قرآن برای مردم بیان کند. پس از پیامبر هم امامان معصوم وظیفه تبیین و تشریح احکام شرعی را از قرآن به عهده دارند.  


از این رو، خداوند متعال در قرآن پیامبر اکرم «ص» را مبیِّن و روشنگر قرآن شناسانده و می‌فرماید: «وَ أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ»<ref>نحل/ ۴۴.</ref>؛ «و بر تو قرآن را نازل کردیم تا بر امت آنچه فرستاده شده است را بیان کنی، باشد که عقل و فکر به کار گیرند».
خداوند در قرآن پیامبر اکرم(ص) را مبیِّن و روشنگر قرآن شناسانده و می‌فرماید: {{قرآن|وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ|ترجمه=و قرآن را [هم] به سوی تو نازل کردیم به خاطر اینکه برای مردم آنچه را که برای [هدایتشان] به سویشان نازل شده بیان کنی|سوره=نحل|آیه=۴۴}}


بنابراین، قرآن و وجود رسول الله «ص» مکمّل یکدیگرند؛ چه اینکه با نبود هر یک، امر تبلیغ و رسالت کامل نمی‌شود و یکی از حکمت‌های وجود ائمه «ع» بعد از رسول اکرم (صلوات الله علیه و آله) نیز همین امر است. در اصول کافی ج۱ص۲۸۶ آمده است: امام صادق فرمودند: «إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ نَزَلَتْ عَلَیْهِ الصَّلَاه وَ لَمْ یُسَمِّ اللَّهُ لَهُمْ ثَلَاثاً وَ لَا أَرْبَعاً حَتَّی کَانَ رَسُولُ اللَّهِ هُوَ الَّذِی فَسَّرَ ذَلِکَ لَهُم» آیه نماز بر رسول الله نازل شد ولی رکعات آن که سه رکعت یا چهار رکعت نازل نشد و تعیین رکعات و تفسیر نماز را به عهده رسول الله گذاشتند.
قرآن و رسول خدا(ص) مکمّل یکدیگرند؛ با نبود هر یک، امر تبلیغ و رسالت کامل نمی‌شود. از حکمت‌های وجود ائمه(ع) بعد از رسول اکرم(ص) نیز همین است. در اصول کافی ج۱ص۲۸۶ آمده است: امام صادق فرمودند: {{عربی|إِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ نَزَلَتْ عَلَيْهِ اَلصَّلاَةُ وَ لَمْ يُسَمِّ اَللَّهُ لَهُمْ ثَلاَثاً وَ لاَ أَرْبَعاً حَتَّى كَانَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ هُوَ اَلَّذِي فَسَّرَ ذَلِكَ لَهُمْ|ترجمه=آیه نماز بر رسول الله نازل شد ولی رکعات آن که سه رکعت یا چهار رکعت نازل نشد و تعیین رکعات و تفسیر نماز را به عهده رسول الله گذاشتند}}


علامه طباطبایی ذیل آیه ۴۴ سوره نحل می‌فرماید: جمله «لتبین» غایت است برای انزال و مراد از «تفکر» تفکر در ذکر است، تا به این وسیله بفهمند که ذکر حق است و بنا بر این تقدیر معنای آیه چنین می‌شود: ما بسویت ذکر، یعنی قرآن را فرستادیم تا برای همه مردم آنچه را که در این ذکر برای‌شان نازل شده و آنچه این ذکر از اصول معارف و احکام و شرایع و تاریخ احوال امت‌های گذشته و آنچه از سنت خدا بر آنان جریان یافته را دربردارد، بیان کنی و دیگر برای این امید بود که در ذکر، تفکر کنند، تا باشد که به حقانیت و از طرف خدا بودن آن واقف گردند یا برای اینکه در آنچه برای‌شان بیان می‌کنی، تفکر کنند.<ref>طباطبائی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۱۲، ص۳۷۸.</ref>
علامه طباطبایی ذیل آیه ۴۴ سوره نحل می‌فرماید: جمله «لتبین» غایت است برای انزال و مراد از «تفکر» تفکر در ذکر است، تا به این وسیله بفهمند که ذکر حق است و بنا بر این تقدیر معنای آیه چنین می‌شود: ما بسویت ذکر، یعنی قرآن را فرستادیم تا برای همه مردم آنچه را که در این ذکر برای‌شان نازل شده و آنچه این ذکر از اصول معارف و احکام و شرایع و تاریخ احوال امت‌های گذشته و آنچه از سنت خدا بر آنان جریان یافته را دربردارد، بیان کنی و دیگر برای این امید بود که در ذکر، تفکر کنند، تا باشد که به حقانیت و از طرف خدا بودن آن واقف گردند یا برای اینکه در آنچه برای‌شان بیان می‌کنی، تفکر کنند.<ref>طباطبائی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۱۲، ص۳۷۸.</ref>

نسخهٔ ‏۱۲ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۷:۲۱

سؤال

چرا تفصیل نماز در قرآن نیامده است؟


قرآن، کتاب هدایت و تربیت معنوی بشر است و کلیات هدایت در آن آمده است و خداوند جزییات احکام را به پیامبر اسلام سپرده است.

تفاوت آیات اعتقادی و آیات مربوط به احکام شرعی

آیات قرآن در دسته بندی بین احکام شرعی مثل نماز، روزه، خمس و ... و بین آیات غیر شرعی مثل اعتقادی، تاریخی و غیره، دو دسته هستند. در آیات مربوط به احکام شرعی خداوند در قرآن فقط به بیان اصل آن احکام اشاره می‌کند و مثلا می فرماید نماز و روزه بر شما واجب است، اما تفصیل، کیفیت و تبیین آن را به پیامبر سپرده است تا خارج از چارچوب قرآن برای مردم بیان کند. پس از پیامبر هم امامان معصوم وظیفه تبیین و تشریح احکام شرعی را از قرآن به عهده دارند.

خداوند در قرآن پیامبر اکرم(ص) را مبیِّن و روشنگر قرآن شناسانده و می‌فرماید: ﴿وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ؛ و قرآن را [هم] به سوی تو نازل کردیم به خاطر اینکه برای مردم آنچه را که برای [هدایتشان] به سویشان نازل شده بیان کنی(نحل:۴۴)

قرآن و رسول خدا(ص) مکمّل یکدیگرند؛ با نبود هر یک، امر تبلیغ و رسالت کامل نمی‌شود. از حکمت‌های وجود ائمه(ع) بعد از رسول اکرم(ص) نیز همین است. در اصول کافی ج۱ص۲۸۶ آمده است: امام صادق فرمودند: «إِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ نَزَلَتْ عَلَيْهِ اَلصَّلاَةُ وَ لَمْ يُسَمِّ اَللَّهُ لَهُمْ ثَلاَثاً وَ لاَ أَرْبَعاً حَتَّى كَانَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ هُوَ اَلَّذِي فَسَّرَ ذَلِكَ لَهُمْ؛ آیه نماز بر رسول الله نازل شد ولی رکعات آن که سه رکعت یا چهار رکعت نازل نشد و تعیین رکعات و تفسیر نماز را به عهده رسول الله گذاشتند»

علامه طباطبایی ذیل آیه ۴۴ سوره نحل می‌فرماید: جمله «لتبین» غایت است برای انزال و مراد از «تفکر» تفکر در ذکر است، تا به این وسیله بفهمند که ذکر حق است و بنا بر این تقدیر معنای آیه چنین می‌شود: ما بسویت ذکر، یعنی قرآن را فرستادیم تا برای همه مردم آنچه را که در این ذکر برای‌شان نازل شده و آنچه این ذکر از اصول معارف و احکام و شرایع و تاریخ احوال امت‌های گذشته و آنچه از سنت خدا بر آنان جریان یافته را دربردارد، بیان کنی و دیگر برای این امید بود که در ذکر، تفکر کنند، تا باشد که به حقانیت و از طرف خدا بودن آن واقف گردند یا برای اینکه در آنچه برای‌شان بیان می‌کنی، تفکر کنند.[۱]

از چند آیه دیگر استفاده می‌شود که پیامبر برای تبیین قرآن و احکام تعیین شده است: «هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیینَ رَسُولًا مِنْهُمْ یتْلُو عَلَیهِمْ آیاتِهِ وَیزَکِّیهِمْ وَیعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَه وَإِنْ کَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلَالٍ مُبِینٍ»[۲]؛ «او کسی است که در میان جمعیت درس نخوانده رسولی از خودشان برانگیخت که آیاتش را بر آنها می‌خواند و آنها را تزکیه می‌کند و به آنان کتاب (قرآن) و حکمت می‌آموزد هر چند پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند!»

این آیه می‌گوید یکی از وظایف و مسؤولیت‌های پیامبر اکرم «ص» تعلیم کتاب و حکمت است و از این معلوم می‌شود که قرآن نیاز به تعلیم دارد و این‌طور نیست که هر کسی بتواند قرآن را بفهمد و مطالب و احکام آن را درک کند.

قرآن کریم در آیه دیگر می‌فرماید: «وَمَا آتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ»[۳]؛ «آنچه را رسول خدا برای شما آورده بگیرید (و اجرا کنید)، و از آنچه نهی کرده خودداری نمایید؛ و از (مخالفت) خدا بپرهیزید که خداوند کیفرش شدید است».

بنابراین خود قرآن به ما دستور می‌دهد که از اوامر و دستورات پیامبر باید اطاعت کنیم؛ از طرف دیگر قرآن کتاب هدایت و تربیت معنوی بشر است و کلیات هدایت در آن آمده است. از این رو خداوند جزییات احکام را به پیامبر اسلام سپرده است. همچنین با این روش، عظمت پیامبر اسلام را نشان داده است که مرجع قرآن و تفسیر است.

منابع

  1. طباطبائی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۱۲، ص۳۷۸.
  2. جمعه/ ۲.
  3. حشر/ ۷.