پیش نویس:روایت «توبه بداخلاق»
![]() | این متن یک پیشنویس است که در وضعیت در حال نگارش قرار دارد |
منظور از جمله «لاِنـَّهُ اِذا تابَ مِنْ ذَنـْبٍ وَقَعَ فى اَعْظَمَ مِنَ الذَّنـْبِ الّذى تابَ مِنْهُ» در حدیث نبوی(ص)«اَبَى اللّهُ لِصاحِبِ الْخُلْقِ السَّيِّىءِ بِالتَّوبَةِ. فَقيلَ: يا رَسول اللّهِ، وَ كَيْفَ ذلِكَ؟ قالَ: لاِنـَّهُ اِذا تابَ مِنْ ذَنـْبٍ وَقَعَ فى اَعْظَمَ مِنَ الذَّنـْبِ الّذى تابَ مِنْهُ خداوند از آدم بد اخلاق توبه نمى پذيرد. عرض شد: اى رسول خدا، چرا؟ فرمودند: چون هرگاه از گناهى توبه كند در ورطه گناهى بدتر از آن كه توبه كرده است مى افتد.»، چیست؟ آیا سند این حدیث قابل اطمینان و استناد است تا بتوان به دلالت آن تکیه کرد؟
شروط خداوند برای پذیرش توبه
1. مشرك نبودن توبه کننده
توبه همراه با شرك پذیرفتنی نیست. چنانچه می فرماید: خداوند شرك را نمی بخشد و پائین تر از آن برای هر كسی كه شایسته بداند می بخشد و آن كسی كه برای خدا شریكی قرار دهد گناه بزرگی كرده است.[۱]
2. اصلاح و جبران بعد از توبه
باید توبه كننده، حقوقی را كه پایمال كرده جبران كند. اگر حق پایمال شده حق الناس است باید حق مردم را پس بدهد و یا حلالیت گیرد. اگر حق ضایع شده از حقوق الهی قابل جبران است مانند نماز، روزه و ... ، باید آن ها را جبران کند. مثلاً اگر نمازی فوت شده آن را قضاء نماید.[۲][۳][۴]
3. اصرار نكردن بر گناه بعد از توبه
خداوند در آیه 135 سوره آل عمران می فرماید: و آن ها كه وقتی مرتكب عمل زشتی شوند یا به خود ستم كنند، به یاد خدا می افتند و برای گناهان خود، طلب آمرزش می كنند و كیست كه جز خدا گناهان را ببخشد و بر گناه اصرار نمی ورزند با اینكه می دانند. آنها پاداش شان آمرزش پروردگار و بهشت است كه از زیر درختانش، نهرها جاری است، جاودانه در آن می مانند.[۵]
متن و ترجمه حدیث
« | عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ النَّوْفَلِيِّ عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ النَّبِيُّ ص أَبَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِصَاحِبِ الْخُلُقِ السَّيِّئِ بِالتَّوْبَةِ قِيلَ وَ كَيْفَ ذَاكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ لِأَنَّهُ إِذَا تَابَ مِنْ ذَنْبٍ وَقَعَ فِي ذَنْبٍ أَعْظَمَ مِنْهُ.[۶] خداوند از آدم بد اخلاق توبه نمى پذيرد. عرض شد: اى رسول خدا، چرا؟ فرمودند: چون هرگاه از گناهى توبه كند در ورطه گناهى بدتر از آن كه توبه كرده است مى افتد. | » |
بررسی سند حدیث
دو تن از روایانی که در این حدیث مورد تضعیف قرار گرفته اند «حسین بن یزید نخعی» ملقّب به «نوفلی»[۷] و اسماعیل بن ابی زیاد السکونی می باشند. لذا به جهت وجود این دو راوی در سند حدیث، نمی توان به آن اطمینان و استناد کرد.[۸]
روایتی دیگر شبیه این روایت با اختلاف عبارت از شیخ صدوق در علل الشرایع ذكر شده است كه در سند این روایت آمده «عَمَّن ذكره» یعنی یونس این روایت را از كسی كه به او گفته نقل می كند.[۹] به حدیثی که چنین وضعیتی داشته باشد حدیث مجهول گفته می شود که از اقسام حدیث ضعیف بوده و لذا قابل استناد و اطمینان نیست.[۱۰][۱۱] در مستدرك الوسائل و بحارالانوار نیز این روایت از علل الشرایع با همین سند نقل شده است.[۱۲][۱۳]
بررسی دلالت حدیث
محتوای این حدیث با مطالب مسلم موجود در منابع اسلامی سازگاری ندارد. زیرا بداخلاقی نیز همانند سایر گناهان با توبه و جبران گذشته و تغییر دادن رویه سابق قابل بخشش است.[۱۴]
پانویس
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، 3: 409.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، 2: 649.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، 4: 375.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، 2: 650.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، 3: 90.
- ↑ کلینی، الكافي( ط- الإسلامية)، 2: 321.
- ↑ طوسی، رجال الطوسي، 355.
- ↑ تقی الدین حلی(ابن داود)، الرجال، 28.
- ↑ ابن بابویه(شیخ صدوق)، علل الشرایع، 2: 492.
- ↑ جدیدی نژاد، معجم مصطلحات الرجال و الدراية، 147.
- ↑ سبحانی، اصول الحدیث و احکامه فی علم الدرایة، 119.
- ↑ نوری، مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، 12: 74.
- ↑ مجلسی، بحار الأنوار( ط- بيروت)، 70: 298.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، 19: 498.
منابع
- کلینی، محمد بن یعقوب (۱۴۰۷). کافی. تهران: دار الکتب الإسلامیة.
- مکارم شیرازی، ناصر (۱۳۷۴). تفسیر نمونه. به کوشش محمدرضا آشتیانی. تهران: دار الکتب الإسلامیة.
- تقی الدین حلی(ابن داود)، حسن بن علی (۱۳۴۲). الرجال. تهران: دانشگاه تهران.
- طوسی، محمد بن حسن (۱۴۲۷). رجال الطوسي. به کوشش جواد قیومی اصفهانی. قم: جماعة المدرسين في الحوزة العلمیة بقم. مؤسسة النشر الإسلامي.
- ابن بابویه(شیخ صدوق)، محمد بن علی (بی تا). علل الشرایع. قم: مکتبة الداوري. تاریخ وارد شده در
|سال=
را بررسی کنید (کمک) - جدیدی نژاد، محمد رضا (۱۴۲۲). معجم مصطلحات الرجال و الدراية. قم: مؤسسه علمی فرهنگی دار الحديث. سازمان چاپ و نشر.
- سبحانی، جعفر (۱۳۸۴). اصول الحدیث و احکامه فی علم الدرایة. قم: مؤسسه امام صادق(ع).
- نوری، حسین بن محمد تقی (۱۴۰۸). مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل. قم: مؤسسة آل البيت عليهم السلام.
- مجلسی، محمد باقر بن محمدتقی (۱۴۰۳). بحار الأنوار( ط- بيروت). بیروت: دار إحياء التراث العربي.