automoderated
۶٬۳۴۱
ویرایش
(←اقسام) |
(ابرابزار) |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
تکبر چیست؟ | تکبر چیست؟ | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}}تکبر یا غرور، بزرگ شمردن خود نسبت به دیگران و کوچک شمردن دیگران با گفتار یا رفتار است. | {{پاسخ}} | ||
تکبر یا غرور، بزرگ شمردن خود نسبت به دیگران و کوچک شمردن دیگران با گفتار یا رفتار است. | |||
== مفهومشناسی == | == مفهومشناسی == | ||
«کِبْر» بزرگ شمردن خود نسبت به دیگران<ref>. راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، تهران، نشر کتاب، ۱۴۰۴، ص۴۲۱ و ۴۲۲؛ علم اخلاق اسلامی، ترجمه جامع السعادات، انتشارات حکمت، چاپ سوم، ۱۳۶۳، جلد اول، ص۴۱۷.</ref> و «تکبر» آشکار کردن آن در گفتار و رفتار است؛ بنابراین، تا زمانی که حس خودبرتربینی در درون انسان بوده و آن را آشکار نکند، به آن کبر گفته میشود، و زمانی که این گمان آشکار شده و فرد، دیگران را با رفتار یا گفتار خود کوچک بشمرد، به آن تکبر گفته میشود.<ref>. نراقی، ملا احمد، جامع السعادات، معراج السعاده، مشهد، انتشارات ندای اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۲، ص۱۷۶.</ref> | «کِبْر» بزرگ شمردن خود نسبت به دیگران<ref>. راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، تهران، نشر کتاب، ۱۴۰۴، ص۴۲۱ و ۴۲۲؛ علم اخلاق اسلامی، ترجمه جامع السعادات، انتشارات حکمت، چاپ سوم، ۱۳۶۳، جلد اول، ص۴۱۷.</ref> و «تکبر» آشکار کردن آن در گفتار و رفتار است؛ بنابراین، تا زمانی که حس خودبرتربینی در درون انسان بوده و آن را آشکار نکند، به آن کبر گفته میشود، و زمانی که این گمان آشکار شده و فرد، دیگران را با رفتار یا گفتار خود کوچک بشمرد، به آن تکبر گفته میشود.<ref>. نراقی، ملا احمد، جامع السعادات، معراج السعاده، مشهد، انتشارات ندای اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۲، ص۱۷۶.</ref> | ||
دو واژه «غرور» و «تبکر» در زبان فارسی، به صورت مترادف و به یک معنا بهکار میروند؛ البته کلمه غرور در زبان | دو واژه «غرور» و «تبکر» در زبان فارسی، به صورت مترادف و به یک معنا بهکار میروند؛ البته کلمه غرور در زبان عربی به معنای فریب دادن بهکار میرود و با معنای تکبر متفاوت است. | ||
=== تفاوت با عجب === | === تفاوت با عجب === | ||
{{همچنین ببینید|عجب}}عُجْب و خودبینی به معنای خودپسندی است.<ref>. امام خمینی، سید روح الله، شرح چهل حدیث، مؤسسه تنظیم نشر آثار امام خمینی، چاپ دوم، ۱۳۷۱، ص۷۹.</ref> شخص خودبین، خود را بزرگ میشمارد؛ ولی خود را برتر از دیگران نمیبیند.<ref>. نراقی، ملامحمد مهدی، جامع السعادات، تعلیقه و تصحیح سید محمد کلانتر، مطبعه النجف، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، ج۱، ص۳۴۴–۳۵۱.</ref> با اینک شخص متبکر نسبت به دیگران بزرگی کرده و دیگران را کوچک میشمارد.<ref name=":03">امام خمینی، سید روح الله، شرح چهل حدیث، مؤسسه تنظیم نشر آثار امام خمینی، چاپ دوم، ۱۳۷۱، | {{همچنین ببینید|عجب}}عُجْب و خودبینی به معنای خودپسندی است.<ref>. امام خمینی، سید روح الله، شرح چهل حدیث، مؤسسه تنظیم نشر آثار امام خمینی، چاپ دوم، ۱۳۷۱، ص۷۹.</ref> شخص خودبین، خود را بزرگ میشمارد؛ ولی خود را برتر از دیگران نمیبیند.<ref>. نراقی، ملامحمد مهدی، جامع السعادات، تعلیقه و تصحیح سید محمد کلانتر، مطبعه النجف، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، ج۱، ص۳۴۴–۳۵۱.</ref> با اینک شخص متبکر نسبت به دیگران بزرگی کرده و دیگران را کوچک میشمارد.<ref name=":03">امام خمینی، سید روح الله، شرح چهل حدیث، مؤسسه تنظیم نشر آثار امام خمینی، چاپ دوم، ۱۳۷۱، ص۷۹.</ref> برخی عجب را یکی از [[عوامل تکبر]] دانستهاند. | ||
=== تفات تکبر در انسان و خدا === | === تفات تکبر در انسان و خدا === | ||
{{اصلی|معنای متکبر از اسماء الهی}} | {{اصلی|معنای متکبر از اسماء الهی}} | ||
تفاوت صفت | تفاوت صفت تکبر در خدا و [[انسان]]، به تفاوت منشأ آن برمیگردد؛ منشأ تکبر در خداوند، [[علم خدا|علم]]، [[قدرت خدا|قدرت]] و [[حکمت خدا|حکمت]] او است؛ ولی منشأ تکبر بشر، حقارت، [[جهل|نادانی]] و ضعف اراده است. بر اساس [[روایتی]]، [[امام صادق(ع)]] عامل تکبر در انسان را احساس پستی و خواری در خود دانسته است.<ref>. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، با ترجمه و شرح سید جواد مصطفوی، ج۳، باب کبر.</ref> انسان برای آنکه نقص خود را بپوشاند، تکبر ورزیده و مقامی را ادعا میکند که دارای آن نیست. | ||
== جایگاه == | == جایگاه == | ||
در [[قرآن]]، درباره تکبر و شخص متبکر سخن گفته شده است. برای نمونه، در [[آیه]] {{قرآن| | در [[قرآن]]، درباره تکبر و شخص متبکر سخن گفته شده است. برای نمونه، در [[آیه]] {{قرآن|کَذٰلِکَ یَطْبَعُ اللَّهُ عَلَیٰ کُلِّ قَلْبِ مُتَکَبِّرٍ جَبَّار | ||
| سوره = غافر | | سوره = غافر | ||
| آیه = ۳۵ | | آیه = ۳۵ | ||
| ترجمه = | | ترجمه = این گونه، خدا بر دل هر متکبر و زورگویی مُهر [بدبختی] مینهد. | ||
}} به شخص متبکر اشاره شده است. در آیه ۳۴ سوره بقره نیز، به تکبر [[ابلیس]] هنگامی که خدا امر کرد به [[حضرت آدم(ع)]] سجده کند، اشاره شده است.<ref>بقره:۳۴.</ref> | }} به شخص متبکر اشاره شده است. در آیه ۳۴ سوره بقره نیز، به تکبر [[ابلیس]] هنگامی که خدا امر کرد به [[حضرت آدم(ع)]] سجده کند، اشاره شده است.<ref>بقره:۳۴.</ref> | ||
تکبر را نخستین [[گناه|گناهی]] دانستهاند که در جهان به وقوع پیوسته است. به گفته [[امام علی(ع)]] در [[خطبه قاصعه]]، تکبر ابلیس باعث شد، عبادتهای شش هزار ساله او از میان برود.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، دار احیاء الکتب العربیه، چاپ دوم، ج۱۳، ص۱۲۷.</ref> در [[روایت|روایتی]] دیگر، تکبر بزرگترین گناه شمرده شده است.<ref>شفیعی، سید محمد، پرورش روح در پرتو چهل حدیث، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۰، ج۱، ص۲۸۰.</ref> | تکبر را نخستین [[گناه|گناهی]] دانستهاند که در جهان به وقوع پیوسته است. به گفته [[امام علی(ع)]] در [[خطبه قاصعه]]، تکبر ابلیس باعث شد، عبادتهای شش هزار ساله او از میان برود.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، دار احیاء الکتب العربیه، چاپ دوم، ج۱۳، ص۱۲۷.</ref> در [[روایت|روایتی]] دیگر، تکبر بزرگترین گناه شمرده شده است.<ref>شفیعی، سید محمد، پرورش روح در پرتو چهل حدیث، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۰، ج۱، ص۲۸۰.</ref> | ||
== اقسام == | |||
تکبر دارای اقسامی است: | |||
* '''تکبر نسبت به خدا''': گاهی تکبر در برابر خدا است.<ref>. دستغیب، سید عبدالحسین، گناهان کبیره، چاپ آرمان، ج۲، ص۱۱۱–۱۳۲.</ref> به این معنا که فرد به [[بندگی|بندگیِ خدا]] اعتراف نداشته و [[عبادت]] را مخصوص خدا نداند. مانند تکبری که [[نمرود]] و [[فرعون]] داشتند. سبب این تکبر، طغیان و [[جهل]] دانسته شده و زشتترین نوع تکبر شمرده شده است.<ref>. راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، تهران، نشر کتاب، ۱۴۰۴، ص۴۲۱ و ۴۲۲.</ref> | * '''تکبر نسبت به خدا''': گاهی تکبر در برابر خدا است.<ref>. دستغیب، سید عبدالحسین، گناهان کبیره، چاپ آرمان، ج۲، ص۱۱۱–۱۳۲.</ref> به این معنا که فرد به [[بندگی|بندگیِ خدا]] اعتراف نداشته و [[عبادت]] را مخصوص خدا نداند. مانند تکبری که [[نمرود]] و [[فرعون]] داشتند. سبب این تکبر، طغیان و [[جهل]] دانسته شده و زشتترین نوع تکبر شمرده شده است.<ref>. راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، تهران، نشر کتاب، ۱۴۰۴، ص۴۲۱ و ۴۲۲.</ref> | ||
* '''تکبر نسبت به پیامبران و اولیاء دین''': گاهی تکبر در برابر [[پیامبران|انبیا]] و [[اولیای الهی|اولیا]] است، به گونهای که شخص خود را بالاتر از آنان دانسته و از آنها اطاعت نکند. در آیه {{قرآن|فَقَالُوا أَنُؤْمِنُ | * '''تکبر نسبت به پیامبران و اولیاء دین''': گاهی تکبر در برابر [[پیامبران|انبیا]] و [[اولیای الهی|اولیا]] است، به گونهای که شخص خود را بالاتر از آنان دانسته و از آنها اطاعت نکند. در آیه {{قرآن|فَقَالُوا أَنُؤْمِنُ لِبَشَرَیْنِ مِثْلِنَا وَقَوْمُهُمَا لَنَا عَابِدُون | ||
| سوره = مؤمنون | | سوره = مؤمنون | ||
| آیه = ۴۷ | | آیه = ۴۷ | ||
| ترجمه = و گفتند: آیا به دو بشری که مانند خودمان هستند ایمان بیاوریم؟ | | ترجمه = و گفتند: آیا به دو بشری که مانند خودمان هستند ایمان بیاوریم؟ | ||
}} به این نوع تکبر اشاره شده است. | }} به این نوع تکبر اشاره شده است. | ||
* '''تکبر در برابر بندگان خدا''': گاهی تکبر در برابر [[مؤمن|مؤمنان]] و بندگان خدا است؛ به این معنا که فرد خود را بزرگ شمرده و دیگران را حقیر و کوچک پندارد.<ref>. نراقی، معراج السعاده، ص۱۷۸.</ref> این نوع تکبر، از این جهت که به مخالفت با خدا منجر میشود، از صفات هلاک کننده انسان دانسته شده است.<ref>علم اخلاق | * '''تکبر در برابر بندگان خدا''': گاهی تکبر در برابر [[مؤمن|مؤمنان]] و بندگان خدا است؛ به این معنا که فرد خود را بزرگ شمرده و دیگران را حقیر و کوچک پندارد.<ref>. نراقی، معراج السعاده، ص۱۷۸.</ref> این نوع تکبر، از این جهت که به مخالفت با خدا منجر میشود، از صفات هلاک کننده انسان دانسته شده است.<ref>علم اخلاق اسلامی، ترجمه جامع السعادات، انتشارات حکمت، چاپ سوم، 1363ش، جلد اول، ص417.</ref> | ||
== عوامل == | == عوامل == | ||
{{اصلی|عوامل تکبر}} | {{اصلی|عوامل تکبر}} | ||
عوامل تکبر، اختلال در شخصیت، ناآگاهی از ضعفهای خود و تسلط [[شیطان]] بر [[انسان]] شمرده شده است. احساس خواری و [[ذلت]] یکی از اختلالها شخصیتی است که با وجود آن انسان به تکبر دچار میشود. | عوامل تکبر، اختلال در شخصیت، ناآگاهی از ضعفهای خود و تسلط [[شیطان]] بر [[انسان]] شمرده شده است. احساس خواری و [[ذلت]] یکی از اختلالها شخصیتی است که با وجود آن انسان به تکبر دچار میشود. | ||
== درمان == | == درمان == | ||
{{اصلی|راههای درمان تکبر}}برای درمان | {{اصلی|راههای درمان تکبر}}برای درمان تکبر راههای گوناگونی گفته شده، که برخی از آنها چنین است: | ||
{{ستون۲}} | {{ستون۲}} | ||
* [[خودشناسی]]؛<ref>مجلسی، بحار الانوار، بیروت، ج۷۸، ص۹۴.</ref> | * [[خودشناسی]]؛<ref>مجلسی، بحار الانوار، بیروت، ج۷۸، ص۹۴.</ref> | ||
* [[یاد مرگ]]؛<ref>شفیعی، سید محمد، پرورش روح در پرتو چهل حدیث، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۰ش، ج۱، ص۴۹۱.</ref> | * [[یاد مرگ]]؛<ref>شفیعی، سید محمد، پرورش روح در پرتو چهل حدیث، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۰ش، ج۱، ص۴۹۱.</ref> | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
شناخت به ضعف خود، بهویژه هنگام تولد و هنگام [[مرگ]]، خودبزرگبینی را در [[انسان]] از بین میبرد.<ref>مجلسی، بحار الانوار، بیروت، ج۷۸، ص۹۴.</ref> عبادت نیز، که فروتنی نزد خدا است، باعث ضعیف شدن احساس تکبر میشود.<ref name=":0" /> | شناخت به ضعف خود، بهویژه هنگام تولد و هنگام [[مرگ]]، خودبزرگبینی را در [[انسان]] از بین میبرد.<ref>مجلسی، بحار الانوار، بیروت، ج۷۸، ص۹۴.</ref> عبادت نیز، که فروتنی نزد خدا است، باعث ضعیف شدن احساس تکبر میشود.<ref name=":0"/> | ||
یکی از [[عوامل تکبر]]، [[احساس حقارت]] در خود است، که برای درمان آن، تقویت عزت نفس تأثیرگذار دانسته شده است. | یکی از [[عوامل تکبر]]، [[احساس حقارت]] در خود است، که برای درمان آن، تقویت عزت نفس تأثیرگذار دانسته شده است. |