trustworthy
۴۷۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
* أبی شیبه در مسند خویش نقل میکند که مسیلمه کذّاب دو نفر از یاران رسول خدا(ص) را در منطقه نفوذ خود دستگیر کرد. از هر دو سؤال کرد، آیا شهادت میدهید که من فرستاده خدا هستم؟ یکی شهادت داد و نجات یافت و دوّمی شهادت نداد و گردنش را زدند. هنگامی که خبر به پیغمبر اکرم(ص) رسید، فرمود: آن که کشته شد بر طریق صدق و راستی قدم برداشت و دوّمی رخصت الهی را پذیرا شد و گناهی بر او نیست.<ref>مسند ابی شیبه، ج۱۲، ص ۳۵۸. بر گرفته از مکارم شیرازی، ناصر، شیعه پاسخ میگوید، قم، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، چاپ هفتم، ۱۳۸۶ ه. ش، ص۳۸.</ref> | * أبی شیبه در مسند خویش نقل میکند که مسیلمه کذّاب دو نفر از یاران رسول خدا(ص) را در منطقه نفوذ خود دستگیر کرد. از هر دو سؤال کرد، آیا شهادت میدهید که من فرستاده خدا هستم؟ یکی شهادت داد و نجات یافت و دوّمی شهادت نداد و گردنش را زدند. هنگامی که خبر به پیغمبر اکرم(ص) رسید، فرمود: آن که کشته شد بر طریق صدق و راستی قدم برداشت و دوّمی رخصت الهی را پذیرا شد و گناهی بر او نیست.<ref>مسند ابی شیبه، ج۱۲، ص ۳۵۸. بر گرفته از مکارم شیرازی، ناصر، شیعه پاسخ میگوید، قم، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، چاپ هفتم، ۱۳۸۶ ه. ش، ص۳۸.</ref> | ||
* امام صادق(ع) میفرماید: «لا دین لمن لا تقیه له؛<ref>شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، تفصیل وسائل الشیعه إلی تحصیل مسائل الشریعه، مؤسسه آل البیت(ع)، قم، چاپ اول، ۱۴۰۹ ق، ج۱۶، ص۲۱۰، باب ۲۴، حدیث ۲۳. و نیز: حدیث ۲۴،۲۶ و ص۱۶۵، ح۱۵.</ref>کسی که تقیه نمیکند دین ندارد.» | * امام صادق(ع) میفرماید: «لا دین لمن لا تقیه له؛<ref>شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، تفصیل وسائل الشیعه إلی تحصیل مسائل الشریعه، مؤسسه آل البیت(ع)، قم، چاپ اول، ۱۴۰۹ ق، ج۱۶، ص۲۱۰، باب ۲۴، حدیث ۲۳. و نیز: حدیث ۲۴،۲۶ و ص۱۶۵، ح۱۵.</ref>کسی که تقیه نمیکند دین ندارد.» | ||
*در زندگی پیامبر اکرم (ص) سه سال دعوت سری وی را میتوان دوران تقیه دانست. در زندگی امیرالمؤمنین علی(ع) نیز بعد از غصب خلافت و دوران ۲۵ ساله سکوت وی و همچنین در جریان غصب فدک و آزار و اذیت خلفا نسبت به همسر وی حضرت فاطمه زهرا (س)، شاهد تقیه و سکوت حضرت هستیم. تقیه در زندگی سایر ائمه (ع) نیز به وضوح به چشم میخورد. مخصوصاً با توجه به خفقان دولتهای اموی و عباسی. امام باقر (ع )و امام صادق (ع) با شیوه تقیه بود که توانستند مدتها بر کرسی تدریس تکیه زنند. حتی برخی این نکته را مطرح کردهاند که ائمه در برخورد با گروهی از علما نیز گاهی به صورت تقیه عمل میکردند. علمایی که فقه را دستکاری کرده و به عنوان عناصر مکتب فقهی خویش جا میزدند.<ref>ر. ک. کاوشی در مواضع فرهنگی امام صادق(ع)، | *در زندگی پیامبر اکرم (ص) سه سال دعوت سری وی را میتوان دوران تقیه دانست. در زندگی امیرالمؤمنین علی(ع) نیز بعد از غصب خلافت و دوران ۲۵ ساله سکوت وی و همچنین در جریان غصب فدک و آزار و اذیت خلفا نسبت به همسر وی حضرت فاطمه زهرا (س)، شاهد تقیه و سکوت حضرت هستیم. تقیه در زندگی سایر ائمه (ع) نیز به وضوح به چشم میخورد. مخصوصاً با توجه به خفقان دولتهای اموی و عباسی. امام باقر (ع )و امام صادق (ع) با شیوه تقیه بود که توانستند مدتها بر کرسی تدریس تکیه زنند. حتی برخی این نکته را مطرح کردهاند که ائمه در برخورد با گروهی از علما نیز گاهی به صورت تقیه عمل میکردند. علمایی که فقه را دستکاری کرده و به عنوان عناصر مکتب فقهی خویش جا میزدند.<ref>ر. ک. مبلغی، احمد، کاوشی در مواضع فرهنگی امام صادق(ع)، پایگاه حوزه نت.</ref> | ||
*فشار در زمان خلافت منصور دوانیقی آنقدر شدت گرفت، به گونه ای که امام صادق(ع) حتّی نتوانست وصیّ خود را با صراحت اعلام کند و «وصیّت» بین پنج نفر مردّد ماند که یکی از آنها خود منصور بود تا جان وصیّ واقعی در خطر نیفتد.<ref>كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، محقق غفاری، علی اکبر و آخوندی، محمد، تهران، دار الكتب الإسلامية، چاپ چهارم، 1407 ق.</ref> و این چیزی جز تقیه نیست. | *فشار در زمان خلافت منصور دوانیقی آنقدر شدت گرفت، به گونه ای که امام صادق(ع) حتّی نتوانست وصیّ خود را با صراحت اعلام کند و «وصیّت» بین پنج نفر مردّد ماند که یکی از آنها خود منصور بود تا جان وصیّ واقعی در خطر نیفتد.<ref>كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، محقق غفاری، علی اکبر و آخوندی، محمد، تهران، دار الكتب الإسلامية، چاپ چهارم، 1407 ق.</ref> و این چیزی جز تقیه نیست. | ||
*پوشیدن لباس سیاه در فقه شیعه مکروه است، اما این لباس در زمان قیام عباسیان و پس از آن، به صورت شعار آنان درآمد و لذا در تاریخ با عنوان «مسوده» (سیاه جامگان) معروف شدند. در روایتی آمده است هنگامی که امام صادق(ع) در «حیره» به سر میبرد، فرستاده ابوالعبّاس سفّاح برای او لباس بارانی فرستاد که یک طرف آن سفید و طرف دیگر آن سیاه بود. امام(ع) آن را پوشید و فرمود: «اما انّی البسه و انا اعلم انّه لباس اهل النّار؛<ref>تفصیل وسائل الشیعه إلی تحصیل مسائل الشریعه، | *پوشیدن لباس سیاه در فقه شیعه مکروه است، اما این لباس در زمان قیام عباسیان و پس از آن، به صورت شعار آنان درآمد و لذا در تاریخ با عنوان «مسوده» (سیاه جامگان) معروف شدند. در روایتی آمده است هنگامی که امام صادق(ع) در «حیره» به سر میبرد، فرستاده ابوالعبّاس سفّاح برای او لباس بارانی فرستاد که یک طرف آن سفید و طرف دیگر آن سیاه بود. امام(ع) آن را پوشید و فرمود: «اما انّی البسه و انا اعلم انّه لباس اهل النّار؛<ref>شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، تفصیل وسائل الشیعه إلی تحصیل مسائل الشریعه، مؤسسه آل البیت(ع)، قم، چاپ اول، ۱۴۰۹ ق، ج۴، ص۳۸۴.</ref> من آن را میپوشم در حالی که میدانم لباس اهل آتش است.» در روایت دیگری به همین مضمون چنین وارد شده است که امام(ع) حتی آستر و پنبه لباسهای خود را سیاه کرده بود.<ref>همان، ص۳۸۵.</ref> | ||
*سکوت ۲۵ سالهٔ علی(ع) به خاطر بقای دین و خودداری کردن از گرفتن حق خود و نیز تغییر روش مبارزهٔ امام باقر و امام صادق(ع) از مبارزه نظامی به تلاش علمی، فرهنگی و تربیتی از جمله تقیه برای حفظ دین است. | *سکوت ۲۵ سالهٔ علی(ع) به خاطر بقای دین و خودداری کردن از گرفتن حق خود و نیز تغییر روش مبارزهٔ امام باقر و امام صادق(ع) از مبارزه نظامی به تلاش علمی، فرهنگی و تربیتی از جمله تقیه برای حفظ دین است. | ||
*صلح امام حسن مجتبی(ع) نیز در راستای حفظ جان، نوعی تقیه است. حضرت علت اصلی صلح خودشان با معاویه را حفظ خونهای مسلمانان مطرح میکنند.<ref>مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، بحار الأنوارالجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، ۱۴۰۳ ق، ج۴۴؛ ص۶۲.</ref> | *صلح امام حسن مجتبی(ع) نیز در راستای حفظ جان، نوعی تقیه است. حضرت علت اصلی صلح خودشان با معاویه را حفظ خونهای مسلمانان مطرح میکنند.<ref>مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، بحار الأنوارالجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، ۱۴۰۳ ق، ج۴۴؛ ص۶۲.</ref> |