automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۰۱۱
ویرایش
جز (←مطالعه بیشتر) |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
مهمترین فلسفه توسل این نکته است که اولیاء الهی واسطه بین خالق و خلق هستند و واسطه همه برکاتی هستند که شامل حال انسان میگردد و همان طوری که در قوس نزول از نظر فلسفی واسطه بین ثابت و متغیر لازم است که وجهه ثبات و تغیّر را داشته باشد و اگر آن واسطه نباشد رسیدن فیض از ثابت و قدیم به متغیر و حادث از نظر سنت الهی محال است، هم چنین در قوس صعود و ترقی انسان و رسیدن او به مقام قرب خداوند، واسطه بین قلوب ناقصه و ارواح نازله و بین موجود تام و تمام از جمیع جهات، لازم است و اگر اولیاء الهی که واسطه روحانی و رابطه غیبی بین خدا و بندگانش هست نباشد، عروج و ترقی به مقام قرب الهی میسر نخواهد بود، لذا اگر کسی گمان کند که بدون توسل و تمسک به اولیاء الله که خود راه عروج به معارج را یافته و سیر الی الله را به اتمام رساندهاند، میتواند با اعمال ناقصه خود نجات پیدا کرده و بخدا برسد، سخت در اشتباه است، چون برای تقرب به خدا بین ما و خدا سنخیتی لازم است و آن با تبعیت از وسائط فیض ممکن است. روی همین جهت در روایات معتبر و فراوان شرط قبولی اعمال قبول [[ولایت]] شمرده شده است. در روایتی از [[امام محمد باقر(ع)]] این گونه آمده است: «اگر کسی شبها را به عبادت قیام کند و روزها را به [[روزه]] سپری نماید و تمام مالش را [[صدقه]] بدهد، و در تمام عمر [[حج]] کند، ولی ولایت ولیّ الله را نداشته باشد تا به دلالت و راهنمایی او اعمالش را انجام بدهد، او از اهل ایمان نبوده و نزد خدا ثوابی ندارد و نیز [[ابوحمزه ثمالی]] از [[امام سجاد(ع)]] روایت نموده است که فرمود: | مهمترین فلسفه توسل این نکته است که اولیاء الهی واسطه بین خالق و خلق هستند و واسطه همه برکاتی هستند که شامل حال انسان میگردد و همان طوری که در قوس نزول از نظر فلسفی واسطه بین ثابت و متغیر لازم است که وجهه ثبات و تغیّر را داشته باشد و اگر آن واسطه نباشد رسیدن فیض از ثابت و قدیم به متغیر و حادث از نظر سنت الهی محال است، هم چنین در قوس صعود و ترقی انسان و رسیدن او به مقام قرب خداوند، واسطه بین قلوب ناقصه و ارواح نازله و بین موجود تام و تمام از جمیع جهات، لازم است و اگر اولیاء الهی که واسطه روحانی و رابطه غیبی بین خدا و بندگانش هست نباشد، عروج و ترقی به مقام قرب الهی میسر نخواهد بود، لذا اگر کسی گمان کند که بدون توسل و تمسک به اولیاء الله که خود راه عروج به معارج را یافته و سیر الی الله را به اتمام رساندهاند، میتواند با اعمال ناقصه خود نجات پیدا کرده و بخدا برسد، سخت در اشتباه است، چون برای تقرب به خدا بین ما و خدا سنخیتی لازم است و آن با تبعیت از وسائط فیض ممکن است. روی همین جهت در روایات معتبر و فراوان شرط قبولی اعمال قبول [[ولایت]] شمرده شده است. در روایتی از [[امام محمد باقر(ع)]] این گونه آمده است: «اگر کسی شبها را به عبادت قیام کند و روزها را به [[روزه]] سپری نماید و تمام مالش را [[صدقه]] بدهد، و در تمام عمر [[حج]] کند، ولی ولایت ولیّ الله را نداشته باشد تا به دلالت و راهنمایی او اعمالش را انجام بدهد، او از اهل ایمان نبوده و نزد خدا ثوابی ندارد و نیز [[ابوحمزه ثمالی]] از [[امام سجاد(ع)]] روایت نموده است که فرمود: | ||
«کدام یک از بقعهها افضل است؟ گفتیم خدا و رسول خدا و فرزند رسول خدا(ص) بهتر میدانند. فرمود: افضل بقعهها برای ما، بین رکن و مقام است. اگر کسی عمر کند به اندازه عمر نوح و تمام عمرش را روزه بگیرد و شبها به عبادت بپردازد در همان مکان، ولی خدا را بدون ولایت ما ملاقات کند، اعمال او به او نفعی نرساند».<ref>امام | «کدام یک از بقعهها افضل است؟ گفتیم خدا و رسول خدا و فرزند رسول خدا(ص) بهتر میدانند. فرمود: افضل بقعهها برای ما، بین رکن و مقام است. اگر کسی عمر کند به اندازه عمر نوح و تمام عمرش را روزه بگیرد و شبها به عبادت بپردازد در همان مکان، ولی خدا را بدون ولایت ما ملاقات کند، اعمال او به او نفعی نرساند».<ref>امام خمینی، روح الله، آداب نماز، مؤسسه نشر آثار امام خمینی (ره)، چاپ اول، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۵.</ref> | ||
آری تمسک و توسل به معصومین و واسطه قرار دادن آنان در شخص توسل جوینده دگرگونی ایجاد میکند و سبب میشود که انسان به آنچه آنها احترام میگذارند، احترام بگذارد و سرانجام از جهتی یا جهاتی شبیه آنان گردد. | آری تمسک و توسل به معصومین و واسطه قرار دادن آنان در شخص توسل جوینده دگرگونی ایجاد میکند و سبب میشود که انسان به آنچه آنها احترام میگذارند، احترام بگذارد و سرانجام از جهتی یا جهاتی شبیه آنان گردد. | ||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
از فلسفههای توسل به معصومین(ع) ایجاد تقویت روح بندگی و خضوع است، چون وقتی برگزیدهای از برگزیدگان خدا را به وساطت میطلبیم و او را بین خود و خدا برای تشرف به بارگاه الهی وسیله قرار میدهیم، این امر به این معنی است که خود را کمتر از آن میبینیم که مستقیماً در برابر ذات حق تعالی بایستیم و با او راز بگوییم و حاجت خود را از وی طلب کنیم و این خود خضوع و عبودیت بنده در برابر معبود است؛ بنابراین توسل، انسان را از اوج غرور و استکبار به زیر میکشد و این ذلت و نداشتن خوی خود بزرگ بینی موجب تقرب انسان به درگاه خدا میگردد. | از فلسفههای توسل به معصومین(ع) ایجاد تقویت روح بندگی و خضوع است، چون وقتی برگزیدهای از برگزیدگان خدا را به وساطت میطلبیم و او را بین خود و خدا برای تشرف به بارگاه الهی وسیله قرار میدهیم، این امر به این معنی است که خود را کمتر از آن میبینیم که مستقیماً در برابر ذات حق تعالی بایستیم و با او راز بگوییم و حاجت خود را از وی طلب کنیم و این خود خضوع و عبودیت بنده در برابر معبود است؛ بنابراین توسل، انسان را از اوج غرور و استکبار به زیر میکشد و این ذلت و نداشتن خوی خود بزرگ بینی موجب تقرب انسان به درگاه خدا میگردد. | ||
توسل ما به معصومین(ع) و سر بر آستان آنان نهادن به این معنی است که آنان را بندگان مقرب خدا یافتهایم و خود را لایق آن ندیدهایم که برای حضور در محضر ربوبی، بی واسطه برویم، لذا آنان را واسطه قرار میدهیم؛ همان بندگان صالح و شایسته خدا که قرآن محبت و مودت واقعی آنان را از ما خواسته<ref> | توسل ما به معصومین(ع) و سر بر آستان آنان نهادن به این معنی است که آنان را بندگان مقرب خدا یافتهایم و خود را لایق آن ندیدهایم که برای حضور در محضر ربوبی، بی واسطه برویم، لذا آنان را واسطه قرار میدهیم؛ همان بندگان صالح و شایسته خدا که قرآن محبت و مودت واقعی آنان را از ما خواسته<ref>سوره شوری، آیه ۲۳.</ref> و روشن است که محبت، جدا از عمل و اطاعت از آنان و تمسک به آنان نخواهد بود. | ||
====اعتقاد به ولایت تکوینی و تشریعی==== | ====اعتقاد به ولایت تکوینی و تشریعی==== | ||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
====اعمال ناقص==== | ====اعمال ناقص==== | ||
خداوند سرباز زدن منافقین و نرفتن نزد [[پیامبر اکرم(ص)]] برای آنکه حضرت برایشان [[استغفار]] کند را مذمت نموده<ref> | خداوند سرباز زدن منافقین و نرفتن نزد [[پیامبر اکرم(ص)]] برای آنکه حضرت برایشان [[استغفار]] کند را مذمت نموده<ref>سوره منافقون، آیه ۵.</ref> و از طرفی به مسلمانان دستور داده که دنبال وسیله باشند،<ref>سوره مائده، آیه ۳۵.</ref> نشان میدهد که انسان نباید به اعمال ناقص خود بدون وساطت معصومین دل ببندد و مغرور شود. | ||
{{پایان پاسخ}} | {{پایان پاسخ}} | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
* ضیاء آبادی، سید محمد، توسل، بنیاد بعثت، ۱۳۸۴ش، ص۲۷ به بعد. | * ضیاء آبادی، سید محمد، توسل، بنیاد بعثت، ۱۳۸۴ش، ص۲۷ به بعد. | ||
* طاهری خرمآبادی، سید حسن طاهری، دعا و توسل، قم، دفتر تبلیغات، ۱۳۸۶ تمام کتاب. | * طاهری خرمآبادی، سید حسن طاهری، دعا و توسل، قم، دفتر تبلیغات، ۱۳۸۶ تمام کتاب. | ||
==جستارهای وابسته== | ==جستارهای وابسته== | ||
* [[توسل]] | * [[توسل]] |