پرش به محتوا

برخورد عالمان دینی با رضاشاه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
{{درگاه|حوزه و روحانیت}}'''برخورد علما با رضاشاه''' از درگیری و مبارزه تا سکوت و مدارای معقول قابل دسته‌بندی است. نوع این برخوردها نسبت به دوره‌های مختلف تاریخی هم متغیر است.  
{{درگاه|حوزه و روحانیت}}'''برخورد علما با رضاشاه''' از درگیری و مبارزه تا سکوت و مدارای معقول قابل دسته‌بندی است. نوع این برخوردها در دوره‌های مختلف تاریخی هم متغیر است.  


در دورهٔ قدرت‌گیری رضاخان علمایی چون مدرس توانستند تا‌حدی در مقابل قدرت طلبی‌های او بایستند؛ ولی در دوران سلطنت رضاشاه، به دلیل برخورد سخت حکومت با مخالفان، علما ترجیح دادند تا با حکومت مدارا کنند. شیخ عبدالکریم حائری از جمله عالمانی بود که تلاش کرد در سایهٔ مدارا با [[رضاشاه]] حوزه و روحانیت را حفظ کند.  
در دورهٔ قدرت‌گیری رضاخان علمایی چون مدرس توانستند تا‌ حدی در مقابل قدرت‌طلبی‌های او بایستند؛ ولی در دوران سلطنت رضاشاه، به دلیل برخورد سخت و خشن حکومت با مخالفان، علما ترجیح دادند تا با حکومت از در تقابل وارد نشوند. شیخ عبدالکریم حائری از جمله عالمانی بود که تلاش کرد در سایهٔ مدارا با [[رضاشاه]] حوزه و روحانیت را حفظ کند.  


رضاشاه پس از رسیدن به قدرت با مخالفان خود، به خصوص علما، برخورد سختی داشت. برخورد سخت او با شیخ محمدتقی بافقی نمودی از این نوع برخورد است.
رضاشاه پس از رسیدن به قدرت با مخالفان خود، به خصوص علما، برخورد سختی داشت. برخورد سخت او با شیخ محمدتقی بافقی نمودی از این نوع برخورد است.
خط ۲۲: خط ۲۲:
== آقا نورالله اصفهانی ==
== آقا نورالله اصفهانی ==
[[پرونده:آقا نورالله اصفهانی (۱۲۷۸-۱۳۴۶ق).jpg|بندانگشتی|آقا نورالله اصفهانی (۱۲۷۸-۱۳۴۶ق)|299x299پیکسل]]
[[پرونده:آقا نورالله اصفهانی (۱۲۷۸-۱۳۴۶ق).jpg|بندانگشتی|آقا نورالله اصفهانی (۱۲۷۸-۱۳۴۶ق)|299x299پیکسل]]
آقا نورالله نجفی اصفهانی (۱۲۷۸-۱۳۴۶ق) از فقهای اصفهان از جمله عالمان مخالف رضاشاه در کنار مدرس بود. اوج درگیری او با رضاشاه در جریان قانون نظام‌وظیفهٔ اجباری بود.<ref>مکی، تاریخ بیست‌ساله ایران، ج۴، ص۳۹۷-۳۹۸.</ref> حاج آقا نورالله از علمای فعال در جنبش مشروطیت بود و در اصفهان و مناطق اطراف آن قدرت فوق العاده داشت. او با برآمدن رضاشاه به مراسم تاجگذاری او دعوت شد و در آن شرکت کرد. در مواردی، کار آقا نورالله با حکام منصوب رضاشاه در اصفهان به درگیری می‌کشید.<ref>مکی، تاریخ بیست‌ساله ایران، ج۴، ص۴۰۰-۴۰۶.</ref>     
آقا نورالله نجفی اصفهانی (۱۲۷۸-۱۳۴۶ق) از فقهای اصفهان از جمله عالمان مخالف رضاشاه در کنار مدرس بود. اوج درگیری او با رضاشاه در جریان قانون نظام‌وظیفهٔ اجباری بود.<ref>مکی، تاریخ بیست‌ساله ایران، ج۴، ص۳۹۷-۳۹۸.</ref> حاج آقا نورالله از علمای فعال در جنبش [[مشروطیت]] بود و در اصفهان و مناطق اطراف آن قدرت فوق العاده داشت. او با برآمدن رضاشاه به مراسم تاجگذاری او دعوت شد و در آن شرکت کرد. در مواردی، کار آقا نورالله با حکام منصوب رضاشاه در اصفهان به درگیری می‌کشید.<ref>مکی، تاریخ بیست‌ساله ایران، ج۴، ص۴۰۰-۴۰۶.</ref>     


در سال ۱۳۰۶ شمسی، مردم اصفهان علیه قانون نظام‌وظیفهٔ اجباری دست به اعتراض زدند و با حضور در مقابل در منزل علما از آنان خواستند تا برای رفع ظلم کاری کنند. علمایی که با اعتراض مردم همراهی کردند برای اعلام مخالفت خود به سمت قم حرکت کردند. آنان پس از حضور در قم، به علما و مردم ولایات دیگر نیز خبر دادند تا با قیام آنان همراهی کنند. با بالاگرفتن اجتماع قیام‌کنندگان رضاشاه به فکر چاره افتاد و با فرستادن فوجی قم را محاصره کرد تا از پیوستن گروه‌های جدید به قیام‌کنندگان جلوگیری کند. از طرف دیگر، با فرستادن تیمورتاش تلاش کرد تا کار را با سران قیام با مصالحه فیصله دهد.<ref>مکی، تاریخ بیست‌ساله ایران، ج۴، ص۴۰۶-۴۰۸.</ref>     
در سال ۱۳۰۶ شمسی، مردم اصفهان علیه قانون نظام‌وظیفهٔ اجباری دست به اعتراض زدند و با حضور در مقابل در منزل علما از آنان خواستند تا برای رفع ظلم کاری کنند. علمایی که با اعتراض مردم همراهی کردند برای اعلام مخالفت خود به سمت قم حرکت کردند. آنان پس از حضور در قم، به علما و مردم ولایات دیگر نیز خبر دادند تا با قیام آنان همراهی کنند. با بالاگرفتن اجتماع قیام‌کنندگان رضاشاه به فکر چاره افتاد و با فرستادن فوجی قم را محاصره کرد تا از پیوستن گروه‌های جدید به قیام‌کنندگان جلوگیری کند. از طرف دیگر، با فرستادن تیمورتاش تلاش کرد تا کار را با سران قیام با مصالحه فیصله دهد.<ref>مکی، تاریخ بیست‌ساله ایران، ج۴، ص۴۰۶-۴۰۸.</ref>     
خط ۳۶: خط ۳۶:
بافقی تلاش می‌کرد تا در قم فریضهٔ امر به معروف و نهی از منکر را پیاده کند. دولت با این رویه مخالفت کرد که با جواب تند بافقی همراه شد. او در این جواب رضاشاه را با فراعنه مقایسه کرده بود. بافقی نامه‌هایی به رضا شاه می‌نوشت و از او می‌خواست تا از مخالفت با علما دست بکشد.<ref>الگار، «بافقی، محمدتقی»، دانشنامهٔ جهان اسلام، ج۱، ذیل واژه.</ref>
بافقی تلاش می‌کرد تا در قم فریضهٔ امر به معروف و نهی از منکر را پیاده کند. دولت با این رویه مخالفت کرد که با جواب تند بافقی همراه شد. او در این جواب رضاشاه را با فراعنه مقایسه کرده بود. بافقی نامه‌هایی به رضا شاه می‌نوشت و از او می‌خواست تا از مخالفت با علما دست بکشد.<ref>الگار، «بافقی، محمدتقی»، دانشنامهٔ جهان اسلام، ج۱، ذیل واژه.</ref>


در ۲۹ اسفند ۱۳۰۶ش همسر، دختران و برخی از زنان دربار برای مراسم نوروزی وارد حرم حضرت معصومه(س) شدند. آنان در غرفه بالای ایوان آیینه بی‌چادر نشستند. مردم این واقعه را به بافقی اطلاع دادند و او ضمن پیغامی به حضور آنان در حرم بدون حجاب مناسب اعتراض کرد. اعتراض او مورد توجه قرار نگرفت به همین دلیل بافقی شخصاً به آنجا رفت و از ایشان خواست تا حرم را ترک کنند. خانوادهٔ رضاشاه  به خانهٔ تولیت رفتند و این رخداد را به تهران خبر دادند. رضاخان بی‌درنگ همراه با وزیر دربار و یک فوج زرهی از تهران روانهٔ قم شد، نظامیان را در منظریة قم مستقر کرد و خود، همراه عده‌ای از گارد، وارد شهر شد.<ref>الگار، «بافقی، محمدتقی»، دانشنامهٔ جهان اسلام، ج۱، ذیل واژه.</ref>
در ۲۹ اسفند ۱۳۰۶ش همسر، دختران و برخی از زنان دربار برای مراسم نوروزی وارد حرم [[حضرت معصومه(س)]] شدند. آنان در غرفه بالای ایوان آیینه بی‌چادر نشستند. مردم این واقعه را به بافقی اطلاع دادند و او ضمن پیغامی به حضور آنان در حرم بدون حجاب مناسب اعتراض کرد. اعتراض او مورد توجه قرار نگرفت به همین دلیل بافقی شخصاً به آنجا رفت و از ایشان خواست تا حرم را ترک کنند. خانوادهٔ رضاشاه  به خانهٔ تولیت رفتند و این رخداد را به تهران خبر دادند. رضاخان بی‌درنگ همراه با وزیر دربار و یک فوج زرهی از تهران روانهٔ قم شد، نظامیان را در منظریة قم مستقر کرد و خود، همراه عده‌ای از گارد، وارد شهر شد.<ref>الگار، «بافقی، محمدتقی»، دانشنامهٔ جهان اسلام، ج۱، ذیل واژه.</ref>


گارد همراه رضاشاه حرم را محاصره کرد و شاه با چکمه وارد حرم شد. افراد گارد عده‌ای را زدند و بافقی را دستگیر کردند. رضاشاه شخصاً بافقی را زیر مشت و لگد انداخت و به ناسزا گرفت و به زندان تهران فرستاد. بافقی پس از چند ماه، با وساطت حائری یزدی، از زندان آزاد و به شهر ری تبعید شد و در همانجا درگذشت.<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ج۲، ص۱۵۶-۱۵۷.</ref>
گارد همراه رضاشاه حرم را محاصره کرد و شاه با چکمه وارد حرم شد. افراد گارد عده‌ای را زدند و بافقی را دستگیر کردند. رضاشاه شخصاً بافقی را زیر مشت و لگد انداخت و به ناسزا گرفت و به زندان تهران فرستاد. بافقی پس از چند ماه، با وساطت حائری یزدی، از زندان آزاد و به شهر ری تبعید شد و در همانجا درگذشت.<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ج۲، ص۱۵۶-۱۵۷.</ref>
خط ۵۳: خط ۵۳:
سید حسین طباطبایی بروجردی (۱۲۵۴-۱۳۴۰ش)، به دلایل تاریخی، برخورد مستقیم و جدی با رضاشاه نداشته است. زمان زعامت فراگیر بروجردی با ورود او به شهر قم، در سال ۱۳۲۳ش، آغاز می‌شود.  
سید حسین طباطبایی بروجردی (۱۲۵۴-۱۳۴۰ش)، به دلایل تاریخی، برخورد مستقیم و جدی با رضاشاه نداشته است. زمان زعامت فراگیر بروجردی با ورود او به شهر قم، در سال ۱۳۲۳ش، آغاز می‌شود.  


در دوران رضاشاه، بروجردی برخوردهایی با حکومت پهلوی داشته است. از جمله در سال ۱۳۰۶ش بروجردی برای اعتراض به انتصاب فردی بهایی‌مذهب در یکی از ادارات بروجرد تصمیم به ترک بروجرد به مقصد عتبات گرفت. این اقدام اعتراضی موجب تسلیم حکومت و برکناری فرد بهایی توسط فرماندار بروجرد شد.<ref>اباذری، عبدالرحیم، آیت‌الله بروجردی آیت اخلاص، تهران، مرکز جهانی تقریب مذاهب اسلامی، ۱۳۸۹، ص۹۷-۹۸. </ref>
در دوران رضاشاه، بروجردی برخوردهایی با حکومت پهلوی داشته است. از جمله در سال ۱۳۰۶ش بروجردی برای اعتراض به انتصاب فردی بهایی‌مذهب در یکی از ادارات بروجرد تصمیم به ترک بروجرد به مقصد [[عتبات عالیات]] گرفت. این اقدام اعتراضی موجب تسلیم حکومت و برکناری فرد بهایی توسط فرماندار بروجرد شد.<ref>اباذری، عبدالرحیم، آیت‌الله بروجردی آیت اخلاص، تهران، مرکز جهانی تقریب مذاهب اسلامی، ۱۳۸۹، ص۹۷-۹۸. </ref>


همچنین در جریان طرح تغییر خط فارسی در دوران رضاشاه، بروجردی مخالفت خود را با این موضوع نشان می‌دهد. او تأکید می‌کند که تا من زنده هستم اجازه نمی‌دهم که چنین اتفاقی رخ دهد.<ref>اباذری، آیت‌الله بروجردی آیت اخلاص، ص۹۶-۹۷.</ref>   
همچنین در جریان طرح تغییر خط فارسی در دوران رضاشاه، بروجردی مخالفت خود را با این موضوع نشان می‌دهد. او تأکید می‌کند که تا من زنده هستم اجازه نمی‌دهم که چنین اتفاقی رخ دهد.<ref>اباذری، آیت‌الله بروجردی آیت اخلاص، ص۹۶-۹۷.</ref>   
trustworthy
۷٬۳۴۶

ویرایش