پرش به محتوا

محمدباقر بهبهانی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۸: خط ۸:


== زندگی‌نامه ==
== زندگی‌نامه ==
علامه وحيد بهبهانى مشهورترين چهره اصولى در مبارزه با اخباريان است. استدلال محكم و قوى او در تبيين روش اجتهادى، همراه با مبارزات عملى با اخباريان، به چيره شدن تفكر اجتهادى و اضمحلال تفكر اخبارى انجاميد.<ref>طباطبايى، محمد كاظم، تاريخ حديث شيعه۲، قم، دار الحديث، ۱۳۹۰، ص۲۳۵.</ref>
وحید بهبهانی دوران کودکی و نوجوانی را در اصفهان گذرانید و علوم عقلی را نخست نزد پدرش آموخت،  و به گفتة زنوزی جامع حدیث کافی را نیز نزد وی خواند و از او اجازة روایت گرفت. در پی مرگ پدر و آشفتگی اوضاع اصفهان بر اثر هجوم و تسلط محمود افغان، برای همیشه از اصفهان خارج و راهی عراق شد و در محضر پدر همسرش، سید محمد طباطبایی بروجردی، به تحصیل علوم عقلی پرداخت؛ سپس در نجف از محضر استادانی چون سید صدرالدّین قمی همدانی، شارح وافیة الاصول، بهره برد. وحید پس از تکمیل تحصیل در عراق، راهی بهبهان شد و بیش از سی سال در آن شهر سکونت کرد و ازینرو به بهبهانی اشتهار یافت. وحید پس از اقامتی طولانی و مقابلة علمی پیگیر با روش اخباری در بهبهان به اتفاق جمعی از بستگان و عشایر محلی به کربلا رفت و در آنجا ساکن شد و در ۱۲۰۵ ق در همانجا از دنیا رفت.<ref>رهایی شهرضایی، یحیی، «بهبهانی، آقامحمدباقر»، دانشنامه جهان اسلام،  بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ج۴، ذیل واژه.</ref>
وحید بهبهانی دوران کودکی و نوجوانی را در اصفهان گذرانید و علوم عقلی را نخست نزد پدرش آموخت،  و به گفتة زنوزی جامع حدیث کافی را نیز نزد وی خواند و از او اجازة روایت گرفت. در پی مرگ پدر و آشفتگی اوضاع اصفهان بر اثر هجوم و تسلط محمود افغان، برای همیشه از اصفهان خارج و راهی عراق شد و در محضر پدر همسرش، سید محمد طباطبایی بروجردی، به تحصیل علوم عقلی پرداخت؛ سپس در نجف از محضر استادانی چون سید صدرالدّین قمی همدانی، شارح وافیة الاصول، بهره برد. وحید پس از تکمیل تحصیل در عراق، راهی بهبهان شد و بیش از سی سال در آن شهر سکونت کرد و ازینرو به بهبهانی اشتهار یافت. وحید پس از اقامتی طولانی و مقابلة علمی پیگیر با روش اخباری در بهبهان به اتفاق جمعی از بستگان و عشایر محلی به کربلا رفت و در آنجا ساکن شد و در ۱۲۰۵ ق در همانجا از دنیا رفت.<ref>رهایی شهرضایی، یحیی، «بهبهانی، آقامحمدباقر»، دانشنامه جهان اسلام،  بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ج۴، ذیل واژه.</ref>


خط ۲۲: خط ۲۰:
== مبارزه با مکتب اخباری‌گری ==
== مبارزه با مکتب اخباری‌گری ==
{{همچنین ببینید|اخباری‌گری}}
{{همچنین ببینید|اخباری‌گری}}
علامه وحيد بهبهانى مشهورترين چهره اصولى در مبارزه با اخباريان است. استدلال محكم و قوى او در تبيين روش اجتهادى، همراه با مبارزات عملى با اخباريان، به چيره شدن تفكر اجتهادى و اضمحلال تفكر اخبارى انجاميد.<ref>طباطبايى، محمد كاظم، تاريخ حديث شيعه۲، قم، دار الحديث، ۱۳۹۰، ص۲۳۵.</ref>
وحید بهبهانی برای شناسایی مکتب اخباری‌گری از نجف به بهبهان هجرت کرد. بهبهان به دلیل حضور عبدالله سماهیجی از عالمان اخباری، به یکی از مراکز اخباری‌گری تبدیل شده بود. بهبهانی در این مدت با نگارش رساله‌هایی در حجیت اجماع، اصاله البرائه، ردّ قیاس و لزوم اجتهاد، مبانی اخباری‌ها در این موضوعات را نقد کرد.<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار شهید مطهری، ج۲۰، ص۱۶۹.</ref>
وحید بهبهانی برای شناسایی مکتب اخباری‌گری از نجف به بهبهان هجرت کرد. بهبهان به دلیل حضور عبدالله سماهیجی از عالمان اخباری، به یکی از مراکز اخباری‌گری تبدیل شده بود. بهبهانی در این مدت با نگارش رساله‌هایی در حجیت اجماع، اصاله البرائه، ردّ قیاس و لزوم اجتهاد، مبانی اخباری‌ها در این موضوعات را نقد کرد.<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار شهید مطهری، ج۲۰، ص۱۶۹.</ref>


خط ۲۸: خط ۲۸:
[[مرتضی مطهری]] مباحث [[علم اصول فقه|اصولی]]، و [[فقه الحدیث|فقه الحدیثیِ]] وحید بهبهانی را در ضعیف کردن مکتب اخباری‌گری تأثیرگذار دانسته است. برای نمونه اخباریان بر اساس روایات باز گذاشتن تحت‌الحنک عمامه را واجب می‌شمردند. بهبهانی روایات را ناظر به شرایط زمانی دانست و باز گذاشتن تحت الحنک در زمان صدور روایات را به دلیل مقابله با سنت کافران که تحت الحنک را می‌بستد دانست.<ref>مجموعه آثار شهید مطهری، ص۱۷۲.</ref>بهبهانی معتقد بود امامان(ع) در سخنان‌شان تابع عرفِ محاوره بودند. برای نمونه اگر امام(ع) سخنی گفت که در ظاهر با واقع خارجی مطابقت ندارد، حمل بر مجاز و تشبیه می‌شود؛ بنابراین اینکه برای مثال امام(ع) ترک‌کننده نماز را کافر دانسته به این معنا است که او شبیه کافر است.<ref>الاجتهاد و التقلید (فوائد الحائریه)، ص۴۶۴، فائده۲۷.</ref>
[[مرتضی مطهری]] مباحث [[علم اصول فقه|اصولی]]، و [[فقه الحدیث|فقه الحدیثیِ]] وحید بهبهانی را در ضعیف کردن مکتب اخباری‌گری تأثیرگذار دانسته است. برای نمونه اخباریان بر اساس روایات باز گذاشتن تحت‌الحنک عمامه را واجب می‌شمردند. بهبهانی روایات را ناظر به شرایط زمانی دانست و باز گذاشتن تحت الحنک در زمان صدور روایات را به دلیل مقابله با سنت کافران که تحت الحنک را می‌بستد دانست.<ref>مجموعه آثار شهید مطهری، ص۱۷۲.</ref>بهبهانی معتقد بود امامان(ع) در سخنان‌شان تابع عرفِ محاوره بودند. برای نمونه اگر امام(ع) سخنی گفت که در ظاهر با واقع خارجی مطابقت ندارد، حمل بر مجاز و تشبیه می‌شود؛ بنابراین اینکه برای مثال امام(ع) ترک‌کننده نماز را کافر دانسته به این معنا است که او شبیه کافر است.<ref>الاجتهاد و التقلید (فوائد الحائریه)، ص۴۶۴، فائده۲۷.</ref>


به نظر برخی عامل اساسى و مهم در پيروزى اجتهاد بر اخباريگرى تأييدهاى فراوان صاحب حدائق از استاد كل وحيد بهبهانى بوده است.<ref>جناتی، محمدابراهیم، ادوار اجتهاد از ديدگاه مذاهب اسلامي، ۱۳۷۲، موسسه کیهان، ص۳۵۶.</ref>  
به نظر برخی عامل اساسى و مهم در پيروزى اجتهاد بر اخباريگرى تأييدهاى فراوان صاحب حدائق از استاد كل وحيد بهبهانى بوده است.<ref>جناتی، محمدابراهیم، ادوار اجتهاد از ديدگاه مذاهب اسلامي، ۱۳۷۲، موسسه کیهان، ص۳۵۶.</ref>وحید بیش از سی سال در کربلا ماند و سرانجام موفق شد تا جریان اخباریگری را کنار زده، حوزة اجتهادی خود را بر پا کند.<ref>رهایی شهرضایی، یحیی، «بهبهانی، آقامحمدباقر»، دانشنامه جهان اسلام،  بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ج۴، ذیل واژه.</ref>
 
== نوآوری‌های اصولی وحید بهبهانی ==
جداسازى امارات از اصول:ريشه‌هاى نخستين فكر جداسازى امارات ازاصول، به وحيد بهبهانى بر مى‌گردد و پيش از وحيد، فقها فرقى ما بين اين دو نوع دليل نمى‌گذاشتند. چنانكه فقهاى مذاهب چهارگانه اهل سنت، هنوز نيز بين امارات و اصول، جدايى باور ندارند و امارات و اصول را يكجا و در ضمن بحث از دليلهاى شرعيه مى‌آورند. سر آغاز جداسازى اين دو گونه دليل را از همديگر، براى نخستين بار نزد وحيد بهبهانى مى‌يابيم.<ref>آصفى، محمد مهدى، فصلنامه فقه اهل بیت علیهم السلام، موسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، ۱۳۷۴، شماره۴، ص۱۴۳.</ref>
 
شيخ انصارى در آغاز مقصد سوم از فرائد الاصول، يادآورى مى‌كند:«جدا ساختن امارات از اصول، و امارات را دليلهاى اجتهادى، و اصول را دليلهاى فقاهتى ناميدن، از وحيد بهبهانى است.»<ref>فرائد الاصول، شيخ مرتضى انصارى، ج1، ص309، انتشارات اسلامى، وابسته به جامعه مدرسين، قم. به نقل از: آصفى، محمد مهدى، فصلنامه فقه اهل بیت علیهم السلام، موسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، ۱۳۷۴، شماره۴، ص۱۴۳.</ref>


وحيد بهبهانى، بنيانگذار دسته‌بندى تازه‌اى از شك و تقسيم آن به شك در تكليف و شك در مكلفٌ به است. اين كار فتح بابى بود كه فتحهاى فراوانى را در اين علم به دنبال داشت و بى‌ترديد علم اصول جديد، وامدار اين تجزيه و تقسيم‌بندى است كه وحيد در بحث شك انجام داده است.<ref>آصفى، محمد مهدى، فصلنامه فقه اهل بیت علیهم السلام، موسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، ۱۳۷۴، شماره۴، ص۱۴۳.</ref>
== آثار ==
== آثار ==


خط ۳۵: خط ۴۱:


الفوائد الحائريه: در كتاب الفوائد الرجاليه، مبناى قبول خبر را به گونه‌اى سامان داده است كه حجيت خبر موثوقٌ‌به جانشين حجيت خبر ثقه شده است؛ يعنى، از افراط و تفريط پيشينيان (اخبارى و اصولى) در قبول روايات دورى كرده است.<ref>طباطبايى، محمد كاظم، تاريخ حديث شيعه۲، قم، دار الحديث، ۱۳۹۰، ص۲۳۵.</ref>
الفوائد الحائريه: در كتاب الفوائد الرجاليه، مبناى قبول خبر را به گونه‌اى سامان داده است كه حجيت خبر موثوقٌ‌به جانشين حجيت خبر ثقه شده است؛ يعنى، از افراط و تفريط پيشينيان (اخبارى و اصولى) در قبول روايات دورى كرده است.<ref>طباطبايى، محمد كاظم، تاريخ حديث شيعه۲، قم، دار الحديث، ۱۳۹۰، ص۲۳۵.</ref>
جداسازى امارات از اصول:ريشه‌هاى نخستين فكر جداسازى امارات ازاصول، به وحيد بهبهانى بر مى‌گردد و پيش از وحيد، فقها فرقى ما بين اين دو نوع دليل نمى‌گذاشتند. چنانكه فقهاى مذاهب چهارگانه اهل سنت، هنوز نيز بين امارات و اصول، جدايى باور ندارند و امارات و اصول را يكجا و در ضمن بحث از دليلهاى شرعيه مى‌آورند. سر آغاز جداسازى اين دو گونه دليل را از همديگر، براى نخستين بار نزد وحيد بهبهانى مى‌يابيم.<ref>آصفى، محمد مهدى، فصلنامه فقه اهل بیت علیهم السلام، موسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، ۱۳۷۴، شماره۴، ص۱۴۳.</ref>
شيخ انصارى در آغاز مقصد سوم از فرائد الاصول، يادآورى مى‌كند:«جدا ساختن امارات از اصول، و امارات را دليلهاى اجتهادى، و اصول را دليلهاى فقاهتى ناميدن، از وحيد بهبهانى است.»<ref>فرائد الاصول، شيخ مرتضى انصارى، ج1، ص309، انتشارات اسلامى، وابسته به جامعه مدرسين، قم. به نقل از: آصفى، محمد مهدى، فصلنامه فقه اهل بیت علیهم السلام، موسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، ۱۳۷۴، شماره۴، ص۱۴۳.</ref>
وحيد بهبهانى، بنيانگذار دسته‌بندى تازه‌اى از شك و تقسيم آن به شك در تكليف و شك در مكلفٌ به است. اين كار فتح بابى بود كه فتحهاى فراوانى را در اين علم به دنبال داشت و بى‌ترديد علم اصول جديد، وامدار اين تجزيه و تقسيم‌بندى است كه وحيد در بحث شك انجام داده است.<ref>آصفى، محمد مهدى، فصلنامه فقه اهل بیت علیهم السلام، موسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، ۱۳۷۴، شماره۴، ص۱۴۳.</ref>


الإجتهاد و الأخبار: بيانگر معيارهاى ايشان در تفكر اجتهادى خويش است.<ref>طباطبايى، محمد كاظم، تاريخ حديث شيعه۲، قم، دار الحديث، ۱۳۹۰، ص۲۳۵.</ref>
الإجتهاد و الأخبار: بيانگر معيارهاى ايشان در تفكر اجتهادى خويش است.<ref>طباطبايى، محمد كاظم، تاريخ حديث شيعه۲، قم، دار الحديث، ۱۳۹۰، ص۲۳۵.</ref>
automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۰۱۱

ویرایش