automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۰۱۱
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
دانش زبانشناسی و کاربرد آن در مطالعات قرآنی را بنویسید. | دانش زبانشناسی و کاربرد آن در مطالعات قرآنی را بنویسید. | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}}مکاتب جدید علم زبان شناسی، می تواند نقش بسزایی در مطالعات قرآنی داشته باشد. مکتب مردم شناسی و زبان شناسی، زبان را متأثر از جهانبینی فکری مردم و جامعه میداند و در مقابل این مکتب، زبانشناسی همگانی است که زبان را از یک ماهیت واحد میپندارد که از یک منطق پیروی میکند. نگاه به زبان قرآن اگر برخاسته از هرکدام از این مکاتب باشد، فهم متفاوتی را در پی خواهد داشت. | ||
و نیز شاخه های جدید علم زبان شناسی در فهم و ترجمه قرآن بسیار می تواند موثر واقع شود. علم آوا شناسی با کمک علوم دیگر توانسته است مخارج اصوات را به صورت دقیق و علمی تعیین کند که این می تواند در تجوید کمک شایانی کند. | |||
== تعریف زبان و زبانشناسی == | == تعریف زبان و زبانشناسی == | ||
زبان پدیدهای ایستا (Static) نیست؛ بلکه در بستر جامعه و تاریخ شکل میگیرد و پیشرفت میکند. زبان مقولهای اجتماعی است و ماهیت تاریخی دارد. زبان در پیوند تنگاتنگ با ابعاد دیگر زندگی اجتماعی، چون فرهنگ، دانش و دین است. زبان دارای اعضا و ساختار سازهای، واجی، دستوری، معنایی، ریشهای و … است و تمام این ساختارها، ساختارهای مستقل از هم نیستند، بلکه همانند اعضای بدن انسان هستند که در قالب یک واحد عمل میکنند.<ref>Hayes, Curtis & other, ABC's of Languages & Linguistics،، و چهار گفتار درباره زبان، باطنی، محمد رضا، آگاه، تهران، ۱۳۶۴ش.</ref> | زبان پدیدهای ایستا (Static) نیست؛ بلکه در بستر جامعه و تاریخ شکل میگیرد و پیشرفت میکند. زبان مقولهای اجتماعی است و ماهیت تاریخی دارد. زبان در پیوند تنگاتنگ با ابعاد دیگر زندگی اجتماعی، چون فرهنگ، دانش و دین است. زبان دارای اعضا و ساختار سازهای، واجی، دستوری، معنایی، ریشهای و … است و تمام این ساختارها، ساختارهای مستقل از هم نیستند، بلکه همانند اعضای بدن انسان هستند که در قالب یک واحد عمل میکنند.<ref>Hayes, Curtis & other, ABC's of Languages & Linguistics،، و چهار گفتار درباره زبان، باطنی، محمد رضا، آگاه، تهران، ۱۳۶۴ش.</ref> | ||
زبان یک مقوله ثابت نیست که در یک دوره پدید آید و به همان شکل بماند. طرز برداشت بسیاری از | زبان یک مقوله ثابت نیست که در یک دوره پدید آید و به همان شکل بماند. طرز برداشت بسیاری از زبانشناسان کهن در ادبیات عرب این بوده که زبان مقولهای ثابت است. این موضوع با عنوان توقیفی بودن یا اصطلاحی بودن زبان در منابع کهن ادبی و اصول فقه بحث شده است. پیروان نظریه توقیفی بر این باورند که زبان از سوی واضعی مشخص بنا نهاده شده است و به همان شکل به نسلهای بعد منتقل میشود. پیروان نظریه اصطلاحی آن را پدیدهای صرفاً قراردادی میشمرند که تنها تابع قرارداد عمومی مردم و تحولات آن است.<ref>تاج العروس، زبیدی، محمد مرتضی، دارالفکر، بیروت، ۱۹۹۴م، ج۱، ص۵۳–۵۴</ref> افسانه «یعرب بن قحطان» به روشنی طرز برداشت زبانشناسان کهن زبان عربی را بیان میکند. طبق این داستان از او به عنوان واضع زبان عربی یاد میشود و در برخی منابع دیگر هم از واضعان دیگری چون اسماعیل یاد شده است و بسیاری از ادیبان نیز بر این باورند که خدا زبان عربی را بهطور مستقیم وضع کرد و زبانهای دیگر از آن ریشه گرفتند.<ref>ابن منظور، ۱۴۰۵ق، ج۱، ص۵۸۷؛ زبیدی، ۱۹۹۴، ج۲، ص۲۲۳، ذیل ماده عرب.</ref> | ||
زبان در زبانشناسی ماهیت کاملاً تاریخی دارد؛ در قالب تاریخ زاییده و بزرگ میشود. دوره نوزادی، کودکی، نوجوانی، جوانی، میانسالی و پیری و مرگ دارد، حتی ممکن است دچار تناسخ هم بشود و بعد از مرگ دوباره در قالب پیکرهای جدید ظاهر شود. ممکن است یک واژه در معنای واژه دیگری ظاهر شود یا بهطور کلی معنای پیشین خود را از دست بدهد، و به اصطلاح دچار انسلاخ شود و معنای دیگری دریافت کند. | زبان در زبانشناسی ماهیت کاملاً تاریخی دارد؛ در قالب تاریخ زاییده و بزرگ میشود. دوره نوزادی، کودکی، نوجوانی، جوانی، میانسالی و پیری و مرگ دارد، حتی ممکن است دچار تناسخ هم بشود و بعد از مرگ دوباره در قالب پیکرهای جدید ظاهر شود. ممکن است یک واژه در معنای واژه دیگری ظاهر شود یا بهطور کلی معنای پیشین خود را از دست بدهد، و به اصطلاح دچار انسلاخ شود و معنای دیگری دریافت کند. |