پرش به محتوا

قمه‌زنی: تفاوت میان نسخه‌ها

۶۹۸ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۴ اوت ۲۰۲۱
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (ابرابزار)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
هنگام ذکرحادثه عاشورا امام سجاد(ع) از شدت حزن و اندوه: «تمام قد ایستاد و صورت را به دیوار کوبید، بینی او شکست، سرش شکاف برداشت، خون به سینه‌اش جاری شد و از شدت اندوه و گریه غش کرد.» آیا این روایت دلیل بر جواز قمه‌زنی نیست؟
{{پایان سوال}}


 سؤال: هنگام ذکرحادثه عاشورا امام سجاد (علیه السلام) از شدت حزن و اندوه: «قام علی طوله و نطح جدار البیت بوجهه فکسر انفه و شج راسه و سال دمه علی صدره و خر مغشیا علیه من شده الحزن و البکاء»؛ آیا این روایت دلیل بر جواز قمه زنی نیست؟
{{پاسخ}}
 
قیام امام حسین(ع) در هر عصر و زمان و برای هر ملت و مردمی پیامی دارد، پیامی که هیچ‌گاه کهنه نمی‌شود. اما در شرایطی که همواره ستم پیشگان و استعمارگران خون‌آشام در تلاش بوده‌اند تا نقش عاشورا را کمرنگ نموده و بنیانش را براندازند، موثرترین عاملی که می‌تواند آن را برای نسل‌های آینده حفظ نماید، مراسم سوگواری امام حسین(ع) می‌باشد. برپا داشتن مراسمی به یاد سید الشهداء در ایام مختلف بویژه دهه محرم و روز عاشورا می‌تواند روشی برای احیاء خط ائمه و تبیین مظلومیت آنان باشد. تاکیدهای فراوان پیامبر و ائمه به برپائی مراسم سوگواری نیز هماهنگ با این اهداف عالیه بوده است؛ امام صادق(ع) فرمودند:
قیام امام حسین (علیه السلام) در هر عصر و زمان و برای هر ملت و مردمی پیامی دارد، پیامی که هیچ‌گاه کهنه نمی‌شود. اما در شرایطی که همواره ستم پیشگان و استعمارگران خون‌آشام در تلاش بوده‌اند تا نقش عاشورا را کمرنگ نموده و بنیانش را براندازند، موثرترین عاملی که می‌تواند آن را برای نسل‌های آینده حفظ نماید، مراسم سوگواری امام حسین (علیه السلام) می‌باشد. برپا داشتن مراسمی به یاد سید الشهداء در ایام مختلف بویژه دهه محرم و روز عاشورا می‌تواند روشی برای احیاء خط ائمه و تبیین مظلومیت آنان باشد. تاکیدهای فراوان پیامبر و ائمه به برپائی مراسم سوگواری نیز هماهنگ با این اهداف عالیه بوده است؛ امام صادق (علیه السلام) فرمودند:


«خداوند شیعیان ما را مشمول رحمت خویش سازد. به خدا قسم شیعیان ما همان مؤمنین اند، آنان به خدا قسم با حزن و حسرت طولانی خویش (در عزای ما) شریک و همدرد مصیبت‌های ما خاندانند».<ref>مجلسی، محمدباقر؛ بحار الانوار، ج۴۳، ص۲۲۲</ref>
«خداوند شیعیان ما را مشمول رحمت خویش سازد. به خدا قسم شیعیان ما همان مؤمنین اند، آنان به خدا قسم با حزن و حسرت طولانی خویش (در عزای ما) شریک و همدرد مصیبت‌های ما خاندانند».<ref>مجلسی، محمدباقر؛ بحار الانوار، ج۴۳، ص۲۲۲</ref>
خط ۱۵: خط ۱۷:
امام فرمود: این گونه مجالس را دوست دارم پس امر ما را زنده گردانید که هر کس امر ما را زنده کند مورد لطف و مرحمت خدا قرار می‌گیرد . [ای فضیل] هر کس از ما یاد کند، یا نزد او از ما یاد کنند و به اندازه بال مگسی اشک بریزد، خدا گناهانش را بیامرزد اگر چه بیش از کف دریا باشد».<ref>همان، ص۲۸۲ و ۲۸۹</ref>
امام فرمود: این گونه مجالس را دوست دارم پس امر ما را زنده گردانید که هر کس امر ما را زنده کند مورد لطف و مرحمت خدا قرار می‌گیرد . [ای فضیل] هر کس از ما یاد کند، یا نزد او از ما یاد کنند و به اندازه بال مگسی اشک بریزد، خدا گناهانش را بیامرزد اگر چه بیش از کف دریا باشد».<ref>همان، ص۲۸۲ و ۲۸۹</ref>


امام رضا (علیه السلام) در این رابطه می‌فرماید:
امام رضا(ع) در این رابطه می‌فرماید:


«کسی که متذکر مصایب ما شود و به جهت ستم‌هایی که بر ما وارد شده گریه کند، در روز قیامت با ما خواهد بود و مقام و درجه مارا خواهد داشت و کسی که مصیبت‌های ما را بیان کند و خود بگرید و دیگران را بگریاند، در روزی که همه چشم‌ها گریان است، چشم او نگرید و هر کسی در مجلسی بنشیند که در آن مجلس، امر ما را زنده می‌کنند، روزی که قلب‌ها می‌میرند، قلب او نخواهد مرد».<ref>همان، ص۲۷۸</ref>
«کسی که متذکر مصایب ما شود و به جهت ستم‌هایی که بر ما وارد شده گریه کند، در روز قیامت با ما خواهد بود و مقام و درجه مارا خواهد داشت و کسی که مصیبت‌های ما را بیان کند و خود بگرید و دیگران را بگریاند، در روزی که همه چشم‌ها گریان است، چشم او نگرید و هر کسی در مجلسی بنشیند که در آن مجلس، امر ما را زنده می‌کنند، روزی که قلب‌ها می‌میرند، قلب او نخواهد مرد».<ref>همان، ص۲۷۸</ref>
خط ۳۳: خط ۳۵:
استاد یوسفی غروی در تاریخ‌نگاری عاشورا و تحریفات آن چنین می‌نویسد:
استاد یوسفی غروی در تاریخ‌نگاری عاشورا و تحریفات آن چنین می‌نویسد:


«این احتمال نیز وجود دارد که نخست این عمل از سوی صوفیان و درویشان انجام می‌گرفته است. چنان‌که " پیترو دلاواله " یکی از سیاحان عصر شاه عباس اول می‌نویسد: بسیاری از دراویش در کوچه‌های پر رفت و آمد شهر، تمام بدن خود تا گلو و حتی قسمتی از سر خود را در خمره‌هایی از گل پخته که در داخل زمین پنهان شده فرومی‌کنند بطوری که انسان تصور می‌کند واقعاً مدفون شده‌اند و از طلوع تا غروب خورشید و حتی تا پاسی از شب گذشته به همین نحو باقی می‌مانند … جمعی دیگر در میدان‌ها وکوچه‌های مختلف و جلوی خانه‌های مردم برهنه و عریان در حالی که فقط با پارچه سیاه سترعورت کرده و تمام سر تا پای خود را با ماده ای سیاه و براق رنگ زده‌اند، حرکت می‌کنند. به همراه این اشخاص عده ای برهنه راه می‌روند که تمام بدن خود را به رنگ قرمز درآورده اند تا نشانی از خون‌هایی که به زمین ریخته و اعمال زشتی که آن روز نسبت به امام حسین (علیه السلام) انجام گرفته است، باشد. و تمام این برای نشان دادن مراتب سوگواری و غم و اندوه آنان در عزای امام حسین (علیه السلام) است …».
«این احتمال نیز وجود دارد که نخست این عمل از سوی صوفیان و درویشان انجام می‌گرفته است. چنان‌که " پیترو دلاواله " یکی از سیاحان عصر شاه عباس اول می‌نویسد: بسیاری از دراویش در کوچه‌های پر رفت و آمد شهر، تمام بدن خود تا گلو و حتی قسمتی از سر خود را در خمره‌هایی از گل پخته که در داخل زمین پنهان شده فرومی‌کنند بطوری که انسان تصور می‌کند واقعاً مدفون شده‌اند و از طلوع تا غروب خورشید و حتی تا پاسی از شب گذشته به همین نحو باقی می‌مانند … جمعی دیگر در میدان‌ها وکوچه‌های مختلف و جلوی خانه‌های مردم برهنه و عریان در حالی که فقط با پارچه سیاه سترعورت کرده و تمام سر تا پای خود را با ماده ای سیاه و براق رنگ زده‌اند، حرکت می‌کنند. به همراه این اشخاص عده ای برهنه راه می‌روند که تمام بدن خود را به رنگ قرمز درآورده اند تا نشانی از خون‌هایی که به زمین ریخته و اعمال زشتی که آن روز نسبت به امام حسین(ع) انجام گرفته است، باشد. و تمام این برای نشان دادن مراتب سوگواری و غم و اندوه آنان در عزای امام حسین(ع) است …».


اما برخی دیگر از محققان و تاریخ نگاران نیز بر این عقیده می‌باشند که قمه زنی مربوط به دوره قاجار بوده و در عصر صفویه وجود نداشته است. استاد رسول جعفریان در این باره می‌گوید:
اما برخی دیگر از محققان و تاریخ نگاران نیز بر این عقیده می‌باشند که قمه زنی مربوط به دوره قاجار بوده و در عصر صفویه وجود نداشته است. استاد رسول جعفریان در این باره می‌گوید:
خط ۶۴: خط ۶۶:
اول اینکه چون حضرت زینب پرورش یافته دامان وحی بوده و نافرمانی خدا را انجام نمی‌دهد اگر کاری از او سر زده می‌توان مجاز بودنش را استنباط کرد.
اول اینکه چون حضرت زینب پرورش یافته دامان وحی بوده و نافرمانی خدا را انجام نمی‌دهد اگر کاری از او سر زده می‌توان مجاز بودنش را استنباط کرد.


دوم اینکه مگر امام سجاد (علیه السلام) که امام معصوم بوده همراه حضرت زینب(س) نبود و این اقدام عمه را ندید آیا سکوت امام معصوم در اینجا نمی‌تواند در تاٌیید و تقریر این عمل باشد ؟!
دوم اینکه مگر امام سجاد(ع) که امام معصوم بوده همراه حضرت زینب(س) نبود و این اقدام عمه را ندید آیا سکوت امام معصوم در اینجا نمی‌تواند در تاٌیید و تقریر این عمل باشد ؟!


اما اصل ماجرا چنین است که فردی بنام " مسلم جصاص (گچکار) " نقل می‌کند: به هنگامی که در حال بازسازی دروازه اصلی شهر کوفه بوده هیاهویی می‌شنود و به سمت هیاهو حرکت کرده و می‌بیند که اسرای واقعه عاشورا در کجاوه بودندو در این هنگام سر بریده امام حسین (علیه السلام) را بالای نیزه بردند که حضرت زینب با مشاهده سر بریده برادر، سر خود را از فرط ناراحتی به چوب محمل می‌کوبد چنانچه خون از زیر مقنعه اش جاری شد. و با چشم گریان اشعاری را قرائت کردند.<ref>ناسخ التواریخ، ج۶، ص۵۴.</ref>
اما اصل ماجرا چنین است که فردی بنام " مسلم جصاص (گچکار) " نقل می‌کند: به هنگامی که در حال بازسازی دروازه اصلی شهر کوفه بوده هیاهویی می‌شنود و به سمت هیاهو حرکت کرده و می‌بیند که اسرای واقعه عاشورا در کجاوه بودندو در این هنگام سر بریده امام حسین(ع) را بالای نیزه بردند که حضرت زینب با مشاهده سر بریده برادر، سر خود را از فرط ناراحتی به چوب محمل می‌کوبد چنانچه خون از زیر مقنعه اش جاری شد. و با چشم گریان اشعاری را قرائت کردند.<ref>ناسخ التواریخ، ج۶، ص۵۴.</ref>


این مطلب برگرفته شده از کتابی بنام " نورالعین فی مشهد الحسین " می‌باشد که نویسنده آن مشخص نیست و تنها به ابراهیم بن محمد نیشابوری اسفراینی نسبت داده می‌شود که شخصی اشعری مذهب و شافعی مسلک بود و بسیاری از علما در بی‌اعتبار بودن آن صحه گذاشته‌اند. چنانچه محدث بزرگوار مرحوم شیخ عباس قمی صاحب مفاتیح الجنان بیان می‌کند که: نسبت سر شکستن به حضرت زینب بعید است چون ایشان عقیله بنی هاشم و صاحب مقام رضا و تسلیم است. وی سپس با استناد به کتاب‌های معتبر می‌نویسد که اصلاً محمل و هودجی در کار نبود تا آنحضرت سرش را به آن بکوبد.<ref>منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، ج۱، ص۷۵</ref>
این مطلب برگرفته شده از کتابی بنام " نورالعین فی مشهد الحسین " می‌باشد که نویسنده آن مشخص نیست و تنها به ابراهیم بن محمد نیشابوری اسفراینی نسبت داده می‌شود که شخصی اشعری مذهب و شافعی مسلک بود و بسیاری از علما در بی‌اعتبار بودن آن صحه گذاشته‌اند. چنانچه محدث بزرگوار مرحوم شیخ عباس قمی صاحب مفاتیح الجنان بیان می‌کند که: نسبت سر شکستن به حضرت زینب بعید است چون ایشان عقیله بنی هاشم و صاحب مقام رضا و تسلیم است. وی سپس با استناد به کتاب‌های معتبر می‌نویسد که اصلاً محمل و هودجی در کار نبود تا آنحضرت سرش را به آن بکوبد.<ref>منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، ج۱، ص۷۵</ref>
خط ۷۸: خط ۸۰:
ب) - سند ندارد و به عبارت دیگر راویان آن در جایی ذکر نشده است.
ب) - سند ندارد و به عبارت دیگر راویان آن در جایی ذکر نشده است.


ج) - در اشعاری که به حضرت زینب نسبت داده‌اند مصرعی آمده که در آن حضرت خطاب به امام حسین (علیه السلام) می‌فرمایند: " اگر با من حرف نمی‌زنی لااقل با دختر صغیر خود فاطمه سخن بگو ". در حالی که بنا به تصریح همه مورخان اسلامی، فاطمه بنت الحسین که فاطمه کبری هم خوانده می‌شود در آن زمان (حادثه عاشورا) زن بزرگ و شوهر داری بود که همسرشان حسن بن حسن (علیه السلام) معروف به حسن مثنی بوده و در روز عاشورا پس از آنکه زخم‌های فراوانی برداشته بودند از مرگ نجات یافت. و از دختر دیگری بنام فاطمه که صغیر بوده، در کاروان اسرا نام برده نشده است و آنکه در میان روضه خوانان بنام فاطمه صغری معروف است به قول خود روضه خوانان به علت بیماری در مدینه مانده بود و در حماسه عاشورا شرکت نداشت.
ج) - در اشعاری که به حضرت زینب نسبت داده‌اند مصرعی آمده که در آن حضرت خطاب به امام حسین(ع) می‌فرمایند: " اگر با من حرف نمی‌زنی لااقل با دختر صغیر خود فاطمه سخن بگو ". در حالی که بنا به تصریح همه مورخان اسلامی، فاطمه بنت الحسین که فاطمه کبری هم خوانده می‌شود در آن زمان (حادثه عاشورا) زن بزرگ و شوهر داری بود که همسرشان حسن بن حسن(ع) معروف به حسن مثنی بوده و در روز عاشورا پس از آنکه زخم‌های فراوانی برداشته بودند از مرگ نجات یافت. و از دختر دیگری بنام فاطمه که صغیر بوده، در کاروان اسرا نام برده نشده است و آنکه در میان روضه خوانان بنام فاطمه صغری معروف است به قول خود روضه خوانان به علت بیماری در مدینه مانده بود و در حماسه عاشورا شرکت نداشت.


د) - در بیت دیگری از همان اشعار منتسب به حضرت زینب، حضرت امام حسین به سنگدلی و قساوت قلب متهم شده که حتی با تمسک به صنایع ادبی، مانند تجاهل عارف هم قابل توجیه نیست.
د) - در بیت دیگری از همان اشعار منتسب به حضرت زینب، حضرت امام حسین به سنگدلی و قساوت قلب متهم شده که حتی با تمسک به صنایع ادبی، مانند تجاهل عارف هم قابل توجیه نیست.
خط ۸۴: خط ۸۶:
ه) - با توجه به شخصیت معرفی شده حضرت زینب در متون اسلامی که ایشان را آدمی خویشتندار و رضا و تسلیم معرفی کرده‌اند، آنچه در این کتاب گفته شده با آنچه در سایر متون معتبر اسلامی آمده متضاد است وچهره دیگری از حضرت زینب معرفی شده است.<ref>تحریف‌شناسی عاشورا و تاریخ امام حسین، محمد صحتی سردرودی، ص۲۰۹</ref>
ه) - با توجه به شخصیت معرفی شده حضرت زینب در متون اسلامی که ایشان را آدمی خویشتندار و رضا و تسلیم معرفی کرده‌اند، آنچه در این کتاب گفته شده با آنچه در سایر متون معتبر اسلامی آمده متضاد است وچهره دیگری از حضرت زینب معرفی شده است.<ref>تحریف‌شناسی عاشورا و تاریخ امام حسین، محمد صحتی سردرودی، ص۲۰۹</ref>


۲) جزع برای امام حسین (علیه السلام)
۲) جزع برای امام حسین(ع)


قمه زنان با استناد به این موضوع، قمه زنی را از مصادیق جزع و عزاداری می‌دانند؛ چون جزع و عزاداری برای امام حسین از شعائر الهی است پس قمه زنی نیز به تبع آن جایز و حتی مستحب است.
قمه زنان با استناد به این موضوع، قمه زنی را از مصادیق جزع و عزاداری می‌دانند؛ چون جزع و عزاداری برای امام حسین از شعائر الهی است پس قمه زنی نیز به تبع آن جایز و حتی مستحب است.
خط ۹۲: خط ۹۴:
امام خمینی (قدس سره) در این باره چنین می‌گویند:
امام خمینی (قدس سره) در این باره چنین می‌گویند:


" در اینجا هم باید در خصوص عزاداری ومجالسی که به نام امام حسین (علیه السلام) بر پا می‌شود سخنی بگویم. ما و هیچ یک از دینداران نمی‌گوییم که با این مراسم، هر کسی هر کاری می‌کند خوب است. چه بسا علمای بزرگ و دانشمندان، بسیاری از این کارها را ناروا دانسته و از آن جلوگیری کرده‌اند "<ref>کشف اسرار، امام خمینی، ص۱۷۳</ref>
" در اینجا هم باید در خصوص عزاداری ومجالسی که به نام امام حسین(ع) بر پا می‌شود سخنی بگویم. ما و هیچ یک از دینداران نمی‌گوییم که با این مراسم، هر کسی هر کاری می‌کند خوب است. چه بسا علمای بزرگ و دانشمندان، بسیاری از این کارها را ناروا دانسته و از آن جلوگیری کرده‌اند "<ref>کشف اسرار، امام خمینی، ص۱۷۳</ref>


بنابراین در مورد قمه زنی باید گفت که هیچ دلیل شرعی که بتوان با آن قمه زنی یا اعمال شبیه به آن را به عنوان عزاداری و جزع برشمارد موجود نمی‌باشد. اما متاٌسفانه بعضی از طرفداران قمه زنی برای این که کار خود را توجیه نمایند و وجهه شرعی به آن بدهند دست به تحریفاتی در متون روایات نیز زده‌اند؛ مثلاً روایت:
بنابراین در مورد قمه زنی باید گفت که هیچ دلیل شرعی که بتوان با آن قمه زنی یا اعمال شبیه به آن را به عنوان عزاداری و جزع برشمارد موجود نمی‌باشد. اما متاٌسفانه بعضی از طرفداران قمه زنی برای این که کار خود را توجیه نمایند و وجهه شرعی به آن بدهند دست به تحریفاتی در متون روایات نیز زده‌اند؛ مثلاً روایت:


«... لا شیی فی الطلم علی الخدود سوی الاستغفار و التوبه … و علی مثله تلطم الخدود و تشق الجیوب»<ref>تهذیب، ج۸، ص۳۲۵</ref>؛ «چیزی در زدن بر صورت به جز استغفار و توبه نیست … و برای مثل حسین (علیه السلام) لطمه به صورت زده شده و گریبان چاک زده شده است».
«... لا شیی فی الطلم علی الخدود سوی الاستغفار و التوبه … و علی مثله تلطم الخدود و تشق الجیوب»<ref>تهذیب، ج۸، ص۳۲۵</ref>؛ «چیزی در زدن بر صورت به جز استغفار و توبه نیست … و برای مثل حسین(ع) لطمه به صورت زده شده و گریبان چاک زده شده است».


که امام صادق (علیه السلام) در بیان این معنا می‌باشند که برای لطمه زدن بصورت کفاره ای لازم نیست و چون عمل توسط زنان هاشمی و برای سرورانی همچون امام حسین (علیه السلام) انجام شده فقط توبه و استغفار برای آن کافی است، به اینگونه بیان شده:
که امام صادق(ع) در بیان این معنا می‌باشند که برای لطمه زدن بصورت کفاره ای لازم نیست و چون عمل توسط زنان هاشمی و برای سرورانی همچون امام حسین(ع) انجام شده فقط توبه و استغفار برای آن کافی است، به اینگونه بیان شده:


" و علی مثله فلتطلم الخدود و لتشق الجیوب "؛ " و بر مثل حسین (علیه السلام) باید بصورت زد و گریبان چاک داد. "
" و علی مثله فلتطلم الخدود و لتشق الجیوب "؛ " و بر مثل حسین(ع) باید بصورت زد و گریبان چاک داد. "


که در آن نقل فعل‌های روایت بصورت امر درآمده است.
که در آن نقل فعل‌های روایت بصورت امر درآمده است.
خط ۱۱۰: خط ۱۱۲:
** شیخ صدوق در مورد او گفته که روایات کتابش جعلی است.
** شیخ صدوق در مورد او گفته که روایات کتابش جعلی است.
** محقق بزرگوار آقا رضا همدانی در کتاب مصباح الفقیه می‌نویسد: این روایت به خاطر ضعف سندش و اعراض اصحاب از آن صلاحیت برای دلیل واقع شدن را ندارد.<ref>مصباح الفقیه، ج۱، ص۴۳۰</ref>
** محقق بزرگوار آقا رضا همدانی در کتاب مصباح الفقیه می‌نویسد: این روایت به خاطر ضعف سندش و اعراض اصحاب از آن صلاحیت برای دلیل واقع شدن را ندارد.<ref>مصباح الفقیه، ج۱، ص۴۳۰</ref>
** آیت اله العظمی گلپایگانی نیز می‌نویسد: بسیار بعید است که جواز لطم به صورت و گریبان چاک دادن را به عزاداری امام حسین (علیه السلام) اختصاص دهیم زیرا وقتی که این دو فعل در اسلام حرام باشد محققاً زنان فاطمی نیز آن را انجام نداده‌اند و این اعمال برای امام حسین (علیه السلام) هم نباید جایز باشد زیرا انجام این اعمال موجب تنفر و بیزاری نفوس مردم از آن عمل می‌شود.<ref>کتاب الطهاره الاول، ص۲۱۸</ref>
** آیت اله العظمی گلپایگانی نیز می‌نویسد: بسیار بعید است که جواز لطم به صورت و گریبان چاک دادن را به عزاداری امام حسین(ع) اختصاص دهیم زیرا وقتی که این دو فعل در اسلام حرام باشد محققاً زنان فاطمی نیز آن را انجام نداده‌اند و این اعمال برای امام حسین(ع) هم نباید جایز باشد زیرا انجام این اعمال موجب تنفر و بیزاری نفوس مردم از آن عمل می‌شود.<ref>کتاب الطهاره الاول، ص۲۱۸</ref>
*ب) - متن این روایت دارای تناقضاتی است که بعضی فقها به آن اشاره نموده‌اند: آیت اله سید احمد خوانساری در کتاب جامع المدارک می‌نویسد: استفاده وجوب کفاره از این روایت به خاطر تناقضاتی که در آن است مشکل است زیرا در آن آمده است نماز کسی که گریبانش را در عزای زوج یا فرزندش چاک دهد صحیح نیست تا اینکه کفاره بدهد و همچنین آمده است که چیزی در لطمه زدن بصورت غیر از استغفار و توبه نیست، پس چگونه می‌توان ملتزم شد که نماز شخص، بدون کفاره دادن و توبه صحیح نباشد و همچنین چگونه می‌توان ملتزم به وجوب استغفار و توبه در لطم بر صورت شد با وجود آنچه که در ذیل این روایت آمده است که " و علی مثله تشق الجیوب " زیرا که استغفار و توبه فرع حرمت است.<ref>جامع المدارک، ج۵، ص۱۴</ref>
*ب) - متن این روایت دارای تناقضاتی است که بعضی فقها به آن اشاره نموده‌اند: آیت اله سید احمد خوانساری در کتاب جامع المدارک می‌نویسد: استفاده وجوب کفاره از این روایت به خاطر تناقضاتی که در آن است مشکل است زیرا در آن آمده است نماز کسی که گریبانش را در عزای زوج یا فرزندش چاک دهد صحیح نیست تا اینکه کفاره بدهد و همچنین آمده است که چیزی در لطمه زدن بصورت غیر از استغفار و توبه نیست، پس چگونه می‌توان ملتزم شد که نماز شخص، بدون کفاره دادن و توبه صحیح نباشد و همچنین چگونه می‌توان ملتزم به وجوب استغفار و توبه در لطم بر صورت شد با وجود آنچه که در ذیل این روایت آمده است که " و علی مثله تشق الجیوب " زیرا که استغفار و توبه فرع حرمت است.<ref>جامع المدارک، ج۵، ص۱۴</ref>


خط ۱۱۷: خط ۱۱۹:
د) - با وجود روایات متعددی که از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، اهل بیت(ع) در نهی از آسیب رساندن به بدن در عزاداری رسیده است، استدلال به این خبر ضعیف و غیر صحیح درست نمی‌باشد.
د) - با وجود روایات متعددی که از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، اهل بیت(ع) در نهی از آسیب رساندن به بدن در عزاداری رسیده است، استدلال به این خبر ضعیف و غیر صحیح درست نمی‌باشد.


ه) - در صورت اثبات لطم توسط زنان فاطمی و همچنین اثبات اینکه امام سجاد (علیه السلام) بر این اعمال سکوت نمودند نیز نمی‌توان حکم آنرا برای دیگران جاری نمود. چون ممکن است برخی از دستورات امام علیه السلام که زنان را دعوت به صبر می‌کردند دلیل برنهی همین موارد باشد و لذا اصلاا ایشان سکوت نکرده‌اند.
ه) - در صورت اثبات لطم توسط زنان فاطمی و همچنین اثبات اینکه امام سجاد(ع) بر این اعمال سکوت نمودند نیز نمی‌توان حکم آنرا برای دیگران جاری نمود. چون ممکن است برخی از دستورات امام علیه السلام که زنان را دعوت به صبر می‌کردند دلیل برنهی همین موارد باشد و لذا اصلاا ایشان سکوت نکرده‌اند.


مرحوم آیت الله العظمی شیخ محمد حسن نجفی صاحب جواهر الکلام در این باره می‌نویسد: استدلال به آنچه که در مورد فعل زنان فاطمی نقل شده است و در ذیل خبر خالد بن سدیر از امام صادق (علیه السلام) نیز آمده، متوقف بر آن است که عمل آنها بر غیر پدر و برادرشان باشد و همچنین اینکه حضرت علی بن حسین (علیه السلام) بر عمل آنها علم داشته و در مقابل آن نیز سکوت نموده‌اند که این سکوت هم بگونه ای باشد که نشانه ای از رضایت آن حضرت از آن عمل داشته باشد، که چنگ زدن به خارهای بیابان برای کندن خارهای آن با دست از پذیرش این گفته‌ها آسانتر است.
مرحوم آیت الله العظمی شیخ محمد حسن نجفی صاحب جواهر الکلام در این باره می‌نویسد: استدلال به آنچه که در مورد فعل زنان فاطمی نقل شده است و در ذیل خبر خالد بن سدیر از امام صادق(ع) نیز آمده، متوقف بر آن است که عمل آنها بر غیر پدر و برادرشان باشد و همچنین اینکه حضرت علی بن حسین(ع) بر عمل آنها علم داشته و در مقابل آن نیز سکوت نموده‌اند که این سکوت هم بگونه ای باشد که نشانه ای از رضایت آن حضرت از آن عمل داشته باشد، که چنگ زدن به خارهای بیابان برای کندن خارهای آن با دست از پذیرش این گفته‌ها آسانتر است.


در تعدادی از روایات امام حسین (علیه السلام) زنان فاطمی را از گریبان چاک زدن و وارد کردن خراش به صورت، بعد از شهادتشان نهی فرمودند چنانچه در لهوف و دیگر مقاتل معتبر آمده است که امام حسین (علیه السلام) در شب عاشورا به زنان حرم چنین فرمودند:
در تعدادی از روایات امام حسین(ع) زنان فاطمی را از گریبان چاک زدن و وارد کردن خراش به صورت، بعد از شهادتشان نهی فرمودند چنانچه در لهوف و دیگر مقاتل معتبر آمده است که امام حسین(ع) در شب عاشورا به زنان حرم چنین فرمودند:


«ای خواهرم ام کلثوم، و تو زینب و هم تو ای فاطمه و تو ای رباب توجه کنید! هر گاه کشته شدم، گریبان چاک نزنید و صورت نخراشید و سخن ناروا بر زبان جاری نکنید».<ref>اللهوف، سید ابن طاووس، ص۱۴۱</ref>
«ای خواهرم ام کلثوم، و تو زینب و هم تو ای فاطمه و تو ای رباب توجه کنید! هر گاه کشته شدم، گریبان چاک نزنید و صورت نخراشید و سخن ناروا بر زبان جاری نکنید».<ref>اللهوف، سید ابن طاووس، ص۱۴۱</ref>


در کتاب کامل الزیارت نیز از امام محمدباقر (علیه السلام) روایت می‌کند که هنگامی که امام حسین (علیه السلام) در صدد کوچیدن از مدینه برآمد، زنان بنی عبدالمطلب آمدند و به نوحه سرایی پرداختند تا آن که امام حسین (علیه السلام) میان شان رفت و گفت:
در کتاب کامل الزیارت نیز از امام محمدباقر(ع) روایت می‌کند که هنگامی که امام حسین(ع) در صدد کوچیدن از مدینه برآمد، زنان بنی عبدالمطلب آمدند و به نوحه سرایی پرداختند تا آن که امام حسین(ع) میان شان رفت و گفت:


«شما را بخدا سوگند مبادا که نافرمانی خدا و رسول باشد که از شما سر بزند».<ref>کامل الزیارات، ص۱۹۵، ح ۲۷۵، باب ۲۹</ref>
«شما را بخدا سوگند مبادا که نافرمانی خدا و رسول باشد که از شما سر بزند».<ref>کامل الزیارات، ص۱۹۵، ح ۲۷۵، باب ۲۹</ref>
خط ۱۳۱: خط ۱۳۳:
پس همانگونه که بررسی شد استدلال به این روایت برای اثبات جواز قمه زنی هم از حیث دلالت و هم از حیث سند آن بی‌مورد می‌باشد.
پس همانگونه که بررسی شد استدلال به این روایت برای اثبات جواز قمه زنی هم از حیث دلالت و هم از حیث سند آن بی‌مورد می‌باشد.


از طرفی دیگر عقل هیچ‌گاه حکم نمی‌کند که قمه زنی مصداق جزع و عزاداری باشد زیرا عزاداری یعنی اظهار حزن و اندوه نسبت به امام حسین (علیه السلام)، کسی که با کارد تیز به جان خودش می‌افتد و به سر خودش می‌کوبد حالت حزن و عزاداری است یا یک حالت وحشت و ترس خصوصاً برای بچه‌ها و افرادی که تحمل دیدن این صحنه را ندارند.
از طرفی دیگر عقل هیچ‌گاه حکم نمی‌کند که قمه زنی مصداق جزع و عزاداری باشد زیرا عزاداری یعنی اظهار حزن و اندوه نسبت به امام حسین(ع)، کسی که با کارد تیز به جان خودش می‌افتد و به سر خودش می‌کوبد حالت حزن و عزاداری است یا یک حالت وحشت و ترس خصوصاً برای بچه‌ها و افرادی که تحمل دیدن این صحنه را ندارند.


گذشته از این عزاداری اگر به نحومتعارف خود باشد اثری که بر آن مترتب است بر جای خواهد گذاشت ولی اگر به گونه‌های غیر متعارف همچون قمه زنی انجام شود نه تنها اثر وضعی خود را ندارد بلکه ممکن است نتایج بد و سویی بر جای گذارد. به همین جهت بوده که اسلام اجازه نداده است که انسان هر روشی را جهت تحقق عمل خود انتخاب کند.
گذشته از این عزاداری اگر به نحومتعارف خود باشد اثری که بر آن مترتب است بر جای خواهد گذاشت ولی اگر به گونه‌های غیر متعارف همچون قمه زنی انجام شود نه تنها اثر وضعی خود را ندارد بلکه ممکن است نتایج بد و سویی بر جای گذارد. به همین جهت بوده که اسلام اجازه نداده است که انسان هر روشی را جهت تحقق عمل خود انتخاب کند.
خط ۱۳۹: خط ۱۴۱:
متأسفانه این روش‌های نادرست چنان اهمیتی پیدا کرده‌اند که این فکر را بوجود آورده‌اند که میان اینها و بقاء و استمرار دین یا علاقه مردم به اهل بیت رابطه است. بطوری که اگر کسی از جنبه‌های منفی این روش‌ها سخن گوید، گویا دعوت به کفر و خروج از دین کرده است. کار بجایی رسیده است که بعضی می‌ترسند که آنهایی که این روش‌ها را انکار می‌کنند از جانب اهل بیت گرفتار بلایی شوند یا ضربتی از آسمان بر سر آنها فرود آید؛ زیرا در مقام دشمنی با ائمه قرار گرفته‌اند.
متأسفانه این روش‌های نادرست چنان اهمیتی پیدا کرده‌اند که این فکر را بوجود آورده‌اند که میان اینها و بقاء و استمرار دین یا علاقه مردم به اهل بیت رابطه است. بطوری که اگر کسی از جنبه‌های منفی این روش‌ها سخن گوید، گویا دعوت به کفر و خروج از دین کرده است. کار بجایی رسیده است که بعضی می‌ترسند که آنهایی که این روش‌ها را انکار می‌کنند از جانب اهل بیت گرفتار بلایی شوند یا ضربتی از آسمان بر سر آنها فرود آید؛ زیرا در مقام دشمنی با ائمه قرار گرفته‌اند.


حتی برخی از علماء دینی تصریح می‌کنند که اگر درباره برخی از مسائل سخنی بگویند از امام حسین (علیه السلام) بیمناکند گویا آن حضرت که در پیشگاه خداوند است همچون افراد معمولی در قید و بند مسائل شخصی خویش است و در صدد انتقام گرفتن از مخالفین می‌باشد.
حتی برخی از علماء دینی تصریح می‌کنند که اگر درباره برخی از مسائل سخنی بگویند از امام حسین(ع) بیمناکند گویا آن حضرت که در پیشگاه خداوند است همچون افراد معمولی در قید و بند مسائل شخصی خویش است و در صدد انتقام گرفتن از مخالفین می‌باشد.


۳): مواسات و همدردی با امام حسین (علیه السلام)
۳): مواسات و همدردی با امام حسین(ع)


دلیل دیگر قمه زنان برای قمه زدن، این است که آنان عنوان می‌دارند که عمل ما نوعی مواسات و همدردی با امام حسین (علیه السلام) است.
دلیل دیگر قمه زنان برای قمه زدن، این است که آنان عنوان می‌دارند که عمل ما نوعی مواسات و همدردی با امام حسین(ع) است.


در جواب گفت :ابتدا باید تعریف و محدوده مشخصی برای مواسات مشخص کرد سپس حکم کرد که قمه زنی مصداق مواسات است یا نه؟
در جواب گفت :ابتدا باید تعریف و محدوده مشخصی برای مواسات مشخص کرد سپس حکم کرد که قمه زنی مصداق مواسات است یا نه؟


مواسات در لغت به معنای آن است که از آنچه داریم به طرف مقابل خویش بدهیم تا با او مساوی شویم. پس اطلاق مواسات بر قمه زنی از نظر معنای لغوی غلط است. در اینجا چیزی به امام حسین (علیه السلام) داده نشده است زیرا انجام این امور یا بخاطر دنیای ایشان است که آنحضرت در دنیا نیستند یا بخاطر آخرت آن حضرت است که ایشان در آخرت، به این کارها نیازی ندارند.
مواسات در لغت به معنای آن است که از آنچه داریم به طرف مقابل خویش بدهیم تا با او مساوی شویم. پس اطلاق مواسات بر قمه زنی از نظر معنای لغوی غلط است. در اینجا چیزی به امام حسین(ع) داده نشده است زیرا انجام این امور یا بخاطر دنیای ایشان است که آنحضرت در دنیا نیستند یا بخاطر آخرت آن حضرت است که ایشان در آخرت، به این کارها نیازی ندارند.


پس اگر سید الشهداء به خاطر نبرد در راه خدا متألم می‌شد، همدردی ما این است که ما هم بخاطر نبرد در راه خدا متألم شویم، زیرا معنای مشارکت همین است که در جای او قرار گیریم.
پس اگر سید الشهداء به خاطر نبرد در راه خدا متألم می‌شد، همدردی ما این است که ما هم بخاطر نبرد در راه خدا متألم شویم، زیرا معنای مشارکت همین است که در جای او قرار گیریم.
خط ۱۸۱: خط ۱۸۳:
ب. در این کتاب احادیث ضعیفی مطرح شده است و قابل اعتنا نیست.
ب. در این کتاب احادیث ضعیفی مطرح شده است و قابل اعتنا نیست.


ج. قضیه امام سجاد (علیه السلام) که نقل شده حدیث نبوده بلکه نقل تاریخی است و در کتاب‌های معتبر تاریخی نقل نشده است.
ج. قضیه امام سجاد(ع) که نقل شده حدیث نبوده بلکه نقل تاریخی است و در کتاب‌های معتبر تاریخی نقل نشده است.


د. این گونه حرکات با مبانی اسلام و قرآن و عزاداری امام حسین منافات دارد و مصداق لطمه زدن به بدن می‌باشد و حرام است.
د. این گونه حرکات با مبانی اسلام و قرآن و عزاداری امام حسین منافات دارد و مصداق لطمه زدن به بدن می‌باشد و حرام است.
خط ۱۸۹: خط ۱۹۱:
ادعاهای نامشروع:
ادعاهای نامشروع:


بسیاری از افرادی که به اینگونه اعمال دست می‌زنند ادعا می‌کنند که مصیبت امام حسین (علیه السلام) چنان در آنها ایجاد حزن و اندوه می‌کند که عنان عقل خود را از کف داده و از خود بیخود می‌شوند و بقول خود آنها دیوانه امام می‌گردند.
بسیاری از افرادی که به اینگونه اعمال دست می‌زنند ادعا می‌کنند که مصیبت امام حسین(ع) چنان در آنها ایجاد حزن و اندوه می‌کند که عنان عقل خود را از کف داده و از خود بیخود می‌شوند و بقول خود آنها دیوانه امام می‌گردند.


جای تعجب است که با این ادعاها باید گفت که جایگاه این افراد از ائمه اطهار هم بالاتر است زیرا ائمه با آنکه با علم الهی خویش همیشه ناظر آن وقایع بودند هیچ خبری از آنها بدست نیامده که اینگونه حرکات و رفتار را حتی در سطح کوچکتری انجام داده باشند. حتی امام حسین (علیه السلام) در شب عاشورا از حضرت زینب خواست تا پس از وی گریبان پاره نکند و صورت نخراشد و فریاد نکشد.<ref>اللهوف، ص۱۴۰</ref>
جای تعجب است که با این ادعاها باید گفت که جایگاه این افراد از ائمه اطهار هم بالاتر است زیرا ائمه با آنکه با علم الهی خویش همیشه ناظر آن وقایع بودند هیچ خبری از آنها بدست نیامده که اینگونه حرکات و رفتار را حتی در سطح کوچکتری انجام داده باشند. حتی امام حسین(ع) در شب عاشورا از حضرت زینب خواست تا پس از وی گریبان پاره نکند و صورت نخراشد و فریاد نکشد.<ref>اللهوف، ص۱۴۰</ref>


این افراد باید بدانند که قیام عاشورا قیامی نیست که هدف آن تحویل دادن آدم دیوانه به جامعه باشد بلکه هدفی بسیار بزرگتر و با ارزشتر در آن نهفته است و آن آزادگی و عزت برای زیستن و زندگی کردن است.
این افراد باید بدانند که قیام عاشورا قیامی نیست که هدف آن تحویل دادن آدم دیوانه به جامعه باشد بلکه هدفی بسیار بزرگتر و با ارزشتر در آن نهفته است و آن آزادگی و عزت برای زیستن و زندگی کردن است.
خط ۲۰۳: خط ۲۰۵:
از طریق معنای لغوی:
از طریق معنای لغوی:


هرگاه فعل و امر جدیدی که جزء دین بودن آن ثابت نشده سبب وهن و تضعیف دین شود، به یقین انجام آن فعل حرام بوده و باید از انجام آن پرهیز شود. قمه زنی نیز از امور اختراعی می‌باشد که هیچگونه سابقه ای در عصر ائمه (علیه السلام) و حتی قرون نزدیک به آن نداشته است. شهید مطهری در این رابطه می‌گوید: قمه زنی و بلند کردن طبل و شیپور از ارتدوکسهای قفقاز به ایران سرایت کردو چون روحیه مردم برای پذیرفتن آنهاآمادگی داشت همچون برق در همه جا دوید.<ref>جاذبه و دافعه علی (علیه السلام)، ص۱۵۴</ref>
هرگاه فعل و امر جدیدی که جزء دین بودن آن ثابت نشده سبب وهن و تضعیف دین شود، به یقین انجام آن فعل حرام بوده و باید از انجام آن پرهیز شود. قمه زنی نیز از امور اختراعی می‌باشد که هیچگونه سابقه ای در عصر ائمه(ع) و حتی قرون نزدیک به آن نداشته است. شهید مطهری در این رابطه می‌گوید: قمه زنی و بلند کردن طبل و شیپور از ارتدوکسهای قفقاز به ایران سرایت کردو چون روحیه مردم برای پذیرفتن آنهاآمادگی داشت همچون برق در همه جا دوید.<ref>جاذبه و دافعه علی(ع)، ص۱۵۴</ref>


جالبتر آنکه طبق گفته شهید مطهری تیغ زنی، زنجیر زنی، حمل صلیب (حمل علم)، زدن طبل و شیپور و … حتی هم‌اکنون نیز به همین شکل در لورد(lourdes))سالیانه در سالروز شهادت مسیح! برگزار می‌شود.
جالبتر آنکه طبق گفته شهید مطهری تیغ زنی، زنجیر زنی، حمل صلیب (حمل علم)، زدن طبل و شیپور و … حتی هم‌اکنون نیز به همین شکل در لورد(lourdes))سالیانه در سالروز شهادت مسیح! برگزار می‌شود.
خط ۲۱۵: خط ۲۱۷:
غیر از اینها آنچه به نام دین در اینگونه مجالس، موجب آبروریزی و هتک حرمت فوق‌العاده دین می‌شود و حد مرزی نیز نمی‌توان بر آن شمرد.<ref>التنزیه، ص۱۳</ref>
غیر از اینها آنچه به نام دین در اینگونه مجالس، موجب آبروریزی و هتک حرمت فوق‌العاده دین می‌شود و حد مرزی نیز نمی‌توان بر آن شمرد.<ref>التنزیه، ص۱۳</ref>


بدعت در دین امر نکوهیده‌ای است که به هر نام و هدفی که باشد جز خسران و ضربه بر اصل دین حاصل دیگری ندارد. غالباً آنهایی که اقدام به بدعت گذاری در دین می‌کنند، کسانی هستند که از راه‌های معقول نتوانسته‌اند جایگاه مناسبی در بین دینداران برای خود پیدا کنند یا افراد جاهل و غافلی هستند که به گمان خود از این راه می‌توانند خدمتی به دین کنند. این دسته مصداق بارز افرادی هستند که امام صادق (علیه السلام) در حدیثی آنها را چنین معرفی می‌کنند: «دو نفر کمر مرا شکستند؛ عالم پرده در نابکار و جاهل نادانی که فقط به ظاهر دستورات دینی توجه می‌کنند»<ref>میزان الحکمه، محمد محمدی ری شهری، ج۸، ص۴۰۰۳</ref>
بدعت در دین امر نکوهیده‌ای است که به هر نام و هدفی که باشد جز خسران و ضربه بر اصل دین حاصل دیگری ندارد. غالباً آنهایی که اقدام به بدعت گذاری در دین می‌کنند، کسانی هستند که از راه‌های معقول نتوانسته‌اند جایگاه مناسبی در بین دینداران برای خود پیدا کنند یا افراد جاهل و غافلی هستند که به گمان خود از این راه می‌توانند خدمتی به دین کنند. این دسته مصداق بارز افرادی هستند که امام صادق(ع) در حدیثی آنها را چنین معرفی می‌کنند: «دو نفر کمر مرا شکستند؛ عالم پرده در نابکار و جاهل نادانی که فقط به ظاهر دستورات دینی توجه می‌کنند»<ref>میزان الحکمه، محمد محمدی ری شهری، ج۸، ص۴۰۰۳</ref>


پیامبر اسلام(ص) فرمودند: «بدترین کارها آنست که نوپدید و بی‌سابقه باشد. بدانید هر بدعتی گمراهی است و هر گمراهی فرجامش آتش است».<ref>آمالی شیخ مفید، ص۱۸۸، اصول کافی، محمد کلینی، ج۱، ص۵۷</ref>
پیامبر اسلام(ص) فرمودند: «بدترین کارها آنست که نوپدید و بی‌سابقه باشد. بدانید هر بدعتی گمراهی است و هر گمراهی فرجامش آتش است».<ref>آمالی شیخ مفید، ص۱۸۸، اصول کافی، محمد کلینی، ج۱، ص۵۷</ref>
خط ۲۲۳: خط ۲۲۵:
۲): وهن وتضعیف مذهب
۲): وهن وتضعیف مذهب


وهن در لغت به معنای تضعیف و سست نمودن کسی یا چیزی است و منظور از آن در اینجا این است که اگر دیگران این عمل را در عزاداری امام حسین (علیه السلام) ببینند مذهب شیعه را متهم به خشونت ، توحش و خرافه گری می‌کنند، که در نتیجه منجر به تضعیف و وهن تشیع می‌گردد. مهمترین دلیلی که برای حرمت قمه زنی ذکر شده وهن نسبت به مذهب است. تا کنون در شبکه‌های تلویزیونی و رسانه‌های ضداسلامی در جهان، با استناد به صحنه‌های قمه زنی که در برخی دیگر از کشورهای اسلامی نظیر پاکستان و عراق هم معمول است تولیدات زیادی را بر علیه اسلام و مسلمین تهیه کرده‌اند که در آنها چهره ای خشن و زشت از اسلام معرفی شده است. نظیر فیلم " شمشیر اسلام " که توسط شبکه تلویزیونی بی‌بی‌سی تهیه شده یا فیلم " ترور شیعی " که از تلویزیون آمریکا پخش شد که در آن شیعیان به گونه ای معرفی شده بودند که به چیزی جز قتل و خونریزی فکر نمی‌کنند و در پایان نیز صحنه‌های از قمه زنی در روز عاشورا پخش گردید.<ref>کیهان عربی ۶/۱/۱۴۱۵، شماره ۳۱۱۳</ref>
وهن در لغت به معنای تضعیف و سست نمودن کسی یا چیزی است و منظور از آن در اینجا این است که اگر دیگران این عمل را در عزاداری امام حسین(ع) ببینند مذهب شیعه را متهم به خشونت ، توحش و خرافه گری می‌کنند، که در نتیجه منجر به تضعیف و وهن تشیع می‌گردد. مهمترین دلیلی که برای حرمت قمه زنی ذکر شده وهن نسبت به مذهب است. تا کنون در شبکه‌های تلویزیونی و رسانه‌های ضداسلامی در جهان، با استناد به صحنه‌های قمه زنی که در برخی دیگر از کشورهای اسلامی نظیر پاکستان و عراق هم معمول است تولیدات زیادی را بر علیه اسلام و مسلمین تهیه کرده‌اند که در آنها چهره ای خشن و زشت از اسلام معرفی شده است. نظیر فیلم " شمشیر اسلام " که توسط شبکه تلویزیونی بی‌بی‌سی تهیه شده یا فیلم " ترور شیعی " که از تلویزیون آمریکا پخش شد که در آن شیعیان به گونه ای معرفی شده بودند که به چیزی جز قتل و خونریزی فکر نمی‌کنند و در پایان نیز صحنه‌های از قمه زنی در روز عاشورا پخش گردید.<ref>کیهان عربی ۶/۱/۱۴۱۵، شماره ۳۱۱۳</ref>


اینکه استعماراز تمامی ابزارهای ممکن در جهت ضربه زدن به اسلام و مسلمین استفاده می‌کند، در طول تاریخ به اثبات رسیده است، قمه زنی نیز یکی از همین ابزارهاست که مقام معظم رهبری در این رابطه مطلبی نقل کرده‌اند: " … وقتی کمونیست‌ها بر منطقه آذربایجان شوروی سابق مسلط شدند همه آثار اسلامی را از آنجا محو کردند مثلاً مساجد را به انبار تبدیل کردند و … و هیچ نشانه ای از اسلام و تشیع باقی نگذاشتند فقط یک چیز را اجازه دادند و آن قمه زدن بود. دستورالعمل روسای کمونیستی به زیر دستانشان این بود که مسلمانان حق ندارند نماز جماعت برگزار کنند یا قرآن بخوانند اما اجازه دارند که قمه بزنند، چون خود قمه زنی برای آنها یک وسیله تبلیغاتی بر ضد دین و تشیع بود … "<ref>نقل شده در دیدار عمومی با مردم مشهد در اول فروردین ۱۳۷۶</ref>
اینکه استعماراز تمامی ابزارهای ممکن در جهت ضربه زدن به اسلام و مسلمین استفاده می‌کند، در طول تاریخ به اثبات رسیده است، قمه زنی نیز یکی از همین ابزارهاست که مقام معظم رهبری در این رابطه مطلبی نقل کرده‌اند: " … وقتی کمونیست‌ها بر منطقه آذربایجان شوروی سابق مسلط شدند همه آثار اسلامی را از آنجا محو کردند مثلاً مساجد را به انبار تبدیل کردند و … و هیچ نشانه ای از اسلام و تشیع باقی نگذاشتند فقط یک چیز را اجازه دادند و آن قمه زدن بود. دستورالعمل روسای کمونیستی به زیر دستانشان این بود که مسلمانان حق ندارند نماز جماعت برگزار کنند یا قرآن بخوانند اما اجازه دارند که قمه بزنند، چون خود قمه زنی برای آنها یک وسیله تبلیغاتی بر ضد دین و تشیع بود … "<ref>نقل شده در دیدار عمومی با مردم مشهد در اول فروردین ۱۳۷۶</ref>
خط ۲۲۹: خط ۲۳۱:
در سایت http://www.rahpouyan.com/ مقاله ای تحت عنوان " دفاع از حریم شیعه، قسمت نهم " آمده است که در آن ذکر شده در اسناد سفارت انگلیس در تهران، مدرکی پیدا شده با این مضمون: در سال ۱۳۲۴ شمسی سفارت انگلیس در ایران تعداد ۱۵۰۰۰ قمه خرید و به هیئات مذهبی اهدا کرد !که خودتان را بزنید و کاری به کار ما نداشته باشید.
در سایت http://www.rahpouyan.com/ مقاله ای تحت عنوان " دفاع از حریم شیعه، قسمت نهم " آمده است که در آن ذکر شده در اسناد سفارت انگلیس در تهران، مدرکی پیدا شده با این مضمون: در سال ۱۳۲۴ شمسی سفارت انگلیس در ایران تعداد ۱۵۰۰۰ قمه خرید و به هیئات مذهبی اهدا کرد !که خودتان را بزنید و کاری به کار ما نداشته باشید.


{{پایان پاسخ}}
== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
۷٬۲۳۰

ویرایش