پرش به محتوا

راه‌های تبدیل علم به ایمان: تفاوت میان نسخه‌ها

اصلاح ویرایشی پاورقی‌ها.
(ابرابزار)
(اصلاح ویرایشی پاورقی‌ها.)
خط ۲۲: خط ۲۲:


=== ایمان مرتبه بعد از اعتقاد است ===
=== ایمان مرتبه بعد از اعتقاد است ===
مرتبه بعد از علم، ایمان است که به معنای تسلیم توأم با اطمینان خاطر است. قرآن کریم ایمان به معنای اعتقاد علمی را تأیید نمی‌کند، بلکه بهترین معنای آن همان تسلیم است. زیرا می‌بینیم قرآن کریم کسانی را که اعتقاد دارند، ولی تسلیم عقیده خویش نیستند کافر می‌شمارد وجحدوا بها و استیقنتها انفسهم ظلما و علوّا<ref>. نمل، 27/14</ref> یا بسیاری از اهل کتاب به حضرت رسول اکرم صلّی اللّه علیه و آله علم داشتند و می‌دانستند او پیامبر است، و حتی او را مانند پسران خود می‌شناختند ولی حق را کتمان می‌کردند و به عقیده خویش تسلیم نبودند: الذین آتیناهم الکتاب یعرفونه کما یعرفون ابناءهم و ان فریقا منهم لیکتمون الحق و هم یعلمون<ref>. بقره، 2/146</ref> بنابراین، ایمان به معنای اعتقاد تنها نیست بلکه به معنای تسلیم در ظاهر و باطن است و مؤمن آنست که به حق تسلیم شود. انما المؤمنون الذین امنوا باللّه و رسوله ثم لم یرتابوا<ref>. حجرات، 15/49</ref><ref>. جوادی آملی، عبدالله، منزلت عقل در هندسه معرفت دینی، نشر اسراء، قم، 1386، ص 21-20</ref>
مرتبه بعد از علم، ایمان است که به معنای تسلیم توأم با اطمینان خاطر است. قرآن کریم ایمان به معنای اعتقاد علمی را تأیید نمی‌کند، بلکه بهترین معنای آن همان تسلیم است. زیرا می‌بینیم قرآن کریم کسانی را که اعتقاد دارند، ولی تسلیم عقیده خویش نیستند کافر می‌شمارد وجحدوا بها و استیقنتها انفسهم ظلما و علوّا<ref>نمل:۱۴.</ref> یا بسیاری از اهل کتاب به حضرت رسول اکرم صلّی اللّه علیه و آله علم داشتند و می‌دانستند او پیامبر است، و حتی او را مانند پسران خود می‌شناختند ولی حق را کتمان می‌کردند و به عقیده خویش تسلیم نبودند: الذین آتیناهم الکتاب یعرفونه کما یعرفون ابناءهم و ان فریقا منهم لیکتمون الحق و هم یعلمون<ref>بقره،۱۴۶.</ref> بنابراین، ایمان به معنای اعتقاد تنها نیست بلکه به معنای تسلیم در ظاهر و باطن است و مؤمن آنست که به حق تسلیم شود. انما المؤمنون الذین امنوا باللّه و رسوله ثم لم یرتابوا<ref>حجرات:۴۹</ref><ref>جوادی آملی، عبدالله، منزلت عقل در هندسه معرفت دینی، نشر اسراء، قم، ۱۳۸۶ش، ص۲۰-۲۱.</ref>


=== تقویت اراده و محبت به خدا ===
=== تقویت اراده و محبت به خدا ===
خط ۳۰: خط ۳۰:
=== دقت و تفکّر ===
=== دقت و تفکّر ===
قرآن در موارد متعدّد ما را تشویق به نظر می‌کند، یعنی نگرشی جستجوگرانه و مشاهده ای همراه با تفکر و ژرف نگری تا بتوانیم با اندیشه بیشتر در آیات الهی و نشانه‌های خدا در عالم طبیعت و در وجود انسان، به شناخت حضوری و آگاهانه دست پیدا کنیم و به تدریج حضور خدا را در زندگی خود درک، و خود را در محضر او و او را ناظر بر کار خود بدانیم. به این آیات که ما را به دقت نظر دعوت می‌کند توجه نماییم:
قرآن در موارد متعدّد ما را تشویق به نظر می‌کند، یعنی نگرشی جستجوگرانه و مشاهده ای همراه با تفکر و ژرف نگری تا بتوانیم با اندیشه بیشتر در آیات الهی و نشانه‌های خدا در عالم طبیعت و در وجود انسان، به شناخت حضوری و آگاهانه دست پیدا کنیم و به تدریج حضور خدا را در زندگی خود درک، و خود را در محضر او و او را ناظر بر کار خود بدانیم. به این آیات که ما را به دقت نظر دعوت می‌کند توجه نماییم:
* بگو نظر کنید که چه چیزهایی در آسمان و زمین است.<ref>. یونس/ 101.</ref>
* بگو نظر کنید که چه چیزهایی در آسمان و زمین است.<ref>یونس:101.</ref>
* بگو در زمین سیر کنید و نظر کنید که چگونه آفرینش را آغاز کرد.<ref>. اعراف/ 36.</ref>
* بگو در زمین سیر کنید و نظر کنید که چگونه آفرینش را آغاز کرد.<ref>اعراف:۳۶.</ref>
* آیا به شتر نظر نمی‌کنید که چگونه آفریده شده و به آسمان که چگونه برافراشته و به کوه‌ها که چگونه برپا و به زمین که چگونه گسترده شده است.<ref>. الغاشیه/ 17.</ref>
* آیا به شتر نظر نمی‌کنید که چگونه آفریده شده و به آسمان که چگونه برافراشته و به کوه‌ها که چگونه برپا و به زمین که چگونه گسترده شده است.<ref>الغاشیه:۱۷.</ref>


=== توکل به خدای متعال ===
=== توکل به خدای متعال ===
در تمام امور و رسیدن به این حقیقت که خداوند بهترین حامی انسان است. الذین قال لهم الناس انّ الناس قد جمعوا لکم فاخشوهم فزادهم ایماناً و قالوا حسبنا الله و نعم الوکیل"<ref>. آل عمران / 173.</ref> اینها کسانی بودند که (بعضی از) مردم به آنان گفتند: «مردم برای (حمله به) شما اجتماع کرده‌اند؛ از آنها بترسید!» اما این سخن بر ایمانشان افزود و گفتند: «خدا ما را کافی است، او بهترین حامی ماست.»
در تمام امور و رسیدن به این حقیقت که خداوند بهترین حامی انسان است. الذین قال لهم الناس انّ الناس قد جمعوا لکم فاخشوهم فزادهم ایماناً و قالوا حسبنا الله و نعم الوکیل"<ref>آل عمران:۱۷۳.</ref> اینها کسانی بودند که (بعضی از) مردم به آنان گفتند: «مردم برای (حمله به) شما اجتماع کرده‌اند؛ از آنها بترسید!» اما این سخن بر ایمانشان افزود و گفتند: «خدا ما را کافی است، او بهترین حامی ماست.»


=== خواندن قرآن و تفکر در آن ===
=== خواندن قرآن و تفکر در آن ===
تلاوت قرآن و توجه و تفکر در آن و ترس و خشوع در برابر خداوند متعال انما المؤمنون الذین اذا ذکر الله وجلت قلوبهم و اذا تلیت علیهم آیاته زادتهم ایماناً و علی ربهم یتوکلون"<ref>. انفال / 2.</ref> «مؤمنان تنها کسانی هستند که هر گاه نام خدا برده شود دلهایشان ترسان می‌گردد و هنگامی که آیات او بر آنها خوانده می‌شود، ایمانشان فزونتر می-گردد و تنها بر پروردگارشان توکل دارند».
تلاوت قرآن و توجه و تفکر در آن و ترس و خشوع در برابر خداوند متعال انما المؤمنون الذین اذا ذکر الله وجلت قلوبهم و اذا تلیت علیهم آیاته زادتهم ایماناً و علی ربهم یتوکلون"<ref>انفال.</ref> «مؤمنان تنها کسانی هستند که هر گاه نام خدا برده شود دلهایشان ترسان می‌گردد و هنگامی که آیات او بر آنها خوانده می‌شود، ایمانشان فزونتر می-گردد و تنها بر پروردگارشان توکل دارند».


=== لطف خدا ===
=== لطف خدا ===
ایمان صادقین با لطف الهی رشد می‌کند: هو الذی انزل السکینهٔ فی قلوب المؤمنین لیزدادوا ایمانا مع ایمانهم؛<ref>. فتح / 48.</ref> «او است آن کس که در دل‌های مؤمنان آرامش را فرو فرستاد تا ایمانی بر ایمان خود بیفزایند».
ایمان صادقین با لطف الهی رشد می‌کند: هو الذی انزل السکینهٔ فی قلوب المؤمنین لیزدادوا ایمانا مع ایمانهم؛<ref>فتح:۴۸.</ref> «او است آن کس که در دل‌های مؤمنان آرامش را فرو فرستاد تا ایمانی بر ایمان خود بیفزایند».


مطابق آیه شریفه کسانی که در ایمانشان راستین و صادق هستند خدای متعال حالت طمأنینه و آرامشی خاص بر قلب و روح آنان حاکم می‌فرماید که موجب تقویت و ازدیاد ایمان آنان می‌شود.<ref>. مصباح یزدی محمد تقی، به سوی او، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، تلخیص از ص191 تا ص240</ref>
مطابق آیه شریفه کسانی که در ایمانشان راستین و صادق هستند خدای متعال حالت طمأنینه و آرامشی خاص بر قلب و روح آنان حاکم می‌فرماید که موجب تقویت و ازدیاد ایمان آنان می‌شود.<ref>مصباح یزدی محمد تقی، به سوی او، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، تلخیص از ص۱۹۱ تا ص۲۴۰</ref>


اما چه کسانی در ایمانشان صادقند. کسانی که اعتقاد و عملشان یکی است به آنچه که رسول خدا آورده است ایمان دارند و در عمل، آن را پیاده می‌کنند.<ref>. بقره/ 177</ref>
اما چه کسانی در ایمانشان صادقند. کسانی که اعتقاد و عملشان یکی است به آنچه که رسول خدا آورده است ایمان دارند و در عمل، آن را پیاده می‌کنند.<ref>بقره:۱۷۷.</ref>


=== یاد خدا ===
=== یاد خدا ===
یاد و توجه دائم به خداوند: تقویت یاد و توجه دائم به خداوند که همیشه ناظر اعمالمان می‌باشد. می‌تواند موجب سکینه و اطمینان قلبی از سوی خداوند می‌شود، همان اطمینانی که موجب فزونی ایمان می‌شود. الذین ءامنوا و تطمئنّ قلوبهم بذکر الله الا بذکر الله تطمئنّ القلوب؛<ref>. رعد / 28.</ref> «آنها کسانی هستند که ایمان آورده‌اند و دلهایشان به یاد خدا مطمئن و آرام است: آگاه باشید تنها با یاد خدا دلها آرامش می‌یابد»
یاد و توجه دائم به خداوند: تقویت یاد و توجه دائم به خداوند که همیشه ناظر اعمالمان می‌باشد. می‌تواند موجب سکینه و اطمینان قلبی از سوی خداوند می‌شود، همان اطمینانی که موجب فزونی ایمان می‌شود. الذین ءامنوا و تطمئنّ قلوبهم بذکر الله الا بذکر الله تطمئنّ القلوب؛<ref>رعد:۲۸.</ref> «آنها کسانی هستند که ایمان آورده‌اند و دلهایشان به یاد خدا مطمئن و آرام است: آگاه باشید تنها با یاد خدا دلها آرامش می‌یابد»


=== دوری از لغو ===
=== دوری از لغو ===
قرآن کریم در توصیف مؤمنین می‌فرماید: قد افلح المؤمنون… الذین هم عن اللّغو معرضون؛<ref>. مؤمنون/ 3.</ref> این آیه کریمه یکی از نشانه‌های مؤمن را اعراض و روگردانی از لغو و بیهودگی معرفی می‌نماید. شخصی از امام صادق ـ علیه السلام ـ پرسید: شکار و چوگان بازی و بازی با شطرنج چگونه است؟ امام علیه السلام فرمود: مؤمن فرصت پرداختن به اینگونه کارها را ندارد.<ref>. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، واژه اللّهو، به نقل از ج 2، بهترین راه شناخت خدا، ص 80، از مؤلف مذکور.</ref>
قرآن کریم در توصیف مؤمنین می‌فرماید: قد افلح المؤمنون… الذین هم عن اللّغو معرضون؛<ref>مؤمنون.</ref> این آیه کریمه یکی از نشانه‌های مؤمن را اعراض و روگردانی از لغو و بیهودگی معرفی می‌نماید. شخصی از امام صادق ـ علیه السلام ـ پرسید: شکار و چوگان بازی و بازی با شطرنج چگونه است؟ امام علیه السلام فرمود: مؤمن فرصت پرداختن به اینگونه کارها را ندارد.<ref>محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، واژه اللّه، به نقل از ج۲؛ محمدی ری‌شهری، محمد، بهترین راه شناخت خدا، ص۸۰.</ref>


=== رفع موانع ایمان ===
=== رفع موانع ایمان ===
موانع شناخت و ایمان به خدا از نظر قرآن عبارت است از زنگارهایی که در اثر هوسرانی و گناه بر آیینه عقل و قلب انسان می‌نشیند. اعمالی که علت و مانع رشد معنوی انسان می‌شوند عبارت است از: ظلم به خود یا مردم، و کفر به معنای پنهان نمودن حقایق به انگیزه سود پرستی یا لجاجت و تعصّب، اسراف به معنای تجاوز از حد و مرز در هر کاری، و فسق به معنای خروج از راه حق. در سنّت آفرینش که بر اساس قانون علیّت استوار است، هر یک از این امور مانع شناخت عقلی و قلبی هستند و موجب عدم تشخیص راه از چاه بوده و در نتیجه گمراهی انسان را سبب می‌شوند.
موانع شناخت و ایمان به خدا از نظر قرآن عبارت است از زنگارهایی که در اثر هوسرانی و گناه بر آیینه عقل و قلب انسان می‌نشیند. اعمالی که علت و مانع رشد معنوی انسان می‌شوند عبارت است از: ظلم به خود یا مردم، و کفر به معنای پنهان نمودن حقایق به انگیزه سود پرستی یا لجاجت و تعصّب، اسراف به معنای تجاوز از حد و مرز در هر کاری، و فسق به معنای خروج از راه حق. در سنّت آفرینش که بر اساس قانون علیّت استوار است، هر یک از این امور مانع شناخت عقلی و قلبی هستند و موجب عدم تشخیص راه از چاه بوده و در نتیجه گمراهی انسان را سبب می‌شوند.


تمام موانع ایمان به خدا یک ریشه اساسی دارد و آن حب دنیا، هوسرانی، خودخواهی و گناه است. وقتی که هوی و هوس به تعبیر قرآن کریم<ref>. الجاثیه/ 23. {Qأَ فَرَءَیْتَ مَنِ اتخَّذَ إِلَهَهُ هوئهَ وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلیَ عِلْمٍ وَ خَتَمَ عَلیَ سمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَلیَ بَصَرِهِ غِشَاوَةً فَمَن یهْدِیهِ مِن بَعْدِ اللَّهِ أَ فَلَا تَذَکَّرُون‏Q}</ref> خدای انسان شد، راه شناخت و ایمان را بر انسان می‌بندد، و انسان به تدریج موقعیت خود را در جهان هستی فراموش می‌کند و در غفلت و گمراهی قرار می‌گیرد.<ref>. محمدی ری شهری، محمد، بهترین راه شناخت خدا، چاپ دوم، 1361، انتشارات یاسر، ج 1، ص 101ـ74.</ref>
تمام موانع ایمان به خدا یک ریشه اساسی دارد و آن حب دنیا، هوسرانی، خودخواهی و گناه است. وقتی که هوی و هوس به تعبیر قرآن کریم<ref>الجاثیه:۲۳. {Qأَ فَرَءَیْتَ مَنِ اتخَّذَ إِلَهَهُ هوئهَ وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلیَ عِلْمٍ وَ خَتَمَ عَلیَ سمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَلیَ بَصَرِهِ غِشَاوَةً فَمَن یهْدِیهِ مِن بَعْدِ اللَّهِ أَ فَلَا تَذَکَّرُون‏Q}</ref> خدای انسان شد، راه شناخت و ایمان را بر انسان می‌بندد، و انسان به تدریج موقعیت خود را در جهان هستی فراموش می‌کند و در غفلت و گمراهی قرار می‌گیرد.<ref>محمدی ری شهری، محمد، بهترین راه شناخت خدا، چاپ دوم، ۱۳۶۱ش، انتشارات یاسر، ج۱، ص۷۴-۱۰۱.</ref>
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}


automoderated
۶٬۳۴۱

ویرایش