۸٬۲۷۲
ویرایش
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '<ref> ' به '<ref>') |
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ر.ک. ' به 'نگاه کنید به ') |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
* '''تجربه درونی'''؛ دیدگاه غیر زبانی در این رویکرد میگوید که چون وحی نوعی تجربه درونی [[انسان]] است و تجربه از دیدگاه برخی از اندیشمندان غربی نظیر استیس<ref>استیس، وات، عرفان و فلسفه، ترجمهٔ بهاءالدین خرمشاهی، ص۲۸–۱۹.</ref> همیشه با تعبیر همراه است، هیچ وحی تعبیر ناشدهای وجود ندارد. از خصایص مهم تلقی تجربی شهودی آن است که وحی [[تجربه]] عریان نیست؛ حتی وقایع خطیر تاریخی گذشته نمیتواند از تعبیر انسانی گذشته و حال تفکیک شود. در تجربه وحیانی نیز سهم داننده و فاعل شناسایی را نمیتوان نادیده گرفت؛ بنابراین علقهها و انتظارات او در تفسیر و تعبیر [[وحی]] بسی مؤثر است. وحی به مثابه انکشاف نفس [[خدا]] در مقام یک واقعه تاریخی، به صورت تمامعیار تفسیر میشود. معنای هر واقعه وحیانی، ضرورتاً معنا از دیدِ کسی یا برای کسی است و حاصل کلام اینکه، وحی در این تلقی، از سنخ «تجربه نبوی» بوده که طبعاً ذومراتب است و از این طریق قابل تعمیم. | * '''تجربه درونی'''؛ دیدگاه غیر زبانی در این رویکرد میگوید که چون وحی نوعی تجربه درونی [[انسان]] است و تجربه از دیدگاه برخی از اندیشمندان غربی نظیر استیس<ref>استیس، وات، عرفان و فلسفه، ترجمهٔ بهاءالدین خرمشاهی، ص۲۸–۱۹.</ref> همیشه با تعبیر همراه است، هیچ وحی تعبیر ناشدهای وجود ندارد. از خصایص مهم تلقی تجربی شهودی آن است که وحی [[تجربه]] عریان نیست؛ حتی وقایع خطیر تاریخی گذشته نمیتواند از تعبیر انسانی گذشته و حال تفکیک شود. در تجربه وحیانی نیز سهم داننده و فاعل شناسایی را نمیتوان نادیده گرفت؛ بنابراین علقهها و انتظارات او در تفسیر و تعبیر [[وحی]] بسی مؤثر است. وحی به مثابه انکشاف نفس [[خدا]] در مقام یک واقعه تاریخی، به صورت تمامعیار تفسیر میشود. معنای هر واقعه وحیانی، ضرورتاً معنا از دیدِ کسی یا برای کسی است و حاصل کلام اینکه، وحی در این تلقی، از سنخ «تجربه نبوی» بوده که طبعاً ذومراتب است و از این طریق قابل تعمیم. | ||
* '''احساس'''؛ از این روی که احساس و تجربه دینی در این رویکرد اساس دین است، دین احساسی است، و احساس امر شخصی و درونی است، فلسفهٔ دین و عقلانیت دین، شخصی میشود. به خلاف ایمان معرفتی که ادله مطرح است و ادله همگانی و عمومی است، فلسفه دین قابل تعامل و تبادل است. همچنین در ایمان معرفتی، فلسفه اصالت دارد و توجیهگر معقولیت دین است، اما در رویکرد شهودی تجربی، فلسفه دست دوم بوده، تنها ترجمان احساس است.<ref>برای مقایسه دو نوع فلسفه دین، | * '''احساس'''؛ از این روی که احساس و تجربه دینی در این رویکرد اساس دین است، دین احساسی است، و احساس امر شخصی و درونی است، فلسفهٔ دین و عقلانیت دین، شخصی میشود. به خلاف ایمان معرفتی که ادله مطرح است و ادله همگانی و عمومی است، فلسفه دین قابل تعامل و تبادل است. همچنین در ایمان معرفتی، فلسفه اصالت دارد و توجیهگر معقولیت دین است، اما در رویکرد شهودی تجربی، فلسفه دست دوم بوده، تنها ترجمان احساس است.<ref>برای مقایسه دو نوع فلسفه دین، نگاه کنید به تیلیش، پل، الهیات، ترجمهٔ مراد فرهادپور، ص۳۸–۸؛ براون، کالین، فلسفه و ایمان مسیحی، ترجمهٔ طاطه وس میکائیلیان. ص۲۹۷–۲۹۳. | ||
Philosophy of Religion. ed: J. Hick. pp. 251 - 264.</ref> | Philosophy of Religion. ed: J. Hick. pp. 251 - 264.</ref> |