trustworthy
۳۹۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
{{درگاه|واژهها}} | {{درگاه|واژهها}} | ||
{{درگاه|حکومت دینی}} | {{درگاه|حکومت دینی}} | ||
[[تئوکراسی]] یا همان Theocracy، به معنی [[حکومت الهی]] یا [[حکومت مذهبی]] است،<ref>طلوعی، محمد، فرهنگ جامع سیاسی، نشر علم.</ref> | [[تئوکراسی]] یا همان Theocracy، به معنی [[حکومت الهی]] یا [[حکومت مذهبی]] است،<ref>طلوعی، محمد، فرهنگ جامع سیاسی، نشر علم.</ref> تئوکراسی یک نوع حکومتی است که در آن اساس نظری حکومت بر این است که حکومت از جانب [[شناخت خدا|خدا]]ست و در آن قدرت سیاسی در دست مرجع عالی دینی است<ref>آشوری، داریوش، دانشنامه سیاسی، انتشارات مروارید.</ref>که آن مقام، پیشوای مذهبی و حکومت را با هم در دست داشته<ref>همان.</ref>و فرمانهای خداوند را تفسیر و اجرا میکند.<ref>آشوری، داریوش، همان.</ref> | ||
== تاریخچه تئوکراسی == | == تاریخچه تئوکراسی == | ||
تئوکراسی یا [[ربانی سالاری]] به اشکال گوناگون در تاریخ ظاهر شده است شکلی از آن در جوامع ابتدایی نظیر [[مصر]] و [[هند]] و [[چین]] وجود داشته است<ref>جوان آراسته، حسین، مبانی حکومت اسلامی، قم، انتشارات بوستان کتاب، ص ۳۰.</ref> شکل دیگری از آن در جهان [[مسیحیان|مسیحیت]] پدید آمد و رهبران کلیسا با آن که ایده الوهیت حاکمان را رد نمودند اما به نوعی تفویض مستقیم حق حکومت به رهبران دینی را قائل شدند و حاکم را تنها در برابر خداوند مسئول دانسته و اطاعت مطلق از او را واجب و هرگونه مخالفت با او را غیرقابل پذیرش تلقی کردند.<ref>همان.</ref> اما از نظر اسلام باید گفت مطابق جهان بینی اسلامی، سراسر هستی ملک طلق خداوند است<ref>مائده/۱۷.</ref>و در این قلمرو برای او شریکی متصور نیست و به همین جهت در اصل و بالذّات فرمانی جز فرمان او وجود ندارد<ref>انعام/۵۷.</ref>از این رو حاکمیت چه در [[نظام تکوین]] و چه در [[نظام تشریع]]، اختصاص به خداوند دارد، خداوند منشأ تمام قدرتها ست و شریعت اسلام تنها مصدر و منشأ و خاستگاه قانونگذاری است، چرا که خالقیت، [[ربوبیت تکوینی و تشریعی|ربوبیت]] و خلاقیت مختص خداوند است.<ref>جوان آراسته، حسین، همان، ص ۱۳۵.</ref> | |||
از این خاطر در اصل دوم قانون اساسی [[جمهوری اسلامی و اهداف انقلاب|جمهوری اسلامی]] ایران آمده است که: | از این خاطر در اصل دوم قانون اساسی [[جمهوری اسلامی و اهداف انقلاب|جمهوری اسلامی]] ایران آمده است که: | ||
''' | '''«جمهوری اسلامی نظامی است بر پایه [[ایمان و اراده انسان|ایمان]] به خدای یکتا و اختصاص حاکمیت و تشریع به او و لزوم تسلیم در برابر امر او است.»''' | ||
و یا اصل پنچاه و ششم اعلام میدارد: | و یا اصل پنچاه و ششم اعلام میدارد: | ||
'''«حاکمیت مطلق بر جهان وانسان از آن | '''«حاکمیت مطلق بر جهان وانسان از آن خداست و با توجه به این حاکمیت چه بر اساس مبانی دینی و چه مطابق موازین حقوق اساسی [[جمهوری اسلامی و اهداف انقلاب|جمهوری اسلامی]] اختصاص به خداوند دارد».''' | ||
بر این مبنا است که هیچ انسانی حق حاکمیت و ولایت بر جامعه بشری را ندارد مگر آن که از سوی خالق و آفریدگار انسان باشد و انبیاء و اولیاء الهی که بر جامعه انسانی حاکمیت و ولایت دارند، ولایت آنان مظهری از ولایت | بر این مبنا است که هیچ انسانی حق حاکمیت و ولایت بر جامعه بشری را ندارد مگر آن که از سوی خالق و آفریدگار انسان باشد و انبیاء و اولیاء الهی که بر جامعه انسانی حاکمیت و ولایت دارند، ولایت آنان مظهری از ولایت خداوند و به اذن و فرمان او است.<ref>جوادی آملی، عبدالله، ولایت فقیه (ولایت فقاهت و عدالت)، انتشارات اسراء، ص ۱۴۸.</ref> | ||
== تئوکراسی از منظر اسلام == | == تئوکراسی از منظر اسلام == | ||
بدین ترتیب دانستیم که [[ولایت]] و حاکمیت مطلق از آن | بدین ترتیب دانستیم که [[ولایت]] و حاکمیت مطلق از آن خداوند است و به همین جهت هرگونه حاکمیت و ولایتی چه تکوینی و چه تشریعی تنها به اذن خداوند تحقق مییابد<ref>جوان آراسته، حسین، همان، ص ۱۳۸.</ref> با این همه اسلام با اعتقاد به حاکمیت الهی و تبلور آن در عصر غیبت در [[اطاعت از ولایت فقیه|ولایت فقیه]]، تئوکراسی که به شکل معهود و موجود در جهان مسیحیت است را نمیپذیرد<ref>همان، ص ۳۰۱.</ref>یا به عبارتی، تئوکراسیهای رایج مسیحی هیچگونه ارتباطی با حاکمیت الهی در اسلام ندارد<ref>همان، ص ۲۹–۲۸.</ref> زیرا یزدان سالاری مسیحی با توجه به این که در آن حکومت بدون هیچ دلیلی به فردی تفویض میگردد و هیچ گونه نظارتی بر اعمال او وجود ندارد و حاکم و فرمانروا خود را در برابر مردم مسئول نمیداند، با حاکمیت معقول، مسئول و انتقاد پذیری که تابع شریعت الهی است هیچ گونه سنخیتی و شباهتی ندارد.<ref>همان، ص ۲۹–۲۸.</ref>بلکه در اسلام و [[جمهوری اسلامی و آرمانهای انقلاب|حکومت اسلامی]] علاوه بر این که حاکم، قانون خداست نه شخص<ref>جوادی آملی، همان، ص ۲۵۶.</ref> و حکومت به عنوان وظیفه است نه امتیاز<ref>همان، ص ۲۵۴.</ref> و مرجع عالی دینی تنها مبین و مجری قانون است<ref>همان، ص ۴۶۴.</ref> باید اضافه نمائیم که حاکم در حکومت اسلامی با داشتن صلاحیت و شرایط علم و عدالت، به صورت حاکمیتی عقلانی، مسئول، متکامل، قابل انتقاد و نظارت و همچنین تابع شریعت الهی است، | ||
== نتیجهگیری == | == نتیجهگیری == | ||
در نتیجه این نوع حکومت هیچ ارتباطی با | در نتیجه این نوع حکومت هیچ ارتباطی با تئوکراسی [[مفهوم و جایگاه دین در غرب|غربی]] نداشته و ندارد<ref>جوان آراسته، همان، ص ۳۰۱.</ref> در واقع حاکم اسلامی با این که مشروعیت و حقانیت خود را از خداوند میگیرد امّا توسط مردم مورد پذیرش قرار میگیرد و بر او و شرایط او نظارت میشود و انتقاد نسبت به او رسمیت دارد. و این همان چیزهایی است که در تئوکراسی [[مفهوم و جایگاه دین در غرب|غربی]] وجود نداشته است. | ||
== معرفی منع جهت مطالعه بیشتر == | == معرفی منع جهت مطالعه بیشتر == |