automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۵٬۷۳۸
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
خط ۲۲: | خط ۲۱: | ||
}} | }} | ||
'''وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ''' بخش آغازین آیه ۷۰ سوره اسراء که در بیان تکریم انسان است. اعطای قوه عقل و نطق و استعدادهای مختلف و آزادی اراده، سلطه او بر تمام موجودات روی زمین و شناخت خدا و قدرت بر اطاعت فرمان او از جمله تفسیرهای تکریم انسان در این آیه است. | '''وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ''' بخش آغازین آیه ۷۰ [[سوره اسراء]] که در بیان تکریم انسان است. اعطای قوه عقل و نطق و استعدادهای مختلف و آزادی اراده، سلطه او بر تمام موجودات روی زمین و شناخت خدا و قدرت بر اطاعت فرمان او از جمله تفسیرهای تکریم انسان در این آیه است. | ||
شهید مطهری تکریم انسان را کرامت و شرافت در سرشت و آفرینش انسان میداند. گفته شده این تکریم، تکریم وجودی و تکوینی آدمیت است و مسلمان و غیر مسلمان را شامل میشود. | تکریم در آیه را موهبت و عنایتی دانستهاند که مخصوص انسان است و در موجودات دیگر یافت نمیشود. شهید مطهری تکریم انسان را کرامت و شرافت در سرشت و آفرینش انسان میداند. گفته شده این تکریم، تکریم وجودی و تکوینی آدمیت است و مسلمان و غیر مسلمان را شامل میشود. | ||
مفسران این آیه را نوعی منتنهادن دانستهاند که با عتاب همراه است؛ در این آیه خلاصهای از کرامتها و فضل خدا بیان میشود تا انسان شکرگزار باشد، اما انسان این عنایت را نیز مانند همه نعمتهای الهی کفران میکند. | مفسران این آیه را نوعی منتنهادن دانستهاند که با عتاب همراه است؛ در این آیه خلاصهای از کرامتها و فضل خدا بیان میشود تا انسان شکرگزار باشد، اما انسان این عنایت را نیز مانند همه نعمتهای الهی کفران میکند. | ||
خط ۳۳: | خط ۳۲: | ||
این آیه را نوعی منتنهادن دانستهاند که با عتاب همراه است. در آیات گذشته مسخر شدن کشتی به انسان و طلب روزی خدا و اعراض از خدا مطرح بود، در این آیه فرموده: حق آنست که انسان را مورد عنایت و موهبت خود قرار دادهایم ولی باز او اهل اعراض و کفران است.<ref>قرشی بنابی، علیاکبر، تفسیر احسن الحدیث، تهران، بنیاد بعثت، ۱۳۷۵ش، ج۶، ص۱۱۴.</ref> در این آیه خلاصهای از کرامتها و فضل خود را میشمارد، باشد که انسان بفهمد پروردگارش نسبت به وی عنایت بیشتری دارد، اما انسان این عنایت را نیز مانند همه نعمتهای الهی کفران میکند.<ref>طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق، ج۱۳، ص۱۵۵.</ref> | این آیه را نوعی منتنهادن دانستهاند که با عتاب همراه است. در آیات گذشته مسخر شدن کشتی به انسان و طلب روزی خدا و اعراض از خدا مطرح بود، در این آیه فرموده: حق آنست که انسان را مورد عنایت و موهبت خود قرار دادهایم ولی باز او اهل اعراض و کفران است.<ref>قرشی بنابی، علیاکبر، تفسیر احسن الحدیث، تهران، بنیاد بعثت، ۱۳۷۵ش، ج۶، ص۱۱۴.</ref> در این آیه خلاصهای از کرامتها و فضل خود را میشمارد، باشد که انسان بفهمد پروردگارش نسبت به وی عنایت بیشتری دارد، اما انسان این عنایت را نیز مانند همه نعمتهای الهی کفران میکند.<ref>طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق، ج۱۳، ص۱۵۵.</ref> | ||
تکریم در آیه را موهبت و عنایتی دانستهاند که مخصوص انسان است و در | تکریم در آیه را موهبت و عنایتی دانستهاند که مخصوص انسان است و در موجودات دیگر یافت نمیشود. تکریم و شرافت انسان که خدا به او مخصوص کرده به واسطه عقل و تفکر است که بوسیله آن حق و باطل و مضرّ و نافع و خیر و شرّ را از هم تشخیص میدهد، و موجودات را به تسخیر خود درمیآورد و در جهان به دلخواه خود تصرف میکند.<ref>قرشی بنابی، علیاکبر، تفسیر احسن الحدیث، تهران، بنیاد بعثت، ۱۳۷۵ش، ج۶، ص۱۱۴.</ref> | ||
این آیه مصادیق تکریم را برمیشمرد؛ یعنی خداوند انسان را با موهبت عقل | این آیه مصادیق تکریم را برمیشمرد؛ یعنی خداوند انسان را با موهبت عقل مکرَم و محترم کرد و نیز انسان با پیمودن راههای دریا و خشکی و دست یافتن به آنها، محترم شد؛ همچنین با دست یافتن به خوردنیها و پوشیدنیها و لذتهای گوناگون.<ref>قرشی بنابی، علیاکبر، تفسیر احسن الحدیث، تهران، بنیاد بعثت، ۱۳۷۵ش، ج۶، ص۱۱۴.</ref> از این تکریم، تفضیل و برتری که در آیه آمده روشن میشود؛ یعنی اگر انسان در حد خود با موهبت عقل حساب شود دارای تکریم است و اگر او در این مرحله با موجودات دیگر مقایسه شود او بر موجوداتی از قبیل حیوانات و جنّ برتری دارد.<ref>قرشی بنابی، علیاکبر، تفسیر احسن الحدیث، تهران، بنیاد بعثت، ۱۳۷۵ش، ج۶، ص۱۱۴.</ref> از این جهت انسان امتیازات فراوانی بر مخلوقات دیگر دارد؛ از جمله روح انسان که مجموعهای است از استعدادهای عالی و توانایی بسیار برای پیمودن مسیر تکامل بهطور نامحدود.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ش، ج۱۲، ص۱۹۸.</ref> | ||
== متن و ترجمه آیه == | == متن و ترجمه آیه == | ||
خط ۵۱: | خط ۵۰: | ||
در این آیه، برای انسان هم کرامت مطرح است، هم فضیلت. درباره تفاوت این دو، گفته شده: الف: کرامت، امتیازی است که در دیگران نیست، امّا فضیلت، امتیازی است که در دیگران نیز هست. ب: کرامت اشاره به نعمتهای خدادادی در وجود انسان است، بدون تلاش. ولی فضیلت اشاره به نعمتهایی است که با تلاش خود انسان همراه با توفیق الهی بدست آمده است. ج: کرامت مربوط به نعمتهای مادّی است، ولی فضیلت مربوط به نعمتهای معنوی است.<ref>قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، ۱۳۸۸ش. ج۵، ص۹۴.</ref> | در این آیه، برای انسان هم کرامت مطرح است، هم فضیلت. درباره تفاوت این دو، گفته شده: الف: کرامت، امتیازی است که در دیگران نیست، امّا فضیلت، امتیازی است که در دیگران نیز هست. ب: کرامت اشاره به نعمتهای خدادادی در وجود انسان است، بدون تلاش. ولی فضیلت اشاره به نعمتهایی است که با تلاش خود انسان همراه با توفیق الهی بدست آمده است. ج: کرامت مربوط به نعمتهای مادّی است، ولی فضیلت مربوط به نعمتهای معنوی است.<ref>قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، ۱۳۸۸ش. ج۵، ص۹۴.</ref> | ||
[[شهید مطهری]] (درگذشت: ۱۳۵۸ش) درباره این آیه میگوید مقصود این است که در خلقت و آفرینش، انسان | [[شهید مطهری]] (درگذشت: ۱۳۵۸ش) درباره این آیه میگوید مقصود این است که در خلقت و آفرینش، انسان تکریم یافته است، یعنی کرامت و شرافت در سرشت و آفرینش او قرار داده شده و کرامت و عزت جزئی از سرشت انسان است.<ref>مطهری، مرتضی، تعلیم و تربیت در اسلام، تهران، صدرا، ص۲۳۰.</ref> [[جوادی آملی]]، مفسر قرآن، معتقد است انسان، فی نفسه، کریم خلق شده و شایستگی کرامت زائد را هم دارد.<ref>جوادی آملی، عبدالله، کرامت در قرآن، بیجا، مرکز نشر فرهنگی رجاء، ۱۳۶۹ش، ص۱۸.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |