پیامدهای اعتقاد به عصمت: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶: خط ۶:
{{پاسخ}}     
{{پاسخ}}     
برخی از کسانی که عصمت معصومان را پذیرفتنی نمی‌یابند، پی آمدهایی منفی برای این باور برشمرده‌اند:  
برخی از کسانی که عصمت معصومان را پذیرفتنی نمی‌یابند، پی آمدهایی منفی برای این باور برشمرده‌اند:  
* شخص معصوم را نمی‌توان الگوی دیگران و برتر از آنان به شمار آورد بلکه آنچه شأن و منزلت پیامبر را بالا می‌برد، زندگی غیر معصومانهٔ اوست که «نشانگر آن است که در جهاد اکبر و مبارزه با نفس امّاره موفق بوده و در غالب اوقات، راه و هدف درست را شناخته و از آن پیروی کرده‌است».  
* شخص معصوم را نمی‌توان الگوی دیگران و برتر از آنان به شمار آورد بلکه آنچه شأن و منزلت پیامبر را بالا می‌برد، زندگی غیر معصومانهٔ اوست که «نشانگر آن است که در جهاد اکبر و مبارزه با نفس امّاره موفق بوده و در غالب اوقات، راه و هدف درست را شناخته و از آن پیروی کرده‌است».<ref>مقارنة الاديان، ج ۳؛ (الاسلام)، ص 126.</ref>
* برخی، پدیده عصمت را سبب رونق بازار دو رویی و ظاهر آرایی دانسته، تلاش می‌کنند با اثبات این نکته که «گناه در طرح خلقت آدمی مندرج است» وجدان گناه آلودگان را آسوده سازند و بدین وسیله، به گمان خود، آنان را از مقدس مآبی و زهد فروشی بر حذر دارند.
* برخی، پدیده عصمت را سبب رونق بازار دو رویی و ظاهر آرایی دانسته، تلاش می‌کنند با اثبات این نکته که «گناه در طرح خلقت آدمی مندرج است»<ref>دين و جامعه، ص ۴۸۹.</ref> وجدان گناه آلودگان را آسوده سازند و بدین وسیله، به گمان خود، آنان را از مقدس مآبی و زهد فروشی بر حذر دارند.


علی رغم آنچه در بیان پیامدهای منفی اعتقاد به عصمت آمده، این پیامدها ارتباطی با اعتقاد به مسئله عصمت ندارد بلکه عصمت انبیا و اولیا راهگشای پیروان ایشان است:  
علی رغم آنچه در بیان پیامدهای منفی اعتقاد به عصمت آمده، این پیامدها ارتباطی با اعتقاد به مسئله عصمت ندارد بلکه عصمت انبیا و اولیا راهگشای پیروان ایشان است:  
* دستیابی پیامبران و امامان به کمالات ویژه‌ای چون عصمت، گزاف و بی‌دلیل نبوده‌است و در شایستگی‌های اکتسابی آنان ریشه دارد. عصمت پیامبران و امامان از گناه، افزون بر فواید دیگر، در بُعد عملی از انسان دستگیری می‌کند و نمونهٔ کاملی را از کسانی که از بند شیطان رسته و به خدا پیوسته‌اند فرا روی آدمیان قرار می‌دهد (چنانکه عصمت در دریافت و ابلاغ وحی نیز در بعد علمی به یاری آدمی می‌شتابد و معرفت حقیقی و سعادت واقعی را دست یافتنی می‌سازد). مقصود قرآن از نقل حکایاتی چون داستان حضرت یوسف نیز همین درس آموزی‌ها است؛ یعنی بیان این حقیقت که حتی در عنفوان جوانی و با فراهم بودن زمینه‌های گناه نیز می‌توان با یاری جستن از خدا از چنگال نفس بدفرما رهایی یافت.
* دستیابی پیامبران و امامان به کمالات ویژه‌ای چون عصمت، گزاف و بی‌دلیل نبوده‌است و در شایستگی‌های اکتسابی آنان ریشه دارد.<ref>مصنفات الشيخ المفيد، ج۵، (تصحيح الاعتقاد)، ص۱۲۸. الالهيات، ج۳، ص۱۷۶ و پژوهشى در عصمت معصومان، ص۶۶. </ref> عصمت پیامبران و امامان از گناه، افزون بر فواید دیگر، در بُعد عملی از انسان دستگیری می‌کند و نمونهٔ کاملی را از کسانی که از بند شیطان رسته و به خدا پیوسته‌اند فرا روی آدمیان قرار می‌دهد (چنانکه عصمت در دریافت و ابلاغ وحی نیز در بعد علمی به یاری آدمی می‌شتابد و معرفت حقیقی و سعادت واقعی را دست یافتنی می‌سازد). مقصود قرآن از نقل حکایاتی چون داستان حضرت یوسف نیز همین درس آموزی‌ها است؛ یعنی بیان این حقیقت که حتی در عنفوان جوانی و با فراهم بودن زمینه‌های گناه نیز می‌توان با یاری جستن از خدا از چنگال نفس بدفرما رهایی یافت.
* نباید معصومان را چون ماشین خودکاری بپنداریم که بدون سنگ اندازی‌های شیطان، راه درست را در پیش می‌گیرند و فارغ از هر گونه مانعی، در طریق مقصود ره می‌سپرند؛ بلکه آنان نیز درگیر با شیطان‌اند؛ هر چند همواره در این جهاد اکبر پیروز مِیْدان‌اند.
* نباید معصومان را چون ماشین خودکاری بپنداریم که بدون سنگ اندازی‌های شیطان، راه درست را در پیش می‌گیرند و فارغ از هر گونه مانعی، در طریق مقصود ره می‌سپرند؛ بلکه آنان نیز درگیر با شیطان‌اند؛ هر چند همواره در این جهاد اکبر پیروز مِیْدان‌اند.
* رهبران دینی، گرچه مردم را به پیروی از معصومان فرا می‌خوانند و از آنان می‌خواهند که پیامبران و امامان را الگوی خویش سازند، امّا همواره بر این نکته تأکید می‌ورزند که هیچ‌گاه به مقام معصومان نمی‌توان رسید. از این رو، جانب داری از اندیشهٔ عصمت، فشاری درونی یا برونی بر مؤمنان وارد نمی‌سازد و روح و جان آنان را نمی‌آزارد. معصومان در همهٔ کمالات انسانی پیش تاز دیگرانند و کسی به آنان نزدیک تر است که در این راه گام بیشتری بردارد؛ هر چند هیچ‌گاه نباید اندیشهٔ هم آوردی با آنان را در سر پروراند؛ چنانکه، امیرالمؤمنین(ع) درباره زهد و ساده زیستی خویش می‌فرماید: آگاه باش که هر پیرویی را پیشوایی است که پی وی را پوید و از نور دانش او روشنی جوید. بدان که پیشوای شما از دنیای خود به دو جامه فرسوده بسنده کرده و دو قرص نان را خوردنی خویش نموده‌است. بدانید که شما چنین نتوانید کرد، لیکن مرا یاری کنید به پارسایی و در پارسایی کوشیدن و پاک‌دامنی و درستی ورزیدن.
* رهبران دینی، گرچه مردم را به پیروی از معصومان فرا می‌خوانند و از آنان می‌خواهند که پیامبران و امامان را الگوی خویش سازند، امّا همواره بر این نکته تأکید می‌ورزند که هیچ‌گاه به مقام معصومان نمی‌توان رسید.<ref>الكافى، ج۱، ص ۲۰۱.</ref> از این رو، جانب داری از اندیشهٔ عصمت، فشاری درونی یا برونی بر مؤمنان وارد نمی‌سازد و روح و جان آنان را نمی‌آزارد. معصومان در همهٔ کمالات انسانی پیش تاز دیگرانند و کسی به آنان نزدیکتر است که در این راه گام بیشتری بردارد؛ هر چند هیچ‌گاه نباید اندیشهٔ هم آوردی با آنان را در سر پروراند؛ چنانکه، امیرالمؤمنین(ع) درباره زهد و ساده زیستی خویش می‌فرماید: آگاه باش که هر پیرویی را پیشوایی است که پی وی را پوید و از نور دانش او روشنی جوید. بدان که پیشوای شما از دنیای خود به دو جامه فرسوده بسنده کرده و دو قرص نان را خوردنی خویش نموده‌است. بدانید که شما چنین نتوانید کرد، لیکن مرا یاری کنید به پارسایی و در پارسایی کوشیدن و پاک‌دامنی و درستی ورزیدن.
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}


۷٬۲۳۰

ویرایش