automoderated
۱٬۲۷۴
ویرایش
Mnazarzadeh (بحث | مشارکتها) (بارگزاری اولیه) |
Mnazarzadeh (بحث | مشارکتها) (تکمیل و بارگزاری) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
در خصوص فلسفه ی نزول سوره ی کوثر توضيح دهيد؟ | |||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
==شأن نزول== | |||
[[سوره کوثر]] در جواب عاص بن وائل نازل گرديد که وقتی وارد مسجد الحرام شد با [[پیامبر(ص)]] در باب بني سهم به صحبت کردن ايستادند. سپس عاص نزد بزرگان [[قريش]] که در [[مسجد الحرام]] نشسته بودند، رفت. پرسيدند: با کي حرف مي زدي؟ گفت: با اين ابتر ـ و مقصودش حضرت محمد(ص) بود ـ چرا که در همان روز [[عبدالله پسر پيامبر(ص)]] از [[خديجه]]، در گذشته بود و عرب مرد بي پسر را ابتر مي ناميدند و اين سوره بدين مناسبت نازل شد. | |||
احمد بن موسي بن فضل با اسناد از يزيد بن رومان روايت مي کند که چون نزد عاص بن وائل سهمي نام حضرت را مي بردند، مي گفت: ولش کنيد او ابتر است و وارث ذکور ندارد. اگر بميرد نامش فراموش مي گردد و از دست او خلاص مي شويم. از این روی سوره ی کوثر در جواب او نازل گرديد. | احمد بن موسي بن فضل با اسناد از يزيد بن رومان روايت مي کند که چون نزد عاص بن وائل سهمي نام حضرت را مي بردند، مي گفت: ولش کنيد او ابتر است و وارث ذکور ندارد. اگر بميرد نامش فراموش مي گردد و از دست او خلاص مي شويم. از این روی سوره ی کوثر در جواب او نازل گرديد. | ||
عطاء از ابن عباس روايت مي کند که عاص بن وائل به محمد(ص) شماتت مي کرد و مي گفت تو ابتري. خداوند اين سوره را در جواب او فرو فرستاد که دشمن شماتتگر تو خودش ابتر است و ما تو را کوثر [يعني فزوني در نسل و خير و شفاعت] عطا کرده ايم.<ref>ر.ک: قرشي، علي اکبر، تفسير أحسن الحديث، تهران، بنياد بعثت، چاپ سوم، ۱۳۷۷ش، ج۱۲، ص۳۷۵؛ ر.ک: مکارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالکتب الاسلاميه، چاپ اول، ۱۳۷۴ش، ج۲۷، ص۳۶۸.</ref> | عطاء از [[ابن عباس]] روايت مي کند که عاص بن وائل به محمد(ص) شماتت مي کرد و مي گفت تو ابتري. خداوند اين سوره را در جواب او فرو فرستاد که دشمن شماتتگر تو خودش ابتر است و ما تو را کوثر [يعني فزوني در نسل و خير و شفاعت] عطا کرده ايم.<ref>ر.ک: قرشي، علي اکبر، تفسير أحسن الحديث، تهران، بنياد بعثت، چاپ سوم، ۱۳۷۷ش، ج۱۲، ص۳۷۵؛ ر.ک: مکارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالکتب الاسلاميه، چاپ اول، ۱۳۷۴ش، ج۲۷، ص۳۶۸.</ref> | ||
علامه طباطبايي | ==کوثر، ذریه رسول خدا(ص)== | ||
[[علامه طباطبايي]] در ذیل این سوره مي نويسد: روايات بسيار زياد رسيده که سوره ی مورد بحث در پاسخ کسي نازل شده که رسول خدا(ص) را به اجاق کوري زخم زبان زد و اين زخم زبان هنگامي بود که قاسم و عبدالله دو فرزندان رسول خدا(ص) از دنيا رفتند. | |||
و چون جمله ی {{قرآن|إِنَّا أَعْطَيْناک...}} در مقام منت نهادن بود، با | و چون جمله ی {{قرآن|إِنَّا أَعْطَيْناک...}} در مقام منت نهادن بود، با لفظ (ما) آمد که بر عظمت دلالت مي کند. چون منظور از آن، خوشدل ساختن رسول خدا(ص) بود مطلب را با واژه ی اعطاء که ظاهر در تمليک است، بيان داشت و فرمود: «ما به تو کوثر عطا کرديم». | ||
و اين جمله از اين دلالت خالي نيست که فرزندان فاطمه(س) ذريه رسول خدا(ص) هستند، و اين خود يکي از خبرهاي غيبي قرآن کريم است، چون همان طور که مي بينيم خداي تبارک و تعالي بعد از درگذشت آن حضرت، برکتي در نسل آن جناب قرار داد، به طوري که در همه ی عالم هيچ نسلي معادل آن ديده نمي شود، آن هم با آن همه بلاها که بر سر ذريه آن جناب آوردند و گروه گروه از ايشان را کشتند.<ref>طباطبايي، سيد محمد حسين، الميزان، ترجمه موسوي همداني، محمد باقر، قم، جامعه مدرسين، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۲۰، ص۶۳۹.</ref> | و اين جمله از اين دلالت خالي نيست که فرزندان [[فاطمه(س)]]، ذريه رسول خدا(ص) هستند، و اين خود يکي از خبرهاي غيبي [[قرآن کريم]] است، چون همان طور که مي بينيم خداي تبارک و تعالي بعد از درگذشت آن حضرت، برکتي در نسل آن جناب قرار داد، به طوري که در همه ی عالم هيچ نسلي معادل آن ديده نمي شود، آن هم با آن همه بلاها که بر سر ذريه آن جناب آوردند و گروه گروه از ايشان را کشتند.<ref>طباطبايي، سيد محمد حسين، الميزان، ترجمه موسوي همداني، محمد باقر، قم، جامعه مدرسين، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۲۰، ص۶۳۹.</ref> | ||
بر اساس تفسیر نمونه، عرب ها طبق سنت خود، براي فرزند پسر اهميت فوق العاده اي قائل بودند، بعد رحلت قاسم و عبدالله، آن ها فکر مي کردند با رحلت حضرت محمد(ص) برنامه هاي او به خاطر نداشتن فرزند ذکور تعطيل خواهد شد و خوشحال بودند. قرآن مجيد نازل شد و به طرز اعجازآميزي در اين سوره به آن ها پاسخ گفت و خبر داد که دشمنان او ابتر خواهند بود، بشارتي که در اين سوره داده شده از يک سو ضربه اي بر اميدهاي دشمنان اسلام بود و از سوي ديگر تسلي خاطري به رسول الله(ص) بود که بعد از شنيدن اين لقب زشت و توطئه دشمنان، قلب پاکش غمگين و مکدر شده بود.<ref>تفسير نمونه، همان، ج۲۷، ص۳۶۹.</ref> | |||
{{پایان پاسخ}} | {{پایان پاسخ}} | ||
{{مطالعه بیشتر}} | {{مطالعه بیشتر}} | ||
<big>'''معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر'''</big> | |||
۱ـ تفسير انوار درخشان، سيد محمد حسين حسيني همداني، ج۱۸، ذيل سوره کوثر. | ۱ـ تفسير انوار درخشان، سيد محمد حسين حسيني همداني، ج۱۸، ذيل سوره کوثر. | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
}} | }} | ||
{{تکمیل مقاله | {{تکمیل مقاله | ||
| شناسه = | | شناسه = - | ||
| تیترها = | | تیترها = شد | ||
| ویرایش = | | ویرایش = شد | ||
| لینکدهی = | | لینکدهی = شد | ||
| ناوبری = | | ناوبری = | ||
| نمایه = | | نمایه = | ||
| تغییر مسیر = | | تغییر مسیر = شد | ||
| ارجاعات = | | ارجاعات = | ||
| بازبینی = | | بازبینی = | ||
| تکمیل = | | تکمیل = | ||
| اولویت = | | اولویت = ب | ||
| کیفیت = | | کیفیت = ب | ||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} |