پرش به محتوا

سکر در عرفان: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۳: خط ۲۳:
سکر به معنای مستی و صحو به معنای هشیاری در سلوک صوفیان به دو نظرگاه متفاوت و دو شیوهٔ ارشاد و تربیت مختلف اطلاق شده است. سکر با بایزید بسطامی  و صحو با [[جنید بغدادی]] (درگذشتهٔ ۲۹۷ق) شهرت یافته است.<ref>استعلامی، محمد، «سکر و صحو» فرهنگنامه تصوف و عرفان، تهران، فرهنگ معاصر، ۱۳۹۹، ج۲، ص۱۰۵۸-۱۰۶۰.</ref> سکر حالت وجد صوفیانه و غرق‌شدن سالک در محبت الهی است و صحو هوشیاری صوفی در مرتبه‌ای قبل یا پس از سکر است که سالک در آن صورت بَشَری دارد.<ref>حاجی صادقیان نجف آبادی، علیرضا و محمدرضا ابویی مهریزی، «جایگاه صحو و سکر در طریقت صفوی»، سبک‌شناسی نظم و نثر فارسی (بهار ادب)، فروردین ۱۴۰۱ش، ش ۷۱، ص۸۷-۱۰۰.</ref>
سکر به معنای مستی و صحو به معنای هشیاری در سلوک صوفیان به دو نظرگاه متفاوت و دو شیوهٔ ارشاد و تربیت مختلف اطلاق شده است. سکر با بایزید بسطامی  و صحو با [[جنید بغدادی]] (درگذشتهٔ ۲۹۷ق) شهرت یافته است.<ref>استعلامی، محمد، «سکر و صحو» فرهنگنامه تصوف و عرفان، تهران، فرهنگ معاصر، ۱۳۹۹، ج۲، ص۱۰۵۸-۱۰۶۰.</ref> سکر حالت وجد صوفیانه و غرق‌شدن سالک در محبت الهی است و صحو هوشیاری صوفی در مرتبه‌ای قبل یا پس از سکر است که سالک در آن صورت بَشَری دارد.<ref>حاجی صادقیان نجف آبادی، علیرضا و محمدرضا ابویی مهریزی، «جایگاه صحو و سکر در طریقت صفوی»، سبک‌شناسی نظم و نثر فارسی (بهار ادب)، فروردین ۱۴۰۱ش، ش ۷۱، ص۸۷-۱۰۰.</ref>


صوفیان دربارهٔ تقدم سکر یا صحو اختلاف دارند. شیخ صفی‌الدین اردبیلی (۶۵۰–۷۳۵ ق) پیرو جنید بغدادی و قائل به تقدم صحو بر سکر بود. او در عین حال با سکر در قالب وجد و سماع نیز بیگانه نبود.<ref>حاجی صادقیان نجف آبادی و ابویی مهریزی، «جایگاه صحو و سکر در طریقت صفوی»، سبک‌شناسی نظم و نثر فارسی (بهار ادب)، ش ۷۱، از ص۸۷-۱۰۱.</ref> ابوالقاسم قشیری (درگذشتهٔ ۴۶۵ق) معتقد است اگر جان و دل سالک پیوندی با حق یافته باشد، سکر و صحو او هر دو در راه حق است. او در رساله قشیریه بیتی می‌آورد در تأیید این حرف با این مضمون که چون بامداد ستارهٔ ساغر برآید، مست و هشیار برابرند.<ref>استعلامی، محمد، «سکر و صحو» فرهنگنامه تصوف و عرفان، ج۲، ص۱۰۵۸-۱۰۶۰.</ref> [[خواجه عبدالله انصاری]] (۳۹۶-۴۸۱ق)، مانند هجویری، صحو را برای رهروان حق بالاتر از سکر می‌بیند، زیرا صحو مقامی فراتر از انتظار سالک است. در مثنوی مولوی نیز ترجیح سکر بر صحو شواهد زیادی دارد.<ref>استعلامی، محمد، «سکر و صحو» فرهنگنامه تصوف و عرفان، ج۲، ص۱۰۵۸-۱۰۶۰.</ref>
صوفیان دربارهٔ تقدم سکر یا صحو اختلاف دارند. شیخ صفی‌الدین اردبیلی (۶۵۰–۷۳۵ ق) پیرو جنید بغدادی و قائل به تقدم صحو بر سکر بود. او در عین حال با سکر در قالب وجد و سماع نیز بیگانه نبود.<ref>حاجی صادقیان نجف آبادی و ابویی مهریزی، «جایگاه صحو و سکر در طریقت صفوی»، سبک‌شناسی نظم و نثر فارسی (بهار ادب)، ش ۷۱، از ص۸۷-۱۰۱.</ref> ابوالقاسم قشیری (درگذشتهٔ ۴۶۵ق) معتقد است اگر جان و دل سالک پیوندی با حق یافته باشد، سکر و صحو او هر دو در راه حق است. او در رساله قشیریه بیتی می‌آورد در تأیید این حرف با این مضمون که چون بامداد ستارهٔ ساغر برآید، مست و هشیار برابرند.<ref>استعلامی، «سکر و صحو» فرهنگنامه تصوف و عرفان، ج۲، ص۱۰۵۸-۱۰۶۰.</ref> [[خواجه عبدالله انصاری]] (۳۹۶-۴۸۱ق)، مانند هجویری، صحو را برای رهروان حق بالاتر از سکر می‌بیند، زیرا صحو مقامی فراتر از انتظار سالک است. در مثنوی مولوی نیز ترجیح سکر بر صحو شواهد زیادی دارد.<ref>استعلامی، «سکر و صحو» فرهنگنامه تصوف و عرفان، ج۲، ص۱۰۵۸-۱۰۶۰.</ref>


{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
۶٬۷۱۶

ویرایش