کفر یزید: تفاوت میان نسخه‌ها

۷۹۸ بایت حذف‌شده ،  ‏۳۱ ژانویهٔ ۲۰۲۳
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=Golpoor }}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
یزید شارب الخمر و تارک الصلوهَ و فاسق نبود، بلکه شخصی بود ملازم با سنّت ومواظب بر نماز و اعمال خیر و معاویه، یزید را بر مردم تحمیل نکرد بلکه فقط در ولایت عهدی او کوشید و مردم (غیر از حسین ابن علی(ع) و عبدالله بن زبیر) خودشان با او بیعت نمودند؟
یزید شارب الخمر و تارک الصلوهَ و فاسق نبود، بلکه ملازم با سنّت و مواظب بر نماز و اعمال خیر بود و معاویه، یزید را بر مردم تحمیل نکرد؛ بلکه فقط در ولایت‌عهدی او کوشید و مردم غیر از حسین بن علی(ع) و عبدالله بن زبیر خودشان با او بیعت نمودند؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}


{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
== فسق و فجور یزید ==
== فسق و فجور یزید ==
اعمال نامشروع یزید از واضحات و مسلمات دانسته شده و او را جوانی آلوده به گناه دانسته‌اند که علناً دستورات اسلام را زیر پای می‌گذاشت. طبق پاره‌ای از گزارش‌ها، یزید خوشگذران و هوس‌باز بود و به صورت آشکار [[شراب]] می‌نوشید و در این کار زیاده‌روی می‌کرد.<ref>«فقیهی، بنی‌امیه در تاریخ»، ۱۴۱۳ق، ص۳۴.</ref>  بلاذری او را نخستین خلیفه‌ای دانسته که آشکارا شراب می‌نوشید، زنان خواننده و نوازنده را نزد خود نگه می‌داشت و برای لذت‌بردن، سگ‌ها و خروس‌ها را به جنگ همدیگر وا‌می‌داشت.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج‏۵، ص۲۹۷.</ref> مسعودی در کتاب مروج الذهب<ref>مسعودی در کتاب مروج الذهب، ج۳، ص۶۱</ref> و سبط ابن الجوزی در کتاب تذکره الخواص،<ref>سبط ابن الجوزی در کتاب تذکره الخواص، ص۲۶۰</ref> یزید را هم‌صحبت بازها، سگ‌های شکاری، بوزینه‌ها و شرکت‌کننده در مجالس شراب معرفی کرده‌اند. ترک نماز، رقص، اشتغال به لهو و لعب و سگ‌بازی از دیگر اعمال خلاف شرع یزید دانسته شده است و بدون هیچ ترسی مرتکب این کارها می‌شد.  
اعمال نامشروع [[یزید بن معاویه|یزید]] از واضحات و مسلمات تاریخی دانسته شده و او را جوانی آلوده به [[گناه]] دانسته‌اند که علناً دستورات [[اسلام]] را زیر پای می‌گذاشت. طبق پاره‌ای از گزارش‌ها، یزید خوشگذران و هوس‌باز بود و به صورت آشکار [[شراب]] می‌نوشید و در این کار زیاده‌روی می‌کرد.<ref>«فقیهی، بنی‌امیه در تاریخ»، ۱۴۱۳ق، ص۳۴.</ref>  بلاذری او را نخستین خلیفه‌ای دانسته که آشکارا شراب می‌نوشید، زنان خواننده و نوازنده را نزد خود نگه می‌داشت و سگ‌ها و خروس‌ها را برای لذت‌بردن به جنگ همدیگر وا‌می‌داشت.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج‏۵، ص۲۹۷.</ref> مسعودی در کتاب مروج الذهب<ref>مسعودی در کتاب مروج الذهب، ج۳، ص۶۱</ref> و سبط بن جوزی در کتاب تذکره الخواص،<ref>سبط ابن الجوزی در کتاب تذکره الخواص، ص۲۶۰</ref> یزید را هم‌صحبت بازها، سگ‌های شکاری، بوزینه‌ها و شرکت‌کننده در مجالس شراب معرفی کرده‌اند. ترک نماز، رقص، اشتغال به لهو و لعب از دیگر اعمال خلاف شرع یزید دانسته شده است و بدون هیچ ترسی مرتکب این کارها می‌شد.  


گفته شده است که او میمونی داشت که نامش را «اباقیس» گذاشته بود. یزید به او شراب می‌نوشاند و از حرکات وی می‌خندید.<ref>فقیهی، «بنی‌امیه در تاریخ»، ۱۴۱۳ق، ص۳۴.</ref> وی بوزینه‌اش را در مجالس شراب و لهو و لعب می‌آورد و او را برای مسابقات سوار بر الاغ وحشی می‌کرد.<ref>مطهری، مرتضی، حماسه حسینی، ج۱، ص۱۴۱.</ref> گفته شده است که در دوران یزید مردم به طور رسمی شراب می‌خوردند، و لهو و لعب در مکه و مدینه نیز شیوع پیدا کرده بود.<ref>مسعودي، على بن الحسين بن على، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقيق اسعد داغر، قم، دارالهجرة، چاپ دوم، 1409ق، ج2، ص67.</ref>  
گفته شده است که او میمونی داشت که نامش را «اباقیس» گذاشته بود. یزید به او شراب می‌نوشاند و از حرکات وی می‌خندید.<ref>فقیهی، «بنی‌امیه در تاریخ»، ۱۴۱۳ق، ص۳۴.</ref> وی بوزینه‌اش را در مجالس شراب و لهو و لعب می‌آورد و او را برای مسابقات سوار بر الاغ وحشی می‌کرد.<ref>مطهری، مرتضی، حماسه حسینی، ج۱، ص۱۴۱.</ref> گفته شده است که در دوران یزید مردم به طور رسمی شراب می‌خوردند، و لهو و لعب در مکه و مدینه نیز شیوع پیدا کرده بود.<ref>مسعودي، على بن الحسين بن على، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقيق اسعد داغر، قم، دارالهجرة، چاپ دوم، 1409ق، ج2، ص67.</ref>  
خط ۱۳: خط ۱۲:
[[امام حسین(ع)]] و برخی [[صحابه پیامبر(ص)]] به صراحت او را [[فاسق]] و اهل [[گناه]] خوانده‌اند.<ref>یعقوبی، تاریخ، ۱۳۷۸ش، ج۲، ص۱۶۰.</ref> تاریخ‌نویسان، علماء و بزرگان شیعه و سنی بر فاسق بودنش اتفاق نظر دارند. عالمان اهل‌سنت چون احمد بن حنبل، ذهبی، ابن عماد حنبلی، ابن جوزی و ابن خلدون او را شایسته لعن دانسته‌اند.<ref>عباس‌آبادی، پژوهشی سزا در بایدها و نبایدهای ناسزا، ۱۳۸۶، صص۹۰-۹۱.</ref>   
[[امام حسین(ع)]] و برخی [[صحابه پیامبر(ص)]] به صراحت او را [[فاسق]] و اهل [[گناه]] خوانده‌اند.<ref>یعقوبی، تاریخ، ۱۳۷۸ش، ج۲، ص۱۶۰.</ref> تاریخ‌نویسان، علماء و بزرگان شیعه و سنی بر فاسق بودنش اتفاق نظر دارند. عالمان اهل‌سنت چون احمد بن حنبل، ذهبی، ابن عماد حنبلی، ابن جوزی و ابن خلدون او را شایسته لعن دانسته‌اند.<ref>عباس‌آبادی، پژوهشی سزا در بایدها و نبایدهای ناسزا، ۱۳۸۶، صص۹۰-۹۱.</ref>   
=== اقرار به فسق و فجور ===
=== اقرار به فسق و فجور ===
در برخی گزارش‌ها اعتراف و اقرار یزید به فسق و فجور آمده است. در گزارشی آمده است که یزید بعد از شهادت امام حسین(ع) سر سفره شراب نشست و در حالی که ابن زیاد در طرف راست او نشسته بود، شعری سرود که در آن از ساقی شراب درخواست جام شراب کرد و از ابن زیاد بابت به شهادت رساندن امام حسین(ع) تقدیر نمود.
در برخی گزارش‌ها یزید نیز به فسق و فجور خود اشاره کرده است. در گزارشی آمده است که یزید بعد از شهادت [[امام حسین(ع)]] سر سفره شراب نشست و در حالی که [[عبیدالله بن زیاد]] در طرف راست او نشسته بود، شعری سرود که در آن از ساقی شراب درخواست جام شراب کرد و از ابن زیاد بابت به شهادت رساندن امام حسین(ع) تقدیر نمود.


یزید در یکی از اشعارش که در مراسم شراب‌خوری سروده بود از دوستان هم‌پیاله‌اش خواست تا با گوش دادن به موسیقی شراب بنوشند و مسائل معنوی را کنار بگذارند. او در ادامه نغمه‌های تار را به صدای اذان و شراب را به حوریان بهشتی ترجیح می‌دهد.<ref>سبط ابن الجوزی، تذکرهَ الخواص، ص۲۶۱.</ref>
یزید در یکی از اشعار دیگرش که در مراسم شراب‌خوری سروده بود از دوستان هم‌پیاله‌اش خواست تا با گوش دادن به موسیقی شراب بنوشند و مسائل معنوی را کنار بگذارند. او در ادامه نغمه‌های تار را به صدای [[اذان]] و شراب را به [[حوریان بهشتی]] ترجیح می‌دهد.<ref>سبط ابن الجوزی، تذکرهَ الخواص، ص۲۶۱.</ref>


=== اقرار به کفر ===
=== اقرار به کفر ===
برخی منابع جملات کفرآمیزی از یزید به ثبت رسانده‌اند و حتی در برخی مواقع به صراحت اظهار کفر و رسالت پیامبر(ص) را انکار می‌کرد. وقتی سر مبارک سید الشهداء(ع) را جلوی او گذاردند، با چوب خیزران به آن سر مبارک زد و اشعاری را به زبان آورد که در دو بیت آخرش چنین گفت: بنی‌هاشم (محمد) با ملک و حکومت بازی کرد، نه وحی بر او نازل شده بود و نه از آسمان خبری به او رسید. من از قبیله خود نیستم اگر از فرزندان احمد انتقام نگیرم، آن چه که او درباره پدران من انجام داد. چنان که می‌بینید یزید به صراحت اعلان کفر می‌کند و منکر رسالت پیامبر(ص) و وحی الهی می‌شود.<ref>تذکرهَ الخواص، ص۲۳۵ و البلاء والتاریخ، ج۶، ص۱۲.</ref>
برخی منابع جملات کفرآمیزی از یزید به ثبت رسانده‌اند و حتی در برخی مواقع به‌صراحت اظهار کفر و رسالت [[پیامبر(ص)]] را انکار کرد. وقتی سر امام حسین(ع) را جلوی او گذاشتند، با چوب خیزران به سر مبارک زد و اشعاری را به زبان آورد که در دو بیت آخرش چنین گفت: بنی‌هاشم (محمد) با ملک و حکومت بازی کرد، نه وحی بر او نازل شده بود و نه از آسمان خبری به او رسید. من از قبیله خود نیستم اگر از فرزندان احمد انتقام نگیرم، آن چه که او درباره پدران من انجام داد. چنان که می‌بینید یزید به صراحت اعلان کفر می‌کند و منکر رسالت پیامبر(ص) و وحی الهی می‌شود.<ref>تذکرهَ الخواص، ص۲۳۵ و البلاء والتاریخ، ج۶، ص۱۲.</ref>


==بیعت‌شکنی مسلمانان و لعن یزید==
==بیعت‌شکنی مسلمانان و لعن یزید==
تمامی مورخین به خصوص سبط ابن جوزی ( که از علماء معروف اهل سنت است) در صفحه۶۳ تذکره الخواص می‌نویسد: جماعتی از اهل مدینه در سال ۶۲ هجری به شام رفتند، وقتی از اعمال و فجیع و کفریات یزید باخبر شدند به مدینه برگشتند و بیعت با او را شکسته و علناً او را لعن می‌نمودند و استاندارش، عثمان بن محمد بن ابی سفیان، را از شهر بیرون کردند. سپس عبدالله بن حنظله خطاب به اهل مدینه گفت: ای مردم ما از شام بیرون نیامده و خروج بر یزید ننمودیم؛ مگر آن که دیدیم که «او مرد بی دینی است که نزدیکی ( عمل زنا) می‌نماید با مادرها و دختر و خواهرهایش و شراب می‌خورد و نماز نمی‌خواند و اولاد پیغمبران را می‌کشد» بالاترین شاهد بر شراب خواری و فاسق بودن یزید سخنان امام حسین(ع) در مجلس ولید بن عتبه ( فرماندار استاندار مدینه از طرف معاویه و یزید) است که حضرت خطاب به ولید بن عتبه می‌فرماید: و یزید رجل شارب الخمر و قاتل النفس المحَّرمه مُعلنُ بالفسق.<ref>خوارزمی، مقتل الحسین، ج۱، ص۱۸۴.</ref>
تمامی مورخین به خصوص سبط بن جوزی از علماء معروف [[اهل‌سنت]] است در کتاب تذکره الخواص می‌نویسد: در سال ۶۲ق جماعتی از [[مدینه]] به [[شام]] رفتند، وقتی از اعمال و کفریات یزید باخبر شدند به مدینه برگشتند و بیعت با او را شکسته و علناً او را [[لعن]] کردند و استاندارش، عثمان بن محمد بن ابی سفیان را از شهر بیرون نمودند. سپس عبدالله بن حنظله خطاب به اهل مدینه گفت: ای مردم ما از شام بیرون نیامده و خروج بر یزید ننمودیم؛ مگر آن که دیدیم که او مرد بی دینی است که با مادرها و دختر و خواهرهایش نزدیکی (زنا) می‌نماید و شراب می‌خورد و نماز نمی‌خواند و اولاد پیغمبران را می‌کشد.<ref>ابن جوزی، تذکرة الخواص، ص۶۳.</ref>


یزید مردی است شراب خوار و کشنده افراد بی گناه (و پاک) و مردی است که بطور آشکار فسق و فجور و فساد می‌کند.
یکی از شواهد بر شراب‌خواری و فاسق بودن یزید سخنان [[امام حسین(ع)]] در مجلس ولید بن عتبه (فرماندار استاندار مدینه از طرف معاویه و یزید) است که حضرت خطاب به ولید بن عتبه فرمود: یزید مردی است شراب‌خوار و کشنده افراد بی‌گناه (و پاک) و مردی است که بطور آشکار فسق و فجور و فساد می‌کند.<ref>یزید رجل شارب الخمر و قاتل النفس المحَّرمه مُعلنُ بالفسق؛ خوارزمی، مقتل الحسین، ج۱، ص۱۸۴.</ref>


==بیعت اجباری برای یزید==
==بیعت اجباری برای یزید==
اما در مورد بخش دوم مبنی بر اینکه معاویه یزید را بر مردم تحمیل نکرد، فقط در ولایت عهدی او کوشید و مردم (غیر از حسین ابن علی و عبدالله بن زبیر) خودشان با او بیعت نمودند، باید یاد آوری نمود که بیعت گرفتن برای یزید یکی از کارهای زشت معاویه بود که برای اولین بار در حکومت اسلامی انجام شد. او برای این کار مسافرتی به حجاز کرد و مخالفان را سخت تهدید نمود و با انواع نیرنگ ها؛ ولی عهدی یزید را در ظاهر تثبیت کرد. حتی بعضی‌ها می‌نویسند: یکی از مخالفان عایشه بود که معاویه با نقشه شیطانی عجیبی در اواخر شب، او را به چاه انداخت و کُشت ولی وانمود کرد که او خودش به چاه افتاده است.<ref>بهایی، کامل بهایی، ص۴۵۶، فصل ۱۶، باب ۲۷.</ref>
بیعت گرفتن برای یزید یکی از بدعت‌هایی دانسته شده که [[معاویه بن ابی‌سفیان|معاویه]] برای اولین بار در حکومت اسلامی انجام داد. او برای این کار به [[حجاز]] رفت و مخالفان را سخت تهدید نمود و با انواع نیرنگ‌ها؛ ولی‌عهدی یزید را در ظاهر تثبیت کرد. حتی گفته شده است که یکی از مخالفان ولایت‌عهدی یزید، [[عایشه]] بود که معاویه با نقشه‌ای در اواخر شب، او را به چاه انداخت و کُشت ولی وانمود کرد که او خودش به چاه افتاده است.<ref>بهایی، کامل بهایی، ص۴۵۶، فصل ۱۶، باب ۲۷.</ref>


صدوق (ره) در کتاب امالی از حضرت امام زین العابدین(ع) روایت می‌کند که حضرت فرمود: هنگامی که اجل معاویه فرا رسید یزید را فراخواند و در مقابل خود نشانید و به او گفت: «ای پسرک من! من گردن گردنکشان را برای تو ذلیل کرده‌ام، شهرها را برای تو مطیع نموده‌ام ( و در جای دیگر آمده که گفت: من همه رجال و بزرگسالان و شخصیت‌ها را رام کردم و از آن‌ها برای خلافت تو امضاء گرفته و سلطنت را در اختیار تو قرار دادم) فقط من از سه نفر نسبت به تو بیم دارم که می‌ترسم با کمال قدرت با تو مخالفت نمایند، آنان عبارتند از: عبدالله بن عمر بن خطاب و عبدالله بن زبیر و حسین بن علی.» <ref>بحارالانوار، ج۴۴، ص۳۱۱.</ref>  
شیخ صدوق در کتاب امالی از امام سجاد(ع) روایت کرده که حضرت فرمود: هنگامی که اجل معاویه فرا رسید، یزید را فراخواند و در مقابل خود نشانید و به او گفت: «ای پسرک من! من گردن گردنکشان را برای تو ذلیل کرده‌ام، شهرها را برای تو مطیع نموده‌ام (و در جای دیگر آمده که گفت: من همه رجال، بزرگسالان و شخصیت‌ها را رام کردم و از آن‌ها برای خلافت تو امضاء گرفته و سلطنت را در اختیار تو قرار دادم) فقط من از سه نفر نسبت به تو بیم دارم که می‌ترسم با کمال قدرت با تو مخالفت نمایند، آنان عبارت‌اند از: عبدالله بن عمر بن خطاب، عبدالله بن زبیر و حسین بن علی.» <ref>بحارالانوار، ج۴۴، ص۳۱۱.</ref>  
 
شهید مطهری (ره) می‌نویسد: یکی از شرایطی که امام حسن(ع) در صلح نامه ای که با معاویه منعقد نمود، گنجاند ولی معاویه صریحاً به آن عمل نکرد ( مانند همه شرایط دیگر) و امام حسن(ع) را مسموم کرد و به شهادت رساند تا دیگر موضوعیتی برای این ادعا باقی نماند، همین بود که معاویه حق ندارد تصمیمی برای مسلمین بعد از خودش بگیرد، خودش هر مصیبتی برای دنیای اسلام هست، هست، بعد دیگر اختیار با مسلمین باشد و به هر حال اختیار با معاویه نباشد. اما تصمیم معاویه از همان روزهای اول این بود که نگذارد خلافت از خاندانش خارج شود و به قول مورخین، کاری کند که خلافت را به شکل سلطنت درآورد. <ref>مطهری، مرتضی، حماسه حسینی، ج۲، ص۱۶.</ref>
{{پایان پاسخ}}
 
{{مطالعه بیشتر}}
==مطالعه بیشتر==
 
۱. درسی که حسین به انسان‌ها، آموخت، تالیف شهید هاشمی نژاد.
{{پایان مطالعه بیشتر}}


[[شهید مطهری]] می‌نویسد: یکی از شرایطی که در [[صلح‌نامه‌ امام حسن(ع)]] با معاویه منعقد شده بود، واگذاری حکومت و عدم اختیار در تعیین جانشین پس از خود بود؛ اما تصمیم معاویه از همان روزهای اول این بود که نگذارد خلافت از خاندانش خارج شود و به گفته مورخین، کاری کند که خلافت را به شکل سلطنت درآورد. بنابراین او صریحاً همه صلح‌نامه را زیر پا گذاشت و درنهایت امام حسن(ع) را مسموم کرد و به [[شهادت]] رساند.<ref>مطهری، مرتضی، حماسه حسینی، ج۲، ص۱۶.</ref>{{پایان پاسخ}}
==منابع==
==منابع==
<references />
<references />
۶۰۲

ویرایش