نفس المهموم لظلمنا تسبيح و همّه لنا عبادة: تفاوت میان نسخه‌ها

پاورقی ها درست نیستند به خصوص دیدگاه مورد انتساب به مرحوم خوئی در باره راویان حدیث صحیح نیست و وی برخی از روات را به صراحت توثیق یا حتی مدح هم نکرده است اما در این مدخل به وثاقت راوی از قول مرحوم خوئی تصریح شده است از این رو متن و پاورقی ها اصلاح شد و روایت از معتبر بودن به مجهول بدن تغییر یافت.
(ابرابزار)
(پاورقی ها درست نیستند به خصوص دیدگاه مورد انتساب به مرحوم خوئی در باره راویان حدیث صحیح نیست و وی برخی از روات را به صراحت توثیق یا حتی مدح هم نکرده است اما در این مدخل به وثاقت راوی از قول مرحوم خوئی تصریح شده است از این رو متن و پاورقی ها اصلاح شد و روایت از معتبر بودن به مجهول بدن تغییر یافت.)
خط ۵: خط ۵:
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
{{درگاه|امام حسین}}
{{درگاه|امام حسین}}
نَفَسُ الْمَهْمُومِ لِظُلْمِنَا تَسْبِیحٌ وَ هَمُّهُ لَنَا عِبَادَةٌ، روایتی از [[امام صادق(ع)]] و به این معنا است: «نَفَس شخص اندوهگین به خاطر ظلمی که بر ما رفته، به منزلهٔ تسبیح است و اندوه او به خاطر ما عبادت است.» عالمان [[علم رجال]] این حدیث را معتبر می‌دانند. گفته شده است متن و دلالت این روایت با دیگر احادیث در این مضمون همخوانی دارد.
نَفَسُ الْمَهْمُومِ لِظُلْمِنَا تَسْبِیحٌ وَ هَمُّهُ لَنَا عِبَادَةٌ، روایتی از [[امام صادق(ع)]] و به این معنا است: «نَفَس شخص اندوهگین به خاطر ظلمی که بر ما رفته، به منزله تسبیح است و اندوه او به خاطر ما عبادت است.» [[سلسله حدیث|سند حدیث]] به خاطر مجهول بودن برخی از راویان معتبر نیست اما متن و دلالت این روایت با دیگر احادیث در این مضمون همخوانی دارد.


== متن روایت ==
== متن روایت ==
{{عربی بزرگ|عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ علیه السلام قَالَ نَفَسُ الْمَهْمُومِ لِظُلْمِنَا تَسْبِيحٌ وَ هَمُّهُ لَنَا عِبَادَةٌ وَ كِتْمَانُ سِرِّنَا جِهَادٌ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام يَجِبُ أَنْ يُكْتَبَ هَذَا الْحَدِيثُ بِالذَّهَبِ|ترجمه=هر کسی به خاطر ستمی که بر ما اهل بیت روا داشته شد، دل‌افگار و دل‌غمین باشد، نفس کشیدنش تسبیح و ذکر به حساب می‌آید؛ هم چنین اندوهش به خاطر ستمی که بر ما روا داشته شد، عبادت است و راز نگه داری از رازهای ما، جهاد در راه خدا است. سپس امام صادق(ع) فرموده است واجب است انسان این روایت را با آب طلا بنویسد.}}
{{عربی بزرگ|عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ علیه السلام قَالَ نَفَسُ الْمَهْمُومِ لِظُلْمِنَا تَسْبِيحٌ وَ هَمُّهُ لَنَا عِبَادَةٌ وَ كِتْمَانُ سِرِّنَا جِهَادٌ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام يَجِبُ أَنْ يُكْتَبَ هَذَا الْحَدِيثُ بِالذَّهَبِ<ref>شیخ مفید، محمد بن محمد، الامالی، بیروت، دار المفيد للطباعة والنشر والتوزيع، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق، ص۳۳۸، مجلس۴۰، حدیث۳.</ref>|ترجمه=هر کسی به خاطر ستمی که بر ما اهل بیت روا داشته شد، دل‌افگار و دل‌غمین باشد، نفس کشیدنش تسبیح و ذکر به حساب می‌آید؛ هم چنین اندوهش به خاطر ستمی که بر ما روا داشته شد، عبادت است و راز نگه داری از رازهای ما، جهاد در راه خدا است. سپس امام صادق(ع) فرموده است واجب است انسان این روایت را با آب طلا بنویسد.}}


== سندشناسی ==
== سندشناسی ==
این روایت اولین بار در أمالی المفید آمده است. سلسله سند این روایت محفوظ است و از نظر علم رجال مورد قبول است. ابن قولویه با پدرش در سلسله سند این روایت ثقه هستند. سعد بن عبدالله نیز ثقه است.<ref>اردبیلی غروی حائری، محمد، جامع الرواه، بی جا، بی تا، ج۱، ص۳۵۶.</ref> احمد بن ابی عبدالله برقی نیز ثقه است.<ref>حرّ عاملی، محمد، وسایل الشیعه، بیروت، داراحیاء التراث العربی، بی تا، ج۲۰، ص۱۲۵.</ref> سلیمان بن سلمه کندی، از اصحاب امام صادق(ع) است و ثقه می‌باشد.<ref>موسوی خویی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، بیروت، ۱۴۰۹ق، ج۸، ص۱۸۱.</ref> البته در جایی گفته شده است که ضعیف است.<ref>سایت جامع الاحادیث، ذیل مدخل، [https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/298567/sanad/نفس%20المهموم%20لظلمنا%20تسبيح%20و%20همّه%20لنا%20عبادة?rownumber=6 اطلاعات سندی].</ref> محمد بن سعید بن غزوان نیز از اصحاب [[امام باقر(ع)]]، و ثقه است.<ref>موسوی خویی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، بیروت، ۱۴۰۹ق، ج۱۶، ص۱۱۲.</ref> عیسی بن ابی منصور از اصحاب امام باقر(ع) و امام صادق(ع) می‌باشد و در مورد او طعن و ذمّی وارد نشده است و می‌توان روایت او را پذیرفت.<ref>موسوی خویی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، بیروت، ۱۴۰۹ق، ج۱۳، ص۱۷۶.</ref> و در نهایت آبان بن تغلب نیز عظیم المنزله و ثقه است.<ref>اردبیلی غروی حائری، محمد، همان، ص۹.</ref>
این روایت اولین بار در أمالی شیخ مفید آمده است. در [[سلسله حدیث|سلسله سند]] این روایت ابن قولویه و پدرش ثقه هستند. .<ref>حلى، حسن بن يوسف، رجال العلامة الحلي، قم، الشريف الرضي، چاپ دوم، ۱۴۰۲ق، ص۳۲.</ref> سعد بن عبدالله نیز ثقه است.<ref>اردبیلی غروی حائری، محمد، جامع الرواه، بی جا، مکتبه المحمدی، بی تا، ج۱، ص۳۵۶.</ref> احمد بن ابی عبدالله برقی نیز ثقه است.<ref>حلی، حسن بن یوسف، خلاصة الأقوال في معرفة الرجال، مؤسسة نشر الفقاهه، چاپ اول، ۱۴۱۷ق، ص۶۳.</ref> سلیمان بن سلمه کندی، از اصحاب امام صادق(ع) است.<ref>طوسی، محمد بن الحسن، رجال الطوسی، قم،  مؤسسة النشر الإسلامي، چاپ اول، ۱۴۱۵ق، ص۲۱۷.</ref> برخی از کتب رجال نوشته‌اند مطلبی که بر حسن حال وی دلالت کند پیدا نکردیم. .<ref> مامقانى، عبدالله، تنقيح المقال في علم الرجال(ط الحديثة)، قم، موسسة آل البيت لإحياء التراث، چاپ اول، ۱۴۳۱ق، ج۳۳، ص۱۵۶. </ref> برخی نیز وی را مجهول می‌دانند.<ref> جواهری، محمد،  المفيد من معجم رجال الحديث، قم،  مكتبة المحلاتي، چاپ دوم، ۱۴۲۴ق، ص۲۵۸.</ref>محمد بن سعید بن غزوان از اصحاب [[امام باقر(ع)]]<ref>طوسی، محمد بن الحسن، رجال الطوسی، قم،  مؤسسة النشر الإسلامي، چاپ اول، ۱۴۱۵ق، ص۱۴۵.</ref>و مجهول است.<ref> مامقانى، عبدالله، تنقيح المقال في علم الرجال(رحلي)، بی‌جا، بى‌نا، چاپ اول، بی‌تا، ج۳، ص۱۲۰. جواهری، محمد، المفيد من معجم رجال الحديث، قم،  مكتبة المحلاتي، چاپ دوم، ۱۴۲۴ق، ص۵۳۱.</ref> عیسی بن ابی منصور از اصحاب امام صادق(ع) می‌باشد و مورد اعتماد است.<ref>موسوی خویی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، بی جا، بی نا، چاپ پنجم، ۱۴۱۳ق، ، ج۱۴، ص۱۹۳.</ref> ابان بن تغلب عظیم المنزله و ثقه است.<ref>نجاشی، احمد، رجال النجاشی، قم،  مؤسسة النشر الإسلامي، چاپ پنجم، ۱۴۱۶ق، ص۱۰.</ref>
 
بنابراین سند روایت، مشکلی ندارد و قابل قبول است و می‌توان بدان استناد جست.


== دلالت‌شناسی ==
== دلالت‌شناسی ==
trustworthy
۲٬۵۹۶

ویرایش