علم در تفسیر علمی قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶: خط ۶:
  |شاخه فرعی۳ =  
  |شاخه فرعی۳ =  
}}
}}
چيستي علم


{{سوال}}
{{سوال}}
خط ۲۳: خط ۲۲:
* علوم تجربي<ref>ر.ك: محمدعلي رضايي اصفهاني، همان، ص۱۵۹.</ref> كه به دو شاخه تقسيم مي‌شود: الف) علوم طبيعي، مثل پزشكي و شيمي؛ ب) علوم انساني، مثل جامعه‌شناسي و روان‌شناسي.  
* علوم تجربي<ref>ر.ك: محمدعلي رضايي اصفهاني، همان، ص۱۵۹.</ref> كه به دو شاخه تقسيم مي‌شود: الف) علوم طبيعي، مثل پزشكي و شيمي؛ ب) علوم انساني، مثل جامعه‌شناسي و روان‌شناسي.  


آنچه مورد بحث است، اين دو شاخه از علوم تجربي است؛ يعني گاهي در تفسير قرآن، براي روشن شدن مفاد يك آيه، از علوم تجربي، مثل فيزيك، علوم پزشكي و امثال آن استفاده مي‌شود، كه نتايج حاصل از آن را تفسير علمي قرآن مي‌نامند. پس مقصود از علم در اين‎جا اصطلاح خاص (علوم تجربي) است، نه معناي منطقي علم كه عبارت از تصورات و تصديقات ذهني است.<ref>العلم هو حصول صوره الشيء عند العقل، (مظفر، المنطق، ص۱۴).</ref>
آنچه مورد بحث است، اين دو شاخه از علوم تجربي است؛ يعني گاهي در تفسير قرآن، براي روشن شدن مفاد يك آيه، از علوم تجربي، مثل فيزيك، علوم پزشكي و امثال آن استفاده مي‌شود، كه نتايج حاصل از آن را تفسير علمي قرآن مي‌نامند. پس مقصود از علم در اين‎جا اصطلاح خاص علوم تجربي است، نه معناي منطقي علم كه عبارت از تصورات و تصديقات ذهني است.<ref>العلم هو حصول صوره الشيء عند العقل، (مظفر، المنطق، ص۱۴).</ref>


مراد از علوم تجربي، اعتقاد و يقين مطابق با واقع نيست؛ بلكه آن چيزي است كه از راه حسّ و تجربه به دست مي‌آيد و گاهي موجب روشن شدن مفاد آيات قرآن مي‌گردد؛ مثلاً قران مي‌فرمايد:
مراد از علوم تجربي، اعتقاد و يقين مطابق با واقع نيست؛ بلكه آن چيزي است كه از راه حسّ و تجربه به دست مي‌آيد و گاهي موجب روشن شدن مفاد آيات قرآن مي‌گردد؛ مثلاً قرآن مي‌فرمايد: وَ الشَّمْسُ تَجْرِي لِمُسْتَقَرٍّ لَها<ref>سوره‌ي يس، آيه‌ي ۳۸.</ref>؛ و خورشيد كه پيوسته به سوي قرارگاهش در جريان است.


وَ الشَّمْسُ تَجْرِي لِمُسْتَقَرٍّ لَها<ref>سوره‌ي يس، آيه‌ي ۳۸.</ref>؛ و خورشيد كه پيوسته به سوي قرارگاهش در جريان است.
معمولاً واژه‌ي «تجري» را به معناي «حركت» به كار مي‌برند؛ در حالي كه لازم است در اين‌جا به يك نكته‌ي علمي و كيهان‌شناسي توجه شود، تا مفاد اين آيه روشن گردد. آيه‌ي مي‌فرمايد: خورشيد در جريان است، نه اين‌كه خورشيد حركت مي‌كند؛ «الشمس تحرك». گاهي حركت گلوله را تحرك مي‌ناميم؛ گلوله وقتي كه حركت مي‌كند ديگر التهاب ندارد؛ اما وقتي آب در جوي حركت مي‌كند زير و زبر مي‌شود. عرب به حركت آب در جوي «تجري» مي‌گويد؛ يعني وقتي كه آب در جوي وارد مي‌شود زير و رو مي‌شود. امروزه دانشمندان در مباحث كيهان‌شناسي به اين نتيجه رسيده‌اند كه خورشيد فقط حركت نمي‌كند، بلكه در اثر انفجارات هسته‌اي مرتب مواد مذاب و گازي شكل بالا و پايين و زير و زبر مي‌شود؛ همانند آبي كه در جوي حركت مي‌كند و در حال جريان است.<ref>حسين نوري، دانش عصر فضا، ص۱۲۶.</ref> اين يك نكته‌ي علمي است كه تفسير آيه را بيش‌تر روشن مي‌كند؛ يعني با توجه به علوم تجربي، فهم آيه براي ما آسان‌تر مي‌گردد.
 
{{پایان پاسخ}}
معمولاً واژه‌ي «تجري» را به معناي «حركت» به كار مي‌برند؛ در حالي كه لازم است در اين‌جا به يك نكته‌ي علمي و كيهان‌شناسي توجه شود، تا مفاد اين آيه روشن گردد.
 
آيه‌ي شريفه مي‌فرمايد: خورشيد در جريان است، نه اين‌كه خورشيد حركت مي‌كند؛ «الشمس تحرك». گاهي حركت گلوله را تحرك مي‌ناميم؛ گلوله وقتي كه حركت مي‌كند ديگر التهاب ندارد؛ اما وقتي آب در جوي حركت مي‌كند زير و زبر مي‌شود. عرب به حركت آب در جوي «تجري» مي‌گويد؛ يعني وقتي كه آب در جوي وارد مي‌شود زير و رو مي‌شود. امروزه دانشمندان در مباحث كيهان‌شناسي به اين نتيجه رسيده‌اند كه خورشيد فقط حركت نمي‌كند، بلكه در اثر انفجارات هسته‌اي مرتب مواد مذاب و گازي شكل بالا و پايين و زير و زبر مي‌شود؛ همانند آبي كه در جوي حركت مي‌كند و در حال جريان است.<ref>حسين نوري، دانش عصر فضا، ص۱۲۶.</ref> اين يك نكته‌ي علمي است كه تفسير آيه را بيش‌تر روشن مي‌كند؛ يعني با توجه به علوم تجربي، فهم آيه براي ما آسان‌تر مي‌گردد.
{{پایان اسخ}}


==منابع==
==منابع==
۱٬۴۰۷

ویرایش