automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۰۱۱
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
این ادعا هم طبق آیات قرآن، و روایات متواتره فریقین و ضرورت عقلی میباشد، که ما در اینجا به عنوان نمونه به چند آیه و تعدادی از روایات از طریق فریقین اشاره میکنیم: | این ادعا هم طبق آیات قرآن، و روایات متواتره فریقین و ضرورت عقلی میباشد، که ما در اینجا به عنوان نمونه به چند آیه و تعدادی از روایات از طریق فریقین اشاره میکنیم: | ||
'''آیات قرآن''' | |||
۱ـ آیه ولایت: {{قرآن|انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا…|ترجمه=ولی و سرپرست شما فقط خدا و پیامبر (و بعد از او) کسانی هستند که نماز را به پای میدارند و زکات را میپردازند.}} <ref>مائده/۵۵.</ref> این آیه ولایت همسان پیامبر(ص) را برای علی(ع) ثابت میکند جز مسئله نبوت که در روایات استثناء شده است زیرا، عامه و خاصه به طرق مختلف و متواتر نقل نمودهاند که آیه شریفه در شأن امیر المؤمنین(ع) میباشد.<ref>امینی، عبدالحسین، الغدیر، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دوم، ۱۳۶۶، ج۳، ص۱۶۲.</ref> | ۱ـ آیه ولایت: {{قرآن|انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا…|ترجمه=ولی و سرپرست شما فقط خدا و پیامبر (و بعد از او) کسانی هستند که نماز را به پای میدارند و زکات را میپردازند.}} <ref>مائده/۵۵.</ref> این آیه ولایت همسان پیامبر(ص) را برای علی(ع) ثابت میکند جز مسئله نبوت که در روایات استثناء شده است زیرا، عامه و خاصه به طرق مختلف و متواتر نقل نمودهاند که آیه شریفه در شأن امیر المؤمنین(ع) میباشد.<ref>امینی، عبدالحسین، الغدیر، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دوم، ۱۳۶۶، ج۳، ص۱۶۲.</ref> | ||
۲ـ آیه اولی الامر: {{قرآن|يا ايها الذين آمنوا اطيعوا الله و اطيعوا الرسول و اولي الامر منكم|ترجمه=ای کسانی که ایمان آوردهاید، از خداوند اطاعت کنید و از پیامبر(ص) و صاحبان امر از خودتان نیز اطاعت کنید.}}<ref>نساء/۵۹.</ref> امام باقر(ع) آیهٔ فوق را قرائت نمود و فرمودند: «مقصود از آن فقط ما هستیم و خداوند همه مؤمنین را تا قیامت به اطاعت و پیروی ما امر نموده است.<ref>کلینی، یعقوب، اصول کافی، تحقیق علی اکبر غفاری، ج۱، ص۲۷۶.</ref> و جماعتی از عامه نیز پذیرفتهاند که مقصود از اولی الامر علی و فرزندان او میباشند.<ref>ر. ک. شرف الدین موسوی، عبدالحسین، المراجعات، تحقیق حسین راضی، بیروت، چاپ چهارم، ۱۴۰۶، ص۱۳۳.</ref> | ۲ـ آیه اولی الامر: {{قرآن|يا ايها الذين آمنوا اطيعوا الله و اطيعوا الرسول و اولي الامر منكم|ترجمه=ای کسانی که ایمان آوردهاید، از خداوند اطاعت کنید و از پیامبر(ص) و صاحبان امر از خودتان نیز اطاعت کنید.}}<ref>نساء/۵۹.</ref> امام باقر(ع) آیهٔ فوق را قرائت نمود و فرمودند: «مقصود از آن فقط ما هستیم و خداوند همه مؤمنین را تا قیامت به اطاعت و پیروی ما امر نموده است.<ref>کلینی، یعقوب، اصول کافی، تحقیق علی اکبر غفاری، ج۱، ص۲۷۶.</ref> و جماعتی از عامه نیز پذیرفتهاند که مقصود از اولی الامر علی و فرزندان او میباشند.<ref>ر. ک. شرف الدین موسوی، عبدالحسین، المراجعات، تحقیق حسین راضی، بیروت، چاپ چهارم، ۱۴۰۶، ص۱۳۳.</ref> | ||
'''روایات''' | |||
۱ـ حدیث غدیر: پیامبر اسلام (ص) فرمود: «ای مردم کیست که بر اهل ایمان از خود آنها (سزاوارتر) میباشد؟ گفتند خدا و رسولش داناترند. فرمود: همانا خدا مولای من است و من مولای مؤمنین هستم و اولی و سزاوارترم بر آنها از خودشان، پس هر کس که من مولای اویم علی(ع) مولای او خواهد بود (و بر او ولایت دارد) و این را سه بار تکرار کرد.<ref>امینی، الغدیر، ج۱، ص۹–۱۱.</ref> ابوبکر و عمر گفتند: به به برای تو (یعنی تبریک می گوئیم) ای پسر ابیطالب که صبح و شام را درک نمودی در حالی که مولای من و مولای هر مرد و زن مؤمنی گشتی. و ابن عباس میگفت: به خدا سوگند که این امر (ولایت علی(ع)) بر همه واجب گشت.<ref>همان.</ref> مرحوم علامه امینی اسم ۱۱۰ نفر از صحابه، و هشتاد نفر از تابعین و سیصد و شصت نفر از دانشمندان عامّه را که این واقعه و حدیث را نقل نمودهاند، ذکر میکند. به قول بعضی از شافعیه حدیث غدیر فوق حد تواتر است.<ref>امینی، الغدیر، ج۱، ص۱۵۷–۱۵۲.</ref> | ۱ـ حدیث غدیر: پیامبر اسلام (ص) فرمود: «ای مردم کیست که بر اهل ایمان از خود آنها (سزاوارتر) میباشد؟ گفتند خدا و رسولش داناترند. فرمود: همانا خدا مولای من است و من مولای مؤمنین هستم و اولی و سزاوارترم بر آنها از خودشان، پس هر کس که من مولای اویم علی(ع) مولای او خواهد بود (و بر او ولایت دارد) و این را سه بار تکرار کرد.<ref>امینی، الغدیر، ج۱، ص۹–۱۱.</ref> ابوبکر و عمر گفتند: به به برای تو (یعنی تبریک می گوئیم) ای پسر ابیطالب که صبح و شام را درک نمودی در حالی که مولای من و مولای هر مرد و زن مؤمنی گشتی. و ابن عباس میگفت: به خدا سوگند که این امر (ولایت علی(ع)) بر همه واجب گشت.<ref>همان.</ref> مرحوم علامه امینی اسم ۱۱۰ نفر از صحابه، و هشتاد نفر از تابعین و سیصد و شصت نفر از دانشمندان عامّه را که این واقعه و حدیث را نقل نمودهاند، ذکر میکند. به قول بعضی از شافعیه حدیث غدیر فوق حد تواتر است.<ref>امینی، الغدیر، ج۱، ص۱۵۷–۱۵۲.</ref> | ||
۲ـ حدیث منزلت: «الاترضی ان تکون منی بمنزله هارون من موسی الا انه لا نبی بعدی» که پیامبر فرمود: آیا راضی نیستی که تو نسبت به من همانند هارون برای موسی باشی (و تمام مناصب هارونی را داشته باشی) جز آنکه بعد از من پیامبری نخواهد بود.<ref>امینی، الغدیر، پیشین، ج۱، ص۵۱ و ج۳، ص۲۰۱–۱۹۹ و ر.ک. ابی عبدالله محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، بیروت، دار الکفر، ۱۴۱۰ هـ ق، ج۵، ص۱۲۹.</ref> این روایت به خوبی دلالت دارد که تمام مناصب پیامبر(ص) و تمام ولایتهایی که داشته جز رسالت و نبوت همه به علی(ع) (و بعد از علی به ائمه(ع) دیگر) منتقل شده است. | ۲ـ حدیث منزلت: «الاترضی ان تکون منی بمنزله هارون من موسی الا انه لا نبی بعدی» که پیامبر فرمود: آیا راضی نیستی که تو نسبت به من همانند هارون برای موسی باشی (و تمام مناصب هارونی را داشته باشی) جز آنکه بعد از من پیامبری نخواهد بود.<ref>امینی، الغدیر، پیشین، ج۱، ص۵۱ و ج۳، ص۲۰۱–۱۹۹ و ر.ک. ابی عبدالله محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، بیروت، دار الکفر، ۱۴۱۰ هـ ق، ج۵، ص۱۲۹.</ref> این روایت به خوبی دلالت دارد که تمام مناصب پیامبر(ص) و تمام ولایتهایی که داشته جز رسالت و نبوت همه به علی(ع) (و بعد از علی به ائمه(ع) دیگر) منتقل شده است. | ||
'''عقل''' | |||
از نظر عقل ضروری و لازم است که ولایت به معنای رهبری اجتماع و مرجعیت دینی به فرد یا افرادی بعد از پیامبر اسلام(ص) منتقل شود، چنانکه در جای خود به ادلهٔ مختلف عقلی همچون، رهبری جامعه اسلامی، قانون هدایت عمومی، و برهان واسطه فیض، برهان لطف و… استدلال شده است؛ که خلاصه آنها این است که جامعه بشری برای جلوگیری از فساد، و نیز پیشرفت انسان به سوی تکامل و همچنین دریافت فیض از مقام ربوبی و… نیاز به یک رهبر دینی دارد.<ref>نجفی، هادی، ولایت و امامت، قم، دارالذخائر، ص۲۴–۳۷.</ref> | از نظر عقل ضروری و لازم است که ولایت به معنای رهبری اجتماع و مرجعیت دینی به فرد یا افرادی بعد از پیامبر اسلام(ص) منتقل شود، چنانکه در جای خود به ادلهٔ مختلف عقلی همچون، رهبری جامعه اسلامی، قانون هدایت عمومی، و برهان واسطه فیض، برهان لطف و… استدلال شده است؛ که خلاصه آنها این است که جامعه بشری برای جلوگیری از فساد، و نیز پیشرفت انسان به سوی تکامل و همچنین دریافت فیض از مقام ربوبی و… نیاز به یک رهبر دینی دارد.<ref>نجفی، هادی، ولایت و امامت، قم، دارالذخائر، ص۲۴–۳۷.</ref> | ||