automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۵٬۸۱۶
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) (ابرابزار) |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
== ۱. تفاوتهای زن و مرد == | == ۱. تفاوتهای زن و مرد == | ||
۱. از لحاظ جسمی، مرد نوعاً درشت اندام و قوی و زن کوچک اندامتر و ظریفتر است؛ ۲. از لحاظ روانی، میل مرد به ورزش و شکار و کارهای پرحرکت، همچنین احساسات مرد مبارزانه و جنگی، و احساسات زن صلح جویانه و بزمی است. | ۱. از لحاظ جسمی، مرد نوعاً درشت اندام و قوی و زن کوچک اندامتر و ظریفتر است؛ ۲. از لحاظ روانی، میل مرد به ورزش و شکار و کارهای پرحرکت، همچنین احساسات مرد مبارزانه و جنگی، و احساسات زن صلح جویانه و بزمی است.<ref>مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، قم، انتشارات صدرا، چاپ هشتم، ۱۳۵۵، ص۱۷۲–۱۸۲.</ref> | ||
== ۲. مشترکات زن و مرد در مقامات معنوی == | == ۲. مشترکات زن و مرد در مقامات معنوی == | ||
ملاک ارزش، به روح انسان است و روح نه مرد است و نه زن، این روح الهی هم در مرد وجود دارد و هم در زن {{قرآن|نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی<ref>حجر/ ۲۹.</ref> هر دو دارای فطرت الهی | ملاک ارزش، به روح انسان است و روح نه مرد است و نه زن، این روح الهی هم در مرد وجود دارد و هم در زن {{قرآن|نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی}}<ref>حجر/ ۲۹.</ref> هر دو دارای فطرت الهی<ref>روم/ ۳۰.</ref> و امانتدار الهی<ref>احزاب/ ۷۲.</ref> میباشند. هردو زیباترین موجود خداوندی<ref>مؤمنون/ ۱۴.</ref> و با تلاش به سوی خدا در حرکتند<ref>اشتفاق/ ۶.</ref> هم زن و هم مرد میتوانند عاشق خدا باشند.<ref>بقره/ ۱۶۹.</ref> | ||
== ۳. مسایل اجرایی در اسلام == | == ۳. مسایل اجرایی در اسلام == | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
== بخش دوم مرجعیت زن == | == بخش دوم مرجعیت زن == | ||
اصل اجتهاد زن، و اینکه زنی در فقه صاحب نظر باشد و به نظر خویش عمل کند، جای هیچ اشکالی نیست، چون هم اطلاقاتی قرآن که درباره علم، و تشویق به آن و فراگیری آن، مانند: {{قرآن|قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ<ref>زمر/ ۹.</ref> و مانند: {{قرآن|یَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ}}<ref>مجادله/ ۱۱.</ref> شامل زنها میشود و هم آیاتی؛ مانند: {{قرآن|فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَه مِنْهُمْ طائِفَه لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ}}<ref>توبه/ ۱۲۲.</ref> چرا از هر گروهی از آنان، طایفهای کوچ نمیکند تا در دین (و معارف و احکام اسلام) آگاهی یابند» ¬ که در خصوص اجتهاد است شامل زنان میشود. | اصل اجتهاد زن، و اینکه زنی در فقه صاحب نظر باشد و به نظر خویش عمل کند، جای هیچ اشکالی نیست، چون هم اطلاقاتی قرآن که درباره علم، و تشویق به آن و فراگیری آن، مانند: {{قرآن|قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ}}<ref>زمر/ ۹.</ref> و مانند: {{قرآن|یَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ}}<ref>مجادله/ ۱۱.</ref> شامل زنها میشود و هم آیاتی؛ مانند: {{قرآن|فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَه مِنْهُمْ طائِفَه لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ}}<ref>توبه/ ۱۲۲.</ref> چرا از هر گروهی از آنان، طایفهای کوچ نمیکند تا در دین (و معارف و احکام اسلام) آگاهی یابند» ¬ که در خصوص اجتهاد است شامل زنان میشود. | ||
و اما مسئلهٔ مرجعیت، تمام ادلهای که ذکوریت (و مرد بودن) را در قاضی شرط میدانند، در مرجعیت هم لازم میداند، چون کار اجرایی میباشد، و نیاز دارد که با نامحرمان روبرو شود، لذا هم دلالت التزامی بعضی از آیات در اینجا راه مییابد و هم روایاتی که در باب قضاوت بیان شد، که ذکوریت شرط است، و هم فهم عرفی و ارتکاز متشرعه، بر این است که زن در کارهای که لازمهاش سر و کار داشتن با نامحرم است مانند مرجعیت و قضاوت… وارد نشوند؟<ref>ر. ک. التنقیح، پیشین، ج۱، ص۲۲۵–۲۲۶.</ref> | و اما مسئلهٔ مرجعیت، تمام ادلهای که ذکوریت (و مرد بودن) را در قاضی شرط میدانند، در مرجعیت هم لازم میداند، چون کار اجرایی میباشد، و نیاز دارد که با نامحرمان روبرو شود، لذا هم دلالت التزامی بعضی از آیات در اینجا راه مییابد و هم روایاتی که در باب قضاوت بیان شد، که ذکوریت شرط است، و هم فهم عرفی و ارتکاز متشرعه، بر این است که زن در کارهای که لازمهاش سر و کار داشتن با نامحرم است مانند مرجعیت و قضاوت… وارد نشوند؟<ref>ر. ک. التنقیح، پیشین، ج۱، ص۲۲۵–۲۲۶.</ref> |