توحید در حاکمیت: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۲: خط ۱۲:


{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
توحید افعالی به معنای این است که مبدأ وقوع همه افعال در عالم از جانب خدای متعال است و او در تمامی شئون مستقل است و به هیچ موجود دیگری در افعالش وابسته نیست. توحید در حاکمیت و تشریع نیز به این معنا است که اداره امور و تسلط بر جان و مال جمیع موجودات در دستان خداست. بنابر این نسبت بین این دو توحید عموم مطلق می‌شود به این معنا که توحید در حاکمیت و تشریع از مصادیق همان توحید افعالی است، به بیان دیگر توحید افعالی بر اقسامی است که یکی از این اقسام توحید در حاکمیت و تشریع می‌باشد.
توحید در حاکمیت و تشریع به این معنا است که اداره امور و تسلط بر جان و مال جمیع موجودات در دستان خداوند است. توحید در حاکمیت و تشریع از مصادیق توحید افعالی است؛ به بیان دیگر توحید افعالی بر اقسامی است که یکی از این اقسام توحید در حاکمیت می‌باشد.


== توحید افعالی ==
== توحید افعالی ==
خط ۲۰: خط ۲۰:


== توحید در حاکمیت و تشریع ==
== توحید در حاکمیت و تشریع ==
اعتقاد به این که در جهان هستی یگانه قانونگذار (مشرّع) شایسته و تام، خداوند متعال می‌باشد و کسی غیر از او نیست که مستقل از او و در عرض تشریع الهی برای تنظیم حیات بشری قوانینی صادر کند. بنابر این تشریع و جعل احکام و تکالیف اولاً و بالذات از شؤون خداوند متعال است و قانون گذاری مراجع دیگر تنها در صورتی اعتبار دارد که در عرض قوانین و تشریعات الهی قرار نگیرد و مخالف آن نباشد.
توحید در حاکمیت به معنای اعتقاد به این است که در جهان هستی یگانه قانونگذار، خداوند است و کسی غیر از او به صورت مستقل نمی‌تواند برای تنظیم حیات بشری قوانینی صادر کند. بنابر این تشریع و وضع احکام و تکالیف در شأن خداوند است و قانون‌گذاری افراد و نهادهای دیگر تنها در صورتی اعتبار دارد که در کنار قوانین و تشریعات الهی قرار نگیرد و مخالف آن نباشد.


حاکمیت که به معنای تسلط بر جان و مال انسان‌ها و اداره امور جامعه است نیز از شؤون خداوند است. تنها حاکم مستقل و حقیقی اوست و حاکمیت دیگران تنها در سایه اذن الهی اعتبار دارد. بنابر این چون حق قانونگذاری و تشریع و اعمال و اجرای قوانین (حاکمیت) از آن اوست دیگران نمی‌توانند در عرض خداوند چنین مسندی را صاحب بشوند بلکه باید به اذن و اراده او باشد.<ref>سعیدی مهر، محمد، آموزش کلام اسلامی، ج ۱، ص ۱۲۱.</ref>
حاکمیت که به معنای تسلط بر جان و مال انسان‌ها و اداره امور جامعه است نیز از شؤون خداوند است. تنها حاکم مستقل و حقیقی اوست و حاکمیت دیگران تنها در سایه اذن الهی اعتبار دارد. بنابر این چون حق قانونگذاری و تشریع و اعمال و اجرای قوانین (حاکمیت) از آن اوست دیگران نمی‌توانند در عرض خداوند چنین مسندی را صاحب بشوند بلکه باید به اذن و اراده او باشد.<ref>سعیدی مهر، محمد، آموزش کلام اسلامی، ج ۱، ص ۱۲۱.</ref>
خط ۲۸: خط ۲۸:


به بیان بهتر توحید افعالی خود دارای اقسامی است مثل؛ توحید در حاکمیت، توحید در ربوبیت و توحید در تشریع. به عبارت دیگر توحید افعالی خداوند عام است و تمام افعال خداوند را در بر می‌گیرد ولی توحید در حاکمیت خاص است و تنها برخی از افعال خداوند را دربر می‌گیرد.
به بیان بهتر توحید افعالی خود دارای اقسامی است مثل؛ توحید در حاکمیت، توحید در ربوبیت و توحید در تشریع. به عبارت دیگر توحید افعالی خداوند عام است و تمام افعال خداوند را در بر می‌گیرد ولی توحید در حاکمیت خاص است و تنها برخی از افعال خداوند را دربر می‌گیرد.
{{پایان پاسخ}}


{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}
خط ۳۸: خط ۳۶:
* مجموعه آثار شهید مطهری، ج ۲، نگرشی به جهان بینی توحیدی.
* مجموعه آثار شهید مطهری، ج ۲، نگرشی به جهان بینی توحیدی.
* آموزش عقاید، حضرت آیت الله مصباح یزدی.
* آموزش عقاید، حضرت آیت الله مصباح یزدی.
{{پایان مطالعه بیشتر}}


== منابع ==
== منابع ==
۱۱٬۹۱۳

ویرایش