لیبرالیسم: تفاوت میان نسخه‌ها

۹۳۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۸ سپتامبر ۲۰۲۱
خط ۱۵: خط ۱۵:
== دیدگاه‌های لیبرالیسم ==
== دیدگاه‌های لیبرالیسم ==
'''دیدگاه فلسفی:''' عقل‌گرایی و فردگرایی از عناصر فلسفی لیبرالیسم است که بیشتر آموزه‌های لیبرالیسم از آن نشأت می‌گیرد. لیبرالیسم فرد را آزاد می‌داند و هرچه که در مقابل این آزادی باشد را کنار می‌نهد. از جمله سنت و حکومت و اجتماع. فرد می‌بایست بتواند هرطور که می‌خواهد زندگی کند و حوزه عمومی و دیگر نهادهای اجتماعی و عرفی نمی‌بایست به آزادی او خدشه وارد کند.
'''دیدگاه فلسفی:''' عقل‌گرایی و فردگرایی از عناصر فلسفی لیبرالیسم است که بیشتر آموزه‌های لیبرالیسم از آن نشأت می‌گیرد. لیبرالیسم فرد را آزاد می‌داند و هرچه که در مقابل این آزادی باشد را کنار می‌نهد. از جمله سنت و حکومت و اجتماع. فرد می‌بایست بتواند هرطور که می‌خواهد زندگی کند و حوزه عمومی و دیگر نهادهای اجتماعی و عرفی نمی‌بایست به آزادی او خدشه وارد کند.
در باب لیبرالیسم فلسفی گفته شده: «اندیشه‏‌اى که معتقد است انسان مستقل از وحى و آزاد از مرجعیت دینى می‌‏تواند فلسفه، اقتصاد، دولت و... داشته باشد. از این رو می‌توان گفت که: «اندیشه فلسفى قرن هفدهم، آشکار کرد که فکر بشر خود را از نیروهاى مذهبى کاملاً آزاد ساخته است. فلسفه جدید قبل از هر چیز غیر الهى و بر اساس عقل قرار داشت... و مجموعه کوششهاى فلسفه جدید در قرن هفدهم در راه آزاد کردن به کار رفت... فلسفه جدید به شدت بر اساس تک روى و اصالت فردى قرار داشت.»<ref>تاریخ شکل‏گیرى لیبرالیسم، رواق اندیشه 1383 شماره ۳۲، مهدی مشکی</ref>


'''دیدگاه اقتصادی:''' اقتصاددانان آزادیخواه (لیبرال) انگلیسی، به پیشوایی آدام اسمیت، پر نفوذترین گروهی بودند که نظریه ی لیبرالیسم اقتصادی را شکل دادند. به عقیده‌ی آنها، مکانیسم خودکارِ بازار اقتصادی که قانون عرضه و تقاضا اداره کننده‌ی آنست بهترین ضامن درستی و پیشرفت کار اقتصاد است و هیچ دستی، چه دست انحصارهای خصوصی چه دست دولت، نباید در کار آن وارد شود. به عقیده‌ی آنها، مشارکت داوطلبانه افراد و همکاری آنها با یکدیگر بر اساس مکانیسم بازار آزاد به تأمین سود همگان می‌انجامد. نظریه‌ی آدام اسمیت درباره‌ی «سیستم ساده و بارزِ آزادی طبیعی» نه تنها یک سیستم آزاد و غیر شخصی بلکه سیستمی عرضه می‌کرد که به انسان‌ها اجازه می‌داد نیروهای خود را به سود خود و دیگران به کار اندازند.<ref>داریوش آشوری، دانشنامه سیاسی، ص ۲۸۳</ref> برخی لیبرالیسم را در پیوند با بورژوازی می‌دانند.<ref>تاریخ شکل‏گیرى لیبرالیسم، رواق اندیشه 1383 شماره ۳۲، مهدی مشکی</ref> و اعتقاد دارند لیبرالیسم اقتصادی منشاء دیگر وجوه ان است: «کسانى که بحث آزادى را مطرح نمودند بورژواها بودند. آزادى مطرح شده از جانب آنها، در ابتدا آزادى اقتصادى بود و در پى آن نظامهاى سیاسى را نیز متحول نمودند. و به همین جهت اغلب یا تمام انقلابهاى سیاسى، انقلابهاى بورژوایى بود که نظام دولتى، اجتماعى و اقتصادى جدیدى را بنیان نهادند و بر آزادى عقد قرارداد، آزادى حرفه و پیشه، آزادى انتخاب محل سکونت و تضمین مالکیت خصوصى استوار بود. روشن است که مقصود از این آزادیها، آزادیهاى فردى بود؛ چون بورژواها این آزادیها را در مقابل گروه و طبقه فئودال و اشراف مطرح مى‏کردند و مجبور بودند در مقابل آنها بر فرد گرایى افراطى تأکید ورزند.»<ref>تاریخ شکل‏گیرى لیبرالیسم، رواق اندیشه 1383 شماره ۳۲، مهدی مشکی</ref>
'''دیدگاه اقتصادی:''' اقتصاددانان آزادیخواه (لیبرال) انگلیسی، به پیشوایی آدام اسمیت، پر نفوذترین گروهی بودند که نظریه ی لیبرالیسم اقتصادی را شکل دادند. به عقیده‌ی آنها، مکانیسم خودکارِ بازار اقتصادی که قانون عرضه و تقاضا اداره کننده‌ی آنست بهترین ضامن درستی و پیشرفت کار اقتصاد است و هیچ دستی، چه دست انحصارهای خصوصی چه دست دولت، نباید در کار آن وارد شود. به عقیده‌ی آنها، مشارکت داوطلبانه افراد و همکاری آنها با یکدیگر بر اساس مکانیسم بازار آزاد به تأمین سود همگان می‌انجامد. نظریه‌ی آدام اسمیت درباره‌ی «سیستم ساده و بارزِ آزادی طبیعی» نه تنها یک سیستم آزاد و غیر شخصی بلکه سیستمی عرضه می‌کرد که به انسان‌ها اجازه می‌داد نیروهای خود را به سود خود و دیگران به کار اندازند.<ref>داریوش آشوری، دانشنامه سیاسی، ص ۲۸۳</ref> برخی لیبرالیسم را در پیوند با بورژوازی می‌دانند.<ref>تاریخ شکل‏گیرى لیبرالیسم، رواق اندیشه 1383 شماره ۳۲، مهدی مشکی</ref> و اعتقاد دارند لیبرالیسم اقتصادی منشاء دیگر وجوه ان است: «کسانى که بحث آزادى را مطرح نمودند بورژواها بودند. آزادى مطرح شده از جانب آنها، در ابتدا آزادى اقتصادى بود و در پى آن نظامهاى سیاسى را نیز متحول نمودند. و به همین جهت اغلب یا تمام انقلابهاى سیاسى، انقلابهاى بورژوایى بود که نظام دولتى، اجتماعى و اقتصادى جدیدى را بنیان نهادند و بر آزادى عقد قرارداد، آزادى حرفه و پیشه، آزادى انتخاب محل سکونت و تضمین مالکیت خصوصى استوار بود. روشن است که مقصود از این آزادیها، آزادیهاى فردى بود؛ چون بورژواها این آزادیها را در مقابل گروه و طبقه فئودال و اشراف مطرح مى‏کردند و مجبور بودند در مقابل آنها بر فرد گرایى افراطى تأکید ورزند.»<ref>تاریخ شکل‏گیرى لیبرالیسم، رواق اندیشه 1383 شماره ۳۲، مهدی مشکی</ref>
automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۰۱۱

ویرایش