۱۱٬۹۱۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
قمه زنان به این روایت استناد کرده و میگویند: اگر قمهزنی و سرشکافتن در [[عاشورا]] و عزای سیدالشهداء جایز نیست پس چرا حضرت زینب(س) سرش را به چوبه محمل کوفت و سر و صورت خود را آغشته به خون کرد؟ | قمه زنان به این روایت استناد کرده و میگویند: اگر قمهزنی و سرشکافتن در [[عاشورا]] و عزای سیدالشهداء جایز نیست پس چرا حضرت زینب(س) سرش را به چوبه محمل کوفت و سر و صورت خود را آغشته به خون کرد؟ | ||
{{نقل قول|علامه مجلسی چنین نقل میکند: در بعضى از کتب معتبره دیدم از مسلم جصّاص نقل شده است: «ابن زیاد مرا خواست تا دارالاماره کوفه را تعمیر نمایم. زمانی که درهای دار الاماره را گچکارى میکردم، ناگاه شنیدم فریادهایى از اطراف بلند شد. از کارگر زیر دستم پرسیدم: چرا کوفه دچار زاری و فغان گشت!؟ | |||
گفت: همین حالا سر یکى از خارجیهایی که بر یزید خروج کرده را آوردهاند! | |||
گفتم: آن خارجى کیست!؟ | |||
گفت: حسین بن على(ع)! من صبر کردم تا کارگر رفت؛ چنان به صورتم زدم که ترسیدم چشمم کور شود. دست خود را شسته، دست از کار کشیدم و وارد میدان کوفه شدم؛ جایی که مردم منتظر ورود اسیران و سرهاى بریده بودند. در این هنگام حدود چهل شتر با هودج پیدا شدند که در میان آنها اهلبیت حضرت سیدالشهداء(ع) و اولاد فاطمه(س)، بودند؛ دیدم که على بن الحسین(ع) بر شترى برهنه سوار است و غل و زنجیر به او آسیب رسانده و خون از رگهاى گردنش جارى است. او گریه میکرد و اشعاری با این مضامین میخواند.(مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 45، ص 114 – 115)}} | |||
قمهزنان دو استدلال از این جریان بیان کردهاند: | قمهزنان دو استدلال از این جریان بیان کردهاند: |