ثواب هجده برابری قرض دادن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۶: خط ۳۶:
{{عربی|عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع)، قَالَ: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص): الصَّدَقَةُ بِعَشَرَةٍ، وَ الْقَرْضُ بِثَمَانِيَةَ عَشَر...|ترجمه=امام صادق(ع) از پیامبر(ص) نقل کرده است: «پاداش صدقه ده برابر و پاداش قرض هجده برابر است...}}.<ref name=":1">کلینی، محمد، کافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۴، باب الصدقه علی القرابه، ص۱۰.</ref>
{{عربی|عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع)، قَالَ: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص): الصَّدَقَةُ بِعَشَرَةٍ، وَ الْقَرْضُ بِثَمَانِيَةَ عَشَر...|ترجمه=امام صادق(ع) از پیامبر(ص) نقل کرده است: «پاداش صدقه ده برابر و پاداش قرض هجده برابر است...}}.<ref name=":1">کلینی، محمد، کافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۴، باب الصدقه علی القرابه، ص۱۰.</ref>
=== بررسی سندی ===
=== بررسی سندی ===
این روایت را شیخ کلینی در کتاب الکافی، از امام صادق(ع) و او از پیامبر(ص) نقل کرده است.<ref name=":1" /> علامه مجلسی در کتاب مرآه العقول<ref>مجلسی، محمد باقر، مرآه العقول فی شرح اخبار آل الرسول، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دوم، ج۱۶، ص۱۳۵.</ref> و ملاذ الاخیار<ref>مجلسی، محمد باقر، ملاذ الاخیار فی فهم تهذیب الاخبار، قم، کتابخانه مرعشی نجفی، چاپ اول، ج۶، ص۲۷۸.</ref> این حدیث را از نظر سندی ضعیف دانسته است.
این روایت را شیخ کلینی در کتاب الکافی، از امام صادق(ع) و او از پیامبر(ص) نقل کرده است.<ref name=":1" />  


برخی نوفلی یکی از راویان این حدیث را ثقه نمی‌دانند. سکونی دیگر راوی نیز از اهل سنت است؛ هر چند برخی روایاتش را پذیرفته‌اند.
نوفلی یکی از راویان این حدیث، در کتاب‌های رجالی متقدم از او نام آورده شده ولی توثیق یا تضعیف نشده است.<ref>نجاشی، رجال النجاشی، به تحقیق موسی شبیری زنجانی، قم، جماعة المدرسین، ۱۳۶۵ش، ص۳۸؛ طوسی، محمد بن حسن، رجال الطوسی، به تحقیق جواد قیومی اصفهانی، قم، جماعة المدرسین،‌ ۱۳۷۳ش، ص۴۹۰.</ref> به گفته عبدالله مامقانی رجال‌شناس سده ۱۴ قمری، برخی او را تضعیف کرده ولی وی او را حَسَن دانسته است.<ref>مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال فی علم الرجال، به تحقیق محی الدین مامقانی، و محمدرضا مامقانی، قم، مؤسسة آل البیت(ع) لاحیاء التراث، ۱۴۳۱ق، ص۱۵۵.</ref> به گفته علامه حلی، سکونی دیگر راوی این حدیث، سنی‌مذهب است.<ref>علامه حلی، حسن بن یوسف، رجال العلامة الحلی، به تصحیح محمدصادق بحرالعلوم، قم، الشریف الرضی، ۱۴۰۲ق، ص۱۹۹.</ref> برخی سکونی را ثقه دانسته و به روایاتش عمل کرده‌اند.<ref>استرآبادی، محمد بن علی، منهج المقال فی تحقیق احوال الرجال، قم، مؤسسة آل البیت(ع) لاحیاء التراث، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۳۰۷.</ref> بنابراین اعتبار یا عدم اعتبار سند این روایت به مبنای رجالی بستگی دارد. علامه مجلسی در کتاب مرآه العقول<ref>مجلسی، محمد باقر، مرآه العقول فی شرح اخبار آل الرسول، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دوم، ج۱۶، ص۱۳۵.</ref> و ملاذ الاخیار<ref>مجلسی، محمد باقر، ملاذ الاخیار فی فهم تهذیب الاخبار، قم، کتابخانه مرعشی نجفی، چاپ اول، ج۶، ص۲۷۸.</ref> این حدیث را از نظر سندی ضعیف دانسته است.


شیخ طوسی این روایت را در کتاب تهذیب الاحکام با همین سلسله‌سند از شیخ کلینی نقل کرده است.<ref>طوسی، محمد، تهذیب الاحکام، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۴، باب۲۹ باب الزیادات فی الزکاه، ص۱۰۶، حدیث۳۶.</ref>
شیخ طوسی نیز این روایت را در کتاب تهذیب الاحکام با همین سلسله‌سند از شیخ کلینی نقل کرده است.<ref>طوسی، محمد، تهذیب الاحکام، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۴، باب۲۹ باب الزیادات فی الزکاه، ص۱۰۶، حدیث۳۶.</ref><span></span>
 
== در دیگر منابع ==
 
 
روایات دیگر کتاب‌ها نیز یا بدون سند است یا سندش معتبر نیست.<ref>رک: قمی، علی، تفسیر القمی، ج۲، ص۳۵۰. مکارم الاخلاق، ص۱۳۵. کاشانی، فیض، تفسیر الصافی، ج۳، ص۱۳۴. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۷۱، ص۳۱۱. پاینده، ابو القاسم، نهج الفصاحه، ص۴۸۰، حدیث ۱۵۵۷.</ref>
 
 
روایت دوم را شیخ صدوق در کتاب من لایحضره الفقیه بدون سند، نقل کرده است.<ref>ابن بابویه، محمد، من لایحضره الفقیه، قم، جامعه مدرسین، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق، ج۲، باب ثواب القرض، ص۶۷.</ref>
 
هر چند برخی از این روایات سند معتبری ندارند؛ اما از آنجا که سند برخی از این روایات معتبر و مستند هستند و در کتاب‌های معتبر و دست اول حدیثی نیز آمده‌اند، می‌توان این روایات را قابل استناد و معتبر دانست و روایات ضعیف از نظر سندی نیز به عنوان موید این قابل استناد می‌باشند.
 
<span></span>


== منابع ==
== منابع ==
automoderated
۶٬۳۴۱

ویرایش