ذکر «لاحول و لاقوه الا بالله»: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰: خط ۱۰:
در تفسیر مفهوم {{متن عربی|لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ}} باید گفت: تمام افعال انسان‌ها با [[قدرت الهی]] بوجود می‌آید، اگرچه به لحاظ اینکه انسان‌ها در انجام آن برخوردار از اراده و اختیار هستند، به عنوان کارهای بشری بشمار می‌روند، اما حقیقت این است که توانایی بشر در انجام کارهای خود، تنها از جانب خدای قادر متعال است، باید توجه داشت که حدیث مورد بحث، به هر نوع قدرت و توانایی و هر نوع جنبش و تحرکی در جهان هستی نظر دارد، نه تنها قدرت استطاعت در انسان، لذا چنین برداشتی شکوه ویژه‌ای به معنای حدیث می‌دهد و تأثیر به‌سزایی در [[خداشناسی]] و [[خداباوری]] انسان با [[ایمان]] دارد.
در تفسیر مفهوم {{متن عربی|لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ}} باید گفت: تمام افعال انسان‌ها با [[قدرت الهی]] بوجود می‌آید، اگرچه به لحاظ اینکه انسان‌ها در انجام آن برخوردار از اراده و اختیار هستند، به عنوان کارهای بشری بشمار می‌روند، اما حقیقت این است که توانایی بشر در انجام کارهای خود، تنها از جانب خدای قادر متعال است، باید توجه داشت که حدیث مورد بحث، به هر نوع قدرت و توانایی و هر نوع جنبش و تحرکی در جهان هستی نظر دارد، نه تنها قدرت استطاعت در انسان، لذا چنین برداشتی شکوه ویژه‌ای به معنای حدیث می‌دهد و تأثیر به‌سزایی در [[خداشناسی]] و [[خداباوری]] انسان با [[ایمان]] دارد.


«عبادیه بن ربعی» از [[امام علی(ع)]] درباره استطاعت و قدرت بندگان خدا پرسید، آن حضرت فرمود: «آیا قدرت تو در انجام کارها به‌طور شرکت و معیت با خداست یا آنکه در افعال و کارهای خود مستقل هستی، به طوری که محتاج به خدا نیستی؟ «عبادیه» ساکت و متحیر شد، حضرت فرمود: چرا پاسخ نمی‌دهی؟ اگر بگویی در کارهای خود با اشتراک خدا قادرم، تو را می‌کشم، زیرا این عقیده مستلزم شرک به خداست و نیز اگر بگویی به نحو مستقل قادرم، تو را خواهم کشت، زیرا این عقیده مستلزم ضعف سلطنت الهی است، «عبادیه» عرض کرد: پس چه بگویم؟ علی(ع) فرمود: بگو با اعطای قدرت از جانب خدا، قادرم، آیا نشنیده‌ای که مردم، قدرت را از خداوند طلب می‌کنند و می‌گویند: {{متن عربی|لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ}}. خداوند منشأ همه قدرت‌ها است و هر کاری تنها با قدرت الهی تحقق می‌یابد.


شخصی از [[امام باقر(ع)]] دربارهٔ معنای عبارت {{متن عربی|لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ}} سوال نمود، ایشان در پاسخ فرمود: «ما توانی در ترک معصیت الهی و قدرتی در اطاعت پروردگار جز با توفیق و یاری خداوند نداریم.» بنابراین براساس این روایت هر چیزی به خواست الهی است و خواست خداوند بر همه خواست‌ها غلبه می‌یابد و هر آنچه که پروردگار متعال اراده کند انجام می‌دهد.
شخصی از [[امام باقر(ع)]] دربارهٔ معنای عبارت {{متن عربی|لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ}} سوال نمود، ایشان در پاسخ فرمود: «ما توانی در ترک معصیت الهی و قدرتی در اطاعت پروردگار جز با توفیق و یاری خداوند نداریم.» بنابراین براساس این روایت هر چیزی به خواست الهی است و خواست خداوند بر همه خواست‌ها غلبه می‌یابد و هر آنچه که پروردگار متعال اراده کند انجام می‌دهد.
«عبادیه بن ربعی» از [[امام علی(ع)]] درباره استطاعت و قدرت بندگان خدا پرسید، آن حضرت فرمود: «آیا قدرت تو در انجام کارها به‌طور شرکت و معیت با خداست یا آنکه در افعال و کارهای خود مستقل هستی، به طوری که محتاج به خدا نیستی؟ «عبادیه» ساکت و متحیر شد، حضرت فرمود: چرا پاسخ نمی‌دهی؟ اگر بگویی در کارهای خود با اشتراک خدا قادرم، تو را می‌کشم، زیرا این عقیده مستلزم شرک به خداست و نیز اگر بگویی به نحو مستقل قادرم، تو را خواهم کشت، زیرا این عقیده مستلزم ضعف سلطنت الهی است، «عبادیه» عرض کرد: پس چه بگویم؟ علی(ع) فرمود: بگو با اعطای قدرت از جانب خدا، قادرم، آیا نشنیده‌ای که مردم، قدرت را از خداوند طلب می‌کنند و می‌گویند: {{متن عربی|لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ}}. خداوند منشأ همه قدرت‌ها است و هر کاری تنها با قدرت الهی تحقق می‌یابد.


== اهمیت حدیث ==
== اهمیت حدیث ==
خط ۳۰: خط ۲۹:
پیامبر (ص) فرمود: با فضیلت‌ترین عبادت‌ها، سخن {{متن عربی|لا اله الا الله و لا حول ولا قوه الا بالله}} است.<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۴ق، ج۹۰، ص۱۹۰.</ref>
پیامبر (ص) فرمود: با فضیلت‌ترین عبادت‌ها، سخن {{متن عربی|لا اله الا الله و لا حول ولا قوه الا بالله}} است.<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۴ق، ج۹۰، ص۱۹۰.</ref>


همچنین [[ابن مسعود]] از پیامبر(ص) روایت کرده که فرمود: من [[ابراهیم(ع)]] را در شب معراج دیدم و به من گفت: ای محمد(ص) سلام مرا به امت برسان و به آنها بگو، زمین بهشت، زمین پاکیزه و قابل کشت و زرع و آب آن گوارا است و همه آن دشت هموار است و نهال‌هایی که می‌توانید بفرستید کلمه {{متن عربی|سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اکبر}} و کلمه {{متن عربی|لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ}} است!
امام علی(ع) روایت نمود که پیامبر(ص) به او فرمود: یا علی، آیا تو را به گنجی از گنج‌های بهشت راهنمایی کنم؟ علی(ع) گفت: آری یا رسول الله، پیامبر(ص) فرمود: «آن گنج عبارت است از سخن {{متن عربی|لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ}}.


امام علی(ع) نیز روایت نمود که پیامبر(ص) به او فرمود: یا علی، آیا تو را به گنجی از گنج‌های بهشت راهنمایی کنم؟ علی(ع) گفت: آری یا رسول الله، پیامبر(ص) فرمود: «آن گنج عبارت است از سخن {{متن عربی|لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ}}.
همچنین [[ابن مسعود]] از پیامبر(ص) روایت کرده که فرمود: من [[ابراهیم(ع)]] را در شب معراج دیدم و به من گفت: ای محمد(ص) سلام مرا به امت برسان و به آنها بگو، زمین بهشت، زمین پاکیزه و قابل کشت و زرع و آب آن گوارا است و همه آن دشت هموار است و نهال‌هایی که می‌توانید بفرستید کلمه {{متن عربی|سُبْحانَ اللهِ، وَ الْحَمْدُ لِلهِ، وَ لا إلهَ إلاّ اللهُ، وَ اللهُ أکْبَرُ}} و کلمه {{متن عربی|لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ}} است!


امام صادق(ع) می‌فرماید: وقتی بنده‌ای می‌گوید: {{متن عربی|ماشاء الله لاحول و لاقوه الا بالله}} خداوند به ملائکه می‌گوید: بنده من تسلیم است، پس او را کمک کنید و او را دریابید و حاجت او را برآورده سازید.<ref>تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۳۰.</ref>
امام صادق(ع) می‌فرماید: وقتی بنده‌ای می‌گوید: {{متن عربی|ما شآءَ اللَّهُ لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ الّا بِاللَّهِ}} خداوند به ملائکه می‌گوید: بنده من تسلیم است، پس او را کمک کنید و او را دریابید و حاجت او را برآورده سازید.<ref>تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۳۰.</ref>


=== آثار حدیث ===
=== آثار حدیث ===
آثار ذکر «لاحول ولاقوه الا بالله العلی العظیم»:
از پیامبر اکرم(ص) روایت شده ‌است که وقتی بنده‌ای گفت: «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ» همانا سرنوشت خود را به خدا واگذار کرده ‌است، بنابراین برخداوند است که او را کفایت نماید (و همه نیازهای او را برآورده سازد).<ref>حرعاملی، وسایل الشیعه، قم، مؤسسه آل البیت، ۱۴۰۹ق، ج۷، ص۲۱۸.</ref>
 
از پیامبر اکرم (ص) روایت شده‌است که وقتی بنده‌ای گفت: «لاحول ولاقوه الا بالله» همانا سرنوشت خود را به خدا واگذار کرده‌است بنابراین برخداوند است که او را کفایت نماید (و همه نیازهای او را برآورده سازد).<ref>حرعاملی، وسایل الشیعه، قم، مؤسسه آل البیت، ۱۴۰۹ق، ج۷، ص۲۱۸.</ref>


نیز از آن حضرت نقل شده‌است که هر کس موقع خارج شدن از خانه خود بگوید بسم الله الرحمن الرحیم، دو فرشته به او می‌گویند: هدایت یافته‌ای، و اگر بگوید لا حول ولاقوه الا بالله، آن دو فرشته می‌گویند: حفظ شده‌ای و اگر بگوید: توکلت علی الله، آندو می‌گویند: در کفایت قرار گرفتی، آنگاه شیطان می‌گوید: بنده‌ای که هدایت شده و حفظ گشته و در کفایت قرار گرفته چگونه برای من است (یعنی من نمی‌توانم چنین انسانی را فریب دهم و از راه بندگی بیرون کنم).<ref>همان، ج۶، ص۲۸.</ref>
همچنین از آن حضرت نقل شده ‌است که «هر کس موقع خارج شدن از خانه خود بگوید {{متن عربی|بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم}}، دو فرشته به او می‌گویند: هدایت یافته‌ای و اگر بگوید {{متن عربی|لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ}}، آن دو فرشته می‌گویند: حفظ شده‌ای و اگر بگوید: {{متن عربی|وَتَوَكَّلتُ عَلَى اللَّه}}، آندو می‌گویند: در کفایت قرار گرفتی، آنگاه شیطان می‌گوید: بنده‌ای که هدایت شده و حفظ گشته و در کفایت قرار گرفته چگونه برای من است.»<ref>وسایل الشیعه، ج۶، ص۲۸.</ref>


شیبه هذیلی، از پیامبر خدا (ص) خواست تا به او سخنی بیاموزد که در اثر آن به او فایده رسد و کار بر او آسان باشد، لذا پیامبر (ص) به او فرمود: بعد از نماز صبح ده مرتبه بگو سبحان الله العظیم و بحمده و لا حول و لاقوه الا بالله العظیم، که در اثرآن خداوند تو را از نابینایی و جنون و جذام و پیری (زودرس) در امان می‌دارد.<ref>همان، ص۴۷۵.</ref>
شیبه هذیلی، از پیامبر(ص) خواست تا به او سخنی بیاموزد که در اثر آن به او فایده رسد و کار بر او آسان باشد، لذا پیامبر(ص) به او فرمود: «بعد از نماز صبح ده مرتبه بگو {{متن عربی|سُبحَانَ اللهِ العَظِیمِ وَ بِحَمدِهِ وَ لاَ حَولَ وَ لا قُوَّهَ إِلاَّ بِاللهِ العَلِیِّ العَظِیمِ}}، که در اثر آن خداوند تو را از نابینایی و جنون و جذام و پیری در امان می‌دارد.»<ref>وسایل الشیعه، ج۶ ص۴۷۵.</ref>


از پیامبر گرامی (ص) نقل شده‌است: شخصی که نعمت‌های الهی به او روی آورده بگوید: «الحمدلله رب العالمین» و کسی که از فقر رنج می‌برد پیوسته بگوید: «لاحول و لاقوه الا بالله العلی العظیم» زیرا آن گنجی از گنجهای بهشت است و در آن از هفتاد و دو بیماری شفا است که آسان‌ترین آنها دل مشغولی می‌باشد.<ref>همان، ج۷، ص۱۸۸.</ref>
در جای دیگری از پیامبر چنین بیان شده: «شخصی که نعمت‌های الهی به او روی آورده بگوید: «الحمدلله رب العالمین» و کسی که از فقر رنج می‌برد پیوسته بگوید: «لاحول و لاقوه الا بالله العلی العظیم» زیرا آن گنجی از گنجهای بهشت است و در آن از هفتاد و دو بیماری شفا است که آسان‌ترین آنها دل مشغولی می‌باشد.»<ref>وسایل الشیعه، ج۷، ص۱۸۸.</ref>


رسول اکرم (ص) فرمود: کسی که از چیزی اندوهناک شد پس بگوید: «لاحول ولاقوه الا بالله».<ref>بحارالانوار، همان، ج۹۰، ص۱۹۰.</ref>
و نیز این روایت از پیامبر بیان شده که: «کسی که از چیزی اندوهناک شد پس بگوید: {{متن عربی|لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ.}}»<ref>بحارالانوار، همان، ج۹۰، ص۱۹۰.</ref>


جمعی از مفسران گفته‌اند: آیه شریفه {{قرآن|وَمَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا …}} دربارهٔ عوف بن مالک نازل شده‌است که از یاران پیامبر (ص) بود، وقتی که دشمنان اسلام فرزندش را اسیر کردند، او به محضر رسول خدا آمد و از این ماجرا و نیز از تنگدستی خود شکایت کرد، پیامبر اکرم (ص) در پاسخ فرمود: تقوا پیشه کن و شکیبا باش و بسیار ذکر «لاحول و لاقوه الا بالله» بگو، او این کار را کرد، ناگهان در حالی که درخانه اش نشسته بود، فرزندش از درآمد، معلوم شد که از یک لحظه غفلت دشمن استفاده کرده و فرار نموده و حتی شتری از دشمن را با خود آورده‌است. این بود که آیه فوق نازل شده و از گشایش مشکل این شخص باتقوا و روزی او از جایی که انتظارش را نداشت خبر داد. البته باید توجه داشت که هرگز مفهوم سخن بالا این نیست که انسان تلاش وکوشش در زندگی را به دست فراموشی بسپارد و بگوید در خانه می‌نشینم و تقوا پیشه می‌کنم و ذکر لاحول ولا قوه الا بالله می‌گویم تا از آنجا که گمان ندارم به من روزی رسد!<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، قم، دارالکتب الاسلامیه، ج۲۴، ص۲۳۸؛ و امین الاسلام طبرسی، مجمع البیان، دارالمعرفه، ج۱۰، ص۴۶۰</ref> بلکه هدف تقوی و پرهیزکاری توأم با تلاش و کوشش است، اگر با این حال، درها به روی انسان بسته شد، خداوند گشودن آنها را تضمین فرموده‌است.
جمعی از مفسران گفته‌اند: آیه شریفه {{قرآن|وَمَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا …}} دربارهٔ عوف بن مالک نازل شده‌است که از یاران پیامبر (ص) بود، وقتی که دشمنان اسلام فرزندش را اسیر کردند، او به محضر رسول خدا آمد و از این ماجرا و نیز از تنگدستی خود شکایت کرد، پیامبر اکرم (ص) در پاسخ فرمود: تقوا پیشه کن و شکیبا باش و بسیار ذکر «لاحول و لاقوه الا بالله» بگو، او این کار را کرد، ناگهان در حالی که درخانه اش نشسته بود، فرزندش از درآمد، معلوم شد که از یک لحظه غفلت دشمن استفاده کرده و فرار نموده و حتی شتری از دشمن را با خود آورده‌است. این بود که آیه فوق نازل شده و از گشایش مشکل این شخص باتقوا و روزی او از جایی که انتظارش را نداشت خبر داد. البته باید توجه داشت که هرگز مفهوم سخن بالا این نیست که انسان تلاش وکوشش در زندگی را به دست فراموشی بسپارد و بگوید در خانه می‌نشینم و تقوا پیشه می‌کنم و ذکر لاحول ولا قوه الا بالله می‌گویم تا از آنجا که گمان ندارم به من روزی رسد!<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، قم، دارالکتب الاسلامیه، ج۲۴، ص۲۳۸؛ و امین الاسلام طبرسی، مجمع البیان، دارالمعرفه، ج۱۰، ص۴۶۰</ref> بلکه هدف تقوی و پرهیزکاری توأم با تلاش و کوشش است، اگر با این حال، درها به روی انسان بسته شد، خداوند گشودن آنها را تضمین فرموده‌است.
۱٬۴۰۷

ویرایش