۱٬۴۰۷
ویرایش
جز (Rezapour صفحهٔ نحس بودن برخی از روزها را به نحس بودن برخی روزها منتقل کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
'''نحس بودن برخی روزها''' در | '''نحس بودن برخی روزها''' در روایاتی ذکر شده است. از جمله این روایات به نحس بودن روز سیزدهم ماه اشاره دارد. این روایت که از [[امام صادق(ع)]] نقل شده، مرسله بوده و میتوان با بررسی آیات و روایات دیگر و نیز سیره اولیای خدا به صحت و یا عدم صحت این روایات پی برد. با توجه به برخی آیات قرآن روزهای نحس وجود دارد، اما این نحس بودن به شکل مطلق مختص روزها بیان نشده است زیرا با توجه به یکسانی روزها نمیتوان روزی را نحس و روزی را سعید نامید، اما با توجه به رویدادهای رخ داده در آن روز خاص به نحسی توصیف شده است. برای رفع این مسئله نیز سفارشهایی بیان شده، از جمله توکل به خدا و صدقه دادن و خواندن قرآن و اذکاری که در روزهای هفته وارد شده است. | ||
==سند روایت نحس بودن سیزده== | ==سند روایت نحس بودن سیزده== | ||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
با توجه به بعض آیات و نیز از اخبار و احادیث معتبر، ایام سعادت و نحوست قابل انکار نیست. اخبار و روایات زیادی در رابطه با ایام سعادت و نحوست وارد شدهاست؛ لذا ایام نحس را از دیدگاه قرآن کریم و روایات و دلیل عقلی و سیره عملی و منطقی پیامبر و اهل بیت عصمت و طهارت، باید مورد بررسی قرار داد. | با توجه به بعض آیات و نیز از اخبار و احادیث معتبر، ایام سعادت و نحوست قابل انکار نیست. اخبار و روایات زیادی در رابطه با ایام سعادت و نحوست وارد شدهاست؛ لذا ایام نحس را از دیدگاه قرآن کریم و روایات و دلیل عقلی و سیره عملی و منطقی پیامبر و اهل بیت عصمت و طهارت، باید مورد بررسی قرار داد. | ||
==دلیل قرآنی== | ==دلیل قرآنی در نحس بودن برخی روزها== | ||
قرآن میفرماید: {{قرآن|إِنَّا أَرْسَلْنا عَلَیْهِمْ رِیحاً صَرْصَراً فِی یَوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ|ترجمه=بادی وحشتناک و سردی را در یک روز شوم مستمر بر آنان فرستادیم|سوره=قمر\آیه=۱۹}} و در جای دیگر قرآن فرموده است: {{قرآن|فَأَرْسَلْنا عَلَیْهِمْ رِیحاً صَرْصَراً فِی أَیَّامٍ نَحِساتٍ|ترجمه=سرانجام تند بادی شدید و هول انگیز و سرد و سخت در روزهای شوم و پرغبار بر آنها فرستادیم.|سوره=فصلت|آیه=۱۶}} از سیاق داستان قوم عاد که این دو آیه مربوط به آن است استفاده میشود که نحس بودن مربوط به خود آن زمانی است که در آن زمان باد به عنوان عذاب بر قوم عاد وزیده، و آن زمان هفت شب و هشت روز پشت سر هم بوده که عذاب بهطور دائم و مستمر بر آنان نازل میشده است؛ یعنی در حقیقت زمان، ظرف عذاب برای آنان واقع شده است. امّا از این آیات بر نمیآید که این تأثیر و دخالت زمان به نحوی بوده که با گردش هفتهها، دوباره آن زمان نحسی برگردد. این معنا به خوبی از آیات استفاده میشود و در مقابل زمان نحس، در قرآن نامی از زمان سعادت آفرین آمده و در سوره دخان<ref>دخان/۳–۴.</ref> و سوره قدر<ref>قدر/۴–۵.</ref> ذکر شده است. | قرآن میفرماید: {{قرآن|إِنَّا أَرْسَلْنا عَلَیْهِمْ رِیحاً صَرْصَراً فِی یَوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ|ترجمه=بادی وحشتناک و سردی را در یک روز شوم مستمر بر آنان فرستادیم|سوره=قمر\آیه=۱۹}} و در جای دیگر قرآن فرموده است: {{قرآن|فَأَرْسَلْنا عَلَیْهِمْ رِیحاً صَرْصَراً فِی أَیَّامٍ نَحِساتٍ|ترجمه=سرانجام تند بادی شدید و هول انگیز و سرد و سخت در روزهای شوم و پرغبار بر آنها فرستادیم.|سوره=فصلت|آیه=۱۶}} از سیاق داستان قوم عاد که این دو آیه مربوط به آن است استفاده میشود که نحس بودن مربوط به خود آن زمانی است که در آن زمان باد به عنوان عذاب بر قوم عاد وزیده، و آن زمان هفت شب و هشت روز پشت سر هم بوده که عذاب بهطور دائم و مستمر بر آنان نازل میشده است؛ یعنی در حقیقت زمان، ظرف عذاب برای آنان واقع شده است. امّا از این آیات بر نمیآید که این تأثیر و دخالت زمان به نحوی بوده که با گردش هفتهها، دوباره آن زمان نحسی برگردد. این معنا به خوبی از آیات استفاده میشود و در مقابل زمان نحس، در قرآن نامی از زمان سعادت آفرین آمده و در سوره دخان<ref>دخان/۳–۴.</ref> و سوره قدر<ref>قدر/۴–۵.</ref> ذکر شده است. | ||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
نحس بودن روز یا مقداری از زمان به این معنا است که در آن زمان به غیر از شر و بدی، حادثهای رخ ندهد و اعمال آدمی یا حداقل نوع مخصوصی از اعمال برای صاحب عمل برکت و نتیجه خوبی نداشته باشد، و سعادت روز درست برخلاف این است. به هیچ وجه نمیتوان بر سعادت روزی از روزها یا زمانی از ازمنه یا نحوست آن اقامه برهان کرد، زیرا طبیعت زمان از نظر مقدار طبیعتی است و اجزاء آن مثل هم هستند. بنابراین از نظر خود زمان، فرقی میان این روز و آن روز نیست؛ امّا عوامل و عللی که در حدوث حوادث مؤثرند و نیز در به ثمر رساندن اعمال تأثیر دارند، از حیطه علم و اطلاع انسانی بیروناند، لذا نمیتوان بر نبودن چنین چیزی اقامه برهان کرد، همانطور که نمیتوان بر اثبات آن اقامه برهان کرد، هر چند که وجود چنین چیزی بعید است ولی بعید بودن غیر از محال بودن است.<ref>طباطبایی، محمد حسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۱۳۷–۱۴۰.</ref> | نحس بودن روز یا مقداری از زمان به این معنا است که در آن زمان به غیر از شر و بدی، حادثهای رخ ندهد و اعمال آدمی یا حداقل نوع مخصوصی از اعمال برای صاحب عمل برکت و نتیجه خوبی نداشته باشد، و سعادت روز درست برخلاف این است. به هیچ وجه نمیتوان بر سعادت روزی از روزها یا زمانی از ازمنه یا نحوست آن اقامه برهان کرد، زیرا طبیعت زمان از نظر مقدار طبیعتی است و اجزاء آن مثل هم هستند. بنابراین از نظر خود زمان، فرقی میان این روز و آن روز نیست؛ امّا عوامل و عللی که در حدوث حوادث مؤثرند و نیز در به ثمر رساندن اعمال تأثیر دارند، از حیطه علم و اطلاع انسانی بیروناند، لذا نمیتوان بر نبودن چنین چیزی اقامه برهان کرد، همانطور که نمیتوان بر اثبات آن اقامه برهان کرد، هر چند که وجود چنین چیزی بعید است ولی بعید بودن غیر از محال بودن است.<ref>طباطبایی، محمد حسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۱۳۷–۱۴۰.</ref> | ||
==سیره عملی معصومین== | ==سیره عملی معصومین و بحث نحسی روزها== | ||
در سیره و منطق عملی رسول خدا و جانشینان آن حضرت دیده نشده است که آنها در زندگی خودشان از سعادت و نحس ایام استفاده کنند، بلکه عکس آن مشاهده میشد مانند داستان [[حضرت علی(ع)]] در [[نهجالبلاغه]]، که علی(ع) تصمیم به [[جنگ خوارج]] گرفتند، [[اشعث بن قیس]] با عجله و شتابان آمد گفت یا علی حرکت نکنید و صبر کنید، برای این که یکی از خویشاوندان من منجم است، حرفی دارد میخواهد به عرض شما برساند. | در سیره و منطق عملی رسول خدا و جانشینان آن حضرت دیده نشده است که آنها در زندگی خودشان از سعادت و نحس ایام استفاده کنند، بلکه عکس آن مشاهده میشد مانند داستان [[حضرت علی(ع)]] در [[نهجالبلاغه]]، که علی(ع) تصمیم به [[جنگ خوارج]] گرفتند، [[اشعث بن قیس]] با عجله و شتابان آمد گفت یا علی حرکت نکنید و صبر کنید، برای این که یکی از خویشاوندان من منجم است، حرفی دارد میخواهد به عرض شما برساند. | ||
ویرایش