automoderated، دیوانسالاران، مدیران
۷٬۲۳۰
ویرایش
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
===ریشهها و علل پیدایش غلوّ=== | ===ریشهها و علل پیدایش غلوّ=== | ||
: | : '''الف- عوامل نفسانی''' | ||
* حبّ افراطی: با توجه به فضائل فراوان امامان(ع)، عدّهای در این زمینه افراط نمودند. امام سجاد(ع) یکی از علل غلوّ را، دوست داشتن افراطی مطرح میکنند: {{عربی|إِنَّ قَوْماً مِنْ شِیعَتِنَا سَیُحِبُّونَّا حَتَّی یَقُولُوا فِینَا مَا قَالَتِ الْیَهُودُ فِی عُزَیْرٍ وَ مَا قَالَتِ النَّصَارَی فِی عِیسَی ابْنِ مَرْیَمَ فَلَا هُمْ مِنَّا وَ لَا نَحْنُ مِنْهُم|ترجمه=گروهی از شیعیان در آینده ما را به حدی دوست میدارند که آنچه یهود در باره عُزیر نبیّ و نصارا در باره عیسی، گفتهاند (پسر خدا خواندن آنها) در مورد ما میگویند؛ درحالی که نه آنان از ما هستند و نه ما از آنان}}.<ref>مجلسی، محمّد باقر، بحار الأنوار، ج۲۵، ص۲۸۸، حدیث ۴۴.</ref> | * حبّ افراطی: با توجه به فضائل فراوان امامان(ع)، عدّهای در این زمینه افراط نمودند. امام سجاد(ع) یکی از علل غلوّ را، دوست داشتن افراطی مطرح میکنند: {{عربی|إِنَّ قَوْماً مِنْ شِیعَتِنَا سَیُحِبُّونَّا حَتَّی یَقُولُوا فِینَا مَا قَالَتِ الْیَهُودُ فِی عُزَیْرٍ وَ مَا قَالَتِ النَّصَارَی فِی عِیسَی ابْنِ مَرْیَمَ فَلَا هُمْ مِنَّا وَ لَا نَحْنُ مِنْهُم|ترجمه=گروهی از شیعیان در آینده ما را به حدی دوست میدارند که آنچه یهود در باره عُزیر نبیّ و نصارا در باره عیسی، گفتهاند (پسر خدا خواندن آنها) در مورد ما میگویند؛ درحالی که نه آنان از ما هستند و نه ما از آنان}}.<ref>مجلسی، محمّد باقر، بحار الأنوار، ج۲۵، ص۲۸۸، حدیث ۴۴.</ref> | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
* برداشتهای غلط و انحرافی از روایات: غالیان بر اساس ظاهر برخی از روایات و بدون توجّه به این که مفاد ظاهری این روایات، با اصول اسلامی منافات دارد، به همان ظاهر عقیده پیدا کردهاند. به عنوان نمونه: {{عربی|سُئِلَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ فَقِیلَ لَهُ: إِنَّ هَؤُلَاءِ الْأَخَابِثَ یَرْوُونَ عَنْ أَبِیکَ یَقُولُونَ: إِنَّ أَبَاکَ قَالَ: إِذَا عَرَفْتَ فَاعْمَلْ مَا شِئْتَ؛ فَهُمْ یَسْتَحِلُّونَ بَعْدَ ذَلِکَ کُلَّ مُحَرَّمٍ. قَالَ: مَا لَهُمْ لَعَنَهُمُ اللَّهُ إِنَّمَا قَالَ أَبِی: إِذَا عَرَفْتَ الْحَقَّ فَاعْمَلْ مَا شِئْتَ مِنْ خَیْرٍ یُقْبَلُ مِنْک|ترجمه=از حضرت صادق سؤال شد که این خبیثها از پدرتان روایت میکنند که ایشان فرمود: «معرفت که پیدا کردی، هرکارخواهی، بکن». و براین اساس، هر حرامی را حلال میشمردند. امام صادق فرمود: «چه طور؟! خداوند ایشان را لعنت کند! پدرم منظورش این بود که پس از شناخت حقّ، هر کار خیری خواستی انجام ده، که از تو قبول میشود}}<ref>ابن بابویه، محمّد، معانی الأخبار، قم، دفتر انتشارات اسلامی ، چاپ اول، ۱۴۰۳ ق، ص۱۸۱، حدیث ۱؛ کلینی، محمّد، الکافی، تهران، اسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۴۶۴، حدیث ۵.</ref> | * برداشتهای غلط و انحرافی از روایات: غالیان بر اساس ظاهر برخی از روایات و بدون توجّه به این که مفاد ظاهری این روایات، با اصول اسلامی منافات دارد، به همان ظاهر عقیده پیدا کردهاند. به عنوان نمونه: {{عربی|سُئِلَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ فَقِیلَ لَهُ: إِنَّ هَؤُلَاءِ الْأَخَابِثَ یَرْوُونَ عَنْ أَبِیکَ یَقُولُونَ: إِنَّ أَبَاکَ قَالَ: إِذَا عَرَفْتَ فَاعْمَلْ مَا شِئْتَ؛ فَهُمْ یَسْتَحِلُّونَ بَعْدَ ذَلِکَ کُلَّ مُحَرَّمٍ. قَالَ: مَا لَهُمْ لَعَنَهُمُ اللَّهُ إِنَّمَا قَالَ أَبِی: إِذَا عَرَفْتَ الْحَقَّ فَاعْمَلْ مَا شِئْتَ مِنْ خَیْرٍ یُقْبَلُ مِنْک|ترجمه=از حضرت صادق سؤال شد که این خبیثها از پدرتان روایت میکنند که ایشان فرمود: «معرفت که پیدا کردی، هرکارخواهی، بکن». و براین اساس، هر حرامی را حلال میشمردند. امام صادق فرمود: «چه طور؟! خداوند ایشان را لعنت کند! پدرم منظورش این بود که پس از شناخت حقّ، هر کار خیری خواستی انجام ده، که از تو قبول میشود}}<ref>ابن بابویه، محمّد، معانی الأخبار، قم، دفتر انتشارات اسلامی ، چاپ اول، ۱۴۰۳ ق، ص۱۸۱، حدیث ۱؛ کلینی، محمّد، الکافی، تهران، اسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۴۶۴، حدیث ۵.</ref> | ||
: '''ب- عوامل سیاسی''' | |||
* دشمنی با اسلام و اهل بیت(ع): | |||
در برخی از موارد، دشمنان اسلام و اهل بیت(ع) مانند امویان و عبّاسیان، برای مخدوش کردن چهره واقعی ائمه و در مواردی تخریب چهره واقعی اسلام، با سخنان غالیانه و نشر آن تلاش میکردند به اهداف سیاسی خویش دست یابند. | |||
امام رضا(ع) در اینباره فرمودند: {{عربی|إِنَّ مُخَالِفِینَا وَضَعُوا أَخْبَاراً فِی فَضَائِلِنَا وَ جَعَلُوهَا عَلَی ثَلَاثَه أَقْسَامٍ أَحَدُهَا الْغُلُوُّ … فَإِذَا سَمِعَ النَّاسُ الْغُلُوَّ فِینَا کَفَّرُوا شِیعَتَنَا وَ نَسَبُوهُمْ إِلَی الْقَوْلِ بِرُبُوبِیَّتِنَا|ترجمه=مخالفان ما روایاتی را درخصوص فضائل ما جعل کردند و آنها را سه قسم کردند: یک دسته اخبار مشتمل بر غلوّ است؛.. وقتی مردم سخنان غالیانه را در مورد ما بشنوند، شیعیان ما را تکفیر میکنند و آنها را به اعتقاد به ربوبیّت ما منسوب میکنند}}.<ref>صدوق، محمّد، عیون أخبار الرّضا علیه السّلام، تهران، جهان، چاپ اول، ۱۳۷۸، ج۱، ص۳۰۴.</ref> | |||
* جاه طلبیهای سیاسی: | |||
امام | امامت امام باقر(ع) مصادف با شروع نشانههای ضعف و سستی در حکومت بنیامیه بود. درآن زمان، گروههای مختلف مردم از گوشه و کنار مملکت اسلامی، نهضتهایی را علیه بنیامیه شروع کرده بودند و عمده دعوت این نهضتها، بر مبنای طرفداری از اهل بیت(ع) بود. درآن زمان، گر چه ائمه معصومین به واسطه شناختی که از سران این نهضتها داشتند، در آنها شرکت نداشتند، امّا به شدت مورد علاقه و محبّت مردم قرار گرفته بودند. این بود که دنیا طلبان پنداشتند که برای رسیدن به مطامع خود، فرصت خوبی به دست آوردهاند. عدهای از آنها با عنوان کردن صفات غلو آمیز درباره ائمه و حتی رساندن آنان به نبوت و الوهیت، سعی کردند خود را به عنوان امام یا وصی از طرف ائمه(ع) به مردم معرفی کنند و از احساسات بیشائبه مردم در راه اهداف دنیوی خود بهرهبرداری کنند. | ||
به همین جهت است که بیشترین ظهور و بروز غلات مربوط به زمان امام باقر و امام صادق(ع) میباشد که حکومت مرکزی، تسلط چندانی بر اوضاع نداشت و مردم عادی میتوانستند محبت خود به اهل بیت(ع) را ابراز کنند و غلات از این محبت سوء استفاده میکردند.<ref>ن. ک: صفری فروشانی، نعمت الله، غالیان، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۸ش، ص۹۳–۹۶.</ref> | |||
مثلاً ابوالخطاب با غلو درباره ائمه(ع) و ادعای وصایت و نبوت خود، سعی در جذب نیرو (شاید برای قیام) کرد و با رواج بی بند و باری، فساد، اباحه و مجاز شمردن شهوات، توانست عده زیادی از فاسدان آن زمان کوفه را به عنوان پیرامون خود جمع کند. | |||
: '''ج- عامل اقتصادی (تمایلات دنیوی)''' | |||
ج | |||
سران غالی، تلاش میکردند با جعل ادّعای غلوّ آمیز الوهیّت یا نبوّت برای ائمّه (علیهم السّلام)، نبوّت یا امامت خویش را به اثبات برسانند. به عنوان نمونه ابوالخطاب مدّعی شد، امام صادق ((ع)) او را قیّم و وصیّ بعد از خودش قرار داده و اسم اعظم را به او تعلیم کرده است. هم چنین مدّعی نبوّت و رسالت شد و حتّی خود را در زمره ملائکه و فرستادگان به سوی زمینیان و حجّت بر آنها معرفی کرد.<ref>نوبختی، فرق الشیعه، ص۴۲؛ اشعری قمی، المقالات و الفرق، ص۵۱، به نقل از مقاله ریشهها و علل پیدایش غلو در عصر ائمه(ع).</ref> | سران غالی، تلاش میکردند با جعل ادّعای غلوّ آمیز الوهیّت یا نبوّت برای ائمّه (علیهم السّلام)، نبوّت یا امامت خویش را به اثبات برسانند. به عنوان نمونه ابوالخطاب مدّعی شد، امام صادق ((ع)) او را قیّم و وصیّ بعد از خودش قرار داده و اسم اعظم را به او تعلیم کرده است. هم چنین مدّعی نبوّت و رسالت شد و حتّی خود را در زمره ملائکه و فرستادگان به سوی زمینیان و حجّت بر آنها معرفی کرد.<ref>نوبختی، فرق الشیعه، ص۴۲؛ اشعری قمی، المقالات و الفرق، ص۵۱، به نقل از مقاله ریشهها و علل پیدایش غلو در عصر ائمه(ع).</ref> |