گفتار امام علی(ع) درباره غصب خلافت: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۳: خط ۱۳:


== روایت عبدالله بن جناده ==
== روایت عبدالله بن جناده ==
عبدالله بن جناده می‌گوید: من در نخستین روزهای زمامداری علی(ع) از [[مکه]] وارد [[مدینه]] شدم و دیدم همه مردم در [[مسجد]] دور هم گرد آمده‌اند و انتظار ورود امام را می‌کشند. پس از مدتی حضرت علی(ع) در حالی که شمشیر خود را حمایل کرده بود، از خانه بیرون آمد. همه دیده‌ها به سوی او دوخته شده بود تا اینکه در مسند خطابه قرار گرفت و سخنان خود را پس از حمد و ثنای [[خداوند]] چنین آغاز کرد:
عبدالله بن جناده نقل می‌کند که در نخستین روزهای زمام‌داری علی(ع) از [[مکه]] وارد [[مدینه]] شد و دید همه مردم در [[مسجد]] منتظر ورود علی(ع) هستند. پس از مدتی علی(ع)، از خانه بیرون آمد و در جایگاه خطابه قرار گرفت و سخنان خود را پس از حمد و ثنای [[خداوند]] چنین آغاز کرد:


هان ای مردم، آگاه باشید هنگامی که پیامبر گرامی از میان ما رخت بربست، لازم بود کسی با ما درباره حکومتی که او پی‌ریزی کرد، نزاع نکند و به آن چشم طمع ندوزد؛ زیرا ما وارث و ولیّ و عترت او بودیم. اما بر خلاف انتظار گروهی از [[قریش]] به حق ما دست دراز کرده خلافت را از ما سلب کردند و از آنِ خود قرار دادند. به خدا سوگند، اگر ترس از وقوع شکاف و اختلاف در میان مسلمانان نبود و بیم آن نمی‌رفت که بار دیگر کفر و [[بت‌پرستی]] به ممالک اسلامی بازگردد و [[اسلام]] محو و نابود شود، وضع ما غیر این بود که مشاهده می‌کنید.<ref>شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۱، ص۳۰۷ (مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان).</ref>
ای مردم، آگاه باشید هنگامی که پیامبر گرامی از میان ما رفت، لازم بود کسی با ما درباره حکومتی که او پی‌ریزی کرد، نزاع نکند و به آن چشم طمع ندوزد؛ زیرا ما وارث و ولیّ و عترت او بودیم. اما بر خلاف انتظار گروهی از [[قریش]] به حق ما دست دراز کرده خلافت را از ما سلب کردند و از آنِ خود قرار دادند. به خدا سوگند، اگر ترس از وقوع شکاف و اختلاف در میان مسلمانان نبود و بیم آن نمی‌رفت که بار دیگر کفر و [[بت‌پرستی]] به بازگردد و [[اسلام]] محو و نابود شود، وضع ما غیر این بود که مشاهده می‌کنید.<ref>شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۱، ص۳۰۷ (مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان).</ref>


== روایت ابن‌ابی‌الحدید در شرح نهج البلاغه ==
== روایت ابن‌ابی‌الحدید در شرح نهج البلاغه ==
خط ۲۴: خط ۲۴:


== ماجرای شورش طلحه و زبیر ==
== ماجرای شورش طلحه و زبیر ==
حضرت در دوران حکومت خویش وقتی که طلحه و زبیر پرچم مخالفت با ایشان را برافراشته و بصره را پایگاه خود قرار داده بودند، اشاره به حق غصب شده خویش کرده می‌فرماید: به خدا سوگند، از روزی که خداوند جان پیامبرش را قبض کرد تا به امروز، من از حق خویش محروم بوده‌ام.<ref>نهج البلاغه صبحی صالح، خطبه ۶.</ref>
امام در دوران حکومت خویش،‌پس از شورش طلحه و زبیر، به حق غصب شده خویش، اشاره کرد: به خدا سوگند، از روزی که خداوند جان پیامبرش را قبض کرد تا به امروز، من از حق خویش محروم بوده‌ام.<ref>نهج البلاغه صبحی صالح، خطبه ۶.</ref>


== خطبه ۱۷۲ نهچ‌البلاغه ==
== خطبه ۱۷۲ نهچ‌البلاغه ==
چنان‌که در خطبه ۱۷۲ می‌فرماید: بار الها، مرا در برابر قریش و کسانی که ایشان را یاری و کمک کردند، یاری فرما؛ زیرا آنان قطع رحم من کردند و مقام و منزلت عظیم مرا کوچک شمردند و در غصبِ حق و خلافت و مبارزه با من که حقِ مسلّم من است هماهنگ شدند…<ref>نهج البلاغه صبحی صالح، خطبه ۱۷۲.</ref>
چنان‌که در خطبه ۱۷۲ می‌فرماید: بار الها، مرا در برابر قریش و کسانی که ایشان را یاری و کمک کردند، یاری فرما؛ زیرا آنان قطع رحم من کردند و مقام و منزلت عظیم مرا کوچک شمردند و در غصبِ حق و خلافت و مبارزه با من که حقِ مسلّم من است هماهنگ شدند…<ref>نهج البلاغه صبحی صالح، خطبه ۱۷۲.</ref>


== خطبه ۱۹۷ ==
== خطبه ۱۹۷ نهچ‌البلاغه ==
فرموده است: پیامبر خدا قبض روح شد در حالی که سر او بر سینه من بود. من او را [[غسل]] دادم در حالی که فرشتگان مرا یاری می‌کردند… پس چه کسی از من در حال حیات و مرگ پیامبر(ص) به جانشینی او شایسته‌تر است.<ref>نهج البلاغه صبحی صالح، خطبه ۱۹۷.</ref>
فرموده است: پیامبر خدا قبض روح شد در حالی که سر او بر سینه من بود. من او را [[غسل]] دادم در حالی که فرشتگان مرا یاری می‌کردند… پس چه کسی از من در حال حیات و مرگ پیامبر(ص) به جانشینی او شایسته‌تر است.<ref>نهج البلاغه صبحی صالح، خطبه ۱۹۷.</ref>


۱۱٬۸۷۷

ویرایش