automoderated، ناظمان (CommentStreams)
۱۵٬۱۴۷
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) (ابرابزار) |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
از | اجرای حدود الهی از یک سو منوط به شرایطی است که بایستی تحقق یابد، و از سوی دیگر زمان و مکان در اجرای آن نقش دارند. شاهد بر مدعا هم استدلال عقلی است و هم روایات معتبری که در منابع دینی آمدهاست. البته خود این شرایط زمان و مکان به خاطر در اولویت قرار گرفتن احکام اولیه دیگری در تعارض با اجرای برخی حدود آن هم در موارد بسیار خاص که تشخیص آن با فقیهان و مجتهدان خبره و آگاه به زمان است میباشد برای مثال در زمانی به تشخیص حاکم اسلامی اجرای فلان حد به خاطر مسائلی موجب خونریزی و مفسده بالاتری میگردد که در این حالتها دستور به عدم اجرای آن صادر میگردد افزون بر این ما مواردی داریم که حتی خود شارع به صراحت شرایط مکان را در اجرای حدود لحاظ کردهاست مثل اجرای حدود در دارالکفر یا سرزمین و کشورهای کفار که ممکن است موجب گرایش مسلمین به کفر گردد که اجرای حدود در چنین شرایطی محدود و متوقف گردیدهاست. | ||
== | ==ملاک تشریع احکام در اسلام مصالح و مفاسد هستند== | ||
امام صادق (ع) فرمودند: «هیچ حکمی در اسلام تشریع نشده مگر به سبب حکمتی»<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، تهران، المکتبه الاسلامیه، چاپ دوم، ۱۴۰۵ه. ق، ج۶، ص۱۱۰.</ref> علامه مجلسی در تبیین این روایت مینویسد: حلال و حرام تابع حُسن و قُبح آن است.<ref>همان.</ref> مسئله تبعیت احکام از مصالح و مفاسد واقعی به امامیه اختصاص ندارد، بلکه اهل سنّت نیز به آن باورمند هستند، چنانکه غزالی میگوید: «متعلقات احکام شرعیه تابع مصالح بندگان هستند و شارع مقدس بر اساس مقتضای مصالح بندگان این احکام را تشریع کرده تا بدین صورت تفضّلی به بندگان کرده باشد».<ref>غزالی، محمد، المستصفی من علم الاصول، بغداد، انتشارات بولاق، ۱۲۹۴، ج۲، ص۲۶۰.</ref> پس تبعیت احکام از مصالح و مفاسد واقعی جزء اصول معتبر اسلامی است. قوانین حقوقی هرچند به ظاهر اعتباری هستند، ولی ریشه در واقعیات نفس الامری دارند.<ref>مصباح یزدی، محمد تقی، حقوق و سیاست در قرآن، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ۱۳۷۷، ص۷۱–۷۹.</ref> | [[امام صادق(ع)]] فرمودند: «هیچ حکمی در اسلام تشریع نشده مگر به سبب حکمتی»<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، تهران، المکتبه الاسلامیه، چاپ دوم، ۱۴۰۵ه. ق، ج۶، ص۱۱۰.</ref> علامه مجلسی در تبیین این روایت مینویسد: حلال و حرام تابع حُسن و قُبح آن است.<ref>همان.</ref> مسئله تبعیت احکام از مصالح و مفاسد واقعی به امامیه اختصاص ندارد، بلکه اهل سنّت نیز به آن باورمند هستند، چنانکه غزالی میگوید: «متعلقات احکام شرعیه تابع مصالح بندگان هستند و شارع مقدس بر اساس مقتضای مصالح بندگان این احکام را تشریع کرده تا بدین صورت تفضّلی به بندگان کرده باشد».<ref>غزالی، محمد، المستصفی من علم الاصول، بغداد، انتشارات بولاق، ۱۲۹۴، ج۲، ص۲۶۰.</ref> پس تبعیت احکام از مصالح و مفاسد واقعی جزء اصول معتبر اسلامی است. قوانین حقوقی هرچند به ظاهر اعتباری هستند، ولی ریشه در واقعیات نفس الامری دارند.<ref>مصباح یزدی، محمد تقی، حقوق و سیاست در قرآن، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ۱۳۷۷، ص۷۱–۷۹.</ref> | ||
== | ==عقل و ملاکات احکام== | ||
در زمینه توانایی عقل یا عدم توانایی آن بر درک ملاکات احکام، یک نظر این است که عقل نمیتواند به ملاکات احکام دست یابند، زیرا ملاکات احکام اموری بسیار ظریف و دقیق هستند، و آنچه که عقل انسان به آن میرسد، چه بسا ظنّی است که به نصّ قرآن، ظن نمیتواند راهنمای حق باشد.<ref>مظفر، محمد رضا، اصول الفقه، نجف، دار النعمان، چاپ دوم، ۱۳۶۸، ج۳–۴، ص۱۲۶.</ref> لکن نظر غالب این است که در عبادات ممکن است عقل بشر به مصالح و مفاسد واقعی راه نیابد، چون اغلب عبادات به ویژه در اجزا و شرایط به گونهای هستند که اگر امر و نهی شارع به آنها تعلق نمیگرفت، عقل نمیتوانست آنها را درک نماید، امّا در احکام معاملات، مصالح و مفاسد توسط عقل قابل درک است. به همین دلیل اغلب احکام معاملات امضایی هستند. دلائل طرفداران این نظریه، عبارتند از: | در زمینه توانایی عقل یا عدم توانایی آن بر درک ملاکات احکام، یک نظر این است که عقل نمیتواند به ملاکات احکام دست یابند، زیرا ملاکات احکام اموری بسیار ظریف و دقیق هستند، و آنچه که عقل انسان به آن میرسد، چه بسا ظنّی است که به نصّ قرآن، ظن نمیتواند راهنمای حق باشد.<ref>مظفر، محمد رضا، اصول الفقه، نجف، دار النعمان، چاپ دوم، ۱۳۶۸، ج۳–۴، ص۱۲۶.</ref> لکن نظر غالب این است که در عبادات ممکن است عقل بشر به مصالح و مفاسد واقعی راه نیابد، چون اغلب عبادات به ویژه در اجزا و شرایط به گونهای هستند که اگر امر و نهی شارع به آنها تعلق نمیگرفت، عقل نمیتوانست آنها را درک نماید، امّا در احکام معاملات، مصالح و مفاسد توسط عقل قابل درک است. به همین دلیل اغلب احکام معاملات امضایی هستند. دلائل طرفداران این نظریه، عبارتند از: | ||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
چنانکه امام موسی بن جعفر (ع) فرمودند: «خدا بر مردم دو حجت دارد: حجت آشکار و پنهان، حجت آشکار رسولان، پیامبران و امامان (ع) هستند، و حجت پنهان عقل انسانها است».<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، تهران، انتشارات اسلامیه، بیتا، ج۱، ص۱۹.</ref> روایات زیادی بر نقش عقل دلالت دارد.<ref>همان، ص۱۰–۱۴ (کتاب العقل و الجهل).</ref> | چنانکه امام موسی بن جعفر (ع) فرمودند: «خدا بر مردم دو حجت دارد: حجت آشکار و پنهان، حجت آشکار رسولان، پیامبران و امامان (ع) هستند، و حجت پنهان عقل انسانها است».<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، تهران، انتشارات اسلامیه، بیتا، ج۱، ص۱۹.</ref> روایات زیادی بر نقش عقل دلالت دارد.<ref>همان، ص۱۰–۱۴ (کتاب العقل و الجهل).</ref> | ||
== | ==ملاکات احکام و مقتضیات زمان و مکان== | ||
بعضی از | بعضی از فقهاء گفتهاند که احکام (عبادات و معاملات) مطلقاً ثابتاند و تغییری در آن راه ندارد.<ref>صافی گلپایگانی، لطف الله، الاحکام الشرعیه ثابته، قم، دار القرآن الکریم، ۱۴۱۳ هـ. ق ، ص۲۰.</ref> امّا اکثر فقیهان معتقدند، احکام دو دستهاند: «احکام ثابت» که ملاکات آنها همواره ثابت است، مانند اصل وجوب نماز، ضرورت آمادگی مسلمانان برای رویارویی با دشمنان اسلام و موارد دیگر؛ و «احکام متغیر» که تابع شرایط زمان و مکان میباشند. بزرگانی همانند علامه حلی،<ref>علامه حلی، تحریر الاحکام، ص۲۲۴، مقصد چهارم.</ref> علامه طباطبایی،<ref>طباطبایی، محمد حسین، تفسیر المیزان، ترجمه سید محمد باقر موسوی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، بیتا، ج۱۶، ص۱۷۷، ذیل آیه ۳۰ سوره روم.</ref> شهید صدر،<ref>الحسینی، محمد، الامام الشهید السید محمد باقر صدر، بیروت، انتشارات دار الفرات، ۱۴۰۱، ص۳۵۵.</ref> و شهید مطهری<ref>اسلام و مقتضیات زمان، همان، ص۳۰–۳۶.</ref> در این زمینه بهطور گسترده بحث کردهاند، و معتقدند که اگر در موردی مقتضیات زمان عوض شود به طوری که برای علم و عقل صددرصد ثابت شود، مصلحت تغییر کرده، معنایش این است که زیربنای حکم تغییر کرده، و بهطور قطع حکم نیز تغییر میکند،<ref>همان، ص۳۹.</ref> البته دربارهٔ حدود میتوان گفت که اگر در مواردی که مصلحت اجرای حد در زمانی یا مکانی خاص با مصلحت مهمتری تزاحم پیدا کند، یا این که مفسده داشته باشد، حد بهطور موقت تعطیل یا به کیفیت دیگری اجرا خواهد شد و روایاتی هم بر تأخیر در اجرای حد،<ref>ابن قدامه، عبدالله بن احمد، المغنی، قاهر، انتشارات هجر، ۱۴۱۰ هـ. ق ، ج۱۲، ص۳۲۹ (تأخیر در اجرای حدّ باردار)؛ وسایل الشیعه، ج۱۸، ص۳۷۸، حدیث ۱، باب ۱۶، ابواب حد زنا (تأخیر در اجرای حد به دلیل عادت نفاس)، ص۳۲۱–۳۲۲ (تأخیر در اجرای حد بر مریض).</ref> عدم اجرای حدّ به دلیل خاص،<ref>همان، ص۴۱۵–۴۱۶، ح ۱، ب ۵، ابواب حد زنا (عدم اجرای حد بر زن کتابی)، ص۳۸۴، ح ۷ و ۸، ابواب حد زنا (عدم اجرای حد به دلیل اضطرار)، ص۵۵۱، ح ۳، ب ۵، ابواب حد مرتد (عفو مجرمان جنگی).</ref> یا تغییر در کیفیت اجرای حدّ،<ref>همان، ص۳۲۱–۳۲۰، ح ۱ و ۵، ب۱۳. ابواب مقدمات حدود (اجرای حد بر مریض).</ref> دلالت دارند.{{پایان پاسخ}} | ||
==منابع== | |||
== منابع == | |||
{{پانویس|۲}} | {{پانویس|۲}} | ||
{{شاخه | {{شاخه | ||
خط ۴۸: | خط ۴۵: | ||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} | ||
<references /> |