۲٬۱۵۱
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (تکمیل منابع و ...) |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
منظور از «هو الاول و الآخر»، به عنوان یکی از صفات خداوند، چیست؟ | منظور از «هو الاول و الآخر»، به عنوان یکی از صفات خداوند، چیست؟ | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}}خداوند اول و آخر هر چیزی است که در تصور انسان میگنجد. آیه ۳ [[سوره حدید]] | {{پاسخ}}خداوند اول و آخر هر چیزی است که در تصور انسان میگنجد. آیه ۳ [[سوره حدید]] از یکی از اوصاف خداوند صحبت میکند که تصریح دارد بر اینکه خداوند اول و آخر هر چیزی است؛ به این معنا که پیش از آفرینش و پس از آفرینش خواهد بود. در تفاسیر، اول را قدیم بودن خداوند؛ و آخر را حدوثناپذیر بودن خداوند معنا کردهاند. | ||
== متن آیه == | == متن آیه == | ||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
با این بیان روشن میشود که اول و آخر مطلق، خداوند است و آنچه از «اول و آخر» در غیر خداست، نسبی است. | با این بیان روشن میشود که اول و آخر مطلق، خداوند است و آنچه از «اول و آخر» در غیر خداست، نسبی است. | ||
به عنوان مثال گفته میشود، فلان چیز نسبت به فلان چیز دیگر اول است و آن دیگری نسبت به سومی آخر است و آن پنجمی نسبت به چهارمی و … پس هیچ موجودی در عالم هستی، به صورت مطلق، «اول و آخر» نیست. اول و آخر بودن در مورد تمام هستی غیر از خدا نسبی است.<ref>طباطبایی، | به عنوان مثال گفته میشود، فلان چیز نسبت به فلان چیز دیگر اول است و آن دیگری نسبت به سومی آخر است و آن پنجمی نسبت به چهارمی و … پس هیچ موجودی در عالم هستی، به صورت مطلق، «اول و آخر» نیست. اول و آخر بودن در مورد تمام هستی غیر از خدا نسبی است.<ref>طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، نشر بنیاد علمی و فکری علامه طباطبایی، ۱۳۶۳ش، ج۱۹، ص۲۹۳.</ref> اولیت و آخریت خدای تبارک و تعالی، زمانی و مکانی نیست، زیرا خداوند در ظرف زمانی و مکانی اول یا آخر نمیگنجد، چون خداوند منزه از مکان و زمان بوده و خود خالق زمان و مکان است و محیط بر تمامی هستی است. | ||
پس مراد از اولیت و آخریت این است که خداوند بر همه هستی احاطه دارد. اگر فلان چیز را اول فرض کنی، او با احاطهاش اولتر از آن است و اگر آخر فرض کنی، او آخرتر است. پس اول و آخر فرع و شاخهای از محیط است و محیط هم شاخهای از اطلاق قدرت اوست. ممکن است این صفات را نیز شاخهای از احاطه وجودی او بگیریم، چون وجود او قبل از وجود هر چیز و بعد از وجود هر چیز است. خداوند قبل از وجود هر چیزی، ثابت بود و بعد از فنای هر مخلوق ثابتی، باز هم ثابت میماند.<ref>تفسیر نور الثقلین، قم، | پس مراد از اولیت و آخریت این است که خداوند بر همه هستی احاطه دارد. اگر فلان چیز را اول فرض کنی، او با احاطهاش اولتر از آن است و اگر آخر فرض کنی، او آخرتر است. پس اول و آخر فرع و شاخهای از محیط است و محیط هم شاخهای از اطلاق قدرت اوست. ممکن است این صفات را نیز شاخهای از احاطه وجودی او بگیریم، چون وجود او قبل از وجود هر چیز و بعد از وجود هر چیز است. خداوند قبل از وجود هر چیزی، ثابت بود و بعد از فنای هر مخلوق ثابتی، باز هم ثابت میماند.<ref>حویزی عروسی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، قم، اسماعیلیان، چاپ چهارم، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۲۳۲.</ref> | ||
[[امام صادق(ع)]] در ارتباط با این موضوع، چنین میفرماید: «مراد از اول آن است که خدای تبارک و تعالی قدیم است و اول قدیم است و مراد از آخر، آن است که خدای تبارک و تعالی نهایت ندارد و حدوثی به او واقع نمیشود و از حالی به حال دیگر تبدیل نمیشود.»<ref>تفسیر نور الثقلین، قم، | [[امام صادق(ع)]] در ارتباط با این موضوع، چنین میفرماید: «مراد از اول آن است که خدای تبارک و تعالی قدیم است و اول قدیم است و مراد از آخر، آن است که خدای تبارک و تعالی نهایت ندارد و حدوثی به او واقع نمیشود و از حالی به حال دیگر تبدیل نمیشود.»<ref>حویزی عروسی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، قم، اسماعیلیان، چاپ چهارم، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۲۳۲.</ref> | ||
{{مطالعه بیشتر}} | {{مطالعه بیشتر}} | ||
== مطالعه بیشتر == | == مطالعه بیشتر == | ||
== منابع == | == منابع == |
ویرایش